خداوند متعال، دانا و حکیم است و جهان را بر طبق حکمت آفرید، و آن را بر اساس قوانین طبیعی بنیان نهاد، به انسان عقل و اختیار داد و قوانین شرع را برای وی مقرر نمود تا به سعادت دنیا وآخرت برسد این دستورات کاملا هماهنگ با قوانین تکوینی بوده و منافاتی با هم ندارند .
خداوند متعال در آیه ۳ سوره ملک فرموده است : الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُور؛ «همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضادّ و عیبی نمی بینی! بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ خللی مشاهده می کنی؟!»
همچنین در سوره مائده آیه ۴۹ آمده است : وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ؛ « و در میان آنها [ اهل کتاب ] ، طبق آنچه خداوند نازل کرده ، داوری کن! و از هوسهای آنان پیروی مکن! و از آنها بر حذر باش، مبادا تو را از بعض احکامی که خدا بر تو نازل کرده، منحرف سازند! و اگر آنها (از حکم و داوری تو) روی گردانند بدان که خداوند می خواهد آنان را بخاطر پاره ای از گناهانشان مجازات کند و بسیاری از مردم فاسق هستند »
دسته سومی از قوانین را نیز بر جهان حاکم و ایمان به آن را شرط بندگی دانست ، قوانین غیبی که از حیطه ماده خارج هستند .
خداوند متعال در خصوص ایمان به غیب در آیه ۳ سوره بقره فرموده است : الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ؛ «آنان که به غیب ایمان می آورند و نماز را بر پا می دارند و از آنچه به ایشان روزی داده ایم انفاق می کنند»
پس مشیت خداوند حکیم به سه دسته تقسیم میشود :
اول - احکام شرعی
احکام شرعی برای همگان یکسان و لازم الاجرا است، قوانینی که رعایت آنها برای نیل به سعادت اخروی، بر همگان واجب و ضروری است .
بعنوان مثال، به جهت حکم شرعی اگر پیراهن پیامبراکرم ( صلی الله علیه و آله ) به دلیل بول بچهای متنجس شد، و همزمان شخصی به نیت تبرک، دست مرطوب خود را به پیراهن ایشان کشید، باید دست خود را تطهیر کند.
يؤتى بالصبي الصغير ليدعو له بالبركة، أو يسميه، فيأخذه فيضعه في حجره تكرمه لأهله، فربما بال الصبي عليه فيصيح بعض من رآه حين يبول فيقول صلى الله عليه وآله وسلم لا تزرموا بالصبي فيدعه حتى يقضي بوله، ثم يفرغ له من دعائه أو تسميته ويبلغ سرور أهله فيه ولا يرون أنه يتأذى ببول صبيهم فإذا انصرفوا غسل ثوبه بعده؛ (1)
گاهی کودک شیرخواری را نزد پیامبراکرم ( صلی الله علیه و آله ) میآوردند تا ایشان برای کودک نامی برگزینند یا برکت حاصل کند، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) کودک را در دامن خویش میگذاشتند و گاهی آن کودک پیراهن ایشان را نجس کند، برخی افراد بر سر کودک فریاد میزدند و پیامبر اکرم آنان را به آرامش دعوت کرده و میفرمودند : با او کاری نداشته باشید و میگذاشت کودک کارش را تا آخر انجام دهد. اهل کودک هنگامیکه احساس میکردند پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله ) ناراحت نیستند، خرسند میشدند و پس از رفتن آنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) پیراهنشان را تطهیر میکردند .
گر چه بدن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) نجس نمیشود لکن حکم خداوند در خصوص تطهیر بر همه مسلمانان، از جمله پیامبر اسلام واجب میشود، لذا ایشان بدن مبارک خود را آب می کشیدند.
با اینکه بدن پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله ) حتی بعد ارتحال، پاک و مطهر است ولیکن امیرمؤمنان (علیه السلام ) بعد از غسل دادن ایشان، غسل مس میت کردند و امام صادق (علیه السلام) علت را جریان سنت بیان فرمودند (2) پس حکم شرعی عمومیت دارد مگر در چند مورد نادر که خصائص النبی است .
مثالی دیگر: اگر شخصی با دهان خونین کعبه را ببوسد دیوار را متنجس کرده، زیرا احکام شرعی حتى بر خانه خدا با آن همه پاکی و تقدس نیز جاری میشود.
دوم - قوانین طبیعی :
قوانینی که بر اساس آن نظام خلقت نظم یافته و تمام ذرات عالم در مدار این قوانین در حال گردش هستند. مگر مواردی استثنایی که به سبب اعجاز از جريان این قوانین خارج شوند، همچون سرد شدن آتشی که نمرود برای حضرت ابراهیم خلیل الله مهیا کرده بود.
سپاه یزید بن معاویه و سپاه حجاج بن یوسف هر یک با منجنیق کعبه را ویران کردند و زائران حرم امن الهی را کشتند اما اعجاز به مصلحت نبود و لذا خدا مانع از جریان قانون طبیعی نشد، ولیکن هنگام حملهی اصحاب فیل مصلحت در اعجاز بود و به امر خداوند متعال طیر ابابیل سپاه عظیم ابرهه را نابود کردند.
سوم - قوانین غیبی
این قوانین فراتر از ماده و طبیعت هستند و غالبا با امر پروردگار و توسط فرشتگان که مدبرات امر هستند، انجام میشوند.
شاید یکی از علتهای تقدیر این قوانین توجه به معنویات باشد، این قوانین با مقاییس مادی قابل درک نیستند و دانستن آنها تنها از راه وحی امکان پذیر است.
صدقه باعث دفع بلا، صلهی رحم باعث طول عمر و دعا باعث زیادی رزق میشوند در مقابل، مال حرام باعث قساوت قلب میشود و مثالهای دیگر...
این دسته از قوانین الهی منافاتی با قوانین طبیعی واحکام شرعی ندارند، زیرا که هر سه تقدیر الهی بوده وهر کدام مکمل یکدیگرند. خداوند عزوجل در آیه 4 سوره روم میفرمایند: لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ؛ «همه کارها از آن خداست چه قبل و چه بعد »
البته در جهان آفرینش به نوع دیگری از غیب نیز برمیخوریم که هیمنه بر اسباب دارد و تمام عوامل مادی، معنوی و غیبی در طول آن است که در اینجا محل کلام نیست .
نتیجه :
اگر بیماری به مرض مسری، کعبه را بوسید و بدون توجه دیوار کعبه را به خونِ لب خود آلوده کرد، سپس فرد دیگر با لب مرطوبش بر همان مکان بوسه زد، عادتا برای شخص دوم سه امر همزمان رخ میدهد :
1. در پیروی از احکام شرع الهی، لبهایش نجس میشود و باید آنرا آب کشیده و تطهیر کند.
2. در پی قانون طبیعت در مسری بودن آن بیماری، احتمال دارد که مریض شود.
3. در عین حال به واسطه قوانین غیبی خداوند، کسب فیض مادی و معنوی مینماید.
توجه به تنوع و هماهنگی این قوانین که همه تحت قدرت و تسلط خداوند متعال است بر ما لازم میسازد، همچنانکه ملتزم به احکام شرع هستیم، متمسک به قوانین طبیعی باشیم و در عین حال به قوانین غیب، چنگ زنیم.
1 ) مکارم الاخلاق 25
2 ) وسائل الشیعه 3 . 291