سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

سوال‌های بچه‌ها درباره نماز از کجا می‌آید؟

«نماز» مهم‌ترین فریضه دین اسلام است که سوالات حول آن گاهی در ذهن نوجوانان و تازه مکلف‌ها شبهه می‌شود. این شبهه‌ها از کجا می‌آیند و چطور باید به آن‌ها پاسخ داد؟
کد خبر: ۲۰۱۶۳۰
۱۵:۱۳ - ۱۱ آبان ۱۳۹۸

به گزارش «شیعه نیوز»، قدیم‌ترها کتاب‌هایی منتشر می‌شد با عنوان «سوال‌هایی که بچه‌ها می‌پرسند» یا «به من بگو چرا؟» کتاب‌هایی که پاسخگوی سوال‌ها و دغدغه‌های نوجوانان بود. یکی از کنجکاوی‌های نوجوانان علاوه بر سوالات‌شان درباره خدا و جهان هستی در حوزه واجبات دینی و نماز است. به خصوص زمانی که مکلف می‌شوند و باید به عنوان یک مسلمان این فریضه را به جا بیاورند. برای همین پرسشهای زیادی در ذهن‌شان شکل می‌گیرد که از بزرگتریهایشان می‌پرسند. سوالات و شبهات بچه‌ها درباره نماز خواندن را با حجت‌الاسلام محمدرضا جوان آراسته روحانی فعال در حوزه آموزش و تربیت نوجوانان مطرح کردیم تا به آنها در این مطلب پاسخ بدهد.

سوال‌های بچه‌ها درباره نماز از کجا می‌آید؟

در یک دسته‌بندی کلی می‌توان سوالات نوجوانان در مورد نماز را به دو گروه تقسیم بندی کرد. یک گروه سوالات درون دینی دارند. یعنی کجای دین گفته‌ است که ما باید نماز بخوانیم و اینطور نماز بخوانیم و این تعداد بخوانیم؟ منبع پاسخ این سوالات همگی در گزاره‌های دینی وجود دارند. یعنی اگر نوجوانی این سوال‌ها را پرسید یا باید از آیات قرآن دلیل درباره اصل نمازخواندن بیاورید یا باید از احادیث برای او از کیفیت نماز خواندن بگویید. این گفتگو خیلی سخت و چالشی نیست. چون به محض ارائه یکسری گزاره‌های درون دینی پاسخ سوالات‌شان داده می‌شود.

اما یکسری سوالات هستند که متفاوت هستند. مثلا اصلا چرا باید نماز بخوانیم؟ چرا این مدلی بخوانیم؟ نماز خواندن اصلا چه فایده‌ای دارد؟ من فکر میکنم اگر به جای نماز خواندن کار دیگری را انجام بدهم فایده‌اش خیلی بیشتر است. من دوست دارم خدا را طور دیگری عبادت کنم. این سوالات نگاهشان به درون دین نیست و مساله نماز را یک مساله خارج از فضای دینی می‌دانند و حالا درباره چرایی و چگونگی‌اش سوال دارند.

واکاوی این سوالات ما را به این واقعیت می‌رساند که نماز خواندن سخت است. و چون نماز خواندن سخت است هرکس با روش‌های مختلف برایش سوال‌هایی ایجاد می‌شود که آهسته آهسته با این سوال‌ها شخص می‌خواهد بهانه‌ای پیدا کند که این کار سخت را انجام ندهد. این موضوع برای همه کارهای سخت وجود دارد. مثلا شما فکر کنید یک نفر می‌خواهد کنکور بدهد هم وقتی می بیند درس خواندن سخت است شروع می‌کند به پرسیدن این سوال‌ها که من چرا باید کنکور بدهم؟ اصلا چه کسی گفته که من باید به دانشگاه بروم؟

این سوالات واقعی نیستند. این سوالات را ذهن ما تولید می‌کند تا از یک واقعیت سخت فرار کند. اگر اطلاع پیدا کنیم که این سوال‌ها به خاطر فرار از یک واقعیت سخت است. در مواجهه با سوالاتی که نوجوان‌ها می‌پرسند بهتر عمل می‌کنیم. دیگر نمی‌گوییم نماز خواندن خیلی خوب است چون تو با خالق می‌توانی ارتباط پیدا کنی. وقتی ریشه این سوالات سخت بودن نماز باشد این جواب‌ها به فهم سختی نماز کمک نمی‌کند.

سوال های بچه‌ها را چطور جواب بدهیم؟

در اولین قدم باید سختی نماز خواندن را برای بچه‌ها تایید کنیم. جالب است بدانید در قرآن آیه‌ای وجود دارد با این مضمون که خداوند می‌گوید مردم من از شما کاری را می‌خواهم انجام دهید که بسیار سخت است و آن هم نماز خواندن است. هیچ واجب دیگری در قرآن نیست که خدا در موردش چنین تعابیری داشته باشد و بگوید نماز کار سخت و سنگینی است مگر برای خاشعون. پس قدم اول تایید سختی نماز خواندن است. چون حتی روزه گرفتن که نخوردن و ننوشیدن است و زمان طولانی‌تری دارد این تعابیر برایش نیامده‌ است. حتی می‌بینیم برخی افراد هستند نمازخوان نیستند ولی در ایام ماه رمضان روزه می‌گیرند. حتی گاهی اوقات ممکن است جهاد کردن آسان‌تر از نماز خواندن باشد.

در قدم دوم باید برای نوجوان‌مان بگوییم که چرا نماز خواندن کار سختی است؟ و چرا خدا از ما می‌خواهد که این کار سخت را انجام دهیم؟ اینکه کار سختی است قبول. اما اساسا چون کار سختی‌ست پس حتما کار به دردبخوری است و باید این انجام کارهای سخت و درست برایشان تفهیم شود. در یکی از کلاس‌ها صندلی‌ها را جمع کردم و گفتم همه باید شنا بروند. آن کسی که بهترین شنا را رفت که از قضا ورزشکار کلاس بود. از این ورزشکار من اگر بپرسم هفته‌ای چندساعت تمرین می‌کنید جواب می‌دهد که حداقل سه روز در هفته به باشگاه می‌رود و 2ساعت تمرین می‌کند. حالا به او بگویید به او خوش می‌‌گذرد؟ راحت است؟ جواب می‌شنوید که اصلا اینطور نیست اول اینکه پول می‌دهد و یک عالمه عرق می ریزد و ممکن است حتی مورد تنبیه مربی‌‌اش هم قرار بگیرد. اما او این سختی‌ها را تحمل کرده‌ است و یک روز قهرمان کلاس یا مدرسه‌اش می‌شود. هیچ کسی در جهان نیست که بدون تحمل سختی به موفقیت برسد. حتی موفقیت بد. مثل کارهایی که مرتاض‌های هندی انجام می‌دهند. آنها کارشان مورد تایید نیست ولی برای اینکار هم سختی‌های زیادی می‌کشند.

نماز عملی‌ست که خدا در هیچ شرایطی از آن نگذشته است. یعنی در هر موقعیتی که هستید باید نماز را بخوانید. در سفر هستید. مریض هستید. آب هست، آب نیست باید هر طور شده نماز خوانده شود و خدا از نماز کوتاه نیامده‌‌ است. هیچ واجب دیگری نیست که خدا آنقدر محکم پایش نایستاده باشد. پس طبیعتا قابل حدس است که اگر کسی این سختی را به طور مداوم انجام دهد تبدیل به انسان توانمندی خواهد شد. ثمره این قدرتمند شدن را قرآن گفته‌ است که نمازگزار از فحشا و منکر دور می‌شود. این سختی کمک کننده‌ است.

نماز مدل عبادتی‌ست که خود خدا طراحی کرده‌ است

برخی از بچه‌ها می‌گویند ما مگر فارسی زبان نیستیم. پس چرا نماز را فارسی نمی‌خوانیم؟ حاج آقای قرائتی می‌گوید یک زمانی شما مریض می‌شوید و به دکتر می‌روید دکتر به شما می‌‌گوید این قرص را باید قبل از غذا بخورید ولی این یکی را حتما باید سه ساعت بعد از غذا بخورید. این آدم باید هر دوتا را انجام بدهد و نمی‌تواند بگوید این را به جای آن می‌خورم یا باهم می‌خورم. او فاصله دارد با آن متخصص و پزشکی که با او این حرف را زده‌ است. اگر من این‌ها را انجام بدهم آن اثری که بخواهیم ندارد. چون مدلی که چیده شده بر این اساس است. اگر چیزی را جا به جا کنید اثرش را کم کرده‌اید و یا بی اثرش کرده‌اید. اگر می‌خواهید با خدا فارسی حرف بزنید و یا چیزهایی که خودتان می‌خواهید را بگویید هیچ اشکالی ندارد. یکبار در روز باید وقت بگذارید و همان متن نماز را فارسی بگویید کسی به شما خرده نمی‌گیرد. اما بگویم این به جای نماز است این درست نیست. چون اساسا من این بسته را طراحی نکرده‌ام. خود خدا طراحی کرده‌ است و ما نمی‌توانیم تغییرش دهیم. جالب اینجاست بسیار می‌بینیم خود کسانی که مدل دیگری را پیشنهاد می‌دهند در خلوت خودشان هم به آن مدل پیشنهادی عمل نمی‌کنند. یعنی حتی همان نماز فارسی یا حرف زدن با خدا را ندارند. ته این حرف را هم بررسی کنید همان فرار از سختی است.

 

برای بچه‌ها جا بیندازید که نماز خواندن ریا نیست

یک سری از بچه‌ها دوست دارند در خلوت و تنهایی نماز بخوانند این‌ها دو دسته‌ها هستند. دسته اول فکر می‌کنند علنی نماز خواندن ریاست. شما در این موارد باید به او بگویید که شما در یک جمعی بگویید من دارم نماز می‌خوانم نه تنها ریا نیست بلکه دیگران را هم دعوت کرده‌اید به یک امر به معروف. اگر نوجوانی چنین ذهنیتی دارد باید به او بگویید نه تنها این کار بدی نیست بلکه کار پسندیده‌ هم هست و اگر حتی فکر میکنی ریاست این ریا هیچ اشکالی ندارد. اما در کل سعی کنید این ذهنیت را از آن‌ها بگیرید.

دسته دیگری هستند که دوست ندارند کسی آن‌ها را در حال نماز ببینید. این موضوع می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. اما به هر دلیل حسش اینطور است. اینجا اگر شما ورود کنید و بخواهید خلوت او را به هم بزنید ممکن است به ترک نماز او منجر شود. پس حتما به خلوتش احترام بگذارید.

منبع: فارس
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: