سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

پمادي براي رفع گناه و اخذ وام!

من بنده مومنه خداوند عالميان در سال 77 بر اثر اشتباه دکتر در بيمارستان تهران کلينيک در آنژيوگرافي دوم دچار سکته مغزي شدم و کاملا فلج شده بودم. بعد از آن دچار تنش شدم و حدود پنج سال قرصهاي ضد تنش مي خوردم.
کد خبر: ۱۷۵۱
۰۰:۰۰ - ۲۷ آبان ۱۳۸۶

«رفع کننده فقر مالي، فقر معنوي، فقر عاطفي، اخذ وام، بخت گشايي و ديگر معضلات روحي و مشکلات خانوادگي، شفادهنده بيماري هاي روحي و صبر و پيشگيري از آنها، سرطان، سکته هاي قلبي، کليه، چشم، آرتروز، ام اس، زخم معده، استخوان، آسم، ريوي، ميگرن، سينوزيت...»

اشتباه نکنيد اين کلمات، متن آگهي يک کلينيک پيشرفته و يا آدرس شيخ الرئيس منگول صفا و صاحب اکسير جاوداني و جواني نيست، بلکه کلمات دکان «بنده مؤمنه به خداي جهانيان» است.

«ف- روحاني» در اطلاعيه اي که در تيراژ قابل تأملي چاپ شده است - چاپ و نه کپي- ضمن اشاره به اينکه «چه آرزويي داريد؟ همه چيز با خداوند ممکن مي شود، به ذکر برخي از تازه ترين کشفيات خود پرداخته و پس از جملات فوق به همراه کلي نوشابه خانواده ديگر که در ادامه مي خوانيم، آورده است: اگر گمشده داريد، اعم از انسان و يا اشيا «وضو بگيريد و رو به قبله بنشينيد و.....»

اين استاد تفسير، تحليل، تقليل، ترفيع، ترغيب و کلي«تر» ديگر در حوزه هاي دين، خدا، پيامبر، نون، کاسبي و دو در، روش اعجاب انگيز خود را اينگونه تکميل مي کند:
«براي هرچند حاجتي که داريد قرآن را به زبان فارسي تلاوت کنيد، روزي يک جزء به زبانتان جاري شود از اول قرآن شروع کنيد و يک ماهه قرآن را ختم کنيد. براي رفع بيماري شخصي بخوانيد و هرنوع نياز شخصي را برآورده کنيد.»

وي با تأکيد بر اينکه اين روش فوق‌العاده براي خودم است و 14سال روي آن شبانه روز! کار کرده ام، هشدار داده است: چنانچه حوائج شما با خواندن جزء هفتم يا ديگر جزءها روا شد، حتماً قرآن را تا آخر ماه ختم کنيد، که دچار گرفتاري نشويد. وي در پايان اين آگهي تبليغاتي گفته است: براي دفع انرژي منفي زلزله و حفاظت از جان خود و عزيزانتان قرآن را به همين روش!!! تلاوت کنيد و به دنياي امنيت و اعجاز خداوند گام بگذاريد.

***
ماجرا از همين يک برگ A4 آغاز شد. به سايت اين بنده مؤمنه - عبارت خود استاد در پايان هر متني- که سر زديم دريچه هاي ديگري از اين موجود آسماني به رويمان باز شد.

استاد تفسير قرآن! در بخشي از تفسير آيات 11 تا 27 سوره اعراف در مورد حضرت آدم و حوا چنين آورده است: ابليس که يکي از نيروهاي خداوند است و خداوند او را براي آزمايش بشر خلق کرد که حد توازن انرژي ها و براي سير صعود روح و توليد و تناسل نيروي بسيار قوي است در آن ستاره در کنار آدم و حوا بود که شروع به وسوسه کرد. در آن ستاره حواس آدمي کاملاً در پايين ترين سطح خود در بدن کار مي کرد و واکنش نامحسوس بود.

آدم و حوا به وسيله وسوسه هاي ابليس که يک نيروي منفي است و داراي قدرت تخريبي بسيار، به آنها اين چنين تلقين کرد که اگر عمر جاودانه مي خواهيد بايد از اين دانه بخوريد. آدمي که يکي از نيروهاي خفته اش طمع بود به جنبش واداشته شد و براساس مخلوقيتش که از چيزي آگاه نيست مگر آنکه آن را تجربه کند يا بايد کسي به او بياموزد او تسليم وسوسه هاي ابليس شد و گندم را خورد. وقتي گندم در بدن آنها تجزيه شد انرژي آن نيروي شهوت جنسي بود و حس توليد و باروري را در هر دو زنده کرد آدم با حوا هم آغوش شد.

وي همچنين در يک مصاحبه خواندني با يک جايي که در سايت هم منتشر شده، يک حرف هايي زده که آدم بدجوري ياد «هخا» هپروت منش مي افتد:

من سيده [...] هستم. پدرم از علماي تهران بود و مادرم هم در خانواده مذهبي رشد کرده بود. من 17سال پيش قرآن را به زبان فارسي تلاوت کردم تا قرآن را فهميدم. کلمات بر زبانم جاري نمي شد و صحبت کردن برايم سخت بود. مطلبي در ذهنم نمي نشست تا بتوانم صحبت کنم. وقتي قرآن را خواندم، احساس کردم که مي توانم حرف بزنم. اما در حد کوتاه و در حد رفع حوائج و توضيح علل را نمي توانستم بدهم تا يک ماه رمضان از ابتدا تا انتهاي آن قرآن را خواندم و بعد از آن کلمات در ذهنم مي نشست و تبديل به جمله مي شد و مي توانستم حرف بزنم. اين اولين اعجاز براي خودم بود. بعد از آن خداوند اساتيدي از ماوراء را براي من قرار داده تا با من حرف بزنند. من استاد زميني نداشتم و هيچ کس در روي کره زمين نمي تواند ادعا کند که استاد من بوده است. [اساتيد محترم وقت خود را تلف نکنيد، هي زنگ نزنيد که خانم قبول نمي کنند!]

زماني که مي خواهند با من ارتباط برقرار کنند، مرا از خوردن برنج، نان و شيريني منع مي کنند تا نيروي ممنوع يا منفي در من ايجاد نشود و انرژي من هم طيف انرژي پروردگار شود.

***
براي استراحت مغز به مقاديري شعار توجه بفرماييد:
«کي قرار است بساط خانم هاي به اصطلاح جلسه اي که دريايي از معلومات و محفوظات با عمق يک بند انگشت را با خود حمل مي کنند برچيده شود؟! خب احتمالاً هر وقت بحث حجاب، انتخاب دختر نمونه، ساخت فيلم هاي مفرح!، جمع آوري متکديان، بحث مواد مخدر و معتادان و... به جايي رسيد، اين هم...»

***
به يک نمونه معجزه از جناب استاد منتشر شده در سايت توجه کنيد:
من بنده مومنه خداوند عالميان در سال 77 بر اثر اشتباه دکتر در بيمارستان تهران کلينيک در آنژيوگرافي دوم دچار سکته مغزي شدم و کاملا فلج شده بودم. بعد از آن دچار تنش شدم و حدود پنج سال قرصهاي ضد تنش مي خوردم.

بار اول که قرآن را به زبان فارسي خواندم، خدا را شکر بعد از نوار مغزي دکتر بهروز نيکنام، متخصص مغز و اعصاب - متوجه باشيد هدف، تخطئه نيست، فقط نقل قول مي کنيم تا دعا يا نفرين اين خانم دامنمان را نگيرد - قرص هاي کارمازا پين را قطع کردند و الان دو سال است که تشنجم قطع شده است.

پسرم مدت سه سال از ايران رفته بود و از او هيچ خبري نداشتم. بعد از اينکه به نيت خير و هر چه مصلحت خداوند است، قرآن را دوباره خواندم و پسرم برگشت. خانم روحاني در تاريخ 9/11/81 به من گفتند که پسرت بازگشت به ايران دارد و پسرم در تاريخ 27/1/82 به ايران بازگشت و الان به سرکار مي رود. هر دو پسرهايم قرآن را خواندند. پسر اولم در دانشگاه بابل مهندسي عمران قبول شد و پسر دومم بلافاصله به سر کار رفت.

خداوند مرا مورد لطف و رحمت خودش قرارداد. از همه مهمتر اينکه مسير زندگيم را تغيير داد. قرآن کتابي است که هر روز آن را مي خوانم و هر دفعه متوجه چيزهايي مي شوم. اميدوارم که پرده ها را از چشم و گوش و قلبم کنار بزند تا حقيقت را دريابم. اکنون مرگ برايم آرزوست. پيوند با او، بازگشت به او و رهايي. چون احساس مي کنم که اسيرم، اسير اين کالبد خاکي، ولي تسليم او هستم. هر چه او بخواهد، همان خواهد شد. خ . ک از تهران فرودين 83

***
در همين پايتخت خودمان کم نيستند از اين دست اساتيد که نه تحصيلات آکادميک و نه تحصيلات حوزي دارند و تنها به مدد اقدس خانم و رفقا و يا حاج خانوم کبري و دخترا و با انداختن يک سفره حضرت سليمان! دم و دستگاهي پيدا کرده اند که براي هر جلسه شما 40 هزار تومان پاکت مي گيرند - گاهي به حساب شيريني رسيدن به حاجت، سقف ويزيت ها به شش تا هفت رقم هم مي رسد - و کلي چه چه و به به و بلندگو و حديث تازه و آيه جديدالنزول و روايت في المجلس و بويژه احکام آب دوغ خياري تحويل مادران و مادربزرگ هاي ما مي دهند.

راستي اگر خطبه پارسايان حضرت امير(ع) را در نهج البلاغه خوانده و يا ديده باشيد، آنجا در وصف پرهيزکاران صفات بسياري مي شمارد که هيچ جايش نمي بيني نوشته باشد، پارسايان در اطلاعيه هاي آگاه گرا به مردم! بنويسيد بنده مؤمنه به خداي جهانيان! آدم دلش مي خواهد هوار بزند اما حيف که صفحات وب جاي داد و هوار نيست، ولي اگر شما هم همين حس را داريد، به آرامي از مانيتور مقابلتان فاصله بگيريد و بياييد زير سقف آسمان و حالا با هم هوار بزنيم!

منتظر باشيد تا قرص نماز، کرم ضد چشم چراني، آمپول تقوا در درجات مختلف، پودر کسب حلال، شربت آنتي فحش، کپسول عفت و ... به بازار بيايد!

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: