به گزارش «شیعه نیوز»، هنوز سه ماه از حادثه تروریستی اهواز در مراسم رژه گرامیداشتِ هفته دفاع مقدس نگذشته که روز پنجشنبه، 15 آذرماه حادثه تروریستی دیگری، اما این بار در چابهار رخ داد و به شهادت و زخمی شدن جمعی دیگر از هموطنان مان انجامید.
در این میان، فراتر از خشونت و چهره کریه انسان ستیزی ای که در فجایع تروریستی رخ می نمایاند، تفکری است که باعث شده یک انسان دست از جان شسته و بی توجه به بی گناه بودن همنوعان، دست به چنین جنایات هولناکی بزند و انسانیت را از نام خویش شرمنده کند!
و مهمتر از آن، آبشخور این تفکر و حامیان اش هستند که صحنه گردان اصلی وقایع و فجایع تروریستی در منطقه شده اند و برای خوش خدمتی به اربابان خود از اعمال هر گونه وحشی گری، ابایی ندارند.
در صدر این لیست، نام عربستان سعودی به چشم می خورد ... عربستانی که زادگاه، محل رشد و صدور و حمایت از وهابیت و آراء نه فقط شیعه ستیزانه بلکه بشرستیزانه این فرقه انحرافی است. برای همین هم در همه نابسامانی ها، شکل گیری گروهک های تروریستی همچون داعش و امثال آن، عملیات های تروریستی و تخریبی و ... ردّپا که نه، حضور عربستان بوضوح قابل مشاهده است.
چنان که به نقل از مشرق درست هفت روز قبل از اقدام تروریستی در چابهار، و بنابر گزارش نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد روز جمعه (9 آذرماه 1397) با ارسال نامهای به شورای امنیت اعلام کرد: سعودیها در حال برنامهریزی برای اقدامات مخرب امنیتی و اقتصادی علیه ایران هستند که لازم است جامعه جهانی با آن برخورد کند.
در این نامه که به امضای اسحاق آلحبیب، سفیر ایران به رییس شورای امنیت و دبیرکل این سازمان ارسال شد، اعلام شد مستندات کافی موجود ثابت میکند که عربستان در حال برنامهریزی جهت انجام اقدامات مخرب امنیتی و اقتصادی در ایران است.
همچنین، در این نامه به اطلاعاتی نیز که به صورت آشکار در مورد برنامههای سعودی برای ایجاد تخریب در اقتصاد ایران و نیز ترور مقامات ایرانی با اجیر کردن تروریستها منتشر شده، اشاره و آمده است اینها بخشی از اقدامات بزرگتر سعودی برای ایجاد بیثباتی در کشورهای منطقه است که جهان باید در مقابل آن ایستادگی کند.
البته این نخستین بار نیست که عربستان سعودی برای ضربه زدن به ایران اسلامی و نظام، دایه مهربان تر از مادرِ دشمنان قسم خورده ما می شود چنان که حمایت از گروهک منافقین که به گواه تاریخ جنایات فجیعی را پس از انقلاب اسلامی در کشور رقم زدند، در پرونده سنگین عربستان به چشم می خورد.
چنان که بنابر گزارش وبسایت خبری-تحلیلی «البوابه» در اردن؛ «مسعود خدابنده» یکی از اعضای سابق گروهک تروریستی منافقین که مسوولیت اداره مسائل امنیتی این گروهک را داشته گفته است: سال ۱۹۸۹ وی و «مسعود رجوی» سرکرده وقت گروهک تروریستی منافقین با اسکورت نیروهای صدام، رئیسجمهور معدوم عراق به عربستان سفر کرده و هنگام بازگشت از این سفر سه تُن طلا و دستکم چهار چمدان حاوی ساعتهای رولکس با خود به همراه آوردهاند.
در حادثه تروریستی اهواز نیز که توسط گروهک تروریستی «الاحواز» انجام شد، حضور در پشت صحنه عربستان به خوبی احساس می شد؛ حسن هانی زاده، کارشناس مسائل بین الملل همان زمان در گفت وگویی بیان کرد: گروهک تروریستی الاحواز یکی از مجموعه گروههای تروریستی فعال در خوزستان، بوشهر و برخی دیگر از مناطق جنوب ایران است که از بیش از یک دهه پیش توسط رژیم سعودی برای ایجاد ناامنی، تجزیهطلبی و مقابله با جمهوری اسلامی ایران پایهگذاری شدند.
ریشه این همه دشمنی عربستان با ایران
در ریشه یابی این همه معاضدت با ایران و جمهوری اسلامی باید توجه داشت وهابیت اساساً توسط استکبار و به منظور مقابله با گسترش و نفوذ تشیع در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان خلق شد و رشد یافت و مورد حمایت قرار گرفت لذا شیعه ستیزی، گفتمان حاکم بر تفکر این فرقه ضاله است اما... پس از پیروزی انقلاب اسلامی و روی کار آمدن حاکمیت قدرتمند شیعی که ترویج فرهنگ و معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را هدف اصلی خود قرار داد و دو بال عاشورا و مهدویت را برای اوج گرفتن برگزید، خطر نفوذ شیعه برای وهابیت و اربابانش جدی تر شد و ترس از متاثر شدن دیگر کشورها و ملت های مسلمان از تفکر زیربنایی انقلاب اسلامی که همان اسلام ناب و تشیع علوی است، باعث شد تا عربستان به دستور استکبار جهانی کارخانه گروهک سازی را تاسیس کند و هر روز مدلی جدید از آن را به بازار عرضه بدارد و برای ثبت این برندها و جذب مردم، بدون خساست دلارهای نفتی را هزینه کند.
باید توجه داشت وهابیت و سلفی های تکفیریِ مورد حمایت عربستان، با کافر دانستن شیعیان مهم ترین عامل بالقوه تهدیدکننده شیعه در جهان اسلام محسوب می شوند. وهابیان، شیعه را به عنوان یکی از مذاهب اسلامی رد کرده و از نظر آنها، مفهوم تشیع گاه با مفاهیم کفر و شرک برابر است. این مسأله سبب شده تا وهابیت به یکی از بزرگ ترین چالش های شیعیان تبدیل شود. «شیخ بن باز»، مفتی اعظم پیشین عربستان سعودی درباره تشیع چنین اعتقادی داشت: «تشیع، دینی متفاوت و مجزا از اسلام است و همانگونه که مصالحه اهل تسنن با یهودیان، مسیحیان و بت پرستان امکان پذیر نیست، سازش شیعیان یا رافضیان با اهل تسنن نیز غیرممکن است.»
از دیدگاه بسیاری از علمای وهابی، اعمال شیوه های خشونت آمیز ضدّشیعیان، مثل اجبار به ترک عقیده، سرکوب، تبعید و قتل، امری جایز است. پشتیبانی از مهار و به شهادت رساندن رهبران مذهبی شیعی به ارکان اصلی مبارزه با فرقه ضاله وهابیت نیز در همین راستا قابل بررسی است. به عنوان نمونه، «نمر باقر النمر» یک فقیه شیعه عربستانی بود که در پی اعتراضات شیعیان این کشور در سال ۲۰۱۲ بازداشت شد و در ۱۵ اکتبر ۲۰۱۴ دادگاه جنایی به دلیل اقدام علیه امنیت ملی و محاربه، به اعدام با شمشیر و به صلیب کشیده شدن در انظار عمومی محکوم و در دوم ژانویه ۲۰۱۶ اعدام شد.(1)
بنابر آنچه بیان شد شاید بتوان علل دشمنی وهابیت با شیعه را در چند امر خلاصه کرد:
نخست: افراط و تفریط در برداشت از دستورهای دینی در دشمنی وهابیت نسبت به شیعیان تأثیر دارد. شیعیان زیارت قبور معصومان(ع) را محترم شمرده و باور دارند که پسندیده است و در جهت تعظیم شعائر الله باید قبور آنان را حرمت نهاد. هر چند دیگر مذاهب اهل سنت نیز در این جهت با شیعه همعقیده هستند ولی وهابیت شفاعت پیامبر(ص) و خاندان او را شرک میدانند، و حال آنکه شیعیان شفاعت اهلبیت (علیهم السلام) را ارج نهاده و باور دارند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) و خاندان او با اذن خداوند شفاعت میکنند. بدینسان برداشتهای انحرافی وهابیان از آموزه و دستورهای دینی عامل مهمی برای توجیه دشمنی آنان نسبت به شیعیان است.
دوم: یکی از عوامل مهم دشمنی وهابیان نسبت به شیعیان، استکبار جهانی است، بدین معنا که آنان به اختلافات و تضاد عقاید فرقههای اسلامی دامن زده، وانمود میکنند که وهابیان طرفداران اسلام هستند، اما شیعیان خشونتطلب و ضداسلام میباشند! دشمنان در قالبهای مختلف از وهابیان حمایت کرده و به آنان آموزش میدهند که چگونه بر ضد شیعیان تبلیغ کرده و علیه آنان مبارزه نمایند. دشمنان طیف وسیعی از وهابیان را آموزش داده سپس به کشورهای دیگر اعزام نمودهاند. وهابیان نیز با حمایت و کمکهای دشمنان علیه شیعیان جنایت میکنند. جنایت همهجانبه وهابیان نسبت به شیعیان در عراق، یمن، بحرین، سوریه، افغانستان شاهد این ادعا است.
سوم: تشکیل حکومت شیعی در ایران نیز یکی از عوامل مهم دشمنی وهابیت نسبت به شیعیان ماست، زیرا این مسئله موجب پیدایش موجی از توجه بر مکتب تشیع شده، بهگونهای که بسیاری از ملّتهای مسلمان، نقش ایران را در بیداری اسلامی میستایند و این موجب پذیرش ایران و دیدگاه شیعی میشود، و این وضع متعصبان اهل سنت را که غالباً وهابی و سلفی هستند، عصبانی و ناراحت نموده است. آنان بهصورتهای مختلف قصد ضربه زدن به تفکر شیعی و جدا کردن آن از جامعه اسلامی را دارند.
«عصام العماد» در «المنهج الجدید والصحیح فی الحوار مع الوهابیّین»، ج 13، ص 8 در این رابطه میگوید: با مطالعه کتابهایی که وهّابیّت در سالهای اخیر نوشتهاند، بهیقین در مییابیم که آنان احساس کردهاند که تنها مذهب آینده، همان مذهب شیعه امامیّه است.(2)
با بررسی این علل بهتر می توان درک کرد چرا عربستان و وهابیت تکفیری تا این حد با ایران و ایرانی و نظام و انقلاب ما در ستیز است و می کوشد هر چند وقت یک بار با تحریک و تقویت گروهک های تروریستی، صحنه گردان جنایاتی شود که بیش از پیش چهره اش را منفور می کند.
پی نوشت ها:
1-پایگاه تخصصی وهابیت پژوهی و جریان های سلفی؛
2-پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب.
*آمنه مستقیمی