سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

به بهانه رحلت آيت‌الله تبريزي

آيت‌الله تبريزي از اعظم فقها بود

كارشناس مذهبي و محقق حوزه گفت: آيت‌الله ميرزا جواد ملكي‌تبريزي در مقام عرفان، مقامي بس والا دارد و از اعظم فقها به شمار مي‌آيد.
کد خبر: ۱۸۲۰۴
۱۵:۴۶ - ۳۰ خرداد ۱۳۸۹
به گزارش خبرگزاري فارس از سمنان، آيت‏الله ميرزا جوادآقا ملكي‌تبريزي در حدود اواخر نيمه اول قرن سيزدهم هجري شمسي در خانواده‏اي متدين در تبريز به دنيا آمد.

وي پس از تحصيلات مقدمات و سطوح حوزه، براي تكميل تحصيلات خود راهي نجف اشرف شد و در محضر عالمان نامداري همچون آخوند خراساني و حاج آقارضا همداني، فقه و اصول را آموخت و در حلقه درس حديث محدث بزرگ، ميرزا حسين نوري حاضر شد.

ميرزا جواد ملكي پس از چندي در محفل عارف سترگ، آخوند ملاحسينقلي همداني قرار گرفت و پاي در سير و سلوك و عرفان و تهذيب نفس نهاد.

وي در حدود سال 1280شمسي راهي قم شد و درس فقه، اخلاق و عرفان خود را برپا كرد.
تابناكي سال‏هاي حضور اين شخصيت علمي عرفاني، زمينه‏ساز هجرت بسياري از علما و بزرگان به سوي اين خطه شد و فضلاي فراواني در حلقه درس ميرزا جواد جاي گرفتند كه حضرات آيات عظام حاج آقا حسين فاطمي‌قمي، آخوند ملاعلي همداني، سيدشهاب‏الدين مرعشي‌نجفي، سيدابوالقاسم خويي، سيدرضا بهاءالديني و حضرت امام خميني (ره) از آن جمله هستند.

در اين زمينه و در بررسي مقام و شخصيت اين عالم رباني گفت‌وگويي با حجت‌الاسلام مهدي حسن‌آبادي، كارشناس مذهبي و محقق حوزه ترتيب داده‌ايم كه از نظرتان مي‌گذرد.

فارس: حاج آقا در آستانه رحلت آيت‌الله ميرزاجوادآقا ملكي‌تبريزي قرار داريم، اگر امكان دارد درباره شخصيت فردي و خانوادگي ايشان بفرماييد.

حسن‌آبادي: سال تولد ايشان در دست نيست ولي از كتابي در زمينه فقه كه يكي از فضلاي معاصر به آن دست يافته و از مؤلفات ايشان بوده، معلوم مي‌شود كه به سال 1312 هجري قمري در عنفوان جواني بوده است.

ميرزا جوادآقا ملكي‌تبريزي در خانواده‌اي پارسا و باتقوا به دنيا آمد و خانواده وي از تاجران متمكن تبريز بودند.

پدر ايشان كه حاج ميرزا شفيع نام داشت، در ابتدا عامل مضاربه ناصرالدين شاه بود ولي موفق شد در خدمت مرحوم حاج ميرزا علينقي‌همداني مراتب تهذيب و تزكيه نفس را طي كرده و به مقامات والاي انسانيت نائل شود.

اين عالم رباني اوايل عمر شريفش و دوران جواني را در نجف اشرف در مجلس درس اساتيد بزرگ حاضر شده و استادش در فقه، مرحوم آيت‌الله رضا همداني و در اصول، علامه ملامحمد كاظم‌خراساني و در عرفان و اخلاق و سلوك، آيت‌الله آخوند ملاحسينقلي همداني بوده است.

فارس: در زمينه مهاجرت ايشان به قم بفرماييد چگونه اتفاق افتاد؟

حسن‌آبادي: ايشان در حدود سال 1321 هجري قمري به ايران آمد و در زادگاهش تبريز به ترويج و تهذيب پرداخت و در اوايل مشروطه به سال 1329 هجري قمري به خاطر نامساعد بودن اوضاع تبريز به قم هجرت فرمود.
در قم به ارشاد سالكان و تربيت شاگردان مشغول بود تا آنكه مرحوم آيت‌الله العظمي شيخ عبدالكريم حائري‌يزدي در سال 1340 هجري قمري از اراك به قم تشريف آورده و به اصرار مرحوم شيخ محمدتقي بافقي كه از دوستان ايشان بوده و تصميم به ماندن در قم و تأسيس حوزه علميه فعلي را مي‌گيرد و دوستان و شاگردان آيت‌الله حائري نيز كه در اراك بودند، به قم مهاجرت مي‌كنند.
مرحوم حاج شيخ عباس تهراني نيز كه جزو مهاجران بودند، در قم به جمع مرحوم ملكي و بافقي مي‌پيوندد و كانوني از اخلاق و تهذيب نفس تشكيل مي‌دهند كه ثمرات ارزنده‌اي داشته و افراد شايسته‌اي تربيت كرده است.

فارس: ايشان دروس فقهي هم تدريس مي‌كردند؟
حسن‌آبادي: مرحوم ملكي، درس فقهي داشته‌اند كه عنوانش «مفاتيح الشرايع في‌الفقه» مرحوم فيض كاشاني بوده و نيز دو مجلس اخلاق داشته كه يكي در منزل براي خواص بوده و ديگري در مدرسه فيضيه براي عموم كه جمعي از بازاريان قم نيز در آن درس شركت داشته‌اند.
نماز جماعت را در بالاي سر حضرت معصومه (ع) اقامه مي‌كرده و امام خميني (ره) در نماز جماعت ايشان و در درس اخلاق كه در منزل براي خواص مي‌گفته، حاضر مي‌شدند.
مرحوم حجت‌الاسلام شيخ مهدي حكمي‌قمي مي‌فرمودند كه از ثمره مشروطه كه خدا به ما عطا فرمود، اين بود كه وسيله‌اي شد تا حاج ميرزا جواد آقا در قم ساكن شوند.

فارس: سخنان ايشان تا چه فراگير بود؟
حسن‌آبادي: در زمينه اثر سخنان ميرزا جوادآقا ملكي‌تبريزي به نقل از سخنان آيت‌الله شيخ علي پناه‌اشتهاردي بايد گفت كه ميرزا جواد آقا تبريزي در مدرسه فيضيه درس اخلاق داشت و آن چنان تأثير آتشين بر دل‌ها مي‌گذاشت كه در درسش از اثر صحبت ايشان، غش مي‌كردند و بي‌هوش مي‌شدند.
روزي به ميرزا جواد آقا عرض كردند كه تأثير صحبت شما چنان است كه يكي از تجار در اين جلسه حضور داشته بي‌هوش بر زمين افتاده است و فرموده بودند اينكه چيزي نيست، مولايشان اميرالمؤمنين (ع) هميشه از خوف خدا چنين حالتي به ايشان دست مي‌داد.

فارس: درباره حالات روحي آيت‌الله ملكي‌تبريزي بفرماييد.
حسن‌آبادي: آيت‌الله آقا سيدمحمود مدرسي‌يزدي از شاگردان آن فرزانه عارف كه مدتي نيز در بيرون منزل ايشان ساكن بود، از حالات او چنين نقل مي‌كند كه شب‌ها ايشان براي نماز شب برمي‌خاست و مدتي در رختخواب گريه مي‌كرد و دستورات و آداب برخاستن از خواب را انجام داده و سپس به صحن منزل مي‌آمد و به آسمان نگاه مي‌كرد و سر به ديوار مي‌گذاشت و مدتي گريه مي‌كرد.
بعد براي وضو گرفتن آماده مي‌شد و در كنار حوض مي‌نشست و گريه مي‌كرد. سپس به مصلايش مي‌رفت و مشغول شب زنده‌داري مي‌شد كه در اين موقع حالش بسيار منقلب مي‌شد.

فارس: ايشان سير و سلوك الي‌الله هم داشتند؟
حسن‌آبادي: حاج ميرزا جوادآقا در آن هنگام كه به تحصيل علوم اسلامي در نجف اشرف مشغول بود، از تربيت و اصلاح خود غافل نبود و به تهذيب نفس اهتمام ورزيد تا اينكه توفيق شرفيابي به محضر شيخ عارف آيت‌الله آخوند ملاحسينقلي همداني درجزيني به دست آورد و مدت 14 سال محضر استاد ملاحسينقلي همداني را درك كرد.
مقام آيت‌الله ميرزا جوادآقا ملكي‌تبريزي به نقل از شيخ محمدحسين بهاري اين چنين است كه وي مي‌گويد " آقا ميرزا جوادآقا تبريزي روي منبر نشسته بود و من پاي درس ايشان بودم.
ميرزا جواد آقا روي منبر درس مي‌گفت. مي‌گويد يك دفعه ديدم اين دو چشم‌هاي نوراني را متوجه ما كرد، گفت: اهل كجايي؟ گفتم: اهل بهار! تا گفتم اهل بهار، به پُري صورتش اشك ريخت.
سپس گفت كه شيخ محمد بهاري، قبرش زيارتگاه شده يا نه؟ قبر شيخ محمد مزار شده يا نه؟ بعد گفت: انشاء‌الله من در پنجشنبه هفته آينده مهمان ايشان هستم.
وي شاگردي داشت آن شاگرد بي‌قرار شد، گريه كرد، آمد خودش دست به ضريح حضرت معصومه (ع) شد. گفتيم: چه خبر است؟ والله! من اين آقا را مي‌شناسم اينكه گفت: من پنجشنبه آينده مهمان شيخ محمد بهاري هستم، ديگر تمام شد! گفتيم: حالا امام نيست، پيامبر نيست كه حرفش را اين قدر زود باور مي‌كنيد. حالا كه آقا ميرزا جواد آقا سرحال است. به هر حال، گفت: پنجشنبه آينده جنازه آقا ميرزا جواد آقاتبريزي تشييع شد. "
قريب به 250 طلبه از حوزه علميه در شب پنجشنبه خواب ديده بودند كه جنازه آقا ميرزا جواد آقاتبريزي روي تابوت حركت مي‌كند، حضرت سيد انبيا (ص) جلوي جنازه حركت مي‌كند. صبح كه پا شده بودند براي نماز، به همديگر مي‌گفتند: خواب ديديدم! يك حرف اين خواب‌ها با هم فرقي نداشت. خيلي حرف است. 250 نفر خواب ببينند يك حرف آن هم با هم فرق نداشته باشد.
به نقل از ميرزا عبدالله شالچي تبريزي، شاگرد آيت‌الله ملكي‌تبريزي مي‌توان گفت كه حاج ميرزاجوادآقا ملكي تبريزي هم مجتهد در فقه و هم داراي رساله عمليه و هم در معارف اسلامي صاحب نظر بود و دستوراتي مي‌دادند كه انسان در خوردن، خوابيدن، نشستن، صحبت و عمل كردن چگونه رفتار كند. يكي از دستورات ايشان اين بود كه انسان نبايد معصيت كند.
ايشان به شب‌خيزي خيلي اهميت مي‌داد و پيروانش را به راه راست هدايت مي‌كند و نخستين دستوري كه مي‌دهد، اين است كه انسان نبايد معصيت كند و انسان در خوردن نبايد به قدري نخورد كه ضعف پيدا كند و نه به قدري بخورد كه كسل شود و از اطاعت باز بماند.

فارس: درباره ديد ملكوتي آيت‌الله ملكي تبريزي بفرماييد.
حسن‌آبادي: از قول مرحوم شالچي نقل شده كه در يكي از روزها، صبح پس از نماز براي شركت در جلسه اخلاق ميرزا جواد آقا به فيضيه رفتم و استاد به من فرمودند: ميرزا عبدالله چه مي‌بيني؟ اين صحبت استاد گويا خود تصرفي بود كه آن بزرگ در جان من كرد و حجاب ملكوت از برابر چهره‌ام برداشته شد. ديدم اشخاصي را كه در فيضيه هستند و در ظاهر مي‌بينم، اما باطن آنان را نيز مشاهده مي‌كنم به صورت‌هاي گوناگون هستند.
بار ديگر فرمودند: فلاني چه مي‌بيني؟ و من چون توجه كردم دريافتم ارواح مؤمنان روي صحن مدرسه فيضيه دور هم نشسته‌اند و با هم مذاكره مي‌كنند.
پس از آن استاد به من فرمودند كه ميرزا عبدالله فكر نكني اينها مقاماتي است و به جايي رسيده‌اي؟ اينها در برابر آنچه در سير و سلوك و تقرب الي‌الله به سالك مي‌دهند، هيچ است.

فارس: ايشان تسليم به قضا بودند؟
حسن‌آبادي: از مرحوم شالچي نقل است كه روزي همراه استادم مرحوم حاج ميرزا جوادآقا ملكي قدم مي‌زديم كه ايشان در جايي نشستند و مشغول خواندن چيزي شدند، ما احساس كرديم ايشان مشغول فاتحه‌خواني هستند و در عين حال قبري را هم آنجا نيافتيم.
از ايشان سؤال كرديم كه آيا قبر بزرگي در اين‌جاست كه مشخص نيست و ما نمي‌دانيم؟ ايشان با لبخندي گذشتند، ما فهميديم كه ايشان مايل به جواب گفتن نيستند، پس از اين ماجرا، هفته بعد فرزند ايشان فوت كرد و در همان‌جا دفن و معلوم شد كه مرحوم ملكي خبر اين حادثه را از قبل مي‌دانستند.

فارس: آثار ايشان چگونه است و چه شاگرداني تربيت كردند؟
حسن‌آبادي: كتاب‌هاي اسرارالصلوة، رساله لقاءالله و المراقبات از تأليفات ميرزا جوادآقا ملكي تبريزي است كه هر سه به زبان عربي نوشته و به زبان فارسي ترجمه شده است.
آيت‌الله العظمي امام خميني (ره)، آيت‌الله العظمي سيدابوالقاسم خويي، آيت‌الله العظمي سيدشهاب الدين مرعشي‌نجفي، آيت‌الله شيخ محمدحسين غروي‌اصفهاني معروف به كمپاني، آيت‌الله ميرزا خليل كمره‌اي، آيت‌الله آخوند ملاعلي معصومي‌همداني، آيت‌الله سيداحمد لواساني، آيت‌الله شيخ محمدتقي‌ بافقي، آيت‌الله سيد صادق‌لواساني، آيت‌الله حاج شيخ محمدرضا طبسي‌نجفي، آيت‌الله حاج سيدحسين فاطمي‌قمي، آيت‌الله شيخ محمدتقي بهلول را از جمله شاگردان حاج ميرزاجوادآقا ملكي تبريزي عنوان مي‌كنند.
ميرزاجوادآقا ملكي تبريزي پس از عمري خدمت به شرع مطهر در حوزه‌هاي علميه نجف اشرف، تبريز و قم و تربيت شاگرداني صاحب كمال و تأليف سه كتاب گرانبها، سرانجام در يازدهم ذي‌الحجه 1343 هجري قمري، مصادف با عيد قربان در حدود 65 سالگي در شهر مقدس قم درگذشت و در قبرستان شيخان قم به خاك سپرده شد.

منبع : خبرگزاری فارس - گفت‌وگو از زهرا رئيسيان- سمنان
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: