سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

خانواده

استانها

دیده بان

شیعه شناسی

عکس

فیلم

وبلاگ

پادکست

برائت

الحاشیه

سردبیر

تتبع اخبار

中文

صفحات داخلی

شرایط سیاسی اجتماعی امام حسن مجتبی ( علیه السلام ) را ذکر کنید؟

هر حادثه تاریخی را باید با توجه به شرایط و اوضاع سیاسی زمان خودش بررسی کرد.از اوّلین اقدامات امام حسن ( علیه السلام ) بعد از به حکومت رسیدن، تهیه سپاهی برای مقابله با لشکر کشی و خطر معاویه بود، اما با توجه به شرایط و اوضاع جامعه و بررسی همه جانبه مسائل جهان اسلام و با در نظر گرفتن توان و قدرت نظامی حکومتش در مقابل معاویه و این که ادامه جنگ با این شرایط به صلاح نبود، تن به صلح دادند و از ادامه درگیری پرهیز نمودند.
کد خبر: ۱۹۵۸۳۷
۱۱:۰۱ - ۱۶ شهريور ۱۳۹۸

شیعه نیوز: هر حادثه تاریخی را باید با توجه به شرایط و اوضاع سیاسی زمان خودش بررسی کرد.

از اوّلین اقدامات امام حسن ( علیه السلام ) بعد از به حکومت رسیدن، تهیه سپاهی برای مقابله با لشکر کشی و خطر معاویه بود، اما با توجه به شرایط و اوضاع جامعه و بررسی همه جانبه مسائل جهان اسلام و با در نظر گرفتن توان و قدرت نظامی حکومتش در مقابل معاویه و این که ادامه جنگ با این شرایط به صلاح نبود، تن به صلح دادند و از ادامه درگیری پرهیز نمودند. تاریخ گواهی می دهد که اوّلاً: امام حسن ( علیه السلام ) به دلیل نداشتن یاران و فرمانده هان مخلص، توان پیروزی نظامی بر معاویه و اطرافیانش را نداشتند. ثانیاً: در چنین شرایطی نتیجه نبرد و جنگ با معاویه به نفع دنیای اسلام نبود. ثالثاً: درگیری امام حسن ( علیه السلام ) با معاویه و کشته شدن آن حضرت به دست معاویه شکست مرکز خلافت مسلمانان بود.
پاسخ تفصیلی

امام حسن ( علیه السلام ) آن گاه که به خلافت رسیدند، با مخالفت و لشکر کشی معاویه روبرو شدند و از این جهت لشکری را تجهیز نمودند، تا به دفاع و مقابله برخیزند، اما در ادامه، شرایطی فراهم شد که امام مجبور شدند، از اسلام به گونه ای دیگر دفاع نمایند. [1]

اما شرایط سیاسی _ اجتماعی زمان امام حسن ( علیه السلام ):

  1. آنچه در تاریخ مسلم است، این است که . معاویه سیاست مدار ماهر و شخص حیله گری بود و جانب ظاهر را در مجامع عمومى نگاه مى‏داشت ظاهر احکام اسلامی را تا حدودی مراعات می کرد. ولی در نهاد خود با اسلام دشمنی داشت و به هیچ یک از مقدسات اسلامی پایبند نبود، ولی این دشمنی را ابراز و آشکار نمی کرد. [2] و فساد درونى او و حکومتش بر عوام مخفى مانده بود و مردم او را مسلمان و خلیفه رسول الله ( صلی الله علیه و آله و سلم ) مى‏انگاشتند و مروّج اسلام به حساب مى‏آوردند.

به همین جهت بود که امام حسین ( علیه السلام ) در زمان حیات معاویه با آن که نامه هایی از اهل عراق برای دعوت به قیام علیه معاویه داشتند، دست به این کار نزدند و فرمودند، "امروز، روز قیام نیست، خداوند شما را مورد رحمت قرار دهد، تا زمانی که معاویه زنده است کاری نکنید و در خانه ها مخفی شوید". [3]

  1. پیدا شدن نیروهای خوارج و نبود یاران مخلص و فرماندهان فداکار [4] و ضعف داخلی، توان و قدرت نظامی امام حسن ( علیه السلام ) را ضعیف کرده بود، مضافاً بر این کراهت مردم از شرکت در نبرد با معاویه، [5] از دلایل صلح آن حضرت است که خود می فرماید: "دیدم بیشتر مردم خواستار صلح اند و از جنگ بیزارند، دوست نداشتم آنان را بر آنچه که نمی پسندیدند وادار کنم. پس به خاطر حفظ جان ـ عده کمی از- شیعیانم، صلح کردم". [6]
  2. امام حسن ( علیه السلام ) در مقام خلیفه مسلمانان بودند و درگیری آن حضرت با معاویه و کشته شدن او به دست لشکر معاویه، شکست مرکز خلافت مسلمانان بوده و به گفته استاد مطهری، این چیزی بود که حتی امام حسین ( علیه السلام ) هم از این نوع کشته شدن پرهیز داشتند که کسی در جای پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و در مسند خلافت کشته شود [7] و به همین جهت بود که امام حسین ( علیه السلام ) حاضر نبودند در مکه کشته شوند؛ چرا که احترام مکه ازبین می رفت. از این رو، شرایط این چنینی به هیچ وجه اقتضای جنگ و نبرد را نداشت، و صلح یک تاکتیک مهم بود، برای سامان دادن به وضعیت مردم مسلمان.

در حالی که معاویه از امام حسن ( علیه السلام ) تقاضای بیعت نکرده بود و یکی از موارد صلح نامه همین عدم تقاضای بیعت بود.

قابل ذکر است که معاویه در مدت بیست سال حکومتش، بر خلاف اسلام عمل کرده، ظلم و ستم نموده، احکام اسلام را تغییر داده، بیت المال را حیف و میل کرده، خون های مردم را به ناحق ریخته و به مفاد صلح نامه و به کتاب خدا و سنت پیامبر عمل نکرده بود، همچنین بعد از خودش پسر شراب خوار و سگ بازش را به عنوان جانشین معرفی کرده و ...، ولی این وضعیت معاویه در زمان امام حسن ( علیه السلام ) برای مردم بر ملا نشده بود اما همین باعث گردید که امام حسین ( علیه السلام ) به عنوان وظیفه قیام نموده و امر به معروف و نهی از منکر کند. شاید به همین جهت باشد که می گویند: صلح امام حسن ( علیه السلام ) زمینه ساز قیام امام حسین ( علیه السلام ) شد ؛یعنی با مفادی که در صلح نامه امام حسن ( علیه السلام ) بوسیله آن حضرت گنجانده شده بود، راه هرگونه فریب و نیرنگ را بر معاویه بست، اگر چه معاویه بعداً به مفاد صلح نامه وفا دار نماند، ولی این چیزی جز رسوایی برای او در جامعه اسلامی و زمینه سازی برای قیام امام حسین ( علیه السلام ) بر ضد فرزندش را به ارمغان نیاورد.

امام حسن مجتبى ( علیه السلام ) در زمان حیات و دوران امامتشان، هنگامى که از یارى مردم در جنگ با معاویه مأیوس گشته و فرماندهى لشکر ایشان ( علیه السلام ) توسط معاویه به واسطه تطمیع یا تهدید، از جنگ کناره‏گیرى کردند، براى حفظ اسلام و کیان جامعه اسلامى و حفظ جان یاران باقى مانده و امتحان و اتمام حجت بر معاویه و مردم، تن به صلحى ناخواسته دادند. گرچه مفاد صلحنامه امورى بود که جنگ به خاطر آنها پیگیرى مى‏شد، از جمله:

  1. معاویه به کتاب خدا و سنت رسولش عمل کند.
  2. امر خلافت بعد از وی به امام حسن ( علیه السلام ) برسد و در صورت بروز هر حادثه ای به امام حسین ( علیه السلام ) تفویض شود.
  3. ممنوعیت معاویه از اذیت و آزار علویان، مسلمانان و شیعیان
  4. شروط مالى، از جمله برگرداندن حقوق مالیه غصب شده، به علویان و انصار و خواص امام على ( علیه السلام ) و از بیت المال کوفه که موجودی آن پنج میلیون درهم است چشم پوشی شود.
  5. منع معاویه از سبّ و لعن امام على ابن ابیطالب ( علیه السلام ) در مجامع عمومى (منابر و نمازها و...).
  6. منع معاویه از استفاده از لقب "امیرالمؤمنین" براى خود.
  7. منع او از تعیین جانشینى براى خود مثل یزید و... . [8]

از مفاد این صلح نامه به خوبی استفاده می شود که امام حسن ( علیه السلام ) هرگز در صدد تثبیت خلافت معاویه نبوده، بلکه تنها به جهت مصالح اسلام و مسلمانان و با توجه به اقتضای زمان و شرایط جامعه اسلامی تن به چنین کاری داد.

از این رو، با توجه به شرایطی که در زمان امام حسن ( علیه السلام ) بر جامعه اسلامی حاکم بود و امام در مسند خلافت بود با معاویه صلح کرد؛ چرا که شرایط زمان امام حسن ( علیه السلام ) اقتضای صلح داشت. [9]

معاویه، خود از رویایى خونین با حسنین ( علیه السلام ) فرار مى‏کرد و از تبعات ریخته شدن خون آن بزرگواران واهمه داشت و براى حفظ حکومت خود، ناچار به تحمل وجود آن دو بزرگوار بود، و دیگران را نیز از رویارویى علنى منع مى‏کرد و از تبعات آن بر حذر مى‏داشت، لذا حتى در جریان گرفتن بیعت براى یزید به عنوان خلیفه پس از خود، در مورد امام حسین ( علیه السلام ) متوسل به زور و شمشیر نگشت و به یزید هم سفارش کرد که از این امر پرهیز نماید.

علاوه بر آن در زمان معاویه، از طرف مردم، دعوت علنى و فراگیرى براى قیام و استمداد از امام ( علیه السلام ) براى مبارزه با ظلم و فسادهاى امویان صورت نگرفت و اعلام حمایت‏ها و دعوت‏هاى محدودی که ابراز مى‏شد، براى مبارزه با سیاست‏هاى نیرنگ بازى چون معاویه، کافى نبود. [10]

برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به کتاب سیری در سیره ائمه اطهار، اثر استاد مطهری، ص 51 ـ 97.


[1] رضوانی، علی اصغر، پاسخ به شبهات واقعه عاشورا، ص 35.

[2] همان، ص 319 (با کمی تصرفات).

[3] المجمع العالمی لاهل البیت ( علیه السلام )، اعلام الهدایة، امام حسین ( علیه السلام )، ص 147.

[4] گفته اند: امام ( علیه السلام ) 4 امیر لشکر انتخاب کرد که معاویه همه آنها را با پرداخت رشوه به سوی خود کشاند. رضوانی، علی اصغر، پاسخ به شبهات واقعه عاشورا ، ص 316.

[5] وقوع سه جنگ ـ جمل، صفین و نهروان ـ در زمان امام علی ( علیه السلام )، حالت بدبینی و خستگی نسبت به جنگ را در بین یاران امام حسن ( علیه السلام ) موجب شده بود.

[6] المجمع العالمی لاهل البیت ( علیه السلام )، اعلام الهدایة، امام حسین ( علیه السلام )، ص 147.

[7] مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار ( علیه السلام )، ص 77.

[8] ر.ک: امین عاملى، سید محسن، امام حسن و امام حسین ( علیه السلام )، ص70 و 54.

[9] اقتباس از پاسخ شماره 577 (سایت: 629) .

[10] اقتباس از پاسخ شماره 102 (سایت: 1799) .

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: