به گزارش «شیعه نیوز»، اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود مربوط به روزهای پس از فوت امامخمینی مینویسد:
۱۴ خرداد
… حدود ساعت هشت و نیم صبح، جلسۀ مجلس خبرگان آماده شد و رسمیت جلسه را به ریاست آیتالله مشکینی اعلان کردیم. ایشان صحبت کوتاهی کردند.
وصیتنامۀ امام در صندوق امانات در دفتر من بود. بیرون آوردیم و در جلسۀ رسمی پلمپ شکسته شد. وصیتنامه را از پاکت بیرون آوردیم. در سال ۱۳۶۱ نوشته شده و سال گذشته تجدید نظر شده است. آخر وصیتنامه نوشته شده بود که آن را به ترتیب احمدآقا، رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس دیوان عالی کشور و یا یکی از اعضای شورای نگهبان برای مردم بخوانند. احمدآقا اطلاع داد که آمادگی ندارد. نوبت به [آیتالله خامنهای] رئیس جمهور رسید. ایشان وصیتنامه را برای حضار خواندند. حضار جلسه خبرگان، نمایندگان مجلس، اعضای دولت، شورای نگهبان و شورای عالی قضائی و دیگران بودند. قرائت وصیتنامه حدود دو ساعت و نیم طول کشید. نزدیک ظهر جلسه ختم شد.
به دفترم رفتم. ناهار و نماز و استراحت انجام شد و سپس برای ادامۀ جلسۀ خبرگان به تالار مجلس رفتم. با صحبت کوتاه آقای مشکینی، جلسه شروع شد و من هم موضوع بحث را توضیح دادم. این جلسه تا ساعت هفت و نیم بعد از ظهر با یک تنفس ادامه یافت.
بحثهای زیادی شد. بعضیها طرفدار رهبری شورایی و بعضی خواهان رهبری فردی بودند. بعضی آیتالله خامنهای و بعضیها آیتالله [سیدمحمدرضا] گلپایگانی را مطرح کردند و برای شورا هم اسمهایی برده شد. قبلاً در مشورتهای سران قوا و جمعی دیگر از بزرگان به این نتیجه رسیده بودیم که شورایی مرکب از آیات خامنهای، موسوی اردبیلی و مشکینی رهبری را به عهده بگیرند ولی در مذاکرات، رهبری فردی رأی بیشتری آورد.
آیتالله خامنهای با رهبری فردی مخالفت کردند. من هم مخالف بودم. نوبت نرسید. ابتدا به پیشنهاد اعضای جامعۀ مدرسین [حوزۀ علمیۀ قم] که عضو مجلس خبرگان بودند، آیتالله گلپایگانی مطرح شد. حدود ۱۴ نفر به ایشان رأی دادند. سپس پیشنهاد رهبری آیتالله خامنهای مطرح شد. خود ایشان پشت تریبون رفتند و گفتند من با رهبری شورایی مطابق قانون اساسی موافقم و با رهبری فردی مخالفم. پس چگونه نامزد بشوم؟
من که جلسه را اداره میکردم، گفتم اکنون با رأی خبرگان، رهبری فردی قانون شده و چارهای نیست. سرانجام آقای خامنهای با ۶۰ رأی از ۷۴ عضو حاضر رأی آوردند و مسألۀ به این مهمی به این خوبی حل شد. من هم در چند مورد صحبت کوتاهی کردم و نظرات امام را دربارۀ صلاحیت رهبری آقای خامنهای نقل کردم. از قول حاجاحمدآقا و آیتالله موسوی اردبیلی هم که در جلسۀ خدمت امام بودند، همین مضامین تأیید شد.
خبر آمادهباش نیروهای عراقی در مقابل منطقۀ عینخوش که در اثنای جلسه توسط دکتر [حسن] روحانی رسید و من به جلسه اطلاع دادم، تأثیر زیادی در آمادگی اعضای خبرگان برای ختم کار داشت؛ موفقیت بزرگی است.
به دفترم آمدم. نمایندگان مجلس جمع بودند. خواستند که جریان جلسۀ خبرگان را برایشان تعریف کنم؛ پذیرفتم. متنی برای تأیید و امضاء این انتخاب تهیه شد. بعضی از رادیکالها مخالفت دارند.
آیتالله خامنهای آمدند، برای شیوۀ انجام وظایف رهبری با هم صحبت کردیم. قرار شد احکام انتخابات یا انتصاباتِ امام را ایشان تأیید کنند و قرار شد به صدا و سیما بگوییم بهای لازم را به موضوع بدهد. تصمیمات مهمی با هم گرفتیم.
شب، عفت اطلاع داد که به خاطر آمد و رفت وسیع مردم به بیت امام و کوچۀ مجاور، امنیت کافی در خانه نیست و بهتر است در مجلس بمانم. پذیرفتم.
۱۵ خرداد
بعد از نماز صبح، کارهای عقبافتادۀ دیروز را انجام دادم. متن بیانیۀ مجلس خبرگان در خصوص تصویب رهبری آیتالله خامنهای را نوشتم و برای انتشار دادم. با بعضی از اعضای هیأت رئیسه دربارۀ به کار بردن عنوان آیتالله بهجای حجتالاسلام و المسلمین مشورت کردم؛ موافقت داشتند.
گزارشها و تلکسهای مربوط به رحلت امام و انتخاب آیتالله خامنهای و دیگر مسائل را خواندم. مراسم وداع مردم با جنازۀ امام در مصلای تهران را از رادیو و تلویزیون زیر نظر داشتم؛ خیلی با شکوه است. ساعت ده و نیم صبح با هلیکوپتر بر فضای تهران و مصلی و خیابانهای اطراف آن پرواز کردم…
از گزارشها برمیآید غربیها از انتخاب آیتالله خامنهای خوشحالند و امیدوارند که اعتدال حاکم باشد و رادیکالها منزوی شوند. آنها از سرعت عمل ایران در حل مسألۀ رهبری تعجب کردهاند. خیال میکردهاند که این مسأله باعث درگیری و جدال و احیاناً جنگ داخلی خواهد شد…
۱۶ خرداد
به مجلس رفتم. وقت زیادی را به قرائت گزارشها گذراندم. مجموعاً انتخاب آیتالله خامنهای تأثیر مثبتی داشته و آرامشی به دنیا و منطقه داده و دشمنان را مأیوس و دوستان را شاد کرده و تبریکها و تأییدها شروع شده و خیلی وسیع است…
جلسۀ کوتاهی برای هیأت رئیسه [ی مجلس] داشتیم. آقای [عباس] دوزدوزانی [نمایندۀ تهران و عضو هیأت رئیسۀ مجلس] آمد. دربارۀ رهبری آیتالله خامنهای سئوالاتی داشت؛ توجیهش کردم….
بعد از نماز به دفتر رهبری رفتم. دو سه ساعتی با هم دربارۀ امور کشور و سیاستهای آینده مذاکره کردیم. در زمینههای زیادی توافق به عمل آمد. قرار شد هفتهای یک بار جلسۀ دو نفری داشته باشیم که سیاستهای رهبری و اجرایی را هماهنگ کنیم. دربارۀ اقدامی برای تهیۀ اجناس ضروری، قرار شد در جلسۀ سران قوا بحث شود. قرار شد فردا ایشان در دانشگاه [تهران] جلسۀ فاتحهای داشته باشند.
آقای [عبدالمجید] معادیخواه آمد و از وجود عناصری گفت که با رهبری آقای خامنهای مخالفت میکنند و بنا دارند که آن را موقت معرفی کنند، تا در این فرصت با تماس با اعضای مجلس خبرگانف شاید بتوانند بعد کاری بکنند.
صحنۀ نماز آیتالله گلپایگانی بر جنازۀ امام و مراسم وداع مردم با امام در مصلای تهران، بسیار با شکوه و پیامدار بود و تشییع جنازۀ امام تا محل دفن، در تاریخ ایران و شاید جهان کمنظیر و شاید بینظیر است…
۱۷ خرداد
بعد از نماز تا ساعت هشت و نیم صبح گزارشها را خواندم. دنیا در مقابل محبوبیت امام خاضع شده است. در خارج از کشور هم مسلمانان سنگ تمام گذاشتهاند، مخصوصاً در لبنان و پاکستان و کشمیر. از سرعت عمل در انتخاب رهبری بدون مشکل، مات شدهاند. تحلیلهای جنگ قدرت بین رادیکالها و معتدلها نادرست از آب در آمده است.
بعضی از رسانههای خارجی به امام جسارت میکنند؛ مخصوصاً رسانههای ترکیه به بهانۀ اهانت از طرف ما به آتاتورک…
… برای شرکت در مراسم فاتحۀ رهبری برای امام به دانشگاه تهران رفتم. جمعیت عظیمی شرکت کرده بودند. بعد از من، آیتالله خامنهای رسیدند. مردم خیلی گرم استقبال کردند و شعار «اطاعت از خامنهای، اطاعت از امام است» جا افتاده. برای اسم ایشان صلوات میفرستند. اما ایشان به آقای [محمدتقی] فلسفی که سخنران جلسه بودند، گفتند که دیگر صلوات نفرستند.
… عصر، شورای بازنگری قانون اساسی جلسه داشت. بحث در کلیات رهبری بود که تمام نشد.
اول شب آقای ناطق نوری و دکتر روحانی آمدند. پیشنهادهایی برای دفتر رهبری داشتند. گفتم ایشان آمادگی دارد که دفتری تنظیم کند که متکی به جریان خاصی نباشد و حالت جامعیت داشته باشند.
آقای [علی] آقامحمدی آمد. دربارۀ انتخاباتهیأت رئیسۀ مجلس صحبت کرد. معتقد بود که جناع معتدل شرط نکنند که از آنها نایب رئیس هم باشد و در مورد آقای [مهدی] کروبی یکپارچگی باشد. گفتم تلاش کند که متحد در انتخابات شرکت کنند. یک لیست باشد. گفت هنوز تعدادی از تندروها با رهبری آیتالله خامنهای مخالفند. شب در مجلس ماندم.
۱۸ خرداد
… عراق فعالیت منافقین را محدود نموده و صدام دربارۀ فواید صلح صحبت کرده است. انتخاب آقای خامنهای و پیشبینی انتخاب من به ریاست جمهوری را دلیل بر حاکمیت منطق اعتدال تفسیر میکنند.
… کاردارمان در کرۀ جنوبی آمد. گفت آنها آمادۀ همکاری در امور صنایع نظامی هم هستند. پیشنهاد مشخصی برای آزمایش دادم.
مصاحبۀ مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی در مجلس داشتم… بیش از دو ساعت و نیم طول کشید… اعلان نامزدی ریاست جمهوری نمودم.
ظهر بیانیۀ آیتالله خامنهای را مطالعه کردم؛ برای مشورت فرستاده بودند. خوب است. چند تذکر دادم. اولین بیانیۀ پس از انتخاب به رهبری است.
آقای [محمدعلی] انصاری تلفنی خواست که پادگان کهریزک را برای پشتیبانی و توسعۀ مزار امام در اختیار ستاد امام بگذاریم. دستور دادم بدهند. اسرای عراقی آنجا هستند؛ قرار شد به جای دیگر منتقل شوند. عصر شورای بازنگری قانون اساسی جلسه داشت. کلیات رهبری تصویب شد. آقای [احمد] آذری قمی آمد. دربارۀ لزوم تمرکز سهم امام در دست رهبر فقیه گفت.
آقای [ابراهیم] امینی آمد. گفت اقای منتظری با رهبری آقای خامنهای مخالف است و تأیید نمیکنند. گفتم تلاش کنند که تأیید کنند و متقابلاً ما روی مرجعیت ایشان کار کنیم. آقای [محمد] عبائی [خراسانی] و آقای [مرتضی] بنیفضل آمدند. همین را گفتند، علاوه بر اینکه اگر نشد میتوانیم آقای [محمدعلی] اراکی را مرجع معرفی کنیم که بقاء بر تقلید میّت را حتی در مسائل عملنشده جایز میدانند.
آقای مهدوی کنی آمد و گفت رهبری تلگرفای به آقای گلپایگانی بزنند، مبنی بر تشکر از حضور در نماز برای امام و عرض تسلیت و آقای گلپایگانی در جواب، رهبری را تأیید کنند. گفتم اول متن جواب آیتالله گلپایگانی مشخص شود، سپس تلگراف آقای خامنهای ارسال شود…
۱۹ خرداد
تا ساعت نه و نیم صبح در منزل ماندم. به دانشگاه تهران رفتم. سران سه قوه برای امام مجلس فاتحه گذاشته بودند. قرآن و شعر و صحبت بود. دکتر فتحی [شقاقی] از مبارزان داخل فلسطین [سازمان جهاد اسلامی] صحبت کرد. آقای [سیدحسن] طاهری خرمآبادی به مردم گفت هنگام شنیدن اسم آقای خامنهای یک صلوات بفرستند. دیروز خود مردم صلوات میفرستادند. در جلسۀ دیروز آقای [محمدتقی] فلسفی به دستور آیتالله خامنهای مردم را نهی کرد و دیگر صلوات نمیفرستادند. تلفنی از آقای خامنهای در این خصوص سئوال شد، گفته بودند که فعلاً منع شود تا مشورت کنیم. در قم هم چنین است. خطبۀ اول نماز جمعه را دربارۀ امام و دوم را دربارۀ رهبری جدید ایراد کردم.