شیعه نیوز:
پرسش
با سلام و خسته نباشید. در آیه 12 سوره فصلت منظور از وحی به آسمان چه نوع وحیی میباشد و این وحی گیرندهاش کیست و مخاطب این وحی برای چه کسانی است؟ همچنین منظور از «امر» در ادامه آیه چه امری است که در چند جای دیگر قرآن از جمله سوره قدر هم آمده است؟ با تشکر
پاسخ اجمالی
در قرآن کریم میخوانیم: «فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فی یَوْمَیْنِ وَ أَوْحى فِی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها»؛[1] آن گاه هفت آسمان را در دو روز پدید آورد. و در هر آسمانى کارش را به آن وحى کرد.
در اینکه مراد از «وحى» و «امر آسمانها» در این آیه چیست؟ مفسران قرآن نظریاتی ارائه کردهاند که برخی از آنها چنین است.
1. منظور از امر آسمان که مىفرماید: خدا به هر آسمانى امر آنرا وحى کرد، آثارى است که استعداد داشتن آنرا داشته و یا حکمت اقتضا مىکرد که آن آثار را داشته باشد؛ مانند اینکه فرشتگانى در آنجا باشند، یا ستارهاى در آن خلق شود، و... و کلمه «وحى» به معناى خلقت و ایجاد است و جمله مورد بحث(وَ أَوْحى فِی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها) عطف است بر جمله «قضاهن» و مىخواهد این وحی و امر را مقید به زمان آن(یومین) کند. به عبارت دیگر، وحى در هر آسمان نیز در همان دو روز- که هفت آسمان را در آن دو روز پدید آورد- صورت گرفت. بنابر این معناى جمله مورد بحث این است که خداوند در همان دو روز موجودات در هر آسمانى را که یا ملائکه بودند، یا ستاره، و یا غیر آن، آفرید.[2]
2. بعضى گفته اند: مراد از امر آسمانها، تکلیف الهى متوجه به اهل هر آسمان است که همان ملائکه ساکن در آن باشند. و معناى «وحى» همان معناى معروفش است.[3] در نتیجه معناى جمله این است که خداى تعالى به اهل هر آسمان و ملائکهاى که در آن هستند اوامرى در باره عبادت وحى کرد.[4]
3. منظور از امر آسمان، آن چیزى است که خدا از آسمان خواسته است.[5]
4. معناى آیه این است که خداى سبحان در هر آسمانى امر الهى را که منسوب و متعلق به آن آسمان است به اهلش، یعنى ملائکه ساکن در آن، وحى مىکند.[6]
برای آگاهی بیشتر در باره وحی پاسخهای زیر را مطالعه کنید:
پیامبران و انواع وحی، ۴۹۷۹
وحى و کیفیت آن، ۸۸
[1]. فصلت، 12.
[2]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی، عبدالباری، ج ۱۲، ص ۳۵۶، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
[3]. «وحى» در لغت به معناى اشاره سریع است که مىتواند از جنس کلام یا از باب رمزگویى و یا به صورت صوت مجرد از ترکیب و یا به صورت اشاره و امثال آن باشد. راغب اصفهانى، مفردات، ص 515، ماده «وحى».
[4]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 9، ص 9، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج 12، ص ۳۵۶.
[5]. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، تهرانی، شیخ آقابزرگ، تحقیق، قصیر عاملی، احمد، ج ۹، ص ۱۱۲، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بیتا.
[6]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۷، ۳۶۹، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
T