سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

آیا آیات «عَفَا الله عَنْکَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْکاذِبینَ» و «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ الله لَکَ تَبْتَغِی مَرْضَاتَ أَزْوَاجِکَ وَ الله غَفُورٌ رَّحِیمٌ» بر عدم عصمت پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) دلالت دارند؟

آیه اول از سوره تحریم: تحریم در آیه شریفه، تحریم شرعى نبود؛ زیرا جمله «لِمَ تُحَرِّمُ» (چرا بر خود تحریم مى‏کنى؟) به عنوان عتاب و سرزنش نیست، بلکه نوعى دلسوزى و شفقت نسبت به پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است که چرا در اثر التزام و سوگند خود را محروم از آن نعمت و امر حلال نموده و به منظور کسب رضایت همسر لزوم ندارد که ...
کد خبر: ۲۰۸۵۲۸
۰۸:۱۹ - ۲۸ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:

پرسش
در آیه 43 سوره توبه داریم که می فرماید: «عَفَا اللهُ عَنکَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکَ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَتَعْلَمَ الْکَاذِبِینَ» و آیه 1 از سوره تحریم که می فرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ الله لَکَ تَبْتَغی‏ مَرْضاتَ أَزْواجِکَ وَ الله غَفُورٌ رَحیمٌ». لطفاً تفسیر این دو آیه را بیان کنید؛ چرا که وهابیون با توجه به این دو آیه، می گویند که پیامبر اعظم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) معصوم نیست و تنها در تبلیغ رسالت معصوم است؛ زیرا آیه اول دلالت دارد که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) معصیت انجام داد و آیه دوم دلالت دارد بر این که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) مطیع زنانش بوده و به همین سبب، حلال خدا را حرام کرد.
پاسخ اجمالی

آیه اول از سوره تحریم: تحریم در آیه شریفه، تحریم شرعى نبود؛ زیرا جمله «لِمَ تُحَرِّمُ» (چرا بر خود تحریم مى‏کنى؟) به عنوان عتاب و سرزنش نیست، بلکه نوعى دلسوزى و شفقت نسبت به پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است که چرا در اثر التزام و سوگند خود را محروم از آن نعمت و امر حلال نموده و به منظور کسب رضایت همسر لزوم ندارد که خود را بى‏بهره از برخی امور حلال و جایز کرده و برخود سخت‏گیرى نماید. درست مثل این که ما به کسى که زحمت زیاد براى تحصیل درآمد مى‏کشد و خود از آن بهره چندانى نمى‏گیرد، مى‏گوئیم چرا این قدر به خود زحمت مى‏دهى، و از نتیجه این زحمت بهره نمى‏گیرى؟.
پاسخ تفصیلی

شأن نزول و تفسیر آیه اول از سوره تحریم:

«اى پیامبر! چرا چیزى را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام مى‏کنى؟! و خداوند آمرزنده و رحیم است». [1]

نقل مشهور و مناسب درباره شأن نزول آیه فوق این است که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) گاه که نزد یکی از همسرانش به نام «زینب دختر جحش»، مى‏رفت زینب او را نگاه مى‏داشت و از عسلى که تهیه کرده بود خدمت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) مى‏آورد، این سخن به گوش «عایشه» رسید، و او ناراحت شد. عایشه مى‏گوید: من با «حفصه» (یکى دیگر از همسران پیامبر) قرار گذاشتیم که هر وقت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نزد یکى از ما آمد فوراً بگوییم آیا صَمغ [2] «مغافیر» خورده‏اى؟! («مغافیر»، مایعی بود که یکى از درختان حجاز به نام «عُرفُط» تراوش مى‏کرد و بوى نامناسبى داشت) و پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) مقیّد بود که هرگز بوى نامناسبى از دهان یا لباسش شنیده نشود، بلکه به عکس اصرار داشت همیشه خوشبو و معطر باشد. به این ترتیب روزى پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نزد حفصه آمد، او این سخن را به پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) گفت، حضرت فرمود: من «مغافیر» نخورده‏ام، بلکه عسلى نزد زینب نوشیدم، و من سوگند یاد مى‏کنم که دیگر از آن عسل ننوشم (زیرا ممکن بود زنبور آن عسل روى گیاه نامناسبى و احتمالاً مغافیر نشسته باشد)، ولى این سخن را به کسى مگو (تا مبادا به گوش مردم برسد، و بگویند چرا پیامبر غذاى حلالى را بر خود تحریم کرده؟ و یا از کار پیامبر در این مورد و یا مشابه آن تبعیت کنند، و یا به گوش زینب برسد و او دل‏شکسته شود).

ولى سرانجام او این راز را افشا کرد، و بعداً معلوم شد اصل این قضیه توطئه‏اى بوده است، پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) سخت ناراحت شد و آیات فوق نازل گشت و ماجرا را چنان پایان داد که دیگر این گونه کارها در درون خانه ایشان تکرار نشود. [3]

بدون شک مرد بزرگى همچون پیغمبر اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) تنها به خودش تعلق ندارد، بلکه به تمام جامعه اسلامى و عالم بشریت متعلق است، بنابر این اگر در داخل خانه او توطئه‏هایى بر ضد وى، هر چند به ظاهر کوچک و ناچیز، انجام گیرد نباید به سادگى از کنار آن گذشت، حیثیت او نباید بازیچه دست این و آن گردد، و اگر چنین برنامه‏اى پیش آید باید با قاطعیت با آن‏ برخورد کرد.

آیه فوق، در حقیقت قاطعیتى است از سوى خداوند بزرگ در برابر چنین حادثه‏اى، و براى حفظ حیثیت پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ). از این رو، معلوم است که تحریم در آیه شریفه، تحریم شرعى نبود، بلکه به طورى که از آیات بعد استفاده مى‏شود سوگندى از ناحیه پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) یاد شده بود و مى‏دانیم که قسم خوردن بر ترک بعضى از مباحات گناهى ندارد. بنابر این جمله «لِمَ تُحَرِّمُ» (چرا بر خود تحریم مى‏کنى؟) به عنوان عتاب و سرزنش نیست، بلکه نوعى دلسوزى و شفقت نسبت به پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است که چرا در اثر التزام و سوگند خود را محروم از آن نعمت و امر حلال نموده و به منظور کسب رضایت همسر لزوم ندارد که خود را بى‏بهره از برخی امور حلال و جایز کرده و برخود سخت‏گیرى نماید. درست مثل این که ما به کسى که زحمت زیاد براى تحصیل درآمد مى‏کشد و خود از آن بهره چندانى نمى‏گیرد، مى‏گوییم چرا این قدر به خود زحمت مى‏دهى، و از نتیجه این زحمت بهره نمى‏گیرى؟

سپس، عفو و رحمت در پایان آیه، نسبت به همسرانى است که موجبات آن حادثه را فراهم کردند که اگر به راستى توبه کنند، مشمول آن خواهند بود، یا اشاره به این است که اولى این بود که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) چنین سوگندى یاد نمى‏کرد کارى که احتمالا موجب جرأت و جسارت بعضى از همسران حضرت ( صلی الله علیه و آله و سلم ) مى‏شد. [4]

[1] . تحریم، 1.

[2] . مایعى که از درخت سرازیر می شود و بر روى شاخه یا تنه آن خشک مى‏شود (نک: ابن منظور، محمد بن مکرم، ‏لسان العرب، ج 8، ص 441، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق؛ مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی فارسی – عربی، ص 559، بی تا، بی جا).

[3] . البغوی (محیی السنة)، أبو محمد الحسین بن مسعود، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن (تفسیر البغوی)، ج 5، ص 116، دار طیبة للنشر والتوزیع، چاپ چهارم، 1417ق؛ الأنصاری الخزرجی (شمس الدین قرطبی)، أبو عبد الله محمد بن أحمد ، الجامع لأحکام القرآن (تفسیر القرطبی)، ج 18، ص 177، دار الکتب المصریة، القاهرة، چاپ دوم، 1384ق؛ فخرالدین رازى، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 30، ص 568، دار احیاء التراث العربى‏، بیروت، چاپ سوم،1420ق؛ صحیح بخاری، ج 6، ص 194 به نقل از: مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 24، ص 271 و 272، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. در ضمن، توضیحاتى که در پرانتز ذکر کردیم از کتب دیگر استفاده مى‏شود.

[4] . تفسیر نمونه، ج 24، ص 272 و 273؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 19، ص 330، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق.

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: