شيخ عثمان نجدى از مورّخان وهابى مى نويسد: وهابيان، غافلگيرانه وارد كربلا شدند، بسيارى از اهل آن را در كوچه و بازار و خانه ها كشتند، روى قبر حسين(عليه السلام)را خراب كردند و آنچه در داخل قبه بود، به غارت بردند و هر چه در شهر از اموال، اسلحه، لباس، فرش، طلا، و قرآن هاى نفيس يافتند، ربودند. نزديك ظهر از شهر خارج شدند; در حالى كه قريب به دو هزار نفر از اهالى كربلا را كشته بودند.(2)
برخى مى نويسند كه وهابيان در يك شب، بيست هزار نفر را به قتل رساندند.(3)
ميرزا ابوطالب اصفهانى در سفرنامه خود مى نويسد: هنگام برگشت از لندن و عبور از كربلا و نجف ديدم كه قريب بيست و پنج هزار وهابى وارد كربلا شدند و صداى «اقتلوا المشركين و اذبحوا الكافرين»; مشركان را بكشيد و كافران را ذبح كنيد، سر مى دادند، بيش از پنج هزار نفر را كشتند و زخمى ها حساب نداشت. صحن مقدّس امام حسين(عليه السلام)از اجساد مقتولين پر، و خون از بدن هاى سر بريده روان بود.
من بعد از يازده ماه كه مجدداً به كربلا رفتم، ديدم كه مردم آن حادثه دلخراش را نقل و گريه مى كنند، به طورى كه از شنيدن آن، موها بر اندام راست مى شد.(4)
وهابيون بعد از كشتار بى رحمانه اهل كربلا و هتك حرمت حرم حسينى(عليه السلام)با همان لشگر راهى نجف اشرف شدند، ولى مردم نجف به خاطر آگاهى از جريان قتل و غارت كربلا و آمادگى دفاعى به مقابله برخاستند و حتى زنان از منزل ها بيرون آمده و مردان خود را به دفاع، تشجيع و تحريك مى كردند تا اسير قتل و غارت وهابيون نشوند.
در سال 1215 هـ .ق نيز گروهى از وهابيان براى انهدام مرقد مطهر حضرت امير(عليه السلام)عازم نجف اشرف شدند كه در مسير با عدّه اى از اعراب درگير شده و شكست خوردند.(5)
آنان در مدت نزديك به ده سال، چندين بار حملات شديدى به شهر كربلا و نجف داشتند(6).(7)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ