* جایگاه معرفتی و معنوی حضرت زهرا( (سلام الله علیها)در نظر اهلبیت چیست؟
در ایام شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)هستیم و آن را به تمامی مسلمانان جهان و پیشگاه حضرت ولی عصر(عجل الله فرجه) و مقام عظمای ولایت و همه ارادتمندان آن حضرت تسلیت میگویم و امیدوارم زندگی این بانوی گرامی الگوی همه باشد.
شخصیت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تنها الگوی زنان نیست، بلکه تمامی انسانها میتوانند از زندگی این بانو الگو بگیرند. درست است که عمر با برکت ایشان کوتاه بود، اما میتواند برای جامعه ما نقش کاربردی داشته باشد.
صاحب احتجاج سخنی از امام زمان(عجل الله فرجه) نقل کرده است، که حضرت میفرمایند: «فی ابنة رسول الله(صلی الله علیه و اله و سلم)لی اسوة حسنة»؛ برای من در دختر پیامبر(صلی الله علیهما) اسوه حسنهای است. البته باید دانست که منظور حضرت ولی عصر(عجل الله فرجه) در چه بعدی مادر خود را الگو معرفی میکنند، تلاشها و فعالیتهای بیوقفه ایشان برای ابقای دین پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) و حفظ ارزشهای اسلامی، دفاع از حریم ولایت، صبر ایشان دربرابر تمامی مشکلات، ایراد سخنرانی و حضور در صحنهها، در برابر افرادی که در صدد آسیب زدن به اسلام داشتن از این نوع الگوهاست.
جایگاه حضرت صدیقه کبری(سلام الله علیها) از نظر اهلبیت(سلام الله علیهم) جایگاه والا و خاصی است. وقتی حضرت علی(سلام الله علیه)چاه «بئر ابن ابی نیزر» را احداث کرد، تصمیم گرفتند وقفنامه برای آن بنویسند، فرزندان حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را متولی وقفنامه معرفی کردند. در جنگ صفین و جمل نیز امیرمؤمنان(سلام الله علیه) به حسنین(سلام الله علیهما) اجازه میدان رفتن نمیدادند، زمانی که اصحاب علت را جویا شدند، حضرت فرمودند که این دو را حفظ کنید، «لئلا یَنقَطِع بِهما نَسل رسولالله»برای اینکه نسل رسولالله(ص) قطع نشود، همچنین امام حسین(سلام الله علیه) در روز عاشورا، رجزی خواندند و برای این که مادرشان حضرت فاطمه(سلام الله علیها)بود، افتخار کردند. اما مهمترین دلیلی که نشان دهنده جایگاه بالای حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در پیشگاه حضرت علی(سلام الله علیه) است، خطبهای است که امیرمؤمنان در کنار قبر حضرت زهرا، خطاب به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و اله و سلم) ایراد کردند، در آن خطبه تصریح شده که حضرت فرمودند ای رسول خدا شکیبایی من از فراق محبوبهات کم شد و خویشتن داریم در فراق سرور زنان جهان از بین رفت و...
* یکی از ویژگیهایی که خداوند در وجود حضرت فاطمه(سلام الله علیها) قرار داده بود، مقام «عصمت» بود، در این باره توضیح دهید.
مهمترین سخنی که عصمت حضرت فاطمه(سلام الله علیها)را اثبات میکند، آیه مبارکه تطهیر است، بیش از چهل نفر از صحابه رسولالله(صلی الله علیه و اله و سلم) بر این سخن تأکید دارند که این آیه درباره حضرت زهرا، حسنین و امیرمؤمنان(سلام الله علیهم)است پس از نزول این آیه، پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم)مقابل خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها)میآمدند و میفرمودند: «السلام علیکم اهلَالبیت اِنَّما یُرید الله لِیُذهب عنکم الرِجس اهلَالبیت و یُطّهِرکُم تَطهیرا». دلالت آیه تطهیر بر عصمت این ذوات مقدس، بر اهل فن پوشیده نیست، چون ارادهای که در این آیه است، اراده تشریعی نیست، زیرا اراده تشریعی خداوند برای تطهیر نسبت به همه است، ولی «انّما» که در ابتدای این آیه آمده است، حصر اراده خدا را درتطهیر نشان میدهد و این غیر از اراده تشریعی است و خداوند آن را به این خانواده عطا کرده است.
* در این خصوص بیشتر توضیح دهید.
همانگونه که گفته شد، عصمت حضرت فاطمه(سلام الله علیها)با مراجعه به قرآن امر ثابتی است؛ حال اگر این آیه هم نبود، عصمت این بانو در روایاتی که میان فریقین عامه و خاصه مسلم و قطعی الصدور از رسولالله است، گواه بر این است. در روایت پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم)که فرمودند: «اِنالله عَزوجل یَغضبِ بغضب فاطمة و یرضا برضاها»؛: «خداوند با غضب فاطمه خشمگین و با خشنودی او خشنود میشود»، دلالت روشنی بر عصمت حضرت ام ابیها(سلام الله علیها) است نشان میدهد؛ رفتار این حضرت (سلام الله علیها)همیشه درست و دور از هر گونه اشتباهی بود. پیامبر در درباره ایشان فرمودند: که ایشان «سیدة نساءالعالمین» است؛ حال اگر ایشان دارای مقام عصمت نبود، هیچگاه به این مقام دست نمییافتند. این بانوی گرامی اسلام، در عبادت، عفاف، ارزشهای دینی، اخلاقی و انسانی، زنی بینظیر و بیبدیل است.
* برای حضرت زهرا(سلام الله علیها) لقبهای زیادی عنوان شده و برخی تا پنجاه لقب شمرده اند، یکی از این القاب، محدَّثه بودن ایشان است، کمی در این باره توضیح دهید.
واژه محدثه به کسی گفته میشود که دیگری برای او حدیث میکند. در روایت آمده است که ملائکه با او حدیث میکردند و در حدیث معتبری که در کافی آمده است، پس از رسول خدا(صلی الله علیه و اله و سلم)، شدت حزن و اندوه فاطمه(سلام الله علیها)به دلیل رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله و سلم) به اندازهای شد که خداوند برای تسکین روح ایشان، جبرئیل را بر او فرستاد. «کان یأتیها جبرائیل و یُحدّثِها»؛ یعنی جبرئیل نزد او میآمدند با او سخن میگفتند.
* ممکن است، عدهای بگویند جبرئیل تنها بر پیامبران نازل میشد در پاسخ به این پرسش چه باید گفت؟
در پاسخ به آنها باید گفت؛ جبرائیل به خدمت حضرت مریم(سلام الله علیها)نیز میآمد و با ایشان هم سخن میگفتند. همانگونه که در سوره مریم آمد.«فَتَمثَّل لها بشراً سویاً» از این رو مشخص میشود که جبرئیل تنها بر پیامبران نازل نمیشد. جبرئیل بر حضرت زهرا(سلام الله علیها) نازل میشد و مطالبی را از آینده برای ایشان میآرود و حضرت علی(سلام الله علیه)آنها را مینوشت. این کتاب به عنوان مصحف فاطمه(سلام الله علیها) نام دارد، ائمه اطهار(سلام الله علیهم)نیز گاهی به این کتاب استناد میکردند.
* حضرت امام موسی کاظم(سلام الله علیه) در روایتی فرمودهاند «اِنَّ فاطمة علیها السلام صدیقة شهیدة»، برخی با ایجاد شبهاتی در شهادت حضرت تشکیک میکنند در این خصوص اگر صحبتی دارید، بفرمایید.
در آغاز باید گفت؛ سند حدیث درست و قابل اعتماد است. کلمه صدیقه به مقام عصمت ایشان دلالت دارد، چون کسی که معصوم نباشد، صدیق نمیشود و این واژه ملازم فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است درباره کلمه «شهیدة» نیز باید گفت؛ شهید از القاب خداوند است که در قرآن آمده است «انه علی کل شیء شهید» و شاهد هم که اسم فاعل است به پیغمبر نسبت داده شده است « یا اَیها النبیُّ اِنّا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیراً» که به معنی حاضر است «شهید» را «شهید» میگویند، چون حاضر است و در نزد خدا روزی میبرد. «ولا تحسبنالذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون». اما در لسان روایات و در عرف و در لغت به کسی که در راه خدا جان خود را از دست بدهد، «شهید» گفته میشود؛ این واژه در زبان عربی و در زمان پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) نیز بود. برای نمونه شهدای «بئر معونه» کسانی بودند که در زمان پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) برای تبلیغ رفتند و شهید شدند، شهدای بدر، شهدای احد و... در همان عصر گفته میشد که شهدا بدون غسل و کفن دفن میشدند. حال مسئله غسل حضرت زهرا(سلام الله علیها)به دست علی(سلام الله علیه)مطرح میشود که در این باره باید گفت؛ که غسل و کفن نکردن برای افرادی است که در معرکه جنگ شهید میشوند؛ به نظر بنده برای این بود که اگر میخواستند شهید را در جبهه جنگ غسل و کفن کنند، امکانات اجازه نمیداد تا این کار صورت بگیرد، از همین رو شارع مقدس این حکم را برداشته است، ولی شخصی که در معرکه جنگ زخمی شده بود و پس از آن شهید میشد، او را غسل و کفن میکردند که او هم شهید واقعی بود؛ چون در راه خدا جان خود را از دست داده بود. حضرت زهرا(سلام الله علیها) هم شهیده است، چون در راه خدا جان خود را دادند و فداکاری و ایثار کردند.
ابی بصیر نقل میکند؛ این بانو در اثر دفاع از حریم ولایت و ضرباتی که بر او وارد شد، شهید شد. میگوید؛ سبب شهادت این بانو از این بود که «قنفذ» ضربهای با غلاف شمشیر به او زد که سبب سقط شدن حضرت محسن(سلام الله علیه)شد و آسیب شدیدی به بازوی دختر پیغمبر وارد کرد و منجر به شهادت او شد.
در کجا به حضرت فاطمه ضربه زدند؟ در خانهای که پیغمبر خدا در مقابل آن میایستادند و سلام میکردند و آیه تطهیر را قرائت مینمودند، آنها به این خانه هجوم برده و او را به شهادت رساندند. با این همه توضیحات، به نظر من جای ابهامی برای شهیده بودن حضرت فاطمه زهرا وجود ندارد.
* خطبهای از حضرت صدیقه کبری(سلام الله علیها) بعد از ارتحال پیامبر(صلی الله علیه و اله) و در دفاع از حقوق خود نقل شده که در عین فصاحت و بلاغت، نکاتی را پیرامون توحید، عدالت و فلسفه احکام فرمودهاند در خصوص محتوای این خطبه توضیح بفرمایید.
خطبه ایشان به نوعی دایرهالمعارفی برای تمامی مسلمانان است؛ از همان ابتدا که ایشان شروع به قرائت خطبه میکند، معجزهای از معجزات خود را نمایان میسازند. انسان برای اینکه بتواند به خوبی سخن بگوید؛ باید سالها فن سخنوری را تمرین کرده و آن را بیاموزد تا صحبت خوبی داشته باشد؛ ایشان نه در گذشته سخن گفته و نه در مکتبی درس خوانده بودند, حال آنکه خطبهای که از آغاز تا پایان آن دارای نکات عمیق و دقیق است و در اوج بلاغت و فصاحت است، معجزهای از آن حضرت بود.
در بخشی از این خطبه، حضرت درباره فلسفه احکام سخن میگوید: «جعلالله الایمان تطهیراً لکم منالشرک و الصلاه تنزیهاً لکم عن الکبر و الزکاة تزکیة للنفس و نماء فی الرزق و الصیام تثبیتا للاخلاص و الحج تشییدا للدّین ... و الامر بالمعروف و نهی عنالمنکر مصلحة للعامه»؛ خدا ایمان را برای این که شما را از شرک نجات دهد، نماز را برای دور داشتن از کبر و غرور، حج را برای محکم کردن دین، روزه را برای بیشتر شدن اخلاص و امر به معروف و نهی از منکر را برای سالم سازی مصلحت جامعه قرار داده است.
در ادامه این خطبه حضرت زهرا(سلام الله علیها)بیان میدارند که «و امامتنا نظاماً للملة و اماناً من الفُرقة» الهی بودن امامت از سوی خدا تصریح میکند تا جامعه و امت اسلامی نظم بگیرد. امام محوریت جامعه است و جلوی پراکندگی را میگیرد. اگر مردم امام را تعیین کنند، ممکن است دودستگی به وجود آید، حال اگر خدا، همانگونه که پیامبر(ص) را انتخاب کرده است، امام را تعیین کند، دیگر کسی اعتراض نمیکند. با این توصیفات مشخص میشود که اسلام سامان نمییابد، مگر در مسیری که حضرت زهرا(سلام الله علیها) بیان کرده است، قرار گیرد.
* آیا چنین خطبهای، نشان از علم لدنّی ایشان دارد؟
همه میدانند که تنها خدا فلسفه اصلی احکام را میداند و کسانی که معدن علم خدا هستند به اسرار عبادت آگاه میباشند زمانی که مشخص میشود، ایشان به فلسفه احکام آگاه است، نشان میدهد که دارای علم لدنی بودند.
* در درباره الگو بودن این بانوی گرامی اسلام بگویید.
انسان الگو را برای کارهای روزمره، در زمینههای مختلف قرار میدهد که دچار خطا نشود. برای رسیدن به کمالات نیز باید الگویی داشته باشد؛ از همین رو خدا پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم)را بهترین الگوی انسان میداند،«لقد کان لکم فی رسولالله اسوة حَسنه لمن کان یرجوا الله والیومَ الآخرَ» چون تمامی ویژگیها و ارزشهای انسانی در او میباشد. فاطمه زهرا(سلام الله علیها)نیز آینه تمام نمای رسول اکرم(صلی الله علیه و اله و سلم)است و در روایتی آمده است که : « لوکان حُسن شخصاً وکان فاطمه»؛ اگر میشد زیبایی را نشان داد، فاطمه بود. ایشان در هر حال بهترین الگو برای مردان و زنان جامعه بشری است و حضرت مهدی(عجل الله فرجه) نیز دقیقاً به همین دلیل ایشان را الگویی برای خود میدانند.