سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

معنی روایات وارده در مورد نقص عقل و عدم مشورت با زنان به چه معناست؟

تعالیم عالیه ی اسلامی ارزش فراوانی برای زنان قائل گردیده و بیشترین خیر و برکتها را در وجود زنان خوب می داند.البته زن و مرد هرچند در حقیقت انسانی مشترک هستند اما تفاوتهای فراوان و غیر قابل انکاری دارند و بدین لحاظ اسلام ، در مورد هر کدام شیوه های رفتاری متفاوتی را سفارش کرده و وظایف ارزشمند متفاوتی را بر عهده هریک قرار داده است .
کد خبر: ۲۲۰۰۴۶
۰۶:۱۴ - ۲۸ اسفند ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
بررسی روایات وارده در مورد عدم مشورت با زنان یا نقص هایی که به آنان نسبت داده شده است، چه اقتضایی دارد؟
پاسخ اجمالی
تعالیم عالیه ی اسلامی ارزش فراوانی برای زنان قائل گردیده و بیشترین خیر و برکتها را در وجود زنان خوب می داند.
البته زن و مرد هرچند در حقیقت انسانی مشترک هستند اما تفاوتهای فراوان و غیر قابل انکاری دارند و بدین لحاظ اسلام ، در مورد هر کدام شیوه های رفتاری متفاوتی را سفارش کرده و وظایف ارزشمند متفاوتی را بر عهده هریک قرار داده است .
اما در باره روایتی که بعضی نقصانها را به زنان نسبت می دهد باید گفت: بر فرض صحت انتساب چنین روایاتی به امام علی( علیه السلام )، باید گفت: این یک حکم کلی و عمومی درباره تمام زنان نیست. از تاریخ استفاده می شود که این خطبه به بعد از جنگ جمل مربوط است، و در این جنگ؛ عایشه یکی از افراد مؤثر بوده است و در واقع طلحه و زبیر از وجه ی اجتماعی وی به جهت این که همسر پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بود استفاده کردند و جنگ مهمی را علیه حکومت حضرت علی ( علیه السلام ) در بصره به راه انداختند. امام علی ( علیه السلام ) پس از شکست دشمنان و پایان جنگ، خطبه مزبور را در مذمت زنان ایراد فرمودند.[i] بنابراین با توجه به قرائن و شواهد؛ مسلم است که نظر آن حضرت در این جا، حکایت حال عده ای خاص از زنان است، نه همه زنان جهان.

- [i] معادیخواه، خورشید بی غروب (ترجمه نهج البلاغه)، خطبه 9.
پاسخ تفصیلی
تعالیم عالیه ی اسلامی ارزش فراوانی برای زنان و همسران قائل گردیده و روایات اسلامی آنان را مورد تمجید قرار داده اند. امام جعفر صادق ( علیه السلام ) فرمود: «بیشترین خیر و برکت ها در وجود پربار زنان گذاشته شده است.» [1] پیشوای ششم جهان تشیع، زنان را به دو دسته ی خوب و بد تقسیم نموده و در مورد خوبان آنها می فرماید: «ارزش این گونه زنان، از طلا و نقره و جواهرات دیگر بالاتر است و هیچ گونه جواهری در برابر آنان ارزش و بهایی ندارد.» [2] رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نیز می فرمایند: «این جهان به منزله ی متاعی است که بهترین متاع و دست آورد آن، زنان نیکو سیرت اند.» [3]
این سخنان ارزشمند معصومین( علیه السلام ) به قسمتی از ارزش های زنان اشاره نموده و وجود آنان را سرچشمه خیر و برکت و ارزش وجودی و معنوی آنان را بالاتر از گرانبهاترین اشیاء دنیا معرفی می نماید . [4]
در کنار این تمجید ها باید در نظر داشت که در نظام تکوین بین زن و مرد از چند جهت تفاوت‏های زیادی وجود دارد:
از جهت اعضا و جوارح و از نظر احساسات، عواطف، تمایلات و اخلاق، طبق نظر روانشناسان، محبت، رفتار انفعالی، رفتار عاطفی و حمایت کننده، از ویژگی‏های زنانه است. [5]
نیز گفته‏اند: داشتن دلی پر مهر و عاطفه و احساساتی آتشین از خصائص زنان است. [6]
زن در تقلید، مدپرستی، تجمّل پرستی، خنده و گریه از مرد پیش قدم است. [7]
زنان به جهت این که از نیروی احساس و عاطفه بیشتری بهره مندند، از صحنه‏های احساسی و عاطفی بیشتر متأثر می‏شوند و به هیجان می‏آیند. [8] [9]
به د لیل این تفاوتها [10] و ص دها تفاوت دیگر است که می توان گ فت: جنس زن براى انجام وظایفى متفاوت با مرد آفریده شده . قانون آفرینش، وظیفه حساس مادرى و پرورش نسلهاى نیرومند را بر عهده او گذارده، به همین دلیل سهم بیشترى از عواطف و احساسات به او داده است، در حالى که طبق این قانون، وظایف خشن و سنگین‏تر اجتماعى بر عهده جنس مرد گذارده شده، و سهم بیشترى از تفکر به او اختصاص یافته بنا بر این اگر بخواهیم عدالت را اجرا کنیم باید پاره‏اى از وظایف اجتماعى که نیاز بیشترى به اندیشه دارد بر عهده مردان گذارده شود، و وظایفى که عواطف و احساسات بیشترى را مى‏طلبد بر عهده زنان گذاشته شود. [11]
اما با وجود همه این تفاوتها حقیقت انسانی زن و مرد یکسان است و بر همین مبنا است که امام خمینی بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران در این باره می گوید:
« از [نظر] حقوق انسانی، تفاوتی بین زن و مرد نیست؛ زیرا که هر دو انسان اند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را هم چون مرد دارد، بله در بعضی از موارد تفاوت هایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارد. [12]
آری این تفاوت ها موجب تفاوت نقشها و وظایف مختلفی است که هر یک باید بر عهده بگیرند تا چرخ جامعه به حرکت در آید.
اما در باره روایتی که بعضی نقصانها را به زنان نسبت می دهد باید گفت:
1 - بر فرض صحت انتساب این روایت به امام علی( علیه السلام )، باید گفت: این یک حکم کلی و عمومی درباره تمام زنان نیست. از تاریخ استفاده می شود که این خطبه به بعد از جنگ جمل مربوط است، و در این جنگ؛ عایشه یکی از افراد مؤثر بوده است و در واقع طلحه و زبیر از وجه ی اجتماعی وی به جهت این که همسر پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بود استفاده کردند و جنگ مهمی را علیه حکومت حضرت علی ( علیه السلام ) در بصره به راه انداختند. امام علی ( علیه السلام ) پس از شکست دشمنان و پایان جنگ، خطبه مزبور را در مذمت زنان ایراد فرمودند. [13] بنابراین با توجه به قرائن و شواهد؛ مسلم است که نظر آن حضرت در این جا، حکایت حال عده ای خاص از زنان است، نه همه زنان جهان. زیرا بدون شک زنانی بوده و هستند که از نوابغ روزگار و بسیار عاقل تر از مردان عصر و زمان خود بوده اند. چه کسی می تواند عقل و درایت زنانی مانند حضرت خدیجه ( علیه السلام )، حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، زینب (سلام الله علیها)، و دیگر زنان بزرگ تاریخ را در پیشرفت اسلام و مبارزه آنان را در کنار مردان در جهت رشد و اعتلای کلمه توحید، انکار کند یا کمتر از مردان بداند. بنا بر این چطور می توان گفت که مراد حضرت علی ( علیه السلام ) از چنین گفتاری مذمت و ملامت همه زنان (صنف زنان) بوده است؟
علاوه حضرت علی ( علیه السلام ) در برخی موارد از ضعف عقل مردان کوفه وبصره شکایت کرده و در سرزنش و نکوهش آنان مطالبی بیان فرموده است،به عنوان نمونه آن حضرت در خطبه چهاردهم نهج‏البلاغه می فرماید: "عقل‏های شما سبک و افکارتان سفیهانه است" [14]
در خطبه سی و چهارم فرمود: "اف بر شما (مردان)...شما عقل خود را بکار نمی اندازید." [15]
در خطبه نود و هفتم فرمود: "ای گروهی که بدنهای شان (اجسام شان) حاضر و عقل هایشان غایب است (عقل ندارند)...." [16] .
در خطبه 131 آمده است: "ای جانهای دارای اختلاف و ای قلبهای پراکنده ای که بدنهایشان حاضر و عقلهایشان غایب(تعطیل) است..." [17]
در این موارد امام علی( علیه السلام ) به روشنی برخی از مردان را مذمت می‏کند و آنان را کم خرد و سبک اندیش معرفی می‏کند، در حالیکه از کوفه و بصره مردان متدین ، عالم و دانشمند دینی فراوانی به جهان اسلام تقدیم شده است.
بعبارت دیگر قضایا و حوادث تاریخی در یک مقطع خاص ممکن است، زمینه ستایش را فراهم کند و در مقطع دیگر زمینه نکوهش و مذمت را [18] و پس از گذشت زمان هم زمینه مدح منتفی می شود و هم زمینه مذمت و نکوهش [19] ، و از این جهت نکوهش های نهج البلاغه درباره زنان یا مردان کوفه و بصره، یک قضیه شخصیه است [20] .
شاهد دیگر آنست که در مواردی؛ امام ( علیه السلام ) نقص عقل را به بسیاری از انسان‏های دیگر نیز نسبت داده است. در سخنی حضرت علی( علیه السلام ) می‏فرمایند: خودبینی، نشانه ضعف و کمی و نقصان خرد اوست [21] . در این حدیث و احادیث دیگری [22] ، مواردی چون؛ خودبینی، شهوت، تابع هوای نفس بودن و... از عوامل نقص عقل شمرده شده است. بنابراین بعید نیست که نسبت دادن نقص عقل به زنان نیز، از همین قبیل باشد و منظور از آن وجود عواملی عارضی به ویژه در آن زمان بوده که باعث نقصان عقلشان شمرده شده است. این عوامل چون ذاتی و در سرشت زن نیستند با تربیت و تهذیب قابل زدایش‏اند.
و در واقع این گونه سرزنش های زنان، به اصل ذات و گوهر زنان بر نمی گردد، همانطوری که سرزنش های مردان، به اصل ذات آنها بر نمی گردد.
علاوه این گونه روایات غالبا جنبه تربیتی و تحذیری دارد. یعنی هشداری به مردها برای عدم سرسپاری در برابر دستورات و خواسته‏های رنگارنگ زنان است که چه بسا آنان را گرفتار آفات و آسیب‏های متعددی می‏سازد و متضمن آن است که تا حدودی باید مردان روحیه استقلال خویش را حفظ نمایند به ویژه آن که در شرایطی مانند جنگ و ناملایمات که پیروی از هواها و افکار آنان موجب رکود وسستی می‏شود و این مطلب با شرایط زمانی امیرالموءمنین ( علیه السلام ) رابطه تنگاتنگی دارد. [23]
2- به یک اعتبار می توان گفت؛ عقل بر دو نوع است:
1- عقل حسابگر یا عقل اجتماعی.
2- عقل ارزشی.
ممکن است ک مراد حضرت علی ( علیه السلام ) از برتری عقل مردان بر زنان در عقل حسابگر باشد نه عقل ارزشی .
بعبارت دیگر؛ برتری ناشی از تفاوت های موجود در زن و مرد، تنها در عقل حسابگر است، اما عقل ارزشی که موجب تقرب به خدا می شود و بهشت به وسیله آن تحصیل می شود [24] ، در چنین عقلی مردان بر زنان برتری ندارند. [25]
اگرچه همانطوریکه بیان شد زن و مرد در هویت و ارزشهای انسانی باهم دیگر تفاوتی ندارند اما به مقتضیات جنسی خود به طور متفاوت عمل می کنند. خداوند موجودات را بر اساس حکمت و به تناسب موقعیت و مسئولیتی که باید عهده دار آن باشد، آفریده است. زن و مرد نیز از این قانون استثنا نیستند. زن و مرد از جهاتی مانند جسم، روان، احساسات و عواطف، با هم فرق دارند. علاقه زن به خانواده و توجه ناآگاهانه او به کانون خانوادگی بیش از مردان است. زن از مرد رقیق القلب تر است. و کلام حضرت علی ( علیه السلام ) ناظر به این تفاوتهای روانی و جسمی زنان با مردان است. یعنی خواسته است بفرماید: احساسات زن بر عقل او غلبه دارد که اگر این نبود زن نمی توانست به وظایف مادری خود عمل کند و از این جهت مرد در نقطه ی مقابل زن است و عقل مرد بر احساس او غلبه دارد و این تفاوتها در نظام خلقت بر طبق حکمت الهی است و وجود این تفاوتها هم ضروری است، پس حضرت در مقام ارزش گذاری یکی بر دیگری نیست بلکه در صدد گزارش از یک واقعیت تکوینی است و اینکه احساسات و عواطف اگرچه در جای خود مطلوب است اما در تصمیم گیری های سرنوشت ساز نباید حرف اول را بزند. [26]
علاوه بر این، در احادیث مذکور علت نهی از مشورت با زنان ،ضعف تصمیم گیری آنها بیان شده است پس در صورت عدم ضعف تصمیم گیری در برخی از زنان نهی از مشورت با آنان بر داشته خواهد شد چنان که اگر مردانی در تصمیم گیری ضعیف باشند، نهی از مشورت، شامل آنان نیز خواهد بود.

[1] - " اکثر الخیر فی النساء"، من‏لایحضره‏الفقیه، ج 3، ص 385.
[2] - الکافی، ج 5، ص 332 .
[3] - مستدرک‏الوسائل، ج 14، ص 150.
[4] - نک: نمایه: توضیح آیه¬ی نشوز، سؤال ۴۲۴.
- [5] روانشناسی رشد، ج اوّل، ص 330، از انتشارات سمت.
[6] - دکتر سید رضا پاک نژاد، همان، ص 281.
- [7] همان، ص 295.
[8] - کتاب نقد، ش 12، ص 59.
[9] - نک: نمایه: سرّ عدم برابری شهادت زن و مرد، سؤال ۴۸۹.
[10] - در بحث تفاوتها ( ر.ک به سوالات 489 و 579).
- [11] نک: نمایه: عدم برتری مرد بر زن ، سؤال ۵۷۹.
- [12] صحیفه ی نور، ج3، ص 49.
- [13] معادیخواه، خورشید بی غروب (ترجمه نهج البلاغه)، خطبه 79.
- [14] "خفّت عقولکم و سفهت حلومکم..."
[15] - "افّ لکم... فأنتم لا تعقلون..." .
[16] - "أیها القوم الشاهدة أبدانهم الغائبة عنهم عقولهم...".
- [17] "أیتها النفوس المختلفة و القلوب المتشتته الشاهدة أبدانهم و الغائبة عنهم عقولهم..."
- [18] یعنی ستایش ها و یا نکوهش ها در برخی موارد معلول شرایط و حوادث خاص است.
- [19] جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، ص 368، 369.
- [20] معادیخواه، عبدالمجید، خورشید بی غروب، خ 14و 13.
- [21] "اعجاب المرء بنفسه دلیل علی ضعف عقله". الکافی،ج‏1، ص 27، ح31،کتاب العقل و الجهل .
- [22] مثل «اعجاب المرءِ بنفسه حمق» شرح غرر الحکم و دررالحکم، ج 1، ص 311.
- [23] ر . ک: زن در آیینه جلال و جمال آیت الله جوادی آملی.
[24] - اصول کافی، ج1، کتاب عقل و جهل، باب 1، حدیث 3، ص 11. «العقل ما عبد به الرحمن و الکتب به الجنان».
- [25] جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، ص 268، 369 .
[26] - نک: نمایه ، دیدگاه امام علی( علیه السلام ) درباره عقل زنان، سؤال ۴۹۰.

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: