سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

در اعتقادات ما معصوم ( علیه السلام ) باید از هر گونه عیب ظاهری و باطنی به دور باشد، حال با توجه به این مطلب آیا روایاتی که در باره کوتاهی قد، علی ( علیه السلام ) وارد شده است صحیح است؟

آنچه که به عنوان یک اصل کلی باید مورد توجه قرار گیرد، این است که معصوم ( علیه السلام ) باید از هر گونه عیبی چه در خلق و خوی، و چه در شمایل و صفات ظاهری، به دور باشد تا سبب تنفر و دوری مردم از او نشود، و صفاتی که در روایات در باره حضرت علی ( علیه السلام ) آمده، به دلیل قراینی که در خود روایات وجود دارد و توضیح آن خواهد آمد عیب نبوده؛ در ضمن، بلندی و کوتاهی قد، در صورتی که به حد متعارف باشد عیب نیست.
کد خبر: ۲۰۸۸۵۳
۰۶:۳۷ - ۰۱ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
آیا احادیثی که می گویند قد امام علی ( علیه السلام ) کوتاه بود درست است و آیا کوتاهی قد عیب محسوب نمی شود، در صورتی که ما شنیده بودیم که معصوم از هر عیب ظاهری هم مبرا است.
پاسخ اجمالی

آنچه که به عنوان یک اصل کلی باید مورد توجه قرار گیرد، این است که معصوم ( علیه السلام ) باید از هر گونه عیبی چه در خلق و خوی، و چه در شمایل و صفات ظاهری، به دور باشد تا سبب تنفر و دوری مردم از او نشود، و صفاتی که در روایات در باره حضرت علی ( علیه السلام ) آمده، به دلیل قراینی که در خود روایات وجود دارد و توضیح آن خواهد آمد عیب نبوده؛ در ضمن، بلندی و کوتاهی قد، در صورتی که به حد متعارف باشد عیب نیست.
پاسخ تفصیلی

برای روشن شدن موضوع، مسئله مورد پرسش را در سه محور بررسی می کنیم:

  1. آیا آنچه که در باره کوتاهی قد حضرت امیر ( علیه السلام ) گفته می شود، صحیح است یا خیر؟
  2. در صورت صحت، آیا کوتاهی قد برای انسان عیب محسوب می شود؟
  3. بعضی از خصوصیات ظاهری که در روایات برای معصومین ذکر شده است، و ممکن است عیب محسوب شود، توجیه آن چیست؟

اکنون این مسائل را به ترتیب یاد شده بررسی می کنیم:

یک. قبل از این که به جواب مسئله اول بپردازیم، لازم است دانسته شود، برخی از ویژگی هایی که برخی آن را عیب می پندارند، در واقع عیب نیست؛ مثلاً معروف است که امام علی ( علیه السلام ) "الانزع البطین" بوده، که بعضی آن را ترجمه به کچلی و بزرگی شکم کرده اند که ما چون معمولا بزرگی شکم را ناشی از پر خوری می دانیم، دنبال توجیهی برای مسئله هستیم.

اما واقعیت امر این است که "مراد از انزع کمی مو در جلو سر می باشد و مراد از بطین، مقدار کمی جلو آمدگی در قسمت شکم می باشد، نه چاقی به وجود آمده از پرخوری و امام علی ( علیه السلام ) از غذاهای خشن و به مقدار کم استفاده می کرد".[1]

سخنی از حضرتشان در نهج البلاغه بیان می دارد که "من از دنیای شما به دو لباس کهنه و دو قرص نان اکتفا کرده ام".[2]

با توجه به این مقدمه، باید گفت در روایات مربوط به ویژگی های بدنی حضرت علی ( علیه السلام )، عباراتی چون "ربع القامة"[3] و "ربعة من الرجال"[4] وجود دارد که برخی این عبارت را به کوتاهی قد آن حضرت ترجمه کرده اند.

این ترجمه به دلیل آنچه در کتب لغت آمده، صحیح نیست، بلکه به معنای چهار شانه بودن ایشان است.

به این عبارت از کتاب لغوی "لسان العرب" توجه فرمایید:

"وَتَرٌ مَرْبوعٌ یقال: أَراد رُمْحاً مَرْبوعاً لا قصیراً و لا طویلا"[5]؛ یعنی شمشیری که نه بلند است و نه کوتاه.

در دیگر کتب لغوی نیز به همین معنا اشاره شده است.[6]

دو. بر فرض قبول کوتاهی قد حضرتشان، نکته ای که توجه بدان لازم است، آن است که کوتاه بودن قد، زمانی عیب به شمار می آید که خارج از حد متعارف بوده و یا این که همراه با نقص های ظاهری دیگری باشد که جذابیت معنوی انسان تحت الشعاع آن عیب قرار گیرد.

در غیر این حالت کوتاهی قد اساساً عیب محسوب نمی شود؛ چون خداوند افراد مختلف را با خصوصیات فردی گوناگون خلق کرده است و طبیعی است که انسان ها در ویژگی های ظاهری با یکدیگر متفاوت باشند و نمی توان فردی را جهت رنگ چهره، کوتاهی قد، نوع صدا و ... مورد نکوهش قرار داد.

سه. آنچه در ارتباط با شمایل ظاهری معصومان گفته شده، عبارت است از این که خصوصیات جسمی آنها نباید به گونه ای باشد که سبب نفرت و دوری مردم از آنان شود؛ به این جهت که آنان پیشوایان مردم هستند و لازمه دعوت عمومی آنان این است که جذابیتشان حفظ شود.

این مسئله همان گونه که در روایات بدان اشاره شده است، مخصوص امام معصوم ( علیه السلام ) نبوده، بلکه افرادی که به نوعی در ارتباط مستقیم دینی با مردم هستند، باید از عیوبی که باعث تنفر آنان می شود به دور باشند و به همین جهت در خصوصیات فردی امام جماعت در روایات آمده است که او باید از امراضی چون جذام و پیسی به دور باشد.[7]


[1] تبریزی، جواد، صراط النجاة، ج 10، ص 426، م 1197،بیتا.

[2] سید رضی، ابو الحسن محمد، نهج البلاغة، ص 417، نامه 45،انتشارات هجرت، قم، 1414هـ. ق.

[3] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 35، ص 2، موسسة الوفاء، بیروت، 1404هـ. ق.

[4] همان،ج 35، ص 4.

[5] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 8، ص 101،نشر ادب الحوزة، قم، 1405 هـ. ق.

[6] ابن اثیر، محمد الجزری، النهایة، ج 2، ص 190، موسسه اسماعیلیان، قم، 1364هـ. ش.

[7] بحارالانوار، ج 16، ص 408.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: