به گزارش «شیعه نیوز»، یک پژوهشگر مطالعات اجتماعی متعاقب انجام یک تحقیق بیان کرد: کسانی که دفعات بیشتری به کافه میروند، تقید کمتری برای انجام رفتارهای دینی دارند.
وجود رابطه معنادار بین دفعات حضور در کافه و تقیدات مذهبیرشد کافهها در سالهای اخیر زمینهساز ورود پژوهشگران و محققان به این مقوله شده است؛ «آیا کافهها را آسیب در نظر بگیریم یا فرصت؟ میانگین سنی کافهنشینان در چه محدودهای است؟ آیا میزان اعتقادات و تمایلات دینی علاقهمندان به کافه با سایر اقشار جامعه تفاوت آماری دارد یا خیر؟» بخشی از پرسشهایی است که محمد آقاسی، محقق و پژوهشگر اجتماعی، در قالب تحقیق مبسوط خود به آنها پاسخ داده و درصدد برآمده تا ذائقه کافهنشینان در تهران را بررسی و دلایل رشد کافهنشینی را از نگاه آنها واکاوی کند. آنچه از نظر میگذرد، حاصل این گفتوگو و دربردارنده بخشی از نتایج این پیمایش است.
ایکنا ـ درباره کافه و کافهنشینی چه پژوهشهای آماری کمّی و کیفی انجام شده است؟
رشد کافهها و کافهنشینی در کلانشهرهای ایران و در تهران و به ویژه در مالها طی حدود پنج سال گذشته بیشتر شده است. البته نباید از نظر دور داشت که توجه فضای مجازی به این موضوع هم در همین بازه زمانی رو به رشد بوده و صفحات شخصی و صفحات تجاری در اینستاگرام مملو از ثبت خاطرات و تصاویر از این فضا و فضاهای مشابه بوده است. سایتهای اینترنتی به تبلیغ یا ارائه تخفیف برای رفتن به کافه اقدام کردهاند و در مجموع به مرور زمان باعث شد که رسانهها، خبرگزاریها و حتی صدا و سیما هم به این موضوع بپردازد. تأکید میکنم که باید توجه داشت که به موازات رشد تعداد کافهها، رشد امتدادی تصویر کافهنشینی در فضای مجازی را هم داشتهایم. تأکیدم از این جهت است که فضای مجازی در ایران منبع مهمی در جهتدهی به افکار عمومی شده است و افکار عمومی هم فقط بروز و ظهور در زمانه انتخابات ندارد.
علی رغم دو نمونه رشدی که گفته شد، در موضوع کافهها پژوهش پهندامنه نداشتهایم و معمولاً پژوهشها پایان نامهای بوده است که به خاطر ذائقههای پژوهش فردی، کمبود منابع مادی و یا بضاعت علمی نمیتواند وسعت زیادی داشته باشد و از جهت تکنیک هم بیشتر به سمت مصاحبه رفتهاند. البته در حوزه تاریخی هم اقداماتی شده است که خارج از چارچوب مورد بحث است. البته اخیراً موج جدید پیمایش مصرف فرهنگی ایرانیان که توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در گستره ملی انجام شده است، دو سؤال را در خصوص کافهها مطرح کرده است که پس از اعلام نتایج آن قابل بحث و بررسی خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
صورتمسئله کافه را پاک نکنید، لطفاً راهبرد فرهنگی بیاورید
فتوتیتر/ ایدههایی معنابخش برای کافهها
دو دهه غفلت؛ چهار دقیقه گزارش
ایکنا ـ علت رشد تعداد کافهها در سالهای اخیر چه بوده است؟
صورت موضوع کافهها در ابتدا مورد پذیرش فرهنگ رسمی قرار گرفت و برنامههایی هم در تلویزیون با محوریت استفاده از مفهوم کافه طراحی و پخش شد؛ مثل برنامه «کافه علم» یا «کافه هنر»؛ اما به مرور زمان فرهنگ رسمی کشور منتقد جدی کافه و کافهنشینی شد که تاکنون نیز ادامه دارد.
فرهنگ رسمی کشور به خاطر عدم اطلاع از این محیطها و رواج خرده فرهنگهای نامتناجس، با کافه و کافهنشینی سر ناسازگاری دارد؛ حتی شنیدم برخی از متخصصان حوزه فنی ـ مهندسی که تمایل به اظهار نظر در حوزه فرهنگ و جامعه هم دارند شروع به نقد کافهنشینی کردند و مثلاً نقد میکنند که کافهها در اطراف دانشگاهها زیاد شده و نشانه فرهنگگریزی و درسگریزی دانشجویان است؛ در صورتی که طبیعی است در هر جایی که جوانان باشند، کافهها میتوانند مشتری خود را داشته باشند و یکی از این محدودهها، دانشگاهها هستند. البته کافهها ظرفیت گفتوگویی دارند و باز هم پدیده عجیبی نیست که در کنار دانشگاهها بیشتر وجود داشته باشند. البته این یک قاعده کلی نیست که هر جا دانشگاه باشد، کافه هم هست.
رشد کافهها تکعلتی نیست. به وجود آمدن پدیدهها و مقولههای اجتماعی ریشههای گوناگونی دارد و با یک علت نمیتوان آن را تبیین کرد. متأسفانه به خاطر غلبه نگاه غیر کارشناسی در حوزههای مختلف فرهنگ رسمی کشور، تلاش میشود با سادهسازیها و یا جعل مسئلهها، به حل مسئله پرداخته شود و از جنبه روانشناختی هم چنین افرادی با چنین نگرشهایی به آرامبخشی خودشان مشغول هستند تا توصیف، فهم و درک مسئله و مسائل اجتماعی. پژوهشی که بنده در سال گذشته انجام دادم، پیمایشی بوده که تلاش کرده ذائقه کافهنشینان در تهران را بررسی کند؛ اما در بخشهایی از آن هم فرضها و فرضیات دلایل رشد کافهنشینی از نگاه کافهنشینان مورد بررسی قرار گرفته است و هم از خود آنان پرسیده شده است که چرا به کافه میروند؟
در پاسخ به این سؤال، تفریح اولین موضوعی است که پاسخگویان به آن اشاره کردهاند. خوردن نوشیدنی یا قهوه، گذراندن وقت و در نهایت هم کافه به منزله محلی برای قرار ملاقات مورد توجه پاسخگویان بوده است. در بخشهای دیگر پرسشنامه که رفتارهای ترجیحی و رفتارهای انجامی، کافهنشینان سؤال شده است نیز میتوان دلایل دیگری را از حضور در کافهها یافت که مؤید همین مقولههاست.
۳۳,۳ درصد پاسخگویان گفتهاند که زیاد و خیلی زیاد برای برگزاری جشن تولد خود، کافهها را انتخاب میکنند. ۱۵.۲ درصد هم به صورت متوسط این رفتار را انجام میدهند. ۳۵.۹ درصد هم برای دوستانشان در کافهها جشن تولد برگزار میکنند و ۱۷.۸ درصد هم به طور متوسط این کار را انجام میدهند. نکته قابل توجه این جاست که ۷۹.۶ درصد هم اعلام کردهاند که برای صحبت کردن با دوستانشان در کافهها حضور پیدا میکنند و ۹.۷ درصد هم به طور متوسط این رفتار را انجام میدهند. پس کافهها محیطی جوانانه، متمایز و فراغتی هستند که رشد مییابند.
ایکنا _ میانگین سنی افراد مراجعهکننده به کافهها چند بوده است؟
در پیمایش انجام شده ۷۱ درصد پاسخگویان ۱۵ تا ۲۹ ساله بودهاند، ۲۵ درصد هم ۳۰ تا ۴۴ ساله. فقط ۲,۸ درصد پاسخگویان را افراد ۴۵ سال به بالا تشکیل میدادهاند. این خود بیانگر جوان بودن مراجعان و مشتریان کافههاست. ۷۵ درصد پاسخگویان را نیز مجردها تشکیل میدادهاند. از نظر تحصیلات هم ۴۳.۵ درصد پاسخگویان دارای مدرک کارشناسی ارشد و ۲۲.۶ درصد هم دکتری داشتهاند.
برخلاف هراس غیر واقعی که پیشتر به آن اشاره کردم، فقط ۳۳,۳ درصد پاسخگویان اعلام کردهاند که دانشجو هستند. یعنی فقط یک سوم مشتریان کافهها دانشجو هستند و شاید هم با توجه به وجوه اقتصادی کافهها، بسیار طبیعی باشد اما چون کسانی که در این حوزه سخن میگویند، تجربه حضور در کافه ندارند و یا مطالعه کافی در این خصوص انجام ندادهاند، دچار کافه هراسی شدهاند.
ایکنا _ فرهنگی که متعاقب حضور در کافهها به افراد تزریق میشود، موضوعی جدا از فرهنگ جاری در کشور است و کافهها فضای جدیدی را در عرصه فرهنگی و اجتماعی رقم خواهند زد یا امتداد همان جریانات ساری در اماکن دیگر در کافهها هم تجربه میشود؟
فرهنگ و مقولههای فرهنگی را نمیتوان دیوارکشی کرد، یعنی کافه یا هر محیط جزیی فرهنگی دیگری را منهای کل جامعه نمیتوان برشمرد و بدون آن تحلیل کرد. البته کافهها، کانونهای انرژی فرهنگ جدید جامعه ایران هستند. یعنی حداقل ساعاتی را میتوان جوری دیگر در آن زندگی کرد.
ایکنا _ آیا کافه و کافهنشینی به مثابه فرصت اجتماعی محسوب میشود یا تهدید فرهنگی؟
در نگاه استراتژیک هر مقوله را باید تبدیل به فرصت بهینه کرد. اما مهمتر از این سؤال، درک محیط فرهنگی جامعه ایرانی در دنیای امروز است. با درک درستی که حاصل توصیف دقیق و تبیین علمی است میتوان به این جمعبندیها رسید.
ایکنا _ در خصوص وضعیت دینی و مذهبی کافهنشینان هم سؤالاتی داشتهاید؟
در این پیمایش برخی رفتارهای عام دینی که بیشتر مورد توجه قرار میگیرد هم مورد سؤال واقع شده است. البته شاخص دینداری که به طور معمول در پیمایشهای اجتماعی جهانی و ایرانی سنجش میشود، مدنظر نیست. بلکه برخی رفتارها مثل ارتباط با نامحرم، حضور در مهمانی مختلط، دوستی با جنس مخالف و خوردن مشروبات الکلی در این پیمایش مورد سؤال است.
میان رفتارهای دینی یادشده و داشتن زمان مشخص برای رفتن به کافه رابطه معناداری وجود داشته است. همین طور کسانی که دفعات بیشتری برای کافه رفتن را انتخاب میکنند، تقید کمتری برای انجام رفتارهای دینی دارند. یعنی کسانی که بیشتر به کافه میروند، تقیدات رفتاری دینی کمتری دارند. همین طور میان رفتارهای ذکر شده و دوستیابی در کافهها هم رابطه معناداری وجود دارد. در ضمن بیشتر کسانی که رفتارهای دینی کمتری را انتخاب میکنند، مجرد هستند.
در مجموع هم بین سه رفتار سنجیده شده، یعنی دیدن فیلمهایی با صحنه نامناسب در جمع، شرکت در مهمانی مختلط و دست دادن با نامحرم، رفتار اول با معناداری بیشتر استخراج شده که نشان میدهد نسبت به سایر رفتارها نوعی عرفی شدن بیشتر مشاهده میشود. در آخر هم به این نکته اشاره کنم که یکسوم کسانی که به کافه رفتهاند، تجربه دوستیابی در کافهها را داشتهاند که این دوستان لزوماً هم غیرهمجنس نبودهاند.