پرسش
آیا با توجه به آیه زیر و آیات مشابه دیگر میتوان گفت: متن تورات تحریف نشده است و فقط علما معنای تورات را عوض کردهاند؟ سوره قصص آیه 49: «قُلْ فَأْتُوا بِکِتَابٍ مِّنْ عِندِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ»؛ بگو: اگر شما راست میگوئید [که این دو کتاب؛ یعنی تورات و قرآن از سوی خدا نیست] کتابی روشنتر و هدایتبخش تر از آنها را از سوی خدا بیاورید تا من از آن پیروی کنم.
پاسخ اجمالی
تورات و انجیل، کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان است. آیاتی در قرآن وجود تحریف در تورات و انجیل را ذکر کردهاند که برای ما وجود تحریف در این دو کتاب را امری قطعی میکند. اما محدوده این تحریف نیاز به بررسی دارد.
در تقسیمی میتوان تحریف را بر سه نوع دانست: «تحریف لفظى»، «تحریف معنوى» و «تحریف عملى».
بنابر آیات قرآن، تحریف در تورات و انجیل، هر سه نوع را شامل میشود.
البته قرآن، همانگونه که به اصل وجود تحریف در تورات و انجیل اشاره میکند، اما در مواردی، برخی قسمتهای این دو کتاب با آنچه در قرآن آمده منطبق است و طبیعتاً نشان از عدم تحریف آن بخشها دارد.
اما از همه مهمتر اینکه وعده ظهور پیامبر اسلام نیز در کتب مقدس وجود داشته که برخی از این مژدهها را اکنون نیز در لابلای متون موجود میتوان یافت.
در نهایت میتوان نتیجه گرفت که تورات و انجیل امروزی مخلوطی از سخن وحی و تحریفات بعدی است.
بهترین راه برای تفکیک این دو از هم آن است که هر بخشی را با آموزههای اسلامی سنجیده و در صورت انطباق – و یا دست کم عدم تضاد - آنها را پذیرفته و مورد استفاده قرار دهیم؛ زیرا چنین متونی نیز آموزههایی الهی هستند که توسط پیامبران برگزیده خداوند ابلاغ گردیدهاند.
پاسخ تفصیلی
تورات و انجیل، دو کتاب مقدس از دو پیامبر الهی، حضرت موسی( علیه السلام ) و حضرت عیسی( علیه السلام ) بوده است. این کتابها اگر چه به عنوان «معجزه الهی» از سوی این دو پیامبر مطرح نشدهاند، اما قطعاً از طرف خداوند برای هدایت مردم نازل شدهاند.
قبل از آغاز بحث پیرامون تحریف این کتابها، بیان نکاتی لازم است:
1. بنابر تصریح قرآن این هر دو کتاب، نورانی بوده و برای هدایت نازل شدهاند: «ما تورات را نازل کردیم در حالىکه در آن، هدایت و نور بود و پیامبران، که در برابر فرمان خدا تسلیم بودند، با آن براى یهود حکم میکردند و [همچنین] علما و دانشمندان به این کتاب که به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داورى مینمودند...».[1]
«...انجیل را به او دادیم که در آن، هدایت و نور بود و تورات را، که قبل از آن بود، تصدیق میکرد و هدایت و موعظهاى براى پرهیزگاران بود».[2]
در نتیجه؛ اگر تحریف در این کتابها را بپذیریم -که میپذیریم- باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که تحریف در این دو کتاب قطعاً به حدی که تمام خواستههای الهی در آن از بین رفته باشد، نبوده بلکه محتمل است که خداوند از تغییر کامل این کتابها جلوگیری کرده و تنها قسمتهای محدودی از آنها به دلایل سودجویانه تحریف شده باشد.
2. گرچه بیشتر آیات تحریف، خطاب به یهودیان میباشد، اما با این حال آیات ناظر به تحریف انجیل را در قرآن میتوان یافت:
«و از کسانى که ادّعاى نصرانیّت [و یارى مسیح] داشتند [نیز] پیمان گرفتیم ولى آنها قسمت مهمّى از آنچه به آنان تذکّر داده شده بود را فراموش کردند از اینرو در میان آنها، تا دامنه قیامت، عداوت و دشمنى افکندیم».[3]
3. طبیعی است که یهودیان و مسیحیان، متون مقدس خود را از جانب پروردگار بدانند، اما با این حال خداوند بیان میکند که بخشهای تحریفشده آن از جانب پروردگار نیست:
«در میان آنها [یهود] کسانى هستند که به هنگام تلاوت کتاب [خدا]، زبان خود را چنان میگردانند که گمان کنید [آنچه را میخوانند،] از کتاب [خدا] است در حالى که از کتاب [خدا] نیست! [و با صراحت] میگویند: "آن از طرف خداست!" با اینکه از طرف خدا نیست، و به خدا دروغ میبندند در حالى که میدانند!».[4]
تحریف و انواع آن در تورات و انجیل
همانگونه که بیان شد، بر اساس تصریح قرآن کریم، اصل تحریف در این دو کتاب مقدس، قطعی است، اما اینکه تحریف چیست؟ نیاز به بررسی بیشتری دارد.
در تقسیمی میتوان تحریف را سه نوع دانست: «تحریف لفظى»، «تحریف معنوى» و «تحریف عملى».
آنچه از قرآن برمیآید آن است که هر سه نوع تحریف در تورات و انجیل رخ داده است:
1. تحریف لفظی: یعنی کم و زیادکردن و یا جابهجایی الفاظ و عبارات و ارائه آن به عنوان متنی مقدس![5]
به این نوع تحریف، بارها در قرآن اشاره شده است:
«بهخاطر پیمانشکنى، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم و دلهاى آنان را سخت و سنگین نمودیم سخنان [خدا] را از جایگاهش تحریف میکنند و بخشى از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش کرده و هر زمان، از خیانتى [تازه] از آنها آگاه میشوى، مگر عده کمى از آنان! ولى از آنها درگذر و صرف نظر کن، که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد!».[6] «پس واى بر آنها که متنی را با دستان خود نگاشته، سپس میگویند: "این، از طرف خداست." تا آنرا به بهاى کمى بفروشند. پس واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند».[7]
این آیات به این مطلب اشاره دارد که آنان کلمات را جابهجا کرده و با این تغییر به خواسته خود میرسیدند.
همچنین برخی از کلمات را نیز حذف کرده و کلماتی که خود نوشته بودند را متن مقدس مینامیدند.[8]
بنابر این، از نگاه قرآن، تحریف هم به معنای کم کردن و هم به معنای زیاد کردن در تورات و انجیل وجود دارد.
2. تحریف معنوى: تحریف معنوی آن است که متنی را چنان تفسیر کنند که خلاف مفهوم واقعى آن باشد؛ یعنی الفاظ در مکان خود باقی باشند ولی معنا به صورت کامل عوض شده و مطلبی غیر واقعی، مدلول آیات دانسته شود.[9]
قرآن کریم درباره این نوع از تحریف میفرماید: «آیا انتظار دارید به [آئین] شما ایمان بیاورند، با اینکه عدهاى از آنان، سخنان خدا را میشنیدند و پس از فهمیدن، آنرا تحریف میکردند، در حالى که علم و اطلاع داشتند؟!».[10]
از این آیه استفاده میشود که آنان در تفسیر آیات دست برده و معانی را به دلخواه خود تغییر میدادند.[11]
آیه دیگری نیز بر این نوع تحریف دلالت دارد: «کسانى که کتاب آسمانى به آنان دادهایم، پیامبر را همچون فرزندان خود میشناسند [ولى] جمعى از آنان، حق را آگاهانه کتمان میکنند!».[12]
3. تحریف عملى: تحریف عملی آن است که لفظ و معنا در جای خود باشند ولی خلاف آن عمل شود.[13]
قرآن در آیاتی به این نوع از تحریف نیز اشاره میکند؛ از داستان روز شنبه و گناه یهودیان گرفته: «به طور قطع از حال کسانى از شما، که در روز شنبه نافرمانى و گناه کردند، آگاه شدهاید! ما به آنها گفتیم: به صورت بوزینههایى طردشده درآیید!».[14] تا انکار نشانههای پیامبر که همه از تحریفات عملی است.
بخشهای مورد تأیید تورات و انجیل توسط قرآن
قرآن؛ با آنکه تحریف در تورات و انجیل را ذکر میکند، اما به صورت ضمنی برخی از قسمتها را تأیید کرده و طبیعتاً چنین تأییدی به معنای عدم تحریف در آن قسمتها است.
«همه خوراکیها بر بنیاسرائیل حلال بود، جز آنچه اسرائیل (یعنى یعقوب) پیش از آنکه تورات نازل شود [به علتى] بر خود حرام کرد بگو: اگر راستگویید [و حقیقت غیر از این است] تورات را [که از نظرها پنهان کردهاید] بیاورید و آنرا بخوانید، [و اگر از آوردن تورات و خواندنش خوددارى ورزید، اعتراف کنید که به تورات دروغ میبندید».[15]
در این آیه خداوند به آنان میفرماید که این حکم واقعی برخلاف ادعای آنان در تورات موجود بوده و از آنان میخواهد اگر صادق هستند بیایند و آنرا بخوانند تا کذب ادعای آنان مشخص شود. حداقل استنباطی که از این آیه میشود این است که این حکم بر حلیت در تورات (موجود در زمان پیامبر) بوده و مورد تحریف واقع نشده است.[16]
همچنین در قرآن آمده: «و هنگامى که از طرف خداوند، کتابى براى آنها آمد که موافق نشانههایى بود که با خود داشتند، و پیش از این، به خود نوید پیروزى بر کافران میدادند [که با کمک آن، بر دشمنان پیروز گردند] با این همه، هنگامى که این کتاب، و پیامبرى را که از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او کافر شدند. لعنت خدا بر کافران باد!».[17]
این تعبیر که تورات و انجیلی که در دسترس اهل کتاب بوده، قرآن را تصدیق میکنند، نشان از این است که این بخش از آیات نیز مورد تحریف واقع نشده است و مفسران این آیه را در تصدیق بخشی از تورات و انجیل دانستهاند.[18]
اما از همه مهمتر اینکه وعده ظهور پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) نیز در کتاب مقدس وجود داشته است و از آیات و داستانهای بسیاری این حقیقت موجود در تورات و انجیل به دست میآید و آیات متعددی نیز این مطلب را بیان داشتهاند: «یا أَیُّهَا الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَکُم ...».[19] بنابر این، این قسمت از آیات نیز تحریف نشده بودند.
بخشهای مورد تأیید تورات و انجیل بنابر آموزههای اسلامی
قرآن، همانگونه که موارد محدودی از تحریف را بیان داشته، موارد محدودی را برای تصدیق، از کتاب مقدس نیز ذکر کرده است. از نوع بیانات قرآن میتوان به صورت کلی چنین استنباط کرد که تورات و انجیل امروزی مخلوطی از موارد وحی شده و تحریفات موجود است. اما مهمترین عمل برای شناخت این مطالب این است که آنها را با آموزههای قطعی اسلامی بسنجیم و اگر اشکالی نداشتند آنها را بپذیریم، بلکه حتی از آنها استفاده کنیم؛ زیرا قطعاً آنها که از موارد تحریفی نباشد، آموزههایی الهی هستند که توسط پیامبران برگزیده خداوند ابلاغ گردیدهاند.
در نهایت، گزیدهای از سخنرانی معروف حضرت عیسی( علیه السلام ) که در انجیل کنونی وجود داشته و بخش وسیعی از آن، منطبق با آموزههای اسلامی است را ملاحظه فرمایید:
«پس اگر نذری داری و میخواهی قربانی خود را به قربانگاه ببری و در آنجا به خاطر بیاوری که برادرت از تو رنجیده است، قربانی خود را جلوی قربانگاه بگذار و اول برو از برادرت عذر خواهی کن و با او آشتی نما و آنگاه برگرد و قربانی خویش را تقدیم کن...شنیدهاید که گفته شده : "زنا نکن" اما من به شما میگویم هرگاه مردی از روی شهوت به زنی نگاه کند در دل خود با او زنا کرده است...شنیدهاید که: "دوستان خود را دوست بدار و با دشمن خویش دشمنی کن" اما من به شما میگویم دشمنان خود را دوست بدارید و برای کسانی که به شما جفا میرسانند دعا کنید. به این وسیله شما فرزندان پدر آسمانی خود خواهید شد[20]؛ چون او آفتاب خود را بر بدان و نیکان یکسان میتاباند و باران خود را بر درستکاران و بدکاران میباراند. اگر فقط کسانی را دوست بدارید که شما را دوست دارند چه اجری دارید؟ مگر باجگیران همین کار را نمیکنند؟ اگر فقط به دوستان خود سلام کنید چه کار فوقالعادهای کردهاید؟ مگر بیدینان همین کار را نمیکنند؟ پس شما باید کامل باشید همانطور که پدر آسمانی شما کامل است».[21]
[1]. مائده، 44.
[2]. مائده، 46.
[3] مائده، 14.
[4]. آل عمران، 78.
[5]. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 11، ص 28، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[6]. مائده، 13.
[7]. بقره، 79.
[8]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: قصیرعاملی، احمد، ج 1، ص 322، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا؛ فخر رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 3، ص 565، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
[9]. تفسیر نمونه، ج 11، ص 29.
[10]. بقره، 75.
[11]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: عطیة، علی عبدالباری، ج 1، ص 298، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
[12]. بقره، 146.
[13]. تفسیر نمونه، ج 11، ص 29.
[14]. بقره، 65.
[15]. آل عمران، 93.
[16]. تفسیر نمونه، ج 3، ص 7.
[17]. بقره، 89.
[18]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج 1، ص 311، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ حائری تهرانی، میر سید علی، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، ج 1، ص 234، تهران، دار الکتب الاسلامیة، 1377ش.
[19]. نساء، 47: «اى کسانى که کتاب [خدا] به شما داده شده! به آنچه [بر پیامبر خود] نازل کردیم- و هماهنگ با نشانههایى است که با شماست- ایمان بیاورید...».
[20] . شاید بتوان، این عبارت را معادل «بندگان خوب پروردگار آسمانی خواهید شد» دانست وگرنه ما خدای پدر و پسر را نمیپذیریم.
[21]. متی، 5: 23 – 48.
T