شیعه نیوز: روح انسان حقیقتی مجرد است و تصور کجایی برای امری مجرد از ماده چندان صحیح به نظر نمی آید؛ زیرا مکان از عوارض ماده و مادیات است و مکان داری برای روح مجرد به معنای شناخته شده ما صحیح نیست و در این خصوص می توان گفت:
روح انسان در دو حالت از بدن او جدا میشود مرگ و خواب؛ این دو حالت شباهت بسیارى به هم دارند؛ ولى یک تفاوت عمده و اساسى میانشان هست که آنها را از هم متمایز مى سازد و آن این که خداوند هم در مرگ و هم در خواب روح انسان را قبض مى کند، امّا در مرگ روح به طور کامل از بدن خارج میشود و دیگر به بدن باز نمى گردد. در نتیجه دستگاههای حیاتی بدن آدمى تعطیل مى شود، ولى در خواب، روح به طور کامل با بدن قطع رابطه نمیکند و به همین خاطر فقط بخشى از دستگاههای بدن تعطیل مى شود و در نهایت روح دوباره به بدن باز گردانده مىشود.
خداوند میفرماید:
اللَّهُ یَتَوَفَّى الانفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَ الَّتِى لَمْ تَمُتْ فِى مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ الَّتِى قَضَى عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الاخْرَى إِلَى أَجَل مُّسَمًّى؛
خداوند ارواح را به هنگام مرگ به تمامى باز مى ستاند و ارواحى را که نمرده اند نیز به هنگام خواب مى گیرد؛ سپس ارواح کسانى را که فرمان مرگ آنها را صادر کرده، نگه مى دارد و ارواح دیگرى را [که باید زنده بمانند] تا سرآمد [وقت] معیّنى باز مى گرداند.
به این ترتیب، روشن مى شود که خواب شکل ضعیفى از مرگ است.
از امام جواد (علیه السلام) سؤال شد:
مرگ چیست؟
فرمود: مرگ همان خوابى است که هر شب به سراغ شما مى آید، جز این که مدّتش طولانى است و انسان از آن بیدار نمى شود تا روز قیامت.
اما این که در این وضعیت روح به کجا میرود؛ می توان گفت؛
روح در این زمان وارد عالم مثال میشود؛ به عبارت روشنتر روح در حال خواب از بدن مادی ما تا حد زیادی فاصله گرفته و وارد عالم مثال و بدن مثالی میشود و به سیر خود ادامه میدهد و عالم مثال همان عالمی است که از آن به برزخ هم تعبیر میکنیم؛ البته این عالم و نظام حاکم بر آن شرایط و ویژگیهای خاص خود را دارد. مثلاً از زمان و مکان و حرکت تهی نیست، اما زمان و مکانی متفاوت از زمان و مکان دنیوی دارد. آثار ماده مانند وزن و مقدار را دارا است، ولی آثار مادی آن با دنیا متفاوت است.
جایگاه روح در بدن انسان کجاست؟
روح انسان در علوم ماوراءالطبیعه طبقه بندی میشود که از طرفی در علم دنیا به کالبد و جسم انسان پرداخته میشود و جایی برای روح در نظر گرفته شده نیست.
باور اکثر مردم این است که انسان بجز بُعد جسمانی که فناپذیر است، دارای جنبهای غیر مادی است که با مرگ جسمانی هیچگاه از بین نرفته و همیشه تا ابد زنده خواهد ماند این موجود غیر مادی به عنوان روح آدمی شناخته میشود.
روح انسانها در کدام قسمت جسم مادی آنها قرار دارد؟
برای یافتن این پرسش نگاهی به آناتومی و ساختار چشم میاندازیم! زمانی که به محیط اطراف نگاه میکنیم، تصویری سه بعدی از اجسام پس از عبور از مردمک در شبکیه تشکیل شده و از آنجا از طریق رشتههای عصب بینایی به مغز منتقل میشوند. مکانیزم ارسال تصویر به مغز بسیار شبیه انتقال اطلاعات کامپیوتری است.
به عبارت دیگر زمانی که شما به اجسام نگاه میکنید، اطلاعات رنگها و اجسام به صورت دادههای الکتریکی و با حجم چندین مگاپیکسل در هر لحظه از چشم به مغز منتقل میشود و در مغز مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد؛ اما این تصاویر و اطلاعات دیداری چگونه در نهایت توسط ما درک و دیده میشوند؟
حقیقت این است که مجموعه جسم انسان و بخش هدایت گر آن یعنی مغز، دقیقاً همانند یک کامپیوتر، برای کار کردن نیاز به نرم افزاری دارند که بتواند بخشهای مختلف را در حالت عملیاتی قرار دهد و این نرم افزار چیزی نیست جز همان ، روح.
روح در واقع بخش کوآنتومی انسان است که بُعد مادی ندارد و برای زنده کردن انسان در کالبد وی قرار میگیرد.
در مثال بالا نیز زمانی که دادهها از طریق رشتههای عصبی به مغز منتقل می شوند، طی عملیاتی بسیار پیچیده، تصاویر توسط روح انسان دیده و درک میشوند. البته باید گفت که روح انسان به خودی خود قادر به درک شهودی است، اما چون تا زمان زنده بودن انسان، در کالبد جسمانی گرفتار است، باید از طریق سخت افزار بدن اقدام به دیدن و درک محیط اطراف کند.
این موضوع زمانی مشخصتر میگردد که به مکانیزم خوابیدن فکر کنیم. وقتی میخوابیم، روح به صورت موقت از بدن خارج میشود به همین دلیل است که وقتی کسی به صورتی خوابیده که چشم هایش نیمه باز است، قادر به دیدن چیزی نیست، چون نرم افزار لازم (روح) جهت درک تصاویر دریافتی از چشم موقتاً وجود ندارد.
زمانی که ما خواب میبینیم معمولاً تصاویر واضح و طبیعی هستند، چون اکثر رویاها توسط روح دیده میشوند. در صورتی که هیچگاه نمیتوانید در حالت بیداری چشمهای خود را ببندید و مثلاً چهره کسی را به صورت کاملاً واضح در ذهن خود مجسم کنید.
شاید یکی از دلایلی که انسانها بدون بستن چشم نمیتوانند بخوابند این باشد که تعامل روح و مغز وقتی چشم باز است، هیچ گاه متوقف نمیشود و روح امکان خروج از بدن را نمییابد.
در مورد شنیدن هم دقیقاً وضعیت به همین صورت است. وقتی شخصی خواب است، ممکن است صداهایی در محیط وجود داشته باشد، اما چون روح خارج از بدن است صداها توسط فرد شنیده نمی شود. در حالی که هم گوش فعال است و هم مغز؛ بنابراین میتوان نتیجه گیری کرد که آنچه که ما میبینیم و میشنویم نه توسط مغز، بلکه توسط روح است که درک میشود و مغز تنها نقش پردازش اطلاعات را به عهده دارد و به نوعی میتوان دریافت که محل قرار گرفتن روح انسان در مغز اوست و در واقع یک جنبه از روح، مجموعه دستورالعملهایی است که سخت افزار مغز را به کار میاندازد.
اگر روح درون انسان نبود، همانند کامپیوتری که فاقد نرم افزار است، عملاً جسم با تمام پیچیدگی هایش فاقد حرکت، احساس و اندیشه میشد.
این روح است که باعث میشود انسانها بتوانند درکی همه جانبه از محیط اطراف خود داشته باشند و به زندگی ادامه دهند و در انتها این مرگ است که باعث جدایی روح از انسان میشود. روح همیشه وجود خواهد داشت و هرگز با مرگ از بین نخواهد رفت.
آیا روح انسان در قلب اوست؟
بسیاری از محققین علوم انسانی تصور میکنند که روح انسان درقلب او جای دارد؛ ولی یک حادثه غیرمنتظره در دنیای پزشکی ثابت کرد که روح انسان با اعضاء و جوارح بدن او رابطهای برمبنای آنچه تصور میشد ندارد و این یک مسأله کاملا متفاوت است و همان چیزی است که قرآن کریم برآن تأکید دارد ...
پزشکان انگیسی برای نخستین بار موفق شدند قلب فردی را که به تازگی فوت کرده بود به یک بیمار قلبی پیوند بزنند و این در حالی است که قلب پیوند شده در بدن بیمارگیرندهی قلب حیات مجدد یافته و شروع به تپیدن کرده است!
این چه معنایی دارد؟ این یعنی مکان روح در قلب نیست؛ زیرا روح انسان پس از مرگ بدن صاحب خود را ترک میکند واین حادثه صدق کلام حق را درباره روح مورد تأکید قرار میدهد؛ خداوند صاحب جلال درآیه ۸۵ سوره الإسراء میفرماید :
وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلًا
از تو در باره روح سؤ ال می کنند، بگو: روح به فرمان پروردگار من است و به شما جز دانش اندکى داده نشده است.