پرسش
بر اساس بسیاری از روایات، معصومین( علیه السلام ) برخی از کارهایشان را از خادمان یا غلامان یا همسرانشان خواسته بودند که این مطلب در تعارض با اخلاق الهی و عقل و نقل آن بزرگواران بود. پس آیا این خواستههایشان همگی در موارد ضروری بوده، یا اتکای به خود و خواهش نکردن از دیگران در کارهای شخصی ننگ نیست؟
پاسخ اجمالی
زندگی دنیا بر اساس تعاون و همکاری قرار گرفته است[1] و اینکه انسان چیزی را - حتی اگر خودش نیز توان انجام آنرا داشته باشد - از دیگری بخواهد، به تنهایی مخالف اخلاق الهی نیست. و چه بسا چنین درخواستی دارای برکات هم باشد، که در روایات به آنها اشاره شده است؛ مانند:
1. یاری رساندن خدا به کمک کننده: پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) میفرماید: «تا زمانى که بنده در صدد کمک به برادرش باشد، خداوند نیز در مقام یارى رساندن او است».[2]
2. ایجاد محبت و دوستی: پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) میفرماید: «اگر همه شما در راه نیکى و نیکوکارى بهم بپیوندید و هم آهنگ شوید، دوستدار و علاقهمند به یکدیگر خواهید شد».[3]
3. جلب رحمت خداوند: امام على( علیه السلام ) میفرماید: «رساترین چیزى که بهوسیله آن میتوانى رحمت الهى را به خود جلب کنى این است که در باطن به همه مردم عطوف و مهربان باشى».[4]
4. کمک روحی و روانی: در جایی که شخص مقابل اگر هیچکاری را انجام ندهد، احساس پوچی و بیفایده بودن در محیط زندگی خود میکند.
در همین راستا، علاوه بر آنچه از نگاه روایات بیان شد، در قرآن کریم نیز چنین درخواستی از سوی انبیای الهی مشاهده میشود؛ مانند: «فَلَمَّا جاوَزا قالَ لِفَتاهُ آتِنا غَداءَنا لَقَدْ لَقینا مِنْ سَفَرِنا هذا نَصَبا»؛[5] «چون از آنجا گذشتند، موسى به یار همسفرش گفت: غذاى ما را بیاور، که سخت از این سفر خسته شدهایم». مشابه چنین درخواستی را از طرف حضرت یوسف( علیه السلام ) نیز میبینیم که در آیه 62 سوره یوسف بدان اشاره شده است.
مهم آن است که در جریان این درخواستها، نسبت به درخواستشوندگان ظلم و اجحافی صورت نپذیرفته و عزت و شأن درخواستکنندگان نیز خدشهدار نشود و نیز کمکها و درخواستها دو طرفه باشد و آنچه در نکوهش درخواست از دیگران وجود دارد، ناظر به مواردی است که اصول یادشده در آن رعایت نشده باشد.
[1]. «فلسفه تعاون و همکاری از نگاه قرآن کریم»، 75280.
[2]. ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق، عراقی، مجتبی، ج 1، ص 107، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405ق.
[3]. ورام بن أبیفراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورام، ج 1، ص 134، قم، مکتبة الفقیه، چاپ اول، 1410ق.
[4]. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق، رجائی، سید مهدی، ص 216، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق.
[5]. کهف، 62.
آیات مرتبط
سوره يوسف (62) : وَقَالَ لِفِتْيَانِهِ اجْعَلُوا بِضَاعَتَهُمْ فِي رِحَالِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَعْرِفُونَهَا إِذَا انْقَلَبُوا إِلَىٰ أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
سوره الكهف (62) : فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِينَا مِنْ سَفَرِنَا هَٰذَا نَصَبًا
T