به گزارش«شیعه نیوز»به نقل از صداقت؛ در قرآن كریم گرچه سن خاص و معینی
برای ازدواج بیان نشده، ولی همواره بر روی ازدواج تاکید کرده است.
ازواج
یکی از مهمترین راهها برای جلوگیری از انحرافات اخلاقی جوانان است و
روانشانسان و جرم شناسان زیادی بر ان تاکید دارند . البته این به ان معنا
نیست که تمام انحرافات اخلاقی با ازدواج حل می شود . کارشناسان بر این
باورند که ازدواج موانعی را برای فرد ایجاد می کند تا به سمت انحرافات
اخلاقی کشیده نشود .
بررسی های چند سال گذشته نشان داده است که کشور ما
به رغم اینکه جوان است اما رشد ازدواج در ان به اندازه ای که انتظار میرود
نبوده است و سن ازدواج رو به افزایش است .
تحقیقات نشان داده است در سال
1354 سن ازدواج برای مردان 25 سال بوده است و برای دختران 20 سال در
حالیکه سال گذشته یعنی سال 1388 سن ازدواج در مردان 29 سال و در زنان 28
سال بوده است. تحلیل های گوناگونی در این خصوص وجود دارد و برخی بر این
باورند که بالا رفتن سن ازدواج خصوص در میان دختران به دلیل پایین بودن
امار پسران نسبت به دختران است . اگر این فرضیه درست بود باید امار ازدواج
در پسران بالا و دردختران پایین می بود .
دکتر مجید ابهری جامعه شناس در
این باره می گوید : این یک تحلیل عامیانه است که گفته می شود نسبت پسران
در سن ازدواج کمتر از دختران است و به همین دلیل دختران نمیتوانند ازدواج
کنند . در یک برهه زمانی این اتفاق افتاد ان هم در زمان جنگ بود که ما
جوانان زیادی را از دست دادیم و این امر درمیزان ازدواج دختران تاثیر گذاشت
.اما کاملا مقطعی بود و بعد از چند سال این مشکل حل شد . 22 سال از جنگ
گذشته است و این مشکل به طور کامل حل شده است و ما جوانانی را داریم که در
زمان جنگ یا بسیار کوچک بوده اند و در سنین زیر نوجوانی قرار داشتند و یا
اصلا به دنیا نیامده بودند . بنابر این مشکل ازدواج جوانان در این سالها به
جنگ هیچ ربطی پیدا نمی کند.
وی ادامه می دهد : نسبت تولد دختران به
پسران در ایران 100 به 105 است یعنی ما به ازای هر 100 دختر 105 پسر داریم .
بنابر این دختران بیشتر از پسران نیستند .
پس چه عامل و یا عواملی باعث
شده است سن ازدواج در ایران بالا رود ؟
پژوهشها نشان داده است که
دختران تحصیل کرده تمایل کمتری نسبت به دخترانی که به دانشگاه نمی روند
نسبت به ازدواج دارند.پسران نیز کمتر زیر بار مسئولیت ازدواج می روند و تا
زمانی که بتوانند فشارهای خانواده را تحمل کنند مجرد می مانند .
دکتر
ابهری در این خصوص می گوید:دختران تحصیل کرده به دلیل اینکه مجبورند بعد از
ازدواج فشار های مالی را تحمل کنند کمتر تن به ازدواج می دهند . انها به
دلیل اینکه موقعیت اجتماعی متفاوتی نسبت به دختران تحصیل نکرده دارند
توقعات بیشتری دارند و به یک زندگی معمولی قناعت نمی کنند . یکی دیگر از
دلایلی که دختران تحصیل کرده تمایل کمتری به ازدواج دارند این است که انها
به لحاظ مالی استقلال دارند و تحت فشار نیستند بنابر این حاضر نیستند به
مانند زنان سنتی زندگی و ازدواج کنند و تحت حمایت شوهرانشان باشند .
رابعه
موحد روانشناس هم بر همین باور است او می گوید : دختران ما از زندگی
توقعات دیگری دارند و برخی در این خصوص افراط می کنند ما باید به انها
اموزش دهیم علاوه بر اینکه به خواسته هایشان می رسند نباید اینده خود و
احساس زیبای مادر بودن را فراموش کنند و در سنی مناسب ازدواج کنند . اگر
ازدواج در سنین مناسب انجام نگیرد فرد به نوعی وسواس دچار می شود و
انقدرمعیارهای ازدواج در او متفاوت می شود که دیگر نمی تواند ازدواج کند .
افرادی که در سن مناسب ازدواج نمی کنند به دلیل بالا رفتن سنشان حاضر
نیستند که دیگر از صفر شروع کنند مثلا دختری که در سن 30 سال به بالا
ازدواج می کند توقع دارد در زندگی همه چیز داشته باشد و دیگر تحمل اینکه
مدتی مستاجر باشد و... ندارد چرا که احساس می کند حالا وقت لذت بردن از
زندگی است .
وی به دلایل عدم تمایل به ازدواج در پسران اشاره می کند و
می گوید :پسران عمدتا به دلیل مشکلات مالی ازدواج نمی کنند . هزینه سنگین
مراسم عروسی و هزینه های جانبی ان ،بالا بودن اجاره خانه و رویای خانه دار
شدن و مسایلی اینچنینی باعث می شود تا پسران کمتر زیر بار مسئولیت بروند .
چرا که نداشتن امکانات در زندگی می تواند زندگی انها را از هم بپاشد .
برخی
کارشناسان بر این باورند که تنها مشکلات اقتصادی دلیل بر ازدواج نکردن
جوانها نیست هر چند مهمترین دلیل ان است . انها معتقدند دلایل فرهنگی
نیزنقش مهمی در این خصوص دارد . رابعه موحد یکی از این روانشناسان است . او
می گوید:نگاهی به امار ورود دختران به دانشگاهها نشان می دهد ما دختران
تحصیل کرده بیشتری نسبت به پسران داریم همین موضوع باعث می شود تا سطح توقع
دختران از همسرانشان بیشتر شود . دختران انتظار دارند با مردی ازدواج کنند
که انها را درک کند و فعالیت های اجتماعی اش را مغایر با نقشش به عنوان
همسر در زندگی نداند . در حالیکه پسران ما اینطور نیستند انها نسبت به
دختران سنتی تر فکر می کنند . ما هنوز فکری به حال معیشت جوانان و تامین
مسکن و هزینه های زندگی انها نکردیم ،مشکلات فرهنگی ایجاد شده را بر طرف
نکردیم پس چطور انتظار داریم که مشکلات جوانان ما حل شود و انها به سمت
تشکیل خانواده بروند انها هیچ حمایتی را از خود نمی بینند و تا زمانی که
احساس نکنند جامعه در برابر مسئولیتی که در زندگی مشترک می پذیرند از انها
حمیات می کند باید شاهد بالا رفتن سن ازدواج باشیم .
دکتر ابهری هم نظری
مشابه دارد هرچند بالا رفتن سن ازدواج را با توجه به دلایلی که ذکر می کند
طبیعی می داند . او می گوید : ما جامعه ای جوان داریم و کاملا طبیعی است
که بخش اعظمی از بودجه کشور صرف تامین خواسته های جوانان و امکانات برای
انها باشد و البته کاملا طبیعی است که با توجه به سیل عظیم جمعیت جوان که
در کشور ما وجود دارد ما نتوانیم همه امکانات را تامین کنیم و با مشکلات
زیادی در این خصوص مواجه باشیم . اما باید توقع داشت خواسته های حداقلی این
جوانان تامین شود . مثلا اینکه انها بتوانند به راحتی شغلی پیدا کنند و
درامدی داشته باشند که بتوان هزینه های دو نفر را با ان تامین کرد . ان وقت
می توانیم از جوانمان توقع داشته باشیم که تلاش بیشتر بکند . این خواسته
طبیعی این جوانان است که شغلی مناسب بخواهند و توقع داشته باشند که مسئولان
از انها حمایت کنند . ضمن اینکه ما باید در زمینه فرهنگی هم کار کنیم .
متاسفانه به دلیل مشکلات اقتصادی که جوانان با ان روبه رو هستند و ازدواج
برای انها سخت شده است شیوه زندگی جوانان در غرب در حال ورود به ایران است و
باید با ان مبارزه کرد و فرهنگ اسلامی،ایرانی خودمان را جایگزین ان کنیم .
ما باید فرهنگ درست صیغه دختران و پسران مجرد را وارد فرهنگ مردم بکنیم و
به انها توضیح دهیم که نباید ازدواج موقت مجردان را با چند همسری اشتباه
بگیرند .
انچه کارشناسان بران توافق دارند فراهم کردن بسترهای اقتصادی و
فرهنگی ازدواج برای جوانان است و بر این باورند تا زمانی که این بسترها
اماده نباشد نمیتوان توقع داشت سن ازدواج افزایش پیدا نکند .