سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

چرا در سخنان پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نام حضرت زینب ( سلام الله علیها) به عنوان یکی از زنان برتر عالم نیامده است؟

در مورد این سخن پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) که فرمود: «خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمد، و مریم دختر عمران، و آسیه دختر مزاحم همسر فرعون بهترین زنان بهشتند.» جند احتمال وجود دارد یکی این که این روایت و مانند آن در صدد بیان افضل بودن نسبی این افراد است.
کد خبر: ۲۰۹۲۸۹
۰۸:۱۱ - ۰۳ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
چرا نام حضرت زینب( سلام الله علیها) به عنوان یکی از چهار زن برتر عالم از زبان پیغمبر نمی باشد؟ آیا حضرت مریم برتر از حضرت زینب ( سلام الله علیها) می باشند؟
پاسخ اجمالی

در مورد این سخن پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) که فرمود: «خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمد، و مریم دختر عمران، و آسیه دختر مزاحم همسر فرعون بهترین زنان بهشتند.» جند احتمال وجود دارد یکی این که این روایت و مانند آن در صدد بیان افضل بودن نسبی این افراد است؛ یعنی در زمان فرعون، آسیه برتر از همه بوده، در زمان حضرت عیسی، حضرت مریم اشرف زنان عالم بود و در زمان پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم )، حضرت خدیجه و حضرت فاطمه ( سلام الله علیها) اشرف بانوان بودند. روایت می خواهد برتری این چهار زن نسبت به زنان عصر خود را بیان کند. و این منافات ندارد که اولا درجات این زنان با هم یکسان نباشد و یا در عصر دیگر زنان کاملی چون حضرت زینب( سلام الله علیها) ظهور نمایند؛ و در خصوص مقام حضرت زینب( سلام الله علیها) اگر چه ما به روایت معتبری از پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) دست نیافتیم ولی روایاتی که از پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) در باره ذریّه حضرت زهرا ( سلام الله علیها) وارد شده است، عظمت مقام این بانوی بزرگ فهمیده می شود.

احتمال دیگر این است که براساس این روایات هیچ زنی به مقامات معنوی آن چهار بانوی محترم نمی رسند.

پاسخ تفصیلی

در پاسخ به این سؤال باید در نظر داشت که سنجش مقامات معنوی افراد و درک نسبت میان آنها کار آسانی نیست و آنچه که بیان می شود بر اساس ظاهر روایاتی است که به دست ما رسیده است. براین اساس در مورد این سخن پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) که فرمود:«خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمد، و مریم دختر عمران، و آسیه دختر مزاحم همسر فرعون بهترین زنان بهشتند.»[1]چند احتمال وجود دارد:

احتمال اول این است که معنای کلام پیامبر گرامی اسلام چنین نیست که فقط چهار زن به حدّ کمال رسیدند، و زن دیگری نمی تواند چنین موقعیتی را درک کند. این روایت می خواهد برتری این چهار زن نسبت به زنان عصر خود را بیان کند. و این منافات ندارد که بین این چهار نفر اختلاف مرتبه باشد و یا در عصر دیگر زنان کاملی چون حضرت زینب( سلام الله علیها) ظهور نمایند؛ مثل این که حضرت فاطمه زهرا ( سلام الله علیها) از بقیه زنان و از همه زنان تا قیامت برتر است و این برتری در روایات هم آمده است.

چنان که آنچه در قرآن کریم درباره حضرت مریم آمده است: «و به یاد آر هنگامی را که فرشتگان گفتند:ای مریم! همانا خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و بر زنان جهان برتری داده است».[2] مفسران، در مورد آیه شریفه گفته اند:«مرادِ آیه شریفه، برتری حضرت مریم ( سلام الله علیها) بر همه زنان جهان در عصر خود است[3]. همان طوری که پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در جای دیگر فرموده اند: «مریم سرور زنان جهان در عصر خود بود؛ اما دخترم فاطمه سرور همه زنان جهان از آغاز تا پایان است»[4]. اگرچه با روایاتی که از پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) در باره عظمت مقام فرزندان حضرت زهرا ( سلام الله علیها) وارد شده است، عظمت مقام این بانوی بزرگ فهمیده می شود. همان طوری که امام سجّاد ( علیه السلام ) خطاب به حضرت زینب( سلام الله علیها) می فرماید: "...شما بحمدلله عالمه غیر معلمه هستید (دانشمند تعلیم ندیده) و فهیمی هستید که کسی چیزی به شما تفهیم نکرده است."[5]

آنچه مهم است این است که در هیچ حدیث و روایتی نداریم که چنین مقامی از حضرت زینب سلب شده باشد بلکه همانطور که اشاره شد فضیلت های زیادی در روایات در باره حضرت زینب ( سلام الله علیها) نقل شده است.

احتمال دیگر آن است که براساس این روایات هیچ زنی به مقامات معنوی آن چهار بانوی محترم نمی رسند.

[1] . طبری، محبّ الدین احمد بن عبدالله،ذخائر العقبی، ص 42، چاپ و نشر لبنان؛ شیخ صدوق، الخصال، ج 1،ص 206، چاپخانه صدوق، تهران.

[2] . آل عمران، 42.

[3] . العروس الحویزی، شیخ عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 1، ص 336 و 338، اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، 1412 قمری.

[4] تفسیر نور الثقلین، ج ‏1، ص 338.

[5] . بحارالأنوار ج 45، ص 164

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: