سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

مولوی عبدالحمید چه چیز را انکار می‌کند؟

در دید اسلامی، بلایای طبیعی و سختی‌ها می‌تواند اسباب مختلفی نظیر امتحان، ترفیع درجه، مصیبت و برطرف شدن گناهان داشته باشد. بنابراین روش مولوی عبدالحمید در اتهام‌زنی به بلادیدگان در زمان بلا، نشانه ناآشنایی با مسلمات و ابتدائیات اسلامی است.
کد خبر: ۲۲۰۸۰۴
۰۹:۳۵ - ۰۶ فروردين ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، در روزهای اخیر که کشور اسلامی ما ایران، مانند بسیاری از کشورهای دیگر درگیر بیماری کرونا شده است، مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی در سخنانی عجیب موجب ملتهب شدن جو مذهبی کشور شده و سخنان وی واکنش‌های متعددی را در پی داشت. گروهی از علمای اهل سنت، از سخنان وی دفاع کرده ـ که البته تعدادی از آن‌ها در فضای مجازی ابراز کردند که تحت فشار عبدالحمید و طیف او چنین گفته‌اند ـ گروهی، واکنش‌ها را ناشی از فهم ناصحیح از سخنان عبدالحمید مطرح کردند ـ (ر.ک بیانیه با عنوان فعالان عرصه وحدت اسلامی خطاب به عبدالحمید) و گروهی دیگر سخنان او را ناشی از جهل به مسائل دینی اجتماعی سیاسی، یا تلاش برای به دست آوردن دست‌آوردهای سیاسی بعد از شکست طیف وی در انتخابات مجلس دانستند.

سخنان وی چهار جنبه اصلی داشت که عبارتند از:

۱ـ ادعای شیوع کرونا در ایران، توسط طلاب چینی جامعة‌المصطفی (ص) العالمیة

۲ـ ادعای تلاش جامعةالمصطفی برای شست‌وشوی مغزی دانشجویان خارجی اهل سنت (کنایه از شیعه کردن آن‌ها)

۳ـ ادعای گسترش بیماری کرونا و دیگر بلایا در ایران، به خاطر بی‌احترامی به مقدسات اهل سنت.

۴ـ اهل بیت (ع) و کسانی که به آن‌ها توسل می‌شد، شفا نداده و مشخص شد تنها شفادهنده خداست.

در این اثنا برخی از علمای شیعه هم به این سخنان اخیر مولوی عبدالحمید واکنش نشان دادند:

به گونه‌ای که حجت‌الاسلام سیدعباس موسوی مطلق استاد حوزه علمیه و سخنران مذهبی در واکنش به اظهارات مولوی عبدالحمید، او را به منظره علمی براساس آیات قرآن، عقل و روایات پیامبر (ص) از آثار برادران اهل سنت دعوت کرد.

یا حامد کاشانی سخنران مذهبی گفت: یک کرونا نباید باعث شود شما از اعتقادات خود برگردید. مسئله شفا خواستن از اولیا خدا یک امر شیعی نیست. به آثار «ذهبی» و سایر نویسندگان خود نگاه کنید که چه میزان درباره قبور اولیاء خدا سخن گفته‌اند.

اما برای روشن شدن مقصود مولوی عبدالحمید از این سخنان و فهم درست پاسخ به وی شایسته است ابتدا نگاهی به سابقه مولوی عبدالحمید اسماعیل‌زهی داشته باشیم و سپس به تحلیل شبهات وی با استناد به منابع اهل سنت اشاره کنیم:

سابقه فعالیت‌ها و موضع‌گیری‌های مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی

سابقه فعالیت‌های سیاسی

وی در عرصه سیاسی، به عنوان یکی از طرفداران فکر اصطلاح‌طلب شناخته شده است. حال مقداری با موضع‌گیری‌های اصلی وی در عرصه سیاسی آشنا می‌شویم:

زیر سؤال بردن قانون اساسی

وی می‌گوید: «قانون اساسی وحی آسمانی نیست، بلکه توسط بندگان تهیه و تنظیم شده است. در این قانون مواردی وجود دارند که نیاز به تغییر و تجدیدنظر دارند». (https://abdolhamid.net/persian/2017/04/21/2484/)

این در حالی است که امام خمینی (ره)، در مورد مخالفین قانون اساسی فرموده‌اند: نمی‌شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط می‌کنی قانون را قبول نداری قانون تو را قبول ندارد نباید از مردم پذیرفت، از کسی پذیرفت ... نمی‌توانی قبول نداشته باشی. مردم رأی داده‌اند به اینها، مردم ۱۶ میلیون تقریباً یا یک قدری بیشتر رای دادند به قانون اساسی. مردم که به قانون اساسی رأی دادند منتظرند که قانون اساسی اجرا بشود؛ هر کس از هرجا صبح بلند می‌شود بگوید ...،‌ من قانون اساسی را قبول ندارم ... همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید،‌ ولو برخلاف رأی شما باشد. باید بپذیرید، برای اینکه میزان اکثریت است؛ ... میزان است که همه باید بپذیریم. (صحیفه امام، ج ۱۴، ص ۳۳۷)

زیر سؤال بردن انتخابات

وی در سال ۱۳۸۸ در اوج فتنه‌ها در مورد انتخابات گفته بود: شکایت مردم ایران در رابطه با انتخابات هنوز موجود است. مردم شکایت دارند، در رابطه با صحت انتخابات سخن دارند، حرف دارند. این در حالی بود که مقام معظم رهبری، زیر سؤال بردن صحت انتخابات را بزرگترین جرم دانسته بودند. در انتخابات اخیر مجلس نیز وی که هیچ‌ یک از کاندیداهای مورد نظرش در انتخابات رأی نیاوردند، اعتراض کرده و درخواست بازشماری آراء را کرده بود که با وجود بازشماری، مشخص شد نتایج آرا صحیح بوده و اعتراض وی بی‌مورد بوده است.

تهدید نظام و رهبری

وی در مورد امتناع از قوانین جمهوری اسلامی در مورد مدارس دینی می‌گوید: ما صبر کردیم تا حالا، دردسر برای حکومت درست نکردند. دردسر برای رهبر درست نکردند، تا حالا برای این مسأله دردسر درست نکرده‌ایم اما از این پس ما هم مجبور می‌شیم، و ما این حق قانونی خودمان را مطالبه می‌کنیم

مخالفت با محور مقاومت

مولوی عبدالحمید در سخنرانی‌های خود بارها بر ضد محور مقاومت در سوریه سخنرانی کرده و مقابله با گروهک‌های تروریستی در سوریه را تروریسم و کشتن مردم بیگناه خوانده و برای پیروزی مسلحین در سوریه دعا کرده است این در حالی است که نزدیکان او به صورت رسمی برای کمک به گروه‌های تروریستی پول جمع می‌کردند

مصاحبه با شبکه‌های ضد نظام جمهوری اسلامی

وی مصاحبه‌های فراوانی با شبکه‌های ضد نظام ـ از جمله بی‌بی‌سی فارسی، و شبکه‌های وهابی ـ داشته است. این در حالی است که مصاحبه با این شبکه‌ها جرم بوده و مجازات آن حبس از سه ماه تا یک سال خواهد بود.

انتشار اخبار دروغ و مبتنی بر شایعات

انتشار اخبار دروغ و تشویش اذهان عمومی نیز طبق قوانین جمهوری اسلامی و تمام کشورها جرم تلقی می‌شود این در حالی است که مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی در موارد متعددی با شایعه‌پراکنی، هزینه‌های بسیار زیادی برای حکومت درست کرده است. از جمله آنها موارد ذیل است:

ادعای ممانعت حکومت با برگزاری نماز عید اهل سنت

وی در عید فطر سال ۱۳۸۹ گفت: امسال با برگزاری حدود ۱۰ مراسم نماز عید که در جاهای مختلف با ۱۰۰ نفر، ۲۰۰ نفر، یا ۳۰۰ نفر در منازل یا سالن‏‌های کوچک برگزار می‌شد، مخالفت شد و اجازه ندادند که شهروندان سنی مذهب در تهران نماز عید برگزار کنند؛ در حالی که انتظار ما آن بود که برادران، مسجدی به ما در تهران بدهند.

این شایعه در حالی بود که به گفته «شورای امور مساجد اهل سنت استان تهران، جماعت دعوت و اصلاح» ـ که خود از اهل سنت هستندـ در همان روز بیش از ۲۱ نقطه شهر تهران، نماز عید اهل سنت با جمعیت‌های بسیار بیشتر از ادعای او برگزار شده بود. (http://www.islahweb.org/ar/node/۳۳۹۶)

ادعای تخریب نمازخانه اهل سنت پونک

یکی دیگر از ادعاهای وی که هزینه سیاسی فراوانی را به نظام و مسأله تقریب وارد کرد، ادعای تخریب نمازخانه اهل سنت در پونک بود که ادعای وی موجب بیانیه سازمان کنفرانس اسلامی، مفتی اهل سنت مصر و... بر ضد حکومت ایران و تخریب چهره تقریبی ایران شد. این در حالی بود که نمازخانه اهل سنت تخریب نشده بود؛ بلکه ماجرا این بود که بر خلاف ادعای وی، اهل سنت چند ساختمان در کنار نمازخانه خریده و با تغییر کاربری آن‌ها، فضای پارکینگ را به سرویس بهداشتی تبدیل کرده بودند که شهرداری تهران، بعد از چند بار تذکر، بخش‌های پارکینگ ساختمان‌های مجاور را که بدون اخذ مجوز و پرداخت عوارض لازم تغییر کاربری داده شده و به مصلای اهل سنت ضمیمه شده بود، به کاربری سابق بازگرداند و این مطلب ربطی به اصل مصلای اهل سنت در پونک تهران نداشت.

اما مولوی عبدالحمید گفته بود: تخریب نمازخانه اهل‌ سنت تهران موجب جریحه‌‌دار شدن احساسات مسلمانان اهل‌سنت شده و عدم تحمل یک نمازخانه معمولی و تخریب آن، در شهری‌که اجازه ساخت مسجد به شهروندان اهل‌سنت داده نمی‌شود و مطالبه سی‌و هفت ساله آنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ناکام مانده است، تنها جریحه‌‌دار نمودن احساسات جامعه اهل‌سنت ایران نیست، بلکه احساسات مسلمانان جهان را نیز جریحه‌دار می‌نماید».

تحریک احساسات مردم در ماجرای تخریب مدرسه غیرقانونی لوتک به درخواست اهل سنت

یکی از مواردی که مولوی عبدالحمید به شایعه‌پراکنی پرداخته و احساسات اهل سنت را تحریک کرد، ماجرای تخریب مدرسه علمیه غیرقانونی عظیم آباد لوتک بود که به درخواست مولوی اهل سنت همان منطقه صورت گرفته بود؛ وی می‌گوید: انتظار نداشتیم با وجود نماینده مقام معظم رهبری در امور اهل‌سنت چنین بلایی بر سر مدرسه لوتک بیاید... من شکایت خود را به بارگاه خداوند عرض می‌کنم و از این حادثه دلخراش و جانگداز به خداوند شکایت می‌کنم ... حادثه‌ای که در روستای عظیم آباد رخ داد، برای جامعه اهل‌سنت بسیار ناگوار بود و احساسات ما را جریحه‌دار کرد. اما متأسفانه چند شب پیش نیروهای بسیار زیادی از زاهدان و زابل منطقه را محاصره کرده و مدرسه را به همراه خانه‌های وقف شده و اماکن محل سکونت طلاب آنجا را به ویرانه‌ای تبدیل کردند.

اما این مدرسه محل سکونت غیرقانونی تعدادی از اتباع خارجی بدون اقامت و مخل به آرامش اهل سنت منطقه شده بود که خود اهل سنت نسبت به آن اعتراض کرده بودند

ادعای مخالفت حکومت با سفر‌های داخلی و خارجی وی

وی که سفرهای متعدد به کشورها و مناطق مختلف داشته و دارد، بارها ادعا کرده بود که حکومت مانع سفرهای وی شده است. از جمله ادعا کرد که فقط اجازه سفر به تهران و قم دارد؛ حال آنکه در همان ایام به روسیه و ... سفر کرده بود

مطرح کردن شایعه ربوده شدن چند زن و پیدا شدن جنازه آن‌ها در نقاط مختلف زاهدان

وی در نماز جمعه خود گفته بود: همه جا در بین خانواده‌ها، در سطح شهر، در مدارس و حوزه‌ها و دانشگاه‌ها شایعه شده است که در شهر زاهدان زنانی ربوده شده‌اند و در بعضی جاها جنازه چند زن دیده شده است. ما تا حال این مسأله را یک شایعه تلقی کردیم و در این مورد در حال تحقیق هستیم. البته بنابر مقوله «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها» معلوم می‌شود که چیزی هست که این شایعه دارد قوت می‌گیرد. ... جمعه گذشته که برخی نامه‌ها به دست ما رسید ما سکوت کردیم تا ببینیم که این شایعه چقدر صحت دارد؛ در حال حاضر شایعات به قدری همه جا را فراگرفته است که نمی‌توان سکوت کرد.

این در حالی است که خود این کار وی، دامن زدن به این شایعه دروغ بود.

ادعای مشارکت نداشتن اهل سنت در پست‌های حکومتی

وی ادعا کرد که اهل سنت از مشارکت در پست‌های حکومتی محروم هستند که بلافاصله، فهرست ده‌ها تن از سرشناسان اهل سنت که در مناصب رده بالای حکومتی مشغول به کار هستند، ارائه شد. البته شاید مقصود وی این بوده است که کسانی که همسو با تندروی وی هستند، در پست‌های حکومتی به کار گرفته نمی‌شوند.

آخرین شایعه وی: ادعای انتشار کرونا از طریق طلاب چینی جامعةالمصطفی

آخرین شایعه منتشر شده توسط وی این بود که در مورد گسترش کرونا در ایران گفته بود: کرونا از کجا در ایران آمد؟ معروفه که این طلاب چینی که در جامعه المصطفی درس می‌خواندند، این ویروس به وسیله همین‌ها رفت و آمد این‌ها منتقل شده به قم و جامعه المصطفی ده‌ها سال است که با بالاترین بودجه کشور کار می‌کنه ... الان نتیجه اینکه این کرونا به قم از همین طریق وارد می‌شه و به ایران از همین طریق می‌آید.

این در حالی است که خود وی،‌ در بخش دیگری از سخنرانی خود می‌گوید بسیاری از طلاب جامعةالمصطفی بودجه برای برگشت به کشور خود ندارند و به سمت من دست کمک دراز کرده‌اند. حال مشخص نیست طلابی که پول برگشت به کشور خود نداشتند، چطور در میانه سال تحصیلی به ووهان چین رفته و دوباره از قرنطینه آنجا خارج شده و بدون کنترل مستقیما به قم آمده و هیچ کس دیگری هم جز آن‌ها در انتقال بیماری سهیم نبوده است.

توهین به اقوام و افراد مختلف

یکی دیگر از خصوصیات مولوی عبدالحمید این است که به مجرد آنکه ببیند یکی از گروه‌ها دچار مشکل یا بیماری شدند، آن را به گناه مرتبط کرده و ادعا می‌کند که مورد عذاب واقع شده‌اند؛ از جمله آن‌ها موارد ذیل است:

توهین به کرد‌ها

در بحبوحه زلزله کرمانشاه در ۲۶ اسفند ۱۳۹۶ ادعا کرد که زلزله عذاب الهی و ناشی از گناه بوده است، که این سخنان وی با واکنش گسترده افراد و گروه‌های مختلف از جمله نمایندگان شیعه و اهل سنت مجلس مواجه شد؛ به حدی که مولوی شهاب نادری نماینده اهل سنت پاوه گفت: شما که امام جماعت هستید در حیطه همان مسجد سخن بگویید و مواظب باشید امثال ریگی در منطقه شما ایجاد نشود.

و پس از این اعتراضات مولوی عبدالحمید از ادعای خود عقب نشینی کرده، در نماز جمعه هفته بعد ادعا کرد سخنان وی تحریف شده است (در حالی که اصل سخنان وی هنوز هم در اینترنت موجود است).

توهین به فلسطینی‌ها

وی در مورد مسلمانان فلسطین نیز گفته بود آنها اهل گناه هستند و نماز نمی‌خوانند و به همین سبب نمی‌توانند فلسطین را از چنگال اسرائیلی‌ها آزاد کنند

پایین آوردن جایگاه اماکن فرهنگی تاریخی ایران از جمله تخت جمشید

موارد دیگری از توهین وی به فرهنگ یا بزرگان دیگر تفکر‌ها وجود دارد، از جمله وی ادعای می‌کند که شایسته نیست که یک انسان از تخت جمشید دیدار کند، زیرا محل حکمرانی افراد ظالم بوده است.

توهین به آیت الله مکارم شیرازی

توهین وی به آیت الله مکارم شیرازی،‌ که منجر به اعتراض گسترده شده و حوزه‌های علمیه در پی این توهین تعطیل شده و در انتها مولوی عبدالحمید مجبور به عذرخواهی شد.

کارهای خلاف وحدت

او که در کلیپ اخیر، خود را از طرفداران وحدت معرفی می‌کند، سابقه طولانی در کارهای خلاف وحدت دارد؛ حتی در کنفرانس‌های وحدت:

۱ـ به صورت معمول در کنفرانس‌های وحدت با شیعیان نماز جماعت مشترک نمی‌خواند. البته ادعا می‌کند که اهل سنت در ایران، به نماز پشت سر شیعیان اجبار می‌شوند.

۲ـ حتی در این کلیپ اخیر با وجود ادعای محبت اهل بیت، در صلوات خود بر پیامبر (ص) کلمه «آل» را نمی‌آورد. وی حتی در این کلیپ اخیر، با وجود اینکه هدف خود را اصلاح در لزوم محبت صحابه و اهل بیت (ع) معرفی کرده بود، یک بار هم بعد از آمدن نام پیامبر (ص)، بر اهل بیت ایشان درود نمی‌فرستد.

۳ـ برگزاری مراسم عروسی، در ایام عزای اربعین: در حالی که امام خمینی در مورد ایام دهه محرم و صفر فرموده بودند: باید ماها و شماها در گفتاری که داریم و خصوصاً در این ماه محرم و صفر که ماه برکات اسلامی است و ماه زنده ماندن اسلام است، باید ما محرم و صفر را زنده نگه داریم، به ذکر مصائب اهل بیت (ع). که با ذکر مصائب اهل‏ بیت (ع) زنده مانده است، این مذهب تا حالا.

مقام معظم رهبری نیز در این باره فرموده‌اند: دهه آخر ماه صفر، ایام عزاداری اهل بیت عصمت و طهارت در اربعین و شهادت رسول خدا (ص)، امام حسن مجتبی و امام رضا علیهماالسلام است و همه ساله در این دهه، بسیاری از شیعیان و گروه‌های زیادی از اهل سنت به اقامه عزا می‌پردازند.

اما مولوی عبدالحمید در ایام عزاداری اربعین مراسم عروسی پسر خویش را برپا می‌دارد که این مسأله نیز اعتراض گسترده شیعیان را در پی داشت.

۴ـ مخالفت با جمهوری اسلامی در تشخیص روز عید فطر، یا احکام مربوط به نماز جماعت: او هر سال در ایام عید فطر به جای پذیرش رؤیت هلال در ایران، به افق عربستان عید می‌گرفت؛ امسال نیز بعد از شروع کرونا، بعد از آنکه تمام نماز جمعه‌های شیعیان تعطیل شد، او حاضر به تعطیلی نماز جمعه خود نشد، تا اینکه در عربستان دستور به تعطیلی نماز جمعه‌ها صادر شد.

البته بهانه مولوی عبدالحمید،‌ برای تعطیل نکردن نماز جمعه‌اش ـ با وجود تعطیلی کل نماز جمعه‌ها در ایران ـ وجوب نماز جمعه بر اساس فتاوای اهل سنت بود، اما وقتی که عربستان دستور تعطیلی نماز جمعه را صادر کرد، این وجوب نیز از بین رفت!

۵ـ فتوا به حرمت انداختن صدقه در صندوق صدقات کمیته امداد: وی در جلسه‌ای که روحانیون و سران طوائف اهل سنت حضور داشتند، در سخنانی فتوا داد که: اهل سنت از انداختن صدقه در صندوق‌های جمع‌آوری صدقات کمیته امداد امام خمینی خودداری کنند و برای توجیه این اقدام تفرقه افکنانه خود مدعی شده که این صدقات فقط به شیعیان کمک می‌شود و اهل سنت از آن بی‌بهره هستند. وی در این جلسه از حاضران خواسته اهل سنت صدقات خود را از این پس در صندوق‌هایی که با رنگ سفید در شهر زاهدان نصب شده و متعلق به اهل سنت است، واریز نمایند.

۶ـ دیدار با مسؤولان هتاک‌ترین شبکه وهابی و افتخار به آن: شبکه وهابی «وصال حق» هتاک‌ترین شبکه نسبت به مقدسات شیعیان است که سابقه اهانت ناموسی به ائمه شیعه (ع) را نیز دارد و مسؤولان این شبکه، بارها اعتقادات شیعیان را به سخره گرفته و به ائمه و بزرگان شیعه فحاشی کرده و از عملیات‌های تروریستی وهابیون در سرتاسر دنیا دفاع کرده‌اند (حتی تصویر شخصی که جگر یک سرباز سوری را در آورده به دندان کشید، همراه با سرود به عنوان یکی از مجاهدین راه خدا نشان می‌دادند). اما مولوی عبدالحمید در سفر عمره خود، با مسؤولان این شبکه (مجیب الرحمن انصاری) دیدار کرده و عکس این دیدار را به عنوان یکی از خاطرات مهم سفر خود، در سایت و کانال خویش گذاشت.

علاوه بر کارهای خلاف قانون قبل، او کارهای هنجار شکنانه دیگری نیز دارد از جمله:

ـ پذیرش طلاب غیرقانونی در مدارس وابسته: از جمله کارهای خلاف قانون وی، پذیرش غیرقانونی صدها طلبه اهل سنت از کشورهای مختلف، در مدارس علمیه زیر نظر خود او است، که موجب مشکلات فراوانی در منطقه شده است؛ از جمله:

ـ گسترش بیماری کرونا در منطقه سیستان از همین طلاب که تعدادی از آن‌ها به خاطر نداشتن اقامت، جرأت مراجعه به مراکز درمانی را ندارند و تعدادی از آن‌ها به کشور همسایه افغانستان رفته و همین موجب شیوع بیشتر غرب افغانستان که محل عبور غیرقانونی این افراد است، شده است. این طلاب، بعد از بازگشت به کشور خویش ـ به خصوص تاجیکستان ـ به ترویج فکر وهابی می‌پرداختند که همین امر، سبب برخورد جدی حکومت تاجیکستان با این مسأله شده و چندین بار به این مسأله اعتراض کرده‌اند. به همین سبب بود که امامعلی رحمان در سخنرانی خویش از والدین تاجیکی خواست فرزندان خود را از مدارس مذهبی خارجی بیرون بیاورند؛ زیرا به ادعای وی، بیشتر این مدارس در واقع مذهبی نیستند. رئیس جمهور تاجیکستان در آن زمان اعلام کرد: فرزندان شما، تندرو، تروریست و به دشمنان و خائنان به ملت تاجیکستان تبدیل خواهند شد.

ـ دفاع از مجرمان: وی بارها از مجرمین مختلف دفاع کرده است؛ از جمله آن‌ها می‌توان به دفاع از داماد وی که جاسوسی‌اش محرز شده و محکوم نیز شده بود، دفاع از قاچاقچیان مواد مخدر، دفاع از تروریست‌های وهابی که به خاطر عملیات تروریستی بر ضد اهل سنت اعدام شده بودند و مشارکت در تشییع جنازه شرور‌های فراری کشته شده در درگیری همچنین اخیراً از دستگیری فضل الرحمن کوهی که بارها موجب آشوب در منطقه خود شده و به شدت مشغول ترویج افکار تکفیری و توهین به مقدسات و عقاید دیگر فرق و مذاهب بود ابراز نگرانی کرده بود.

ـ دفاع خاص از ترویج وهابیت در خوزستان: آخرین نکته‌ای که در بخش اول مطرح می‌شود، سخنان وی در مورد ترویج وهابیت در خوزستان است؛ وی پس از عملیات‌های تروریستی در اهواز و برخورد با مروجین وهابیت در آن استان می‌گوید: اگر کسی از آن طرف (شیعه) برمی‌گردد و می‌آید سمت اهل سنت، اعتقاد اهل سنت را اختیار می‌کند، بر اساس قانون هیچ کس نمی‌تواند او را تحت تعقیب قرار دهد یا اذیت کند، یا آزادی‌های او را سلب کند. یکی از معاهدات و میثاق‌هایی که در کنفرانس مجمع التقریب بین المذاهب اسلامی بود، در تهران همه علمای داخل و خارج این را تصویب کردند که هر کسی می‌خواهد هر چیزی اختیار کند و هیچ کسی مانع نباشد و ما هم اعتقادمان است.

ـ زیر سؤال بردن عقاید شیعیان: از جمله کارهای وی، زیر سوال بردن عقاید شیعیان است که این مطلب در سخنرانی‌های وی و کتاب‌هایی که در مدارس تحت نظر وی تدریس می‌شوند، به وفور دیده می‌شود. از جمله آن‌ها عبارتند از: انکار شهادت حضرت زهرا (س)،‌ شرک دانستن توسل و انکار عزاداری برای سیدالشهدا (ع)

سایر مسائل امنیتی

قطعا آنچه که در اختیار مسئولان امنیتی است، بسیار بیشتر از آنچه هست که در این مقاله آمده و در اختیار عموم قرار دارد. البته اشاره‌هایی به آن در سخنان بعضی از نمایندگان مجلس و مسؤولان آمده بود که از جمله آنها می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

ـ دخالت مولوی عبدالحمید، در پرورش فکر تکفیری جیش العدل و عبدالمالک ریگی و گروهک جندالله

ـ دخالت مولوی عبدالحمید در ترور شخصیتی و... برخی بزرگان اهل سنت، که توسط تعدادی از بزرگان اهل سنت منطقه مطرح شده است.

ـ ارتباط با گروه‌های داعشی و تبلیغ برای آن‌ها که پس از تبلیغ رسمی برای جمع آوری پول توسط نزدیکان به عبدالحمید مشخص شد.

ـ عدم تطابق هزینه‌ها و حجم دریافتی‌های طبیعی جریان مسجد مکی در وضعی که بزرگان مسجد مکی، به صورت دائم از وضعیت نابسامان مالی اتباع مذهب اهل سنت شکایت می‌کنند، وضعیت زندگی ایشان به هیچ وجه با آنچه به صورت طبیعی می‌تواند دریافتی این جریان از زکات و... باشد، سازگاری ندارد.

تحلیل و بررسی سخنان مولوی عبدالحمید

همانطور که در ابتدای سخنان گفته شد او در سخنان اخیر خود به چهار مسأله پرداخته است:

ادعای شیوع کرونا در ایران، توسط طلاب چینی جامعةالمصطفی العالمیة

در پاسخ به این باید گفت که مولوی عبدالحمید بارها با استناد به اخبار جعلی، به طرح شایعه پرداخته است و این مورد نیز مانند موارد قبل است و مسؤولان پزشکی سیاسی کشور نیز این شایعه را به صورت رسمی تکذیب کردند، اما برای تقابل با چنین شایعه‌پراکنی‌هایی چه باید کرد؟ مشخص است که اگر در دفعات قبل که شایعه‌پراکنی کرده بود، قوه قضائیه با او برخورد مقتضی را صورت داده بود، دیگر به چنین جایی کشیده نمی‌شد که در وضعیت بحرانی کرونا، با نشر شایعات خود کشور را ملتهب کند. به خصوص که به گفته مسؤولان قضایی کشور، تصمیم‌گیری بر این است که با چنین شایعه‌پراکنانی به صورت جدی‌تر برخورد شود.

نکته جالب توجه در سخنان او در مورد طلاب جامعةالمصطفی (ص) آن است که مولوی عبدالحمید می‌گوید: این طلاب که به ایران آمده‌اند، بارها به نزد من آمده و گفته‌اند پول برای برگشتن به وطن ندارند؛ حال چگونه ادعا می‌کند که این همه طلبه اهل سنت، در وسط سال درسی، به چین رفته و دوباره در اوج کرونا، از قرنطینه خارج شده و بدون کنترل مستقیماً به قم آمده‌اند؟ به صورتی که هیچ کسی جز آن‌ها سبب انتشار کرونا در ایران نشده است؟

ادعای تلاش جامعةالمصطفی (ص) برای شست‌وشوی مغزی دانشجویان خارجی اهل سنت (کنایه از شیعه کردن آن‌ها) و در خواست شفاف‌سازی در مورد بودجه‌ها و فعالیت‌های این مجموعه

در مورد این ادعا چند نکته وجود دارد:

ـ شما که خود (با دفاع از وهابیت خوزستان) به دنبال دفاع از آزادی ترویج فکر و مذهب بودید! کلام مولوی عبدالحمید در دفاع از ترویج فکر مذهبی داعش و وهابیت در خوزستان اولین پاسخ به او است. باید از او سؤال کرد که چرا وقتی کسی به خاطر ترویج فکر وهابیت که منجر به عملیات تروریستی نیز شد، بازداشت می‌شود، شما از او دفاع می‌کنید، اما اگر کسی به صورت اختیاری در کشور ایران شیعه شود، این مسأله را شست‌وشوی مغزی معرفی کرده و محکوم می‌کنید؟

ـ مسؤولان جامعةالمصطفی خود به ادعاهای شما پاسخ دادند. پاسخ مسئولین جامعةالمصطفی (ص) العالمیة در بیانیه خود به این ادعاست که با صراحت چنین ادعایی را تکذیب کردند و همگان می‌دانند که در جامعةالمصطفی، مدارسی خاص به برادران اهل سنت وجود دارد که تمام فعالیت‌های ایشان در آن مدارس بر اساس اندیشه‌های اهل سنت است.

ـ دعوت مولوی عبدالحمید، به حضور در جامعةالمصطفی برای مناظره حضوری در مسائل مورد اختلاف
بهترین راه برای پاسخ به این ادعا نیز آن است که از سوی جامعة‌ المصطفی، دعوتی خاص برای او صورت گیرد، تا در یک جلسه در حضور طلاب اهل سنت و علمای متخصص شیعه، آنچه مولوی عبدالحمید به عنوان شست‌وشوی مغزی مطرح کرده همراه با ادله او مطرح شده و علمای شیعه نیز نظر خود را بگویند تا مشخص شود آیا نظرات شیعیان مطابق با فکر صحیح اسلامی است یا نظرات مولوی عبدالحمید؟

که این دعوت، در واقع احترام به جایگاه ایشان در بین اهل سنت و بیانگر آن است که ما با وجود شایعه‌پراکنی‌های مولوی عبدالحمید و سایر کارهای ایشان، به خاطر علاقه‌ای که به اهل سنت داریم، حاضریم اتهامات ایشان را به صورت خاص بررسی کرده و موجب آسایش خاطر ایشان شویم. در صورتی که او با چنین کاری موافقت نکند، نشانگر یک یا هر دوی حالات ذیل خواهد بود:

۱ـ این ابراز نگرانی تنها وسیله‌ای برای کسب مقاصد سیاسی و فشار روی جامعةالمصطفی بوده است که در این صورت وظیفه مسئولین امر علاوه بر برخورد با مولوی عبدالحمید، کمک فوق العاده به جامعةالمصطفی خواهد بود. زیرا ابراز نگرانی او، نشانگر تاثیر بسزای جامعةالمصطفی است.

۲ـ یا نشانگر ترس مولوی عبدالحمید از رسوا شدن عقیده سلفی‌گری خود و شکست در مقابل فکر صحیح اسلامی است، که موجب از بین رفتن جایگاه وی در بین اهل سنت خواهد شد.

ـ درخواست شفاف‌سازی مولوی عبدالحمید برای درآمد‌ها و مصارف جریان مکی: همانطور که خود مولوی عبدالحمید درخواست شفاف‌سازی در مورد هزینه‌ها و نحوه عملکرد جامعةالمصطفی کرده بود، باید او نیز در مورد کل هزینه‌ها و درآمد‌ها و نحوه مصرف کردن آنها در جریان مکی شفاف‌سازی کند.

ادعای گسترش بیماری کرونا و دیگر بلایا در ایران، به خاطر بی‌احترامی به مقدسات اهل سنت

وی گفته است: باید آسیب شناسی بکنیم و خود را تغییر بدهیم تا اگر کرونا رفت پشت سر کرونا آسیب و آفت بزرگتری وارد کشور ما نشود. کشور ما در سال‌های اخیر با آفت‌ها روبرو بوده است، از قحط گرفته، قحط چندین ساله و شدید تا زلزله و تا سال اخیر سیلاب‌ها و انواع آفت‌ها و تحریم‌های شدید، آفت‌های زمینی و آسمانی و اخیرا ما به کرونا گرفتار شدیم. ما باید ببینیم و توجه کنیم به این مسائل نیازه که همه ملت ایران برگرده و توبه کنه و رجوع کنند به الله ... اینجا به بزرگان دین، اولیای دین، خصوصا یاران حضرت رسول که با آن حضرت هجرت کردند، آن حضرت را نصرت کردند در بدر و احد جنگیدند، در کنار آن حضرت حرمت آنها در مملکت ما حفظ بشود، اگر کسی به صحابه محبت نداشت، بغض او را در دل آن‌ها جا نداد، اگر تعریف و تمجید آنها را نکردند حداقل بد آن‌ها را نگوید.

این سخن او نیز ترکیب شده از چند شبهه است:

۱ـ بلایا همیشه ناشی از گناهان است

این ادعا که بلایا ناشی از گناهان است، ادعایی است که در صورت صحت همیشگی، دامنگیر خود او و بزرگان اهل سنت نیز خواهد شد و از سوی دیگر مخالف با آیات قرآن و روایات و عقیده صحیح اسلامی نیز هست.

پاسخ‌های نقضی

آیا مواردی که صحابه و بزرگان شما دچار بلا شدند، نیز ناشی از گناهان بوده است؟ به عنوان مثال در قحطی زمان خلیفه دوم یا طاعون عمواس این بلایا ناشی از گناهان صحابه و بزرگان اهل سنت بود؟ یا در مورد بلایای طبیعی در مناطقی که خود شما در آن هستید، از جمله سیل‌های بلوچستان، خشکسالی و... آیا ناشی از گناهان شما است؟

پاسخ‌ حلی

در دید اسلامی، بلایای طبیعی و سختی‌ها می‌تواند اسباب مختلفی داشته باشد:

۱. امتحان

۲. ترفیع درجه

۳. مصیبت

۴. برطرف شدن گناهان

بنابراین روش همیشگی مولوی عبدالحمید در اتهام گروه‌های مختلف بلادیده در زمان بلا، نشانگر ناآشنایی با مسلمات و ابتدائیات اسلامی است. نتیجه این دیدگاه آن است که ممکن است ما چیزی را بلا و مصیبت بدانیم، اما واقعیت آن مصیبت نباشد یا چیزی را نعمت بدانیم، اما واقع آن بلا و فتنه باشد. علاوه بر این، این کار از اخلاق اسلامی نیز به دور است که بر اساس آموزه‌های اسلامی، وقتی شخصی مصیبتی دید، حتی اگر جزو کسانی بود که بلا برای او مصیبت است، تذکر همراه با تحقیر به او، یا تمسخر او، خلاف اخلاق است.

عذاب گناه یک عده شامل دیگران شده است

بر اساس تفکر اسلامی، عذاب بر ۲ نوع است؛ عذاب کسانی که خود مرتکب گناه شده‌اند و عذابی که شامل همه خواهد شد و چنین عذابی تنها در زمانی صورت می‌گیرد که وقتی گناهی صورت گرفت، کسی نهی از منکر نکرده باشد؛ اما اگر گروهی اهل نهی از منکر باشند، خدا آنها را نجات داده و از عذاب به دور می‌کند (سمرقندی، نصر بن محمد بن أحمد ابو اللیث، تفسیر السمرقندی، ج ۲، ص ۱۷۵، دار الفکر بیروت)

حال که این مصیبت (در نظر مولوی عبدالحمید) همه‌گیر شده و دامن اهل سنت را نیز گرفته است، باید گفته شود که آن‌ها نیز در این گناه با شیعیان مشترک هستند و به همین سبب عذاب شامل ایشان نیز شده است پس نباید خود را از این عذاب به دور بدانند.

جالب است تذکر داده شود که بر اساس معتبرترین کتاب اهل سنت ـ یعنی صحیح بخاری ـ آیه عذاب مشترک «وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً» بر گروهی از صحابه آن حضرت تطبیق داده شده است.

بَاب ما جاء فی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى «وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً» وما کان النبی صلى الله علیه وسلم یحَذِّرُ من الْفِتَنِ ... حدثنا مُوسَى بن إِسْمَاعِیلَ حدثنا أبو عَوَانَةَ عن مُغِیرَةَ عن أبی وَائِلٍ قال قال عبد اللَّهِ قال النبی صلى الله علیه وسلم أنا فَرَطُکُمْ على الْحَوْضِ فلیرفعن إلی رِجَالٌ مِنْکُمْ حتى إذا أَهْوَیتُ لِأُنَاوِلَهُمْ اخْتُلِجُوا دُونِی فَأَقُولُ أَی رَبِّ أَصْحَابِی یقول لَا تَدْرِی ما أَحْدَثُوا بَعْدَکَ (صحیح البخاری ج ۶، ص ۲۵۸۷، ش ۶۶۴۲)

گناهی که در مورد اخیر موجب بلا شده است، گناه عدم احترام صحابه است

این شبهه نیز جواب‌های متعددی دارد؛ از جمله اینکه:

ـ رهبر معظم انقلاب و دیگر علما فتوا به لزوم احترام مقدسات اهل سنت داده‌اند. این مطلب یک امر مسلم در نزد شیعیان است که نباید به مقدسات دیگر گروه‌ها اهانت کرد و فتوای مقام معظم رهبری و دیگر مراجع در این زمینه واضح و روشن است. به همین سبب آلوده کردن جو تقارب شیعه و اهل سنت، با اینگونه اتهامات در کشور ما هیچ جایگاهی ندارد

ـ این شما هستید که مقدسات شیعیان را مورد احترام قرار نمی‌دهید. شما به عنوان یک گروه عقیدتی ـ بر خلاف اعتقاد اهل بیت (ع) و طرفداران آنها ـ اعتقاد دارید که حضرت ابوطالب (ع)، کافر و از اهل جهنم است یا بسیاری از همفکران شما اعتقاد دارند که پدر و مادر رسول خدا (ص) جهنمی هستند. آیا بعضی از همفکران شما نگفتند که نعوذ بالله حضرت زهرا (س) مرتکب گناه شده است و باید توبه می‌کرد؟ آیا در شبکه‌های مورد تأیید شما، به مقدسات شیعیان توهین نشده و نمی‌شود؟ اگر کسی ادعا کند که شما قرن‌ها است به مقدسات شیعیان توهین کرده‌اید و به همین دلیل گرفتار عذاب هستید، چه پاسخی دارید؟ شما حتی حاضر نشدید در کلیپی که برای اعتراض به شیعیان مطرح کردید، بعد از درود بر پیامبر (ص)، «آل» ایشان را ذکر کنید.

بزرگان شما قرن‌ها به مقدسات شیعیان جسارت کردند

مسأله لعن امیرمومنان علی بن ابی طالب (ع) به دستور معاویه و بنی‌امیه و صحابه، مسأله‌ای نیست که بتوانید آن را از تاریخ و کتب خویش پاک کنید و کار به جایی رسید که ابن تیمیه ـ بنیانگذار فکر وهابی ـ در این‌باره گفت: «فان کثیرا من الصحابة والتابعین کانوا یبغضونه ویسبونه ویقاتلونه»؛ پس به درستی که بسیاری از صحابه و تابعین، علی (ع) را دشمن داشته، به او دشنام می‌دادند و با او می‌جنگیدند (ابن تیمیه، احمد بن عبد الحلیم حرانی، منهاج السنة النبویة، ج ۷، ص ۱۳۷، موسسه قرطبه مصر)

افتخار تاریخی مردم سیستان آن است که وقتی معاویه دستور به دشنام به امیرمؤمنان علی علیه السلام داد، حاضر شدند سخت‌ترین مصیبت‌ها را ببینند، اما به آن حضرت توهین نکنند.

بزرگان شما بودند که به یکدیگر جسارت می‌کردند

بحث جنگ‌ها و دشمنی‌های بین صحابه نیز مطلبی نیست که بتوان آن را از تاریخ محو کرد و علمای اهل سنت خود اعتراف کرده‌اند که بعد از وفات رسول خدا (ص)، درگیری‌هایی بین صحابه بر سر قدرت شروع شد و این جنگ‌ها و درگیری‌ها بر سر خلافت اسلامی ـ که ناشی از کنار زدن جانشین بر حق رسول خدا (ص) بود ـ تاکنون دامن‌گیر جامعه اسلامی است و اگر بنا باشد ـ طبق استدلال شما ـ که گفته شود به خاطر گناه، بلا دامن‌گیر جامعه اسلامی شده است، این بلا، ناشی از مخالفت با دستورات صریح رسول خدا (ص) در غدیر خم و... در لزوم تمسک به اهل بیت (ع) و جانشینی امیرمومنان علی (ع) است.

مقدسات شما چه کسانی هستند؟

یکی از مشکلات دیگر استدلال شما، روشن نبودن مقدسات شما است؛ زیرا تا در مورد هر منافقی از منافقان صدر اسلام سخن گفته شود، ادعا می‌کنید که او جزو مقدسات شما است. حتی وقتی در مورد «ولید بن عقبه» که خدا در مورد او لقب «فاسق» را به کار برده است، سخن گفته شود، این را توهین می‌دانید یا بعضی از بزرگان شما یزید را نیز جزو مقدسات به حساب آورده‌اند.‌ لذا بهتر است ابتدا به صورت دقیق مشخص شود تعریف شما از صحابی و مقدسات چیست؟

همچنین بد نیست بدانید که در تعریف صحابی بیش از ۱۰ نظر در بین اهل سنت وجود دارد و هنوز که هنوز است، هیچ کدام از گروه‌های آنها نتوانسته‌اند تعریفی از صحابی یا مقدسات ارائه کنند که مورد قبول دیگر گروه‌ها باشد؛
گروهی ادعا می‌کنند قید «با ایمان از دنیا رفتن» داخل در تعریف صحابی است (اما پاسخ نمی‌دهند که این قید را از کجا تشخیص می‌دهند، با اینکه با ایمان از دنیا رفتن، امری قلبی است و جز از طریق وحی قابل تشخیص نیست، آن هم برای بیش از ۱۰۰ هزار صحابی)

گروهی دیگر ادعا می‌کنند این قید نباید در تعریف صحابی باشد و می‌گویند صحابی مسلمانی است که پیامبر (ص) را دیده یا با او معاشرت داشته است (اما پاسخ نمی‌دهند که این تعریف شامل منافقین نیز می‌شود؛ زیرا آن‌ها مسلمان بودند و پیامبر (ص) را نیز دیده‌اند). جالب اینجا است که «شیخ بن باز» مفتی اعظم وهابیت ـ که شما ارادت خاصی به آن‌ها دارید ـ گفته است ما بر اساس عقیده اسلامی چیزی به نام مقدس نداریم. «فإننا معاشر المسلمین لا نقدس الشخصیات، ولا ننساق وراء التیارات» (بن باز، عبدالعزیز بن عبد الله، الإمام محمد بن عبدالوهاب دعوته و سیرته، ص ۲).

آیا رسول خدا (ص) جزو مقدسات شما (دیوبندیه) نیست؟

یکی از اشکالاتی که از قدیم الایام بر گروهی خاص از فرقه دیوبند ـ که از قضا شما نیز جزو آن‌ها هستید ـ شده است، مسأله توهین‌های ایشان به پیامبر (ص) (به معنی پایین آوردن جایگاه ایشان) است که بریلویه (که آن‌ها نیز از احناف هستند) به دلیل همین اعتقادات حکم به تکفیر آنان کرده و در این فتوا، از بسیاری از گروه‌های دیگر اهل سنت نیز تأییدیه گرفته‌اند.

چرا در معتبرترین کتب اهل سنت، روایات توهین به رسول خدا (ص) آمده است؟

آیا در صحیح بخاری و دیگر کتب شما روایت نیامده است که نعوذ بالله رسول خدا (ص) برای بت‌ها قربانی کرده بود؟ آیا در صحیح بخاری و دیگر کتب معتبر شما نیامده است که نعوذ بالله رسول خدا (ص) اصلاً نبوت خود را نمی‌دانست و فکر می‌کرد دیوانه شده و می‌خواست خودکشی کند؟ آیا در کتب شما در مورد پیامبر (ص) صدها روایت توهین نیامده است؟ به حدی که اشاعره و ماتریده گفته‌اند که نبوت دست خدا است و خدا به هرکس بخواهد می‌تواند نبوت را بدهد، حتی به یک شخص فاجر یا کافر! آیا اینها را توهین به مقدسات و مایه عذاب نمی‌دانید؟

ادعای اینکه توسل نباید کرد

وی در سخنان خود می‌گوید: کسانی که ما معتقدیم که شفا می‌دهند کور‌ها را بینا می‌کنند، بی‌اولادها را اولاد می‌دهند، امروز در این کرونا ما را یاری نکردند و نمی‌توانند هم ما را یاری کنند، چرا که این آفات را الله آورده و او باید برطرف کند، کور را الله بینا می‌کند، شفا الله می‌دهد، اولاد را الله تعالی می‌دهد، ضرر و نفع همه دست پروردگار است... بدانیم که غیر از الله فریادرسی نیست ... وقتی که محمد رسول الله نمی‌تواند ضرر‌ها را از خود دور کند ....

و تنها موردی از توسل را که بیان می‌کند، توسل به اسماء و صفات خداست.

نفی توسل به جاه، عقیده وهابیت است و نه دیوبندیه

در بین اهل سنت، مسأله توسل به جاه، امری مسلم و جایز بود و تنها گروهی که این کار را ناجایز می‌شمردند، وهابیت بودند. جالب است که مولوی عبدالحمید دست از طریقه و روش دیوبنده و احناف شسته و مروج رسمی فکر وهابیت شده است. البته بزرگان دیوبند، بارها تذکر داده بودند که گروهی در این مکتب، مشغول ترویج فکر وهابیت شده‌اند، اما اینکه مولوی عبدالحمید رسما چنین کند، نشانگر تغییر این افراد، از مرحله ترویج مخفی و محدود، به مرحله علنی‌کردن فکر خویش است به خصوص که مدل تصویر‌برداری این کلیپ در کوه، یادآور روش بن لادن و عبدالمالک ریگی‌ها است!

علمای دیوبند، استغاثه به اموات و توسل به دعای ایشان را نیز جایز می‌دانستند

تنها به صورت فهرست‌وار، نظرات علمای دیوبند در جواز استغاثه به اموات را بیان می‌کنیم؛ آن هم از کتب مورد تأیید مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی:

۱. امکان استفاده از برکات اولیای الهی بعد از موت ایشان با رفتن در کنار قبور آنها (عثمانی دیوبندی،‌ عزیز الرحمن، فتاوای دارالعلوم دیوبند، جلد ۵، صفحه۴۱۰، مکتبه حنفیه).

۲. باقی ماندن کرامات اولیای الهی بعد از موت ایشان (سربازی، محمد عمر، خلاصة‌ التصوف، ص ۱۸۷).

۳. تواتر قدرت داشتن اموات اولیای الهی بر تصرف در این عالم، به حسب قدرت و منزلت آن‌ها (نقشبندی، شمس الحق فقهی، جام شریعت و سندان عشق، صفحه ۱۶۱ـ۳۱۵ـ۳۳۲).

۴. تصرف اولیا بعد از وفات ایشان، اقوی از تصرف ایشان در زمان حیات است (دهلوی، شاه عبد الحق، تکمیل الایمان، ص ۱۱۸، ویرایش و تصحیح محمد عظیم حسین بر)

۵. اولیای الهی بعد از مرگ هم می‌شنوند، هم قدرت برآورده کردن حاجت دارند. (دهلوی، شاه عبد الحق، اشعة اللمعات، ج ۵، ص ۶۴۵).

۶. توسل شیخ احمد سرهندی، به خود رسول خدا (ص). (فاروقی مجددی نقشبندی دهلوی، شاه ابو الحسن زید، سوانح حیات ابوالخیر معروف به مقامات اخیار، ص ۱۹۶).

۷. توسل محمد عمر سربازی به خود رسول خدا (ص) برای گرفتن حق از ظالم. (سربازی،‌محمد عمر، گنجیه دعا و اوراد مشتمل بر رساله‌های کنز الدارین و اوراد زادالحقیر، ص ۷۹).

۸. جایز دانستن مطلق استغاثه و توسل به پیامبر (ص). (سربازی، محمد عمر، گوهر‌های گران بها، ص ۹۹، ترجمه عبدالعظیم نهتانی).

۹. بیان ده‌ها مورد از حاجت‌گرفتن بعد از استغاثه به رسول خدا (ص). (محمد زکریا، مجموعه فضایل حج، ص ۱۵۴، مترجم عبدالرحمن محبی).

۱۰. استحباب طلب دعا و واسطه‌گری از رسول خدا (ص). (محمد طاهر مسعود، عقائد اهلسنت و جماعت، ص ۸، نقشبندی، شمس الحق فقهی، جام شریعت و سندان عشق، ص ۳۴۶).

۱۱. جواز توسل به ابوبکر و عمر، برای واسطه گری در نزد رسول خدا (ص)، تا ایشان در نزد خدا دعا کنند (مفتی محمد شفیع، احکام حج، ص ۱۸۰، ترجمه غلام محمد سربازی، محمد زکریا، مجموعه فضایل حج، ص ۱۵۴، ترجمه عبدالرحمن محبی).

۱۲. مولوی عبدالرحمن چابهاری در چندین سخنرانی صریح، توسل را جزئی مسلم از دین شمرده و دینی را که در آن توسل نباشد، منکر شده‌اند (https://www.aparat.com/v/ShleO)

حتی ابن تیمیه و ابن عبدالوهاب نیز در اواخر عمر خویش، دست از انکار عقیده توسل برداشتند

بر اساس مدارک موجود در کتب خود ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب، این دو نیز (یا به عنوان تقیه در مقابل دیگر اهل سنت یا به عنوان رجوع از فکر قبلی خویش در باب انکار توسل) اعتراف به جواز توسل کردند و ابن تیمیه صراحتاً گفت: شرک زمانی است که دیگران را فاعل مستقل بدانی، اما اگر اعتقاد داشتی که آنها به صورت غیر مستقل توانایی انجام کار (به اذن الهی) به اذن الهی دارند شرک نیست «والشرک نوعان أحدهما شرک فی الربوبیة والثانی شرک فی الإلهیة فأما الأول فهو إثبات فاعل مستقل غیر الله» (ابن تیمیه، أحمد بن عبد السلام بن عبد الحلیم، درء تعارض العقل والنقل، ج ۷، ص ۳۹۰).

و خود او در «الکلم الطیب» روایات جواز استغاثه به پیامبر (ص) را آورد و شاگرد او ابن کثیر نیز گفت که او اعلام کرد که توسل به پیامبر (ص) جایز است محمد بن عبد الوهاب نیز اعلام کرد که توسل به جاه قطعاً جایز است (اگر چه خود او قبلا مردم مکه و مدینه را به خاطر اعتقاد به توسل به جاه کشته بود). (فتاوی ومسائل الامام الشیخ محمد بن عبد الوهاب، ص ۶۸) حال چه شده است که آن‌ها خود در اواخر عمر گرایش صوفی‌گرایانه پیدا کردند، اما شما در اواخر عمر به عقیده ابتدایی آنها (که خود آنها اعتقاد به گمراهی آن داشتند) پیدا کردید؟

آیا ما آنچه در عمل می‌بینیم (شفا دادن توسط ائمه) را رها کرده و به آنچه شما ادعا می‌کنید (و علمای شما و خودتان قبول ندارید) چنگ بزنیم؟

مسأله شفا دادن و حاجت دادن اهل بیت (ع)، امری است که به تواتر دیده شده و مدارک آن به وفور موجود است. حال برای چه بیاییم عقیده‌ای که علمای شما قبول داشتند و خودتان نیز زمانی مروج آن بودید و ما نیز به عیان دیده‌ایم رها کنیم و به سراغ عقیده جدید شما برویمکه اختراع آمریکا و عربستان است؟

عقیده اخیر مولوی عبدالحمید به صراحت مخالف قرآن است/ اهل سنت در پیروی از او تصمیم بگیرند

آنچه شما در سخنرانی اخیر خود ادعا کردید، صریحاً مخالف آیات قرآن است و شبهه کفر دارد (که این مسأله باید در دادگاه صالحه خود اهل سنت مورد بررسی قرار گیرد)؛ زیرا خدای متعال بسیاری از کارها را به بندگان خود نسبت داده است، اما شما خدای متعال را تکذیب کرده‌اید.

حضرت عیسی (ع) می‌فرماید: «وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ» (سوره آل عمران آیه ۴۹)؛ یعنی خود عیسی است که شفا می‌دهد و برای اینکار تنها از خدا اذن می‌گیرد اما مولوی عبدالحمید ادعا کرده است کسی غیر خدا شفا نمی‌دهد و این سخن وی نیز خلاف صریح قرآن است.

بنابراین اهل سنت باید مشخص کنند که آیا این صراحت مولوی عبدالحمید در مقابل قرآن و عقیده اهل سنت، ناشی از کهولت سن است و باید هرچه سریع‌تر بازنشسته شود یا اینکه او عامداً با قرآن مخالفت کرده است؟

عقیده شما مخالف روایات متواتر اهل سنت در جواز توسل است

اینکه عقیده اهل سنت، قبل ابن تیمیه اجماع بر جواز توسل بوده است، در کلام بسیاری از بزرگان اهل سنت آمده و روایات صحیحه‌ ایشان (بر اساس مبانی خودشان) دلالت بر این مطلب دارد اگر خود را واقعاً اهل سنت می‌دانید، چرا دست از سنت شسته و به بدعت وهابیت روی آورده‌اید؟ آن هم بدعتی که بزرگان آن‌ها خود از آن برگشته‌اند؟

شما همان کسی هستید که گفتید چون وضو می‌گیرید دچار کرونا نخواهید شد

بد نیست در پایان این نکته نیز تذکر داده شود که مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی همان کسی است که در ابتدای پخش شدن کرونا در ایران گفته بود، ما چون روزی چند بار وضو می‌گیریم، دچار کرونا نمی‌شویم و چون در فضای باز نماز جمعه خود را برگزار می‌کنیم، دچار این بیماری نخواهیم شد، اما مشخص شد که نه وضوی شما در مقابل کرونا کارگر بود، نه فضای بازتان تأثیر می‌گذاشت. سخنان جدید شما در رابطه با توسل نیز تاریخ انقضای کمتر از یک هفته‌ دارد.

اما باید دقت کرد که سخنان مولوی عبدالحمید در رابطه با کرونا درست است که از جهت علمی اشکالات فراوانی داشت، اما حاکی از یکی از ۲ حقیقت ذیل است:

۱ـ یا وی اتباع خود را افرادی نادان برمی‌شمرد که می‌تواند با مطرح کردن چنین مسائلی ـ ولو با چرخش هفتگی ـ آن‌ها را از یک سو به سمت دیگر بکشاند. با وجود اینکه اتباع او اینچنین نیستند و این مسأله اعتراض اتباع وی را می‌طلبد ـ به خصوص قشر جوان و تحصیل‌کرده که در هفته قبل، چند بیانیه بر ضد وی صادر کردند.

۲ـ گروهی از اتباع او، از افراد نادانی باشند که قبلاً فریب عبدالمالک ریگی و امثال او را خوردند و اکنون نیز با چنین سخنان تحریک‌کننده موضعی، امکان فریب توسط افرادی جدید را داشته باشند که باید به سرعت با فریب‌دهندگان آنها برخورد شود تا مبادا مجبور شویم گره‌ای را که اکنون با دست باز می‌شود، در آینده‌ای نه چندان دور، با دندان باز کنیم.

جمع بندی نهایی

سخنان اخیر مولوی عبدالحمید چند جنبه دارد که باید با هر جنبه به صورت خاص خود برخورد شود:

ـ در مسائل علمی و شبهات پاسخ‌ها بر اساس مبانی اهل سنت و به خصوص احناف و دیوبند به وی داده شود که خود اهل سنت باید متصدی این امر شوند؛ زیرا سخنان اخیر وی مخالف نص صریح قرآن، نظر احناف، نظر دیوبند و مطابق نظر وهابیت است و اهل سنت باید موضع‌گیری خود نسبت به وی را مشخص کنند.

ـ در مورد شایعه‌پراکنی، حکم شایعه‌پراکنی و ایجاد التهاب فکری در قوانین ایران مشخص است و باید با او بر اساس این قوانین برخورد شود.

ـ در مورد ادعای شست‌وشوی مغزی طلاب در جامعةالمصطفی (ص)، علاوه بر اینکه این سخنان مولوی عبدالحمید، با مبانی وی در دفاع از ترویج وهابیت در خوزستان و ... منافات دارد، راه برخورد با آن دعوت از او به صورت رسمی در جامعةالمصطفی است تا در مقابل طلاب شیعه و اهل سنت، با حضور علمای متخصص شیعه، مشخص شود که آیا آنچه در این مدارس به این طلاب گفته می‌شود، شست‌وشوی مغزی است یا آنچه عقیده مولوی عبدالحمید اسماعیل‌زهی است، مخالف اسلام اصیل است.

ـ در مورد سایر اعمال ایشان نیز قوه قضاییه (مثل سایر جرایم عمومی) وظیفه دارد که نسبت به آن‌ها پیگیری لازم را انجام دهد.

منبع: فارس
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۵
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۴
نظرات بینندگان
مهراب
۰۱:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۴
جالبه که در کشور شیعه هیچکس به این کاری نداره! دریغ از یک اخطار کتبی یا حتی شفاهی!!!
صدر
۱۷:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۷
مطلبی با جناب بحرینی دارم . جناب بحرینی بنده بی سواد نیستم و معلوم است جنابعالی هم فاضلید .
این نکته خالی از دقت نیست ، عبدالحمید سنی نیست . وهابی است . ترویج وهابیت می کند . تسامحا می شود او را سنی سلفی نامید . آنهم سنی سلفی بی سواد . غایت معلومات اینها رو خوانی صحیحین است و مراجعه به کتب فتوی
لذا از مناظره طفره می رود و می روند .
باید او را به جد دعوت به مناظره کرد و در نیامدنش هم اطلاع رسانی گسترده کرد.
مع الاسف هر روز که می گذرد در نواحی جنوبی و جنوب غربی ایران سلفی گری و وهابیت قوی تر می شود و مسئولان بی توجه به این جریانات از کنارش می گذرند
در سنی گری شفاعت ، زیارت ، شعائر موجود است و وهابیت منکر این امور قطعی است و با سلاح تکفیر و قتل پیشرفت کرده است
موفق باشید
ناشناس
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۷
بله یکی از موادی که نیاز به تجدید نظر دارد ، آزاد بودن اقلیتهای مذهبی در مناطق خودشان است ، که مبدل به مزیت برای سنیان شده است و نه رعایت موالید می کنند و نه دادگاه خانواده دارند .
عبدالله
۲۲:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۶
قال رسول الله صلّا الله علیه‌وآله: یا علیّ لا یحبّک إلّا مؤمن و لا یبغضک إلّا منافق