قدس: مردان هوسران وقتی پا در دخمه پنهان زن خیابانی گذاشتند خود را در برابر گروگانگیر شمشیرزن دیدند. طعمههای این زن و شوهر توطئهگر پس از اینکه تسلیم همه خواستههای آنان میشدند از ترس آبروریزی سکوت میکردند.
همسایههای آپارتمان شماره 2035 هر روز شاهد رفتوآمدهای مرموز مردان زیادی به خانه زن و شوهر جوان بودند. هیچکس نمیدانست پشت این دخمه پنهان چه رازی نهفته است.این زوج جوان به تازگی به این آپارتمان اسبابکشی کرده بودند و هیچکس شناختی از آنان و اینکه چه توطئههایی در این دخمه پنهان به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد نداشتند.گاهی دیده میشد زن جوان با مردان مختلفی به این خانه میرود و پشت سرشان شوهر این زن با رفتار مرموزی وارد میشد.
راز این دخمه پنهان بود تا اینکه مردی به دادسرای شهرری مراجعه کرد و از
سناریوی سیاه زوج جوان پرده برداشت. این مرد به بازپرس حسینی از شعبه دوم
دادسرا گفت: روز گذشته وقتی در خیابان شهرری بودم با زنی مواجه شدم که
اصرار داشت سوار خودروام شود. وقتی پایم را روی ترمز گذاشتم زن جوان
بلافاصله سوار شد. طوری رفتار میکرد که انگار بارها یکدیگر را دیدهایم و
آشنای دیرینه هستیم. زن بسیار شادی بود و از همهجا صحبت میکرد. از
زندگیاش میگفت که چگونه بهخاطر اعتیاد همسرش از او جدا شده و چه
سختیهایی در زندگی کشیده است.
خیلی ناراحتش شدم. میخواستم کمکش کنم،
وقتی از من خواست به خانهاش بروم دعوتش را قبول کردم. به یک آپارتمان کوچک
رفتیم. خانه کوچکی داشت، با دیدن عکس دختر بچهای تازه متوجه شدم که وی
بچه هم دارد.
تازه رسیده بودیم که ناگهان کلید در خانه چرخید، ترسیده بودم، خواستم از پنجره فرار کنم ولی مرد قویهیکلی را جلوی در دیدم که با شمشیر به سمتم آمد، وحشت کرده بودم. میلرزیدم. تازه متوجه شدم در دام چه نقشه سیاهی گرفتار شدهام. با یکدیگر گلاویز شدیم ولی وی با داشتن شمشیر بهراحتی مرا به صندلی بست و به دهانم چسب زد. همه پولها و تراولهایم به همراه کارت عابر بانکم را از داخل جیبم برداشت و وقتی رمز عابر بانکم را خواست از ترس جانم سریع گفتم.
باورم نمیشد به این راحتی گیر افتاده باشم. وقتی مرد جوان برای گرفتن پول از عابر بانک خانه را ترک کرد سعی کردم دست و پاهایم را باز کنم، زن جوان در خانه بود که توانستم طناب را باز کنم و از پنجره فرار کنم.
با ادعاهای عجیب این مرد، تحقیقات برای دستگیری زوج سیاه کلید خورد.
بررسیها
نشان میداد زن جوان در خیابانها مردان پولدار را شکار میکند و در حالی
که همسرش درتعقیب اوست، سوار خودروی سوژههای خیابانی خود میشود و اعتماد
آنان را جلب میکند.
این زن، مردان هوسران را به دخمه پنهانی خود کشانده و همسرش برای اخاذیهای میلیونی پا به مخفیگاه سیاه میگذاشت و با تهدید شمشیر و چاقو سناریوی سیاه را به مرحله اجرا در میآورد.
با این سرنخ تیم تحقیق خود را پشت خانه این زوج تبهکار رساند. وقتی عباس و الهام در محاصره پلیس قرار گرفتند، چارهای جز تسلیم ندیدند. آنها در بازجوییها به جرم خود اعتراف کردند و گفتند: وضع مالی مناسبی نداشتیم، 9 سال از زندگی مشترکمان میگذشت و با وجود یک دختر 7 ساله هیچکاری نداشتیم، نمیتوانستیم خانهای کرایه کنیم به همین خاطر نقشه اخاذی از مردان پولدار و خیابانی را کشیدیم.
مرد جوان گفت: وقتی موضوع را با الهام مطرح کردم ابتدا قبول نکرد اما وقتی دید هیچ چارهای نداریم مرا در توطئه این سناریو همراهی کرد.
وی افزود: مردان هوسران را شناسایی میکردیم، من خودروی آنان را تعقیب میکردم تا اینکه وارد خانه میشدند سپس با تهدید شمشیر و چاقو نقشه خود را به مرحله اجرا در میآوردم. با اعترافات این زوج جوان تحقیقات برای افشای زوایای دیگر پرونده ادامه دارد.