به گزارش «شیعه نیوز»، ایمنی یا safety یعنی غذا عاری از هر نوع آلودگی باشد،آلودگی ها متفاوت هستند و میکروبها، آلودگی های انگلی، باقیمانده سموم، علف کش ها، رنگ های غیر خوراکی و حتی رادیو اکتیو می توانند جزء آلودگی های غذایی باشند.
متأسفانه اخیراً مشاهده شده که گاهی حتی مسئولین ایمنی و امنیت غذایی را با هم یکی میدانند، وقتی به واژه امنیت غذایی می رسیم هدف اینست که که مردم در همه اوقات به غذای سالم و کافی هم از نظر فیزیکی و هم از نظر اقتصادی دسترسی داشته باشند.
منظور از دسترسی فیزیکی وجود غذا در محل زندگی است. مثلاً در خیلی از مناطق وبی ایران و مناطق دور افتاده و محروم سبزی و صیفی و میوهها بسیار محدود است و مردم اگر پول هم داشته باشند این محصولات که برای سلامت لازم هستند وجود ندارد. حتی در اکثر مناطق مورد اشاره در فصول خاصی دسترسی به لبنیات وجود ندارد، درحالیکه بحث اصلی امنیت غذا است که به مفهوم دسترسی داشتن به انواع غذا برای سیری سلولهای بدن و نهایتاً سلامت کامل است. دسترسی اقتصادی هم وقتی است که مردم پول کافی برای خرید غذا داشته باشند بنابراین امنیت غذایی شامل دسترسی به غذای سالم و کافی در تمام ایام عمر برای داشتن زندگی سالم و فعال است.
در این چرخه، داشتن آگاهی مصرف کنندگان برای انتخاب صحیح غذا برای هدف اصلی که سلامتی و توانمندیست لازم است. به زبان دیگر ممکن است افرادی باشند که در انتخاب غذا مشکل دارند و به همین دلیل بیمار میشوند و هزینههای سنگینی را به خودشان و دولت تحمیل میکنند، اینجا وظیفه بخش سلامت است که اولاً آموزشهای انتخاب بهینه غذا، و مراقبتهای تغذیهای را از طریق تمام رسانههای موجود بصورت روتین و پیوسته در اختیار مردم بگذارد و وظیفه دولت است که با سیاست گذاری در قیمت اقلام غذایی زمینه را برای این انتخاب فراهم کند تا غذاهای مخل سلامت، گرانتر و غذاهای حامی سلامت ارزانتر در اختیار باشد و تبلیغ انواع غذاهایی که مخل سلامت است به کلی ممنوع شود.
باید ببینیم منشأ غذا چیست. غذاها معمولاً از خاک، آب و جانداران حلال گوشت بدست می آیند که متولیان آن وزارت کشاورزی، شیلات، و سازمان دامپروری هستند، بنابراین دامنه نظارت بسیار وسیع است، بخشی از این غذاها به صنعت غذا سپرده میشود تا با فرآوریهای خاص خود بعنوان محصول غذایی صنعتی در اختیار مردم قرار گیرد.
پس وقتی به نظارت بر غذا فکر میکنیم باید تمام این عرصهها را مد نظر قرار دهیم مثلاً وقتی محصولی مانند گوجهفرنگی که سلامت آن به عهده وزارت جهاد کشاورزی است در صنعت تبدیل به رب گوجه فرنگی میشود از این مرحله به بعد وزارت بهداشت باید کیفیت آنرا تضمین کند اینجا این سوال پیش میآید که آیا در مزرعه باید کنترل باقی مانده آفت کشها و سموم، پایش و کنترل شود یا وزارت بهداشت آزمایش باقیمانده سموم را در هر بچ تولیدی انجام دهد با توجه به هزینه سنگین باید این هماهنگی بوجود آید که از مزرعه سلامت غذا تضمین شود.
متأسفانه در حال حاضر نگرانی از باقی ماندههای ناشی از آبیاری با فاضلابها، استفاده از علف کشها و مصرف سموم برای دفع آفات وجود دارد و اگر چه وزارت کشاورزی تلاش فراوانی را برای این مهم انجام میدهد ولی کمبود بودجه باعث میشود که نتواند به اهداف سلامت مورد نظر خود دستیابی پیدا کنند.
سند ملی امنیت غذایی یک سند کاملاً بین بخشی است به این مفهوم که هم وزارت کشاورزی در آن دخیل است و هم وزارتخانههای بهداشت، صنعت، سازمان غذا و دارو، سازمان ملی استاندارد، سازمان حمایت از مصرفکننده، صنوف، سازمان دامپزشکی و همه نهادهای درگیر با تأمین غذا در آن مسئول هستند. این سند با هماهنگی با این نهادها توسط دفتر بهبود تغذیه در معاونت بهداشت تهیه شده ولی باید به تصویب شورای عالی سلامت و سایر نهادهای مرتبط برسد تا راه خود را سریعتر بسوی اجرا باز کند.
بر اساس آمار ایرانیان بیش از نیاز مواد غذایی صرف میکنند، آیا دسترسی به غذا زیاد شده یا علت دیگری دارد؟
علت این امر نادرست بودن سیاستها و عادات غذایی نامناسبی است که بر اثر یادگیریهای گذشته و هجمه تبلیغات حاصل شده است. بنابراین با تغییر سیاستهای تبلیغاتی، و تنظیم قیمتهای غذایی که ذکر شد باید مشکل را حل کرد علاوه بر این باید برنامههای آموزش تغذیه از سنین مدرسه بصورت کارگاههای آموزشی و جذاب با بهره گیری از روشهای جدید و با استمرار، برنامه ریزی شود اگر ما یک نسل را با مهارتهای نهادینه شده و درست آموزش دهیم در آینده مشکلاتمان بسیار کمتر خواهد شد چون این نسل والدین آینده خواهند شد و مهارتهایی که نهادینه شده باشد از والدین به فرزندان هم بهره میرساند. البته نباید فراموش کنیم که الگوی اصلی غذایی ایرانیان بسیار خوب است زیرا در سفره غذایی ما همه مواد غذایی مورد نیاز برای دریافت پروتئینها، ویتامینها، کالریها وجود دارد. چون مخلفاتی مثل انواع سبزیها، سالاد و حبوبات و پروتئینها در سفره ایرانی وجود دارد. اگر مصرف ما بیشازحد نیاز است و اضافه وزن و چاقی داریم به دلایلی است که ذکر شد و البته کاهش تحرک به خاطر ماشینی شدن زندگی، متأسفانه امروز هرم غذایی مردم ما تبدیل به یک شکل ناهمگون شده که رأس آنکه باید کم مصرف شود (غذاهای سرخ شده، چربیها، تنقلات بی ارزش، انواع شورها، و قند و شکر) و انتهای آنکه نان و غلات است زیاد مصرف میشود. پرداخت یارانه به نان وغفلت از سایر مواد غذایی مورد نیاز که تنها با سیاستهای قیمتگذاری قابل تغییر است علت اصلی است که باید اقدامات شناخته و تجربه شده در سایر کشورها به سرعت عملی شود.
از حدود ۲۰ سال پیش که در دفتر بهبود تغذیه شاغل بودم درخواست سیاستگذاری در قیمتها مطرح شده و هنوز ادامه دارد و متأسفانه هنوز بطور کامل اجرا نشده است . بنظر میرسد با افزایش مالیات بر غذاهایی که تهدید کننده سلامت هستند و استفاده از منابع مالی آن برای دادن یارانه برای غذاهایی که سلامت بخش هستند مخالفتهایی وجود دارد ار طرف دیگر وزارت کشاورزی به دلیل مشکلاتی که منجر به ایجاد تولید کنندگان خرده پا در عرصه کشاورزی شده است سیاست غذایی (Food policy) روشنی را نمیتواند اجرایی کند. برای مثال در مقطعی محصولاتی مانند پیاز یا سیبزمینی در بازار وجود ندارد و زمانی تولید زیاد موجب فساد محصولات میشود.
پیام درست همه برای سلامت و سلامت برای همه باید در ذهن همه ما و مسئولین ما جا بیفتد در گذشته نه چندان دور مسئولین وزارت کشاورزی معتقد بودند که تنها تولید محصول وظیفه آنها است و سلامت بر عهده وزارت بهداشت است درحالیکه این روش و این حرف درست نیست و همه سازمانها و حتی تک تک ما بعنوان افراد یک کشور در سلامت خود و جامعه نقش داریم و البته وزارت کشاورزی که تولید کننده عمده غذای کشور است مسئولیتش سنگینتر است و باید از طرف دولت مورد حمایت قرار گیرد.
راهحل اولیه آموزش اصول تغذیه در دوران مدرسه است تا بچهها بدانند که چه چیز را باید مصرف کنند و چه چیز را نباید. در بحث تغذیه شاخصی تحت عنوان ویتامین B2 وجود دارد که اگر این شاخص در جامعه و یا در تحقیقات کاهش پیدا کند نشان میدهد که در مصرف مواد غذایی تنوع که رمز اصلی سلامت تغذیه ایست رعایت نشده برای همین متخصصان تغذیه معتقد هستند که باید تعداد مواد غذایی مورد مصرف سنجیده شود یعنی اگر من سبزی خوردن، سالاد و یا چند نوع میوه در روز مصرف میکنم بهتر به نیازهای سلولهای بدنم توجه کردهام. آخرین تحقیقی که من بیاد دارم نشان داده بود که بیش از ۶۰ در صد خانوارهای ایرانی کمبود دریافت این ویتامین را داشتهاند و فقط ۲۰ در صد خانوارها ی کشور درست غذا مصرف میکنند بنابراین توصیه میکنم همه کسانی که در عرصه سلامت کار میکنند متوجه اهمیت غذا و تغذیه باشند و اجازه دهند متخصصین این رشته برای اهدافی که سالهاست در نظر دارند کار انجام دهند.