به گزارش «شیعه نیوز»، عربستان قرار است در حدود ۲۰ میلیارد دلار در پاکستان سرمایهگذاری کند و این به معنای عقبنشینی اسلامآباد در مقابل بحران مالی و اقتصادی است.
«پیرمحمد ملازهی» تحلیلگر ارشد مسایل جنوب آسیا در تشریح دلایل و ابعاد سفر ولیعهد عربستان سعودی به پاکستان اظهار کرد: سفر «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی به پاکستان را باید از زاویه منافع دو کشور مورد بررسی قرار داد. در گام نخست باید به تحلیل نگاه ریاض به این سفر بپردازیم؛ به گونهای که هیئت اعزامی عربستان که در راس آن ولیعهد این کشور قرار دارد، متشکل از حدود هزار نفر است که تخصص آنها در قالب مسائل اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی بوده و نشان از آن دارد که باید منتظر عقد قراردادهای چشمگیر در تمامی حوزههای مذکور باشیم. مساله دوم که بسیار حائز اهمیت خواهد بود، موضوع سرمایهگذاری عربستان برای گسترش نفوذش در پاکستان است تا بتواند این کشور را به عنوان متحد خود به دنیا و خصوصاً به ایران معرفی کند.
وی ادامه داد: در مورد سرمایهگذاری عربستان در پاکستان باید به این نکته توجه کنیم بر اساس دادههای موجود قرار است ریاض رقمی در حدود ۲۰ میلیارد دلار در پاکستان سرمایهگذاری اقتصادی کند که گفته میشود ۱۰ میلیارد از این رقم در بندر گوادر سرمایهگذاری خواهد شد. مساله سوم این است که ولیعهد عربستان پس از آنکه از ناحیه پرونده قتل «جمال خاشقجی» توسط اروپا و آمریکا و حتی ترکیه تحت فشار قرار گرفت، خود را در انزوای سیاسی میبیند و با اتهام بسیار بزرگی روبهرو شده است. از این منظر بسیاری از کشورهای دنیا مایل نیستند با او به صورت مستقیم وارد گفتوگو و مذاکره شوند؛ لذا بن سلمان با سفر به پاکستان قصد دارد نگاه بسیاری از کشورهای اسلامی کوچک را به اسلامآباد معطوف کند و به نوعی ماهیت خود به عنوان نفر دوم عربستان سعودی را تطهیر کرده و مشروعیت نسبی به دست بیاورد.
این کارشناس مسائل شبهقاره با اشاره به احتمال چرخش سیاست خارجی پاکستان به سوی عربستان سعودی، گفت: مساله چهارم که مقامهای ایران باید به آن توجه زیادی داشته باشند، سناریوی عربستان، آمریکا، اسرائیل و امارات برای جذب پاکستان به سمت خود است. کشورهای مذکور چند وقتی است که ائتلاف چهارگانه تشکیل دادهاند و سعی دارند تا پاکستان را وارد ائتلاف خود کنند؛ از این منظر احتمال آنکه پاکستان سیاست متوازن خود که در قبال ایران و عربستان طی سالهای اخیر در دستور کار گذاشته بود را کنار بگذارد و به عنوان ضلع پنجم وارد این ائتلاف شود. اگر چنین حالتی در کوتاهمدت یا میانمدت اتفاق بیافتد، معادلات به نفع سعودیها رقم خواهد خورد.
ملازهی افزود: اگر بخواهیم سفر ولیعهد عربستان را از درون پاکستان تحلیل در گام نخست باید به این مساله اشاره کنم که اسلامآباد همیشه به دنبال تامین منافع ملی خود بوده و اصلیترین مولفه نزدیک شدن این کشور به عربستان، مشکلات مالی و در خواست کمکهای اقتصادی است. باید توجه داشت که آمریکا پس از به روی کار آمدن ترامپ کمکهای خود به پاکستان که در قالب کمک برای مبارزه با تروریسم بود را قطع کرد و چند ماه پیش کمک ۳۰۰ میلیون دلاری ایالات متحده به پاکستان از دستور کار خارج شد. حتی در زمان نخستوزیری «نواز شریف» شاهد سفرهای متداوم ژنرال راحیل شریف (فرمانده سابق ارتش پاکستان) به بسیاری از کشورها برای جذب سرمایه و کمکهای مالی که اتفاقاً در آن زمان به ایران هم سفر کردند. از این منظر مشکل مالی و بدهیهای کلان پاکستان باعث شده تا این کشور وارد ارتباط تنگاتنگ با عربستان شود.
وی تصریح کرد: مساله دوم در مورد پاکستان این است که در حدود ۶ میلیون نیروی کار ساده، ماهر و متخصص پاکستانی در کشورهای حاشیه خلیج فارس مشغول به کار هستند و پاکستان از این طریق سالانه رقمی حدود پنج تا شش میلیارد در آمد کسب میکند؛ از این منظر برای اسلامآباد مهم است که این منبع در آمد کاهش پیدا کند. در این راستا باید توجه کرد که دولت پاکستان به دنبال آن است تا بتواند با رایزنیهایی که با عربستان و سپس با کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام میدهدف طیف عظیمی از جوانان خود که بیکار هستند را به این کشور اعزام کند و درآمد مذکور را افزایش دهد. مساله سوم، بحث رقابت پاکستان و هند است؛ اسلامآباد به دنبال آن است تا از طریق عربستان بتواند بندر گوادر را به قطب مخالف چابهار تبدیل کند و نهایتاً هند را مورد خطاب قرار دهد. از جهتی دیگر بخش اعظمی از نفت هند توسط عربستان سعودی خریداری میشود و پاکستان به دنبال آن است تا بتواند در این موضوع به نفع خود خلل ایجاد کند.
ملازهی در پایان در پاسخ به این پرسش که آیا در آینده شاهد عادیسازی روابط پاکستان و اسرائیل خواهیم بود یا خیر، خاطرنشان کرد: موضوع بحث عادیسازی مشروط روابط با رژیم صهیونیستی توسط پاکستان اخیراً در برخی از رسانهها مطرح شده اما همچنان مشخص نیست که آیا شاه محمود قریشی (وزیر خارجه پاکستان) در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ چنین اظهاراتی را ارائه کرده است یا خیر. به هر ترتیب اگر اسلامآباد بخواهد سیاست خارجی خود را از توازن خارج کند و به نفع عربستان چرخشهایی را صورت دهد و به ائتلاف آمریکا، عربستان و اسرائیل ملحق شود، احتمال عادیسازی آرام آرام روابط با رژیم صهیونیستی وجود دارد. حتی ممکن است روابط با اسرائیل همانند اعراب به صورت پنهان انجام شود اما اگر وزیر خارجه پاکستان این موضوع را (حتی به صورت مشروط) مطرح کرده است، مطمئناً در صدد گوشزد کردن لزوم برقراری روابط با اسرائیل بر آمده است. از منظری دیگر، هند روابط خوبی با اسرائیل برقرار کرده و در زمینه نظامی و تکنولوژی توانسته کمکهای زیادی از اسرائیل دریافت کند و این به ضرر پاکستان خواهد بود. لذا امکان عادیسازی روابط با اسرائیل پس از چرخش پاکستان به سوی عربستان محتمل است.