شیعه نیوز: با توجه به پرسش خلاصه ای از زندگی این دو نفر را ارائه می کنیم.
الف. یهودا پسر یعقوب
او کسی است که در مقابل پیشنهاد قتل و تبعید یوسف از طرف برادرانش مخالفت نموده و گفت: اگر اصرار دارید کارى کنید یوسف را نکشید، او را در قعر چاهى بیفکنید (به گونهاى که سالم بماند).
و همچنین پس از افکندن یوسف به چاه به سر چاه آمد و از برادرش دل جویی نموده و در تمام حالات مىگریست.
وی برای بردن بنیامین نزد یوسف به پدرش عهدى سپرد که بنیامین را سالم به وی برگرداند.
و در نهایت پیراهن یوسف را به پدرش رساند که موجب شادی و شفای او شد هم چنان که پیراهن خونین یوسف را نیز او به پدر رسانده بود.
ب. یهودا شاگرد حضرت مسیح
یهودا از مردم جلیلیه و یکی از شاگردان حضرت عیسى ( علیه السلام ) بود ، اما فرجام زندگی او روشن نیست، هم چنان که در اناجیل معروف نیز پایان زندگى وی واضح نیست بنابر نقلی چهره و زبانش به عیسى شباهت داشت. او خود را با پولى به اسرائیلیان فروخت، خدا او را در چهره و نطق، شبیه عیسى نمود، سپس سپاهیان، او را گرفته و بستند و او هر چه مىگفت من عیسى نیستم، یهودا هستم! او را مىزدند و مسخره مىکردند.
پاسخ تفصیلی
این دو یهودا نسبت و ارتباطی با هم ندارند، بلکه تنها تشابه اسمی دارند، امّا با توجه به پرسش خلاصه ای از زندگی این دو نفر را بیان می کنیم.
الف. یهودا پسر یعقوب
یعقوب ابتداء با دختر خاله خود به نام لیا دختر لیّان ازدواج کرد و از او شش پسر آورد: 1- روئیل 2- شمعون 3- لاوى 4- یهودا 5- ریالون 6- یشجر. سپس لیا وفات کرد، یعقوب با خواهر او به نام راحیل ازدواج نمود که او هم دختر خاله یعقوب بود و از او دو پسر آورد: 7- یوسف 8- بن یامین که کوچکترین پسران یعقوب بودند. و دو کنیز داشت به نام های زلفة و بلهة و از این دو چهار پسر آورد 9- داون (داود- خ ل) 10- تفتالى 11- حاد 12- واشر، دوازده پسر. [1]
در این جا به چند مورد اساسی از زندگی یهودا اشاره می کنیم.
بدون شک قصد این پیشنهاد کننده آن نبوده که یوسف را آن چنان در چاه سرنگون سازند که نابود شود، بلکه هدف این بود که در نهان گاه چاه قرار گیرد تا سالم به دست قافلهها برسد.
از جمله "إِنْ کُنْتُمْ فاعِلِینَ" چنین استفاده مىشود که این گوینده حتى این پیشنهاد را به صورت یک پیشنهاد قطعى مطرح نکرد، شاید ترجیح مىداد که اصلاً نقشهاى بر ضد یوسف طرح نشود.
البته این که چنین پیشنهادی از طرف کدامین برادر یوسف، طرح شد، در میان مفسّران گفتگو است، بعضى گفتهاند نام او" روبین" بود، که از همه باهوشتر محسوب مىشد، و بعضى" یهودا" و بعضى" لاوى" را نام بردهاند.[5]
در تمام احوال یهودا مىگریست، به صداى او برادران بیدار شدند، او را سرزنش و ملامت نموده خواستند سنگ به چاه اندازند، یهودا نگذاشت، عاقبت سنگى به سر چاه انداخته روانه شهر شدند.[6]
ب. یهودا شاگرد حضرت مسیح
در انجیل لوقا باب ششم اسامى دوازده نفر که حضرت عیسى ( علیه السلام ) از شاگردان خویش انتخاب کرد بدین قرار است: 1. پطرس، 2. اندریاس، 3. یعقوب، 4. یوحنا، 5. فیلپس، 6. برتولما، 7. متى، 8. توماء، 9. یعقوب بن حلفى، 10. شمعون، 11. یهودا برادر یعقوب، 12. یهوداى اسخر یوطى(خائن).[9]
در مورد "یهودا" شاگرد حضرت عیسی ( علیه السلام ) دیدگاه های متفاوتی وجود دارد که به برخی ار آنها اشاره می کنیم.
الف. در انجیل متى 27، چنین آمده است: «در آن هنگام چون یهوداى تسلیم کننده او دید که بر او فتوى دادند پشیمان شده سى پاره نقره را به رؤساى کهنه و مشایخ ردّ کرده گفت: گناه کردم که خون بی گناهى را تسلیم نمودم. گفتند ما را چه، خود دانى. پس آن نقره را در هیکل انداخته روانه شد و رفته خود را خفه کرد».
ب. در اعمال رسولان 1: 18 چنین ذکر شده: «... پس او از اجرت ظلم خود زمینى خریده بر وى در افتاده از میان پاره شد و تمامى امعایش ریخت» در اناجیل دیگر خبرى از سرنوشت یهودا نیامده است.[12]
[1]. طیب، سید عبد الحسین، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 157، انتشارات اسلام، تهران، 1378 ش.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مترجمان، ج 3، ص 80، انتشارات فراهانى، تهران، 1360 ش.
[3]. نجفى خمینى، محمد جواد، تفسیر آسان، ج1، ص 151، انتشارات اسلامیه، تهران، 1398 ق، اما در این که یهودا بزرگ ترین پسر حضرت یعقوب بود یا روئیل اختلاف هست.
[4] . یوسف، 10.
[5]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 9، ص 324، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول ، 1374 ش.
[6]. حسینى شاه عبدالعظیمى، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج 6، ص 185، انتشارات میقات، تهران چاپ اول، 1363 ش.
[7]. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، موسوی همدانی، محمد باقر، ج11، ص 362، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم ، 1374 ش.
[8]. تفسیر اثنا عشری، ج6، ص: 290.
[9]. قرشى، سید على اکبر، تفسیر أحسن الحدیث، ج2، ص 86 و 87، بنیاد بعثت، تهران، چاپ سوم، 1377 ش.
[10]. طالقانى، سید محمود، پرتوى از قرآن، ج 5، ص: 156، ناشر: شرکت سهامى انتشار، تهران، چاپ چهارم، 1362 ش.
[11]. همان، ج 5، ص 156.
[12]. همان، ج 5، ص 156.
T