به گزارش «شیعه نیوز»، در پی نامه آیت الله یزدی، رییس جامعه مدرسین و محققین حوزه علمیه به حضرت آیت الله شبیری زنجانی، از مراجع عظام تقلید که گفته می شود به دنبال دیدار ایشان با برخی بزرگان اصلاح طلب از جمله آقایان موسوی خوئینیها، خاتمی، عبدالله نوری، کرباسچی و معادیخواه انجام شده است، برخی شخصیت های حوزوی و سیاسی به این نامه واکنش نشان دادند.
متن نامه بدین شرح است: با احترام؛ ضمن عرض ارادت و تسلیت ایام اربعین سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، پیرو انتشار تصاویری در فضای مجازی از حضرتعالی در کنار برخی افراد مسئله دار که برای نظام جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری احترامی قائل نیستند؛ بدین وسیله به عرض میرساند، این موضوع ناراحتی و تعجب مقلدین و حوزویان را در پی داشته است. لازم به ذکراست، اینجانب نیز در دو مرحله با حضرتعالی مکاتباتی در مورد برخی از مسائل دیگر داشته ام که جواب قانع کننده ای دریافت نکردم؛ لذا این نامه رابه ناچار به صورت سرگشاده خدمتتان ارسال کردم. چگونه میشود، حضرتعالی که فرصتی برای ملاقات با هیات رئیسه مجمع عمومی اساتید را ندارید، فرصت میکنید در منزل آقایی در تهران حاضر شوید و با این آقایان ملاقات داشته باشید! یادآور میشوم مقام و احترام شما در سایه احترام به نظام اسلامی حاکم، رهبری و شأن مرجعیت است، پس لازم است این احترام و شئون مرجعیت را رعایت فرموده و ترتیبی اتخاذ فرمائید این گونه مسائل دیگر تکرار نگردد.ان شاء الله
اما لحن و بیان نامه آیت الله یزدی خطاب به حضرت آیت الله شبیری زنجانی از مراجع عظام تقلید واکنش های متفاوتی را موجب شد که در ادامه اشاره می شود:
وزیر ارشاد: مرجعیت پشتوانه حفظ هویت شیعی است
سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حساب توئیتری خود نوشت:
«مرجعیت پشتوانه حفظ هویت شیعی است. مواظب باشیم مراجع پاک زیست را با تابلوی دغدغه مقدس حفظ نظام ، موهون نکنیم و میراث تاریخی تشیع را به تاراج نسپریم.»
غلامعلی رجایی: خدا کند نامه آقای محمد یزدی، به مرجع عالیقدر،آیت الله شبیری زنجانی درست نباشد
غلامعلی رجایی در کانال تلگرامی خود نوشت: خدا کند نامه آقای محمد یزدی، به مرجع عالیقدر،آیت الله شبیری زنجانی درست نباشد،همو که من در آخرین سفرمشهد که درخدمت مرحوم هاشمی بودم ،در ملاقاتشان حضور داشتم ،ازهاشمی شنیدم آقای زنجانی در مقطعی، استاد ایشان بوده است. آقای یزدی در بیانی که متاسفانه کمتر به آن توجه شد به حضور این مرجع عالی مقام و بیدار در منزل کسی که -خاتمی-، مساله دار است و برای رهبری و نظام احترامی قائل نیستند اعتراض می کند.
حجت الاسلام غرویان: صلاح نبود این نامه با چنین لحنی و به صورت سرگشاده نوشته شود
محسن غرویان نیز در گفت وگو با جماران گفت: مراجع در اظهارنظرهای فقهی و موضع گیریهایی که داشتند، آزاد بودند و این از افتخارات حوزههای علمیه و مرجعیت شیعه است که حوزه های علمیه، محل تبادل آزاد فکری و اظهار نظر اجتهادی بوده است. مردم توقع ندارند که اینگونه اختلافنظرها بین علما به شکل آشکار و علنی مطرح شود. اگر آیتالله یزدی نظری داشتند باید به شکل محرمانه به حضور مرجعیت آیتالله زنجانی ارسال میکردند. ولی این نوع شیوه مطرحکردن نظر جای تعجب دارد. به نظر من صلاح نبود که این نامه با چنین لحنی و به صورت سرگشاده نوشته شود. سوالی هم که برای بسیاری از فضلا، اساتید، طلاب و عموم مردم مطرح میشود این است؛ کسانی که در حد مرجعیت نیستند چگونه میتوانند برای یک مرجعتقلید که از نظر علمی و فقهی در رتبه ای بالاتر قرار دارد، اینگونه تعیین تکلیف کنند؟ با اینکه رقابتهای ناسالم جناحی در میان برخی از حوزویان هم وجود دارد، ولی آیتالله شبیری زنجانی در میان حوزویان از شخصیتهایی هستند که چهره ایشان بیشتر فقاهتی است و بیشتر پژوهش و تحقیق در کارنامه آیتالله شبیری زنجانی میدرخشد.
شکوری راد: این حرمتشکنی حریمی باقی نمیگذارد
علی شکوری راد، دبیرکل حزب اتحاد ملت در توییتی نوشت؛ آیت الله یزدی شما به خوبی مقام علمی، اخلاقی و مرجعیت حضرت آیت الله شبیری زنجانی را میدانید این حرمتشکنی حریمی باقی نمیگذارد و از کسی در مقام شما بعید است آنکه در دفاع از او چنین کردهاید از این کار شما ناخشنود است خداوند توفیق جبران به شما عنایت فرماید.
هادی سروش: از نامه حرمت شکنانه به ایشان که به اسم دفاع از نظام ! صورت گرفت ، عمیقاً متاثر هستیم
حجت الاسلام هادی سروش نیز در مطلبی نوشت: استاد عزیز و بزرگوار مان آیت الله شبیری زنجانی، فرشته ای است در کسوت آدمی که دارای دانش وسیع و آراسته به اخلاق است. از نامه حرمت شکنانه به ایشان که به اسم دفاع از نظام ! صورت گرفت ، عمیقاً متاثر هستیم . تردیدی نیست که اینچنین دفاع کردن از نظام ، نه تتها عقیم بوده و فاقد جاذبه است ، بلکه ؛ چیزی جزء تخریب مرجعیت که هویت شیعه در عصر غیبت است را بدنبال نخواهد داشت.
ابوالفضل فاتح: تحکم آمرانه به ساحت مرجع عالی مقام تشیع، همان سنت سیئه نخبه کشی است
تحکم آمرانه به ساحت مرجع متخلق و عالی مقام حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی، پرده ای دیگر از حریم شکنی هایی است که متاسفانه سابقه ی طولایی در دهه های اخیر داشته و هر چه سکوت و تحمل شده، بیشتر عمق و نضج پیدا کرده است. نگاهی به طومار بلند شخصیت های عالی رتبه ی حوزوی و غیر حوزوی، که مورد هتک قرار گرفته اند به خوبی نشان می دهد، این رویکرد، که پیوسته از تریبون ها و مصادر وابسته به قدرت و معمولا به واسطه صورت گرفته، به تدریج به سنتی نامیمون در کشور تبدیل گردیده است. این جریانات که معمولا در پشت افراد موجه و با سابقه نیز پنهان شده اند، متاسفانه نه صلاح دین و میهن و نه صلاح نظام و انقلاب و نه صلاح حوزه های علمیه و دانشگاه ها و نه حتی صلاح خود را مد نظر قرار نمی دهند و هر که را که غیر خود بپندارند هدف قرار می دهند و گویا فراموش شده است که اسلام صرفا برپایه حکومت و سیاست نیست که استوار می گردد و پایه های اصلی بر دیانت و عدالت و اخلاق و درایت نهاده شده است و حکومت بدون این مبانی، فاقد ارزش معنوی و حقیقی است.
این سنت نخبه کشی که بسیاری از شخصیت های مستقل، صاحب رای و با وجدان دینی و ملی را نشانه رفته و باب های حریت و استقلال رای را می بندد، سنت سیئه ایست که اگر از آن به فوریت و جدیت ممانعت نشود، خدایی نکرده دامن گیر همه خواهد شد و چیزی نخواهد گذشت که حریمی بر زنده و رفته ی این دیار باقی نخواهد ماند. البته آنان که چنین می کنند و یا آگاهانه و ناآگاهانه واسطه چنین هتاکی هایی می شوند نیز معمولا به نیکی یاد نمی شوند. امید است که جبران کنند.
حجت الاسلام ورعی: این ادبیات و پنجه کشیدنها آبرویی برای انقلاب و نظام باقی نگذاشته است
این ادبیات و پنجه کشیدنها به روی علمای وارسته به اسم دفاع از انقلاب و نظام، موجب شرمساری است و آبرو و جاذبه ای برای انقلاب و نظام باقی نگذاشته است.
حجت الاسلام فرخ فال: نامه آیت الله یزدی در راستای حفاظت از مقام مرجعیت و ارزشهای اسلامی است
دفاع از انقلاب و حمایت از جایگاه رفیع مرجعیت شیعه، در مقابل دسیسه های اجانب و بدخواهان انقلاب و اسلام ناب محمدی (ص) و ممانعت از نفوذ اهل فتنه در این پایگاه عظیم و اثرگذار ، بر همه ی حوزویان و افراد ، لازم و ضروری است و دغدغه های ریاست محترم شورای عالی جامعه مدرسین حضرت آیت الله یزدی دامت برکاته در جهت حفاظت از مقام مرجعیت و نظام ولایی و ارزش های والای انقلاب اسلامی است .
بنابراین توصیه می شود در موارد گفتمان ارکان و بزرگان حوزه علمیه ، دیگران نسبت به ورود و قلم فرسائی های نابجا پرهیز نمایند.
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا.
نامه جمعی از طلاب حوزه علمیه قم به حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی
با تاسف و تاثر در این ایام که اهل ایمان دل به عزاداری برای سالار شهیدان (ع) و کاروان اهل بیت حضرتش ، مشغول دارند و خیل عظیمی با راهپیمائی اربعین رهسپار حرم حسینی (ع) هستند ، خبری مخابره شد که تعجب عارف و عامی را به خود جلب نمود!
آن انعکاس نامه ای از یک شخصیت حوزوی و از فقهاء شورای نگهبان بود به یک مرجع بزرگوار تقلید که به حق فرشته ای است در کسوت آدمی که دانش وسیع و آراستگی او به اخلاق ، مورد اعتراف بخش مهمی از اعاظم حوزه بوده و هست .
مرجع بزرگوار حضرت آیت الله العظمی آقای شبیری زنجانی مدظله العالی ، شخصیتی است که از بیت علم و تقوا بوده و خود امروز ؛ در تمام مجامع ایمانی و فقهی ، "مشار بالبنان” است.
آیت الله زنجانی از دوستان حضرت امام راحل و همواره از پشتیبانان نظام اسلامی بوده و هست .
ملاقات های بی تکلف ایشان با رهبری نظام ، حکایت از تواضع و خلوص این بزرگوار را همواره داشته و دارد.
روا نبود که بجهت ملاقاتی دوستانه بین ایشان و برخی از شاگردان سالهای گذشته اش ، نامه ای با این ادبیات ، به معظم له نگاشته شود.
تردیدی نیست ؛ دفاع از نظام ، با این روش ها در برابر چنین ذخائر بزرگ شیعه ، نه تتها دفاعی عقیم بوده و فاقد جاذبه است ، بلکه ؛ چیزی جزء تخریب مرجعیت که هویت شیعه در عصر غیبت است را بدنبال نخواهد داشت.
امیدواریم عنایات حضرت بقیه الله (عج) همواره شامل همه مراجع و حوزه های علمیه باشد .
آیت الله عندلیب همدانی از عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم استعفا داد
متن نامه استعفای این استاد حوزه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر جناب آیت الله یزدی رئیس محترم شورای عالی جامعه مدرسین
سلام علیکم
نامه حضرتعالی به محضر مبارک مرجع بزرگوار شیعه حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی دامت برکاته هرگونه تردیدی را که تاکنون در باره ادامه عضویت در آن جامعه محترم داشتم مرتفع کرد چه اینکه به این نتیجه قطعی رسیدم که تفسیر من از استقلال حوزه و جایگاه رفیع مرجعیت با دیدگاه جنابعالی و همفکران شما در جامعه محترم مدرسین هیچگونه هماهنگی ندارد و عملا امکان همکاری وجود ندارد و لذا از ادامه عضویت در آن جامعه معذورم.
بی توجهی به روابط استاد و شاگردی باعث تحلیل های اشتباه و موضع گیری ناموزون شده است
حجت الاسلام و المسلمین مسیح بروجردی در نامه ای به حضرت آیت الله شبیری زنجانی عنوان کرد: بی توجهی به روابط پر برکت دوستانه میان استاد و شاگرد در حوزه های علمیه، باعث تحلیل های اشتباه و موضع گیری ناموزون و ایجاد دردسر برای روحانیت و حوزه شده است.
متن نامه نوه بنیانگذار انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر استاد بزرگوار
حضرت آیت الله العظمی آقای شبیری زنجانی دام ظله الوارف
سلام علیکم و رحمه الله
هرگز گمان نمی کردم تأکیدات حضرتعالی در لزوم حراست از اخلاق اسلامی در حوزه های علمیه و تذکرات شما درباره افول اخلاق در میان روحانیت، به همین سرعت چنین شاهدی از غیب پیدا کند.
رعایت ادب اقتضاء می کند کمتر به نامه سرگشاده خطاب به معظم له بپردازم، اما ناگزیرم توجه دهم که بی توجهی به روابط پر برکت دوستانه بلکه گاهی علاقه عمیق پدر و فرزندی میان استاد و شاگرد در حوزه های علمیه، باعث تحلیل های اشتباه و موضع گیری ناموزون و ایجاد دردسر برای روحانیت و حوزه شده است.
به عنوان یکی از فرزندان شما، امیدوارم خاطر مبارک از این گونه نامه ها مکدّر نباشد، و این تجربه های تلخ را درس اخلاقی بشمارید برای طلاب جوان و انقلابی که بدانند در هنگام عصبانیت چگونه سخن بگویند که این چنین با آبروی حوزه و نهادهای با سابقه آن بازی نکنند.
ان شاء الله خداوند سایه پر فیض آن عزیز را بر سر قاطبه شیعه حفظ و آن وجود شریف را از بلیات دوران محفوظ دارد و استدعا دارم ما را در خلوات خویش از دعای خیر محروم نفرمایید.
آیت الله هادوی تهرانی: جامعه مدرسین این لغزش کم نظیر را جبران کند
آیت الله مهدی هاوی تهرانی در پی نامه سرگشاده آیت الله یزدی به حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی، بیانیه ای منتشر کرد.
متن بیانیه این استاد برجسته حوزه علمیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
إنّا لله وإنّا إلیهِ رَاجعُون
خبر ناگوار نامه سرگشاده یکی از شخصیت های باسابقه حوزوی به یکی از مراجع بزرگ تقلید، در عین ناباوری و حیرت، موجب نهایت تأسف و تأثر گردید.
بی شک، چنین ادبیاتِ دور از ساحت ادب، دل صاحب حوزه های علمیه، حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، را در این ایام حزن آل الله علیهم السلام، رنجاند و آن عزیز سفر کرده را که صد قافله دل همره اوست، آزرده خاطر ساخت.
به راستی با وجود چنین رویکردی از سوی یک فرد کهن سال در حوزه علمیه قم، چه توقعی از طلاب تازه کار در زمینه رعایت ادب و ادبیات حوزویمی توان داشت؟!
سزاوار است جامعه محترم مدرسین به جبران این لغزش کم نظیر به دست بوسی مراجع معظم تقلید به ویژه مخاطب نام آشنای این نامه که استوانه ای کم نظیر از علم و اخلاق در حوزه علمیه قم است، شتافته و بی هیچ تردیدی از تمامی حوزه های علمیه به ویژه مراجع معظم تقلید و بالأخص رهبر عزیز انقلاب که همواره حامی صیانت از جایگاه رفیع مرجعیت بوده و هستند، عذرخواهی شایسته کنند، باشد که دل شکسته ی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در آستانه اربعین حسینی از سوی سربازان آن جناب مرهمی یابد و قرحه ی چشم های مجروحش که در غم جد بزرگوار خون گریه می کند، التیام پیدا کند و دعای خاص آن حضرت که همواره
راه گشای شیعیان در عصر غیبت بوده است، در این شرایط حساس که بیش از هر زمان بدان نیازمند هستیم، ما را از گردنه های پیش رو به سلامت عبور دهد و کشتی انقلاب اسلامی را به ساحل زیبای حضور آن بزرگوار، روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه، برساند.
مهراب صادق نیا: دیدار نکردن حضرت آیت الله شبیری زنجانی با مسئولان مجمع عمومی جامعه مدرسین نباید به چنین نامهای میانجامید
نامهی سرگشادهی آیتالله یزدی، رئیس محترم جامعهی مدرسین، خطاب به مرجع ممتاز شیعه، حضرت آیتالله العظمی شبیری زنجانی(دامت برکاته) را از زوایای مختلف میتوان خواند و فهم کرد. الآن که با پاهای تاول زده و خسته روبروی عَتبهی امام حسین علیهالسلام نشستهام، مایلم به این یک جملهی رئیس محترم جامعهی مدرسین اشاره کنم که گفتهاند: "احترام به شما در سایهی احترام به نظام اسلامی حاکم … است”. این جمله میتواند نشاندهندهی معنای استقلال حوزه و نیز مرجعیّت دینی باشد و در حقیقت مبنای نظری سخنانی که چند هفته پیش در فیضه رانده شد.
از نگاه حضرت ایشان، مرجعیّت تا جایی محترم است که با خواست و ارادهی برخیها که خواست و ارادهی نظام اسلامی حاکم خوانده میشود، سازگار باشد. این فهم از مرجعیّت و رابطهی حوزه با نظام اسلامی، یک تهدید جدی برای حکومت دینی است.
البته من نمیدانم جناب رئیس محترم جامعهی مدرسین از کدام موضوع ناراحت است: دیدار نکردن حضرت آیتالله العظمی شبیری زنجانی با مسئولان مجمع عمومی اساتید حوزه و یا دیدار شماری از سیاسیّون با ایشان؛ ولی هر کدام که باشد، نباید به چنین نامهای میانجامید و چنین خراشی را به وجههی حوزه، روحانیّت، مرجعیّت، و البته نظام اسلامی وارد میساخت.
جلایی پور: مرجعیت آیت الله شبیری زنجانی ساخته و پرداخته صداوسیما نیست
حمیدرضا جلایی پور، آیت الله شبیری زنجانی را آبروی روحانیت مستقل شیعه خوانده و نوشته است: آیت الله شبیری زنجانی یک مرجع تقلید ریشه دار و صاحب سلوک اخلاقی در حوزه علمیه قم است. مرجعیت او ساخته و پرداخته صداوسیما نیست. او هیچوقت به اسلام اقتدارگرا اعتقادی نداشته و مبلغ آن نبوده است. زندگی خودش و همه فرزندانش کوچکترین تغییری با قبل از انقلاب نداشته است.
الیاس حضرتی: ما شیعیان مفتخریم که مراجع بزرگوارمان جز از خدا از هیچ قدرتی اجازه نگرفته اند
محمدتقی فاضل میبدی: کاربجایی رسید که یک مرجع باید با شاقول فکری اقای یزدی حرکت کند!
عباس عبدی: این نامه اثرات منفی و مخربی برای حوزه و نظام دارد
نامه آقای یزدی عضو برجسته جامعه مدرسین قم خطاب به آیت الله شبیری زنجانی بازتاب وسیعی داشت. مخالفتها با این نامه بجای خود؛ ولی واقعیت انچه که در قم می گذرد همین نگاه اقای یزدی است. مساله این است که با یک فهم عرفی هر کسی متوجه می شد که این نامه اثرات منفی و مخربی برای حوزه و نظام دارد پس چرا اقای یزدی چنین نامه ای را نوشتند؟
پاسخ در فضای بشدت بسته حاکم بر این گروه است که در پرتو حمایت سیاسی و قدرت تنفس می کند و لذا قادر به پیش بینی تبعات اقدام خود نیست. قتل خاشقجی هم همین مشکل را داشت و همه تعجب می کردند که چطور عربستان متوجه تبعات این اقدام نبود؟ پاسخ همان فضای بسته و رانتی و مبتنی بر قدرت مادی و پولی بر افکار و برداشتهای رهبران عربستان بود.
تا هنگامی که چنین فضایی هست و افراد می توانند بدون پیگیری قضایی و سیاسی هر چه بخواهند بگویند، نتیجه ای جز این را شاهد نیستیم.
آیا دیگران هم می توانند چون اقای یزدی برای یک مرجع چنین نامه ای بنویسند و تحت تعقیب قرار نگیرند؟ اگر بتوانند؛ در این صورت ایرادی به کار اقای یزدی نیست و اگر نتوانند که قطعا نمی توانند باید مشکل را در این تبعیض ویرانگر جستجو کرد. این تبعیض ریشه همه نابسامانی ها و اظهار سخنان نسنجیده است. که اتفاقا کسانی بیشتر قربانی این تبعیض میشوند که از آن بهره مند هستند.
فرید مدرسی: این نامه بدعتی است در نظام حوزوی و کلید زدن پروژه دو قطبی کردن نظام و مرجعیت برای آینده
نامه آقای محمد یزدی به آیت الله شبیری زنجانی همان است که دشمن میخواهد تقابل نظام و حوزه.
این نامه بدعتی است در نظام حوزوی و کلید زدن پروژه دو قطبی کردن نظام و مرجعیت برای آینده.
بازی دوستان در زمین دشمنان آقای عباس کعبی لطفاً به منافع نظام توجه کنید نه منافع جناحی.
واکنش علی مطهری به نامه آیتالله محمد یزدی
نایب رییس مجلس شورای اسلامی در واکنش به نامه آیت الله محمد یزدی به
آیتالله شبیری زنجانی، درباره دیدار وی با سیدمحمد خاتمی، اظهارات وی را
تهدیدآمیز و موجب وهن روحانیت و حوزه توصیف کرد و گفت: چه کسی گفته ملاقات
یک مرجع تقلید با افراد سابقهدار در انقلاب که احیاناً انتقاداتی نیز
دارند خلاف شؤون مرجعیت است؟ آیا شؤون مرجعیت را جنابعالی بهتر از خود
مراجع تشخیص میدهید؟ مگر مردم باید با اجازه شما به ملاقات این و آن
بروند؟!
در نامه علی مطهری خطاب به آیتالله محمد یزدی آمده است:
«جناب آقای محمد یزدی دامت برکاته
با اهداء سلام، در خصوص نامه جنابعالی به آیتالله شبیری زنجانی، مرجع تقلید، چند نکته قابل ذکر است:
۱.
در این نامه جناب آقای سید محمد خاتمی و همفکران ایشان را «افراد
مسئلهدار که برای نظام جمهوری اسلامی و مقام رهبری احترامی قائل نیستند»
معرفی کردهاید و ملاقات با آنها را امری قبیح و موجب «ناراحتی و تعجب
مقلدین و حوزویان» دانستهاید.
همه اینها نیاز به اثبات دارد.
«مسئلهدار» کسانی هستند که در سال ۸۸ تحت این عنوان که مقام رهبری از یک
کاندیدای خاص حمایت میکند انتخابات را از حالت طبیعی خارج کردند و حق
اعتراض معترضان را نیز به رسمیت نشناختند و آنها را برانداز نامیدند و شد
آنچه که نباید میشد. در واقع چنین افرادی برای نظام جمهوری اسلامی و مقام
رهبری احترامی قائل نشدند.
فرضاً بپذیریم جناب آقای خاتمی و
همفکرانشان افرادی مسئلهدار هستند که برای نظام جمهوری اسلامی و مقام
رهبری احترامی قائل نیستند، قباحت ملاقات یک مرجع تقلید با آنها را از کجا
درآوردهاید؟ اگر مسئلهدار هستند آیا نباید مسئله آنها حل شود؟ مراجع
تقلید به مثابه چتری بر سر همه مردم و گروهها هستند نه عناصری حزبی و
جناحی.
ثالثاً ناراحتی و تعجب اکثر مقلدین و حوزویان از این ملاقات را از کجا به دست آوردید؟
۲. خطاب به آیتالله شبیری گفتهاید «مقام و احترام شما در سایه احترام به نظام اسلامی حاکم، رهبری و شأن مرجعیت است».
به
عرض میرساند مقام و احترام یک مرجع تقلید صرفاً در سایه احترام به نظام
اسلامی حاکم نیست، بلکه بیشتر بستگی دارد به رفتار او در مقابل آن نظام که
کارهای درست آن را تأیید کند و از کارهای نادرست آن انتقاد و از حقوق مردم
دفاع کند. اساساً احترام هرکس تابعی از احترام و پایبندی او به حق و عدالت
است. این تفکر شما ناشی از این فکر غلط است که نظام را معصوم میدانید.
علاوه
بر این، مسئله طرفینی است، یعنی همان طور که مقام و احترام یک مرجع تقلید
در سایه احترام او به نظام اسلامی حاکم است، احترام نظام اسلامی نیز در
سایه احترام آن به مرجعیت است.
مسئله استقلال روحانیت و حوزه علمیه و
مراجع تقلید از دولتها و حکومتها، مسئلهای است که سابقه طولانی در تاریخ
تشیع دارد و به شدت مورد تأکید امام خمینی(ره) و شهید آیتالله مطهری حتی
برای دوره جمهوری اسلامی بوده است. از نظر شهید مطهری روحانیت شیعه از نظر
روحی متکی به خدا و از نظر اجتماعی متکی به مردم است و همیشه از دولتها جدا
و در کنار مردم بوده است. این ویژگی حتی در جمهوری اسلامی نیز باید رعایت
شود و روحانیت نباید دولتی و حکومتی شود. اصل ولایت فقیه در نگاه امام (ره)
و شهید مطهری و مقام رهبری به این معنی نیست که سایر مراجع نادیده گرفته و
احیاناً سرکوب شوند. به یاد دارم چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در
مجلسی در قم فردی فریاد زد «برای سلامتی یگانه مرجع عالم تشیع حضرت آیت
الله العظمی امام خمینی صلوات». پدرم ناراحت شد و آن فرد را صدا زد و به او
گفت «این چه جملهای بود که گفتی؟! ما غیر از امام مراجع دیگری هم داریم.»
همین طور میدانید که ایشان در کتاب نهضتهای اسلامی از مراجع ثلاث آن روز و
نقش آنها در پیشبرد نهضت در کنار امام خمینی به نیکی یاد میکنند؛ همه
برای این که نهاد روحانیت اصالت دارد و باید حفظ شود نه فقط ولیفقیه.
۳.
در پایان نامه خطاب به آیتالله شبیری فرمودهاید «لازم است شؤون مرجعیت
را رعایت فرموده و ترتیبی اتخاذ فرمایید این گونه مسائل دیگر تکرار نگردد.»
اولاً
خود شما با این جمله تهدیدآمیز شأن مرجعیت را رعایت کردهاید یا نه؟
ثانیاً چه کسی گفته ملاقات یک مرجع تقلید با افراد سابقهدار در انقلاب که
احیاناً انتقاداتی نیز دارند خلاف شؤون مرجعیت است. آیا شؤون مرجعیت را
جنابعالی بهتر از خود مراجع تشخیص میدهید؟ مگر مردم باید با اجازه شما به
ملاقات این و آن بروند؟! ثالثاً این جمله را که به این مرجع عالیقدر دستور
میدهید «این گونه مسائل دیگر تکرار نگردد» از چه موضعی میفرمایید. این
جمله را فقط امام زمان علیهالسلام میتواند به یک مرجع تقلید بگوید. در
مجموع، نامه شما موجب وهن روحانیت و حوزه علمیه شد. امیدوارم به نحوی جبران
بفرمایید.
با تقدیم احترام
علی مطهری»
دیدگاه فکری و روش و منش در میان مراجع عظام شبیری زنجانی ها چگونه بود؟
امروز که سالگرد رحلت پدر حضرت آیت الله موسی شبیری زنجانی نیز بوده است در تعریف از مرام و مسلک ایشان آمده است: مرحوم آیتاللهالعظمی سید احمد شبیری زنجانی (۱۳۵۲-۱۲۶۹ش) که فرزندش آیتاللهالعظمی سید موسی شبیری زنجانی اکنون از مراجع برجسته شیعه است، از جمله مجتهدینی بود که از لزوم اعتدال فکری سخن میگفت و خواهان کمک فقها به آسانسازی امور روزمره زندگی مردم بود. وی حتی به پاسخهای پیچیده و دشوار برخی فقها به پرسشهای شرعی مردم اعتراض میکرد و میگفت: «در جواب استفتا نباید تشقیق شقوق کرد و گرنه سؤالکننده در فهم مراد گیج شده و نمیتواند جواب را بر مورد سؤال تطبیق دهد … بلکه باید بر طبق صورت متعارف در عرف مردم پاسخ نوشت». وی معتقد بود که بحثهای حوزوی را نباید با جواب استفتائی که مورد احتیاج مردم است مخلوط کرد.
آیتالله سید احمد زنجانی؛ چندین دهه امام جماعت حرم حضرت فاطمه معصومه(س) و مدرسه فیضیه قم و نیز معتمد تامالاختیار علمی و مالی آیتاللهالعظمی حجت (از مراجع ثلاث قم در اواخر سلطنت رضاشاه) بود. هنگامی که آقای حجت، مدرسه حجتیه را در سال ۱۳۲۱ تأسیس کرد، نظارتش را به مرحوم زنجانی سپرده و نوشتن بخشی از استفتائات را نیز به ایشان واگذار کرده بود. آقای زنجانی در پاسخ به استفتائات میکوشید تا نهایت سادگی را در بیان احکام به کار گیرد و مؤمنین را به سختی نیاندازد. از وی نقل است که میگفت: «قوانین اسلام، قوانینی خیالی نیست. احکام میباید به اجرا در آید و قابلیت عمل داشته باشد». از این رو معتقد بود که نباید به صِرف متون بسنده کرد، بلکه میباید زندگی مردم را نیز در اجرای حکم و صدور فتوا مورد دقت نظر قرار داد.
گفته میشود زمانی که رادیو اختراع شده بود، برخی از مقدسین از گوش دادن به آن خودداری میکردند، ولی مرحوم زنجانی پای رادیو مینشست و میگفت: «معنی ندارد که این وسیله اخبار حرام باشد. زیرا اسلام یک دین جهانی است و باید احکام آن به تمام مردم عالم ابلاغ شود، حرمت چنین وسیله خبررسانی با جهانی بودن اسلام سازگار نیست».
شاید از همین رو بود که آیتالله شیخ مرتضی حائری(فرزند مؤسس حوزه قم) گفته بود که آقای زنجانی مطالبی را که هیچ کس جرأت گفتن و انجام دادن آن را ندارد انجام میدهد و از هیچکس وحشت و باکی ندارد.
آیتالله زنجانی با اینکه از زمان مؤسس حوزه قم در این شهر محوریت داشت ولی با وجود اصرار فراوان برخی علما و مردم، هیچگاه رساله عملیه مستقلی منتشر نکرد. با این حال برخی افراد، مسائل خود را از ایشان میپرسیده و از وی تقلید میکردهاند. گفته میشود که آیتاللهالعظمی اراکی بعد از درگذشت آیتاللهالعظمی بروجردی، مردم را به تقلید از سید زنجانی فرامیخوانده است.
مرحوم زنجانی روحیه سهلگیرانهای در بیان احکام داشته و از مشقّت افتادن مکلفین پروا میداده است. به عنوان نمونه، وی در کتاب «اربعینیات» در خصوص ریا و اخلاص در عبادت اینگونه آورده است: «شرکت در عبادت که اخلاص را از بین میبرد و عمل را نابود میکند در جایی است که شرکت در جنس عمل باشد. و اما در خصوصیات ضرر ندارد … در خصوصیات فرد، قربت شرط نیست. مثلاً هنگامی که هوا گرم است، در سایه نماز میخواند و یا سرد است در اطاق میخواند … این با قربت منافات ندارد چون اصل عمل را برای خدا به جای آورده».
او معتقد بود فقها باید مانع از اختلال در زندگی عادی مردم شوند. از جمله جرأت ویژهای در شرعی کردن طلاق میان زوجهایی داشت که هیچ راهی برای ادامه زندگی نداشتند و فقهای دیگر نیز احتیاط میکرده و امر طلاق آنان را بر عهده نمیگرفتند.
شاهبیت اندیشه سید زنجانی را باید دفاع او از «شاهراه اعتدال» دانست. او در رسالهای با نام «خیر الامور» که زمستان سال ۱۳۰۴ شمسی (نخستین هفتههای سلطنت رضاشاه پهلوی) در سن ۳۶سالگی در زنجان تألیف کرده، از لزوم اعتدال و میانهروی در مواجهه میان سنت و مدرنیته سخن گفته و مینویسد: «غالب مسلمین بین قدیمی مُفرِط و جدیدی مُفَرِّط، شاهراه اعتدال را گم کرده، از حقیقت اسلام دور افتادهاند که روح اسلام و مقنّن اسلام از هر دوی اینها الیم و مکدر است … دعوت به خط اعتدال، دشوارترین کارها است، زیرا سبب حمله و تعرّض هر دو طرف خواهد شد، مگر به انصاف و صدق و استقامت سلیقه طرفین، توسّل جست، جانب اعتساف و لجاجت را فروگذار شده، داخل خطّ حقیقت اعتدال باشند».
آیتالله زنجانی با کمک «شاهراه اعتدال» از فواید و نتایج مدارس جدیده و نظام آموزشی مدرن دفاع کرده و آن را ضرورت زندگی آسان در دنیای امروز میداند: «مدارس جدیده در امر معاش ما دخالت تمام دارد و مدارس قدیمه [و حوزههای علمیه] در امر معاد. پس بدین ملاحظه، ما به هر دوی این مدارس قدیمه و جدیده محتاجتریم از ماهی به آب و از سبزه به آفتاب».