به گزارش «شیعه نیوز»، «ژئوپلتیک شیعه» عنوان کتابی است که شش سال قبل توسط یکی از جامعه شناسان شهیر فرانسوی به نام "فرانسوا توال" به رشته تحریر درآمده و اخیرا در ایران توسط خانم کتایون باصر ترجمه و توسط انتشارات ویستار منتشر گردیده است. این جامعه شناس برجسته فرانسوی، در دیباچه کتاب خود آورده است: "هدف از تالیف کتاب ژئوپلتیک شیعه، یافتن پاسخ برای این سوال اساسی است که چرا علی رغم پیوند غیرقابل انکار تاریخی شیعه با در اقلیت بودن، تحمل فشار و سختی، زندان، تبعید، آوارگی و اعدام های دسته جمعی، این فرقه مذهبی نه تنها توانسته است به حیات خود ادامه دهد بلکه تاثیری عمیق و گسترده بر فرهنگ و اجتماع جامعه مسلمین و حتی دیگر جوامع گذاشته است.
نویسنده کتاب، حاصل سال ها تحقیق و پژوهش خود را این گونه به رشته تحریر درآورده است: "رمز مانایی و پویایی شیعیان، اعتقاد به سه اصل اساسی است:
1-مرجعیت و اجتهاد: شیعیان با تمسک به اصل اجتهاد، حیاتی پویا و زنده را به نمایش گذاشته اند. جامعه ای که برای هر پرسشی، پاسخی دارد و سکان هدایت آن هم به دست عالمی است که آگاه ترین و باتقواترین افراد آن جامعه به شمار می آید.
2-مهدویت: براساس اعتقاد شیعه به اصل مهدویت، آنان هیچ گاه به وضع موجود تن در نمی دهند و افق نگاه خود را معطوف آرمان شهری نموده اند که حاکم آن مردی الهی و پیام آور صلح، عدالت و امنیت می باشد. بنابراین تلاش برای فراهم آوردن زمینه های ظهور آن منجی الهی، شیعه را وادار به تلاش و پشتکار مضاعف نموده است.
3-اعتقاد به عاشورا: این جامعه شناس شهیر فرانسوی، برخورداری شیعیان از مکتبی به نام عاشورا که براساس آن در راه تحقق آرمان های الهی و مبارزه با ظلم و ستم جائران، چه بکشی و چه کشته شوی را عاملی حیاتی در پویایی و ماندگاری مکتبی دانسته که تعالیم الهام بخش آن، این روزها مرزهای بسیاری از کشورها را درنوردیده است.
*شاگردان روح الله پس از عقب نشینی ذلت بار رژیم صهیونیستی از خاک لبنان در ماه مه 2000، انبوهی از عکاسان و خبرنگاران رسانه های خارجی در مقر حزب الله لبنان گردهم آمدند تا سوالات خود را از سیدحسن نصرالله پرسیده و جواب های دبیر کل حزب الله لبنان را به سراسر جهان مخابره نمایند.
اولین سوال را خبرنگار رویترز پرسید. وی از نصرالله سوال کرد رهبر جنبش حزب الله لبنان کیست و این جنبش از چه اساسنامه و مانیفستی در راه مبارزه با اسرائیل پیروی می نماید؟
نصر الله با صلابت و اقتداری که در چشم ها و آهنگ صدایش موج می زد، گفت: "ما شاگردان مکتب روح الله(ره) و سربازان قائدنا سید علی حفظه الله هستیم. ما پیرو آن امامی هستیم که درس چگونه زیستن و چگونه مردن را به ما آموخت و به انتظار ظهور موعودی لحظه شماری می نماییم که جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد."
*ریشه های شکل گیری حزب الله در ششم ژوئن 1982 (خرداد 1361) ارتش تا بن دندان مسلح رژیم صهیونیستی از زمین و هوا و دریا به لبنان حمله ور شد. در این عملیات که دو سوم نیروهای نظامی و شبه نظامی رژیم صهیونیستی فراخوانده شده بودند، تنها در روز اول حمله 300 فروند هواپیمای بمب افکن مناطق وسیعی از خاک لبنان را بمباران کردند. این عملیات که با هدف تسخیر کامل بیروت طراحی شده بود با مقاومت 42 روزه جوانانی شیعه که شعار "الله اکبر" سر داده و با اسلحه های سبک و نیمه سنگین در مدخل منطقه خلده و ورودی جنوب بیروت مقاومت می کردند، به شکست انجامید.
این جوانان که از دل مساجد و حسینیه های بیروت برخاسته بودند، با نمایش ده ها تانک و نفربر منهدم شده و به غنیمت گرفته شده از ارتش مغرور رژیم صهیونیستی، خود را پیروان امام خمینی(ره) می نامیدند.
در 16 سپتامبر سال 1982 (25 شهریور 1361) ارتش رژیم صهیونیستی به تلافی شکست خود در بیروت، ساکنان اردوگاه سه هزار نفری صبرا و شتیلا را در جنوب لبنان قتل عام کردند. در پاسخ به این عملیات و حشیانه، احمد قصیر در جلوی دوربینی حاضر شده و با تاکید بر پیروی از انقلاب اسلامی ایران و رهبری امام خمینی(ره) در عملیاتی شهادت طلبانه، مقر فرماندهی ارتش رژیم صهیونیستی را در شهر صور با خاک یکسان و 76 افسر و سرباز اسرائیلی را به هلاکت رساند.
چند روز پس از این عملیات غرورآفرین، بیانیه ای با عنوان "مقاومت اسلامی زنده است" توسط گروهی از جوانان که خود را پیروان "حزب الله" می نامیدند، منتشر شد و به همه نیروهای نظامی مستقر در خاک لبنان هشدار دادند هر چه سریعتر خاک این کشور را ترک نمایند. یک ماه پس از این اعلام موجودیت، نیروهای آمریکا، انگلیس، اسپانیا و فرانسه رسما نیروهای خود را از لبنان خارج کردند و ارتش رژیم صهیونیستی نیز با رعب و وحشت هر چه تمام از حومه بیروت تا شمال شهر صیدا عقب نشینی کرد.
*هسته اولیه حزب الله
هسته اولیه حزب الله و ساختار تشکیلاتی آن متشکل از اسلام گرایان، نیروهای حزب الدعوه به رهبری علامه سید محمدحسین فضل الله، شاخه دانشجویی حزب الدعوه، مسئولان جنبش امل، اعضای جنبش فتح به رهبری ابوجهاد (خلیل الوزیر) و تمام گروه ها و جریان هایی که از انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی(ره) تاثیرگرفته بودند، شکل گرفت. سیدعباس موسوی که در حمله هلی کوپترهای اسرائیلی به خودرو حامل وی در سال 1992 به شهادت رسید-، شیخ صبحی طفیلی، شیخ راغب حرب، شیخ عبدالکریم عبید، سیدحسین موسوی، سیدحسن نصرالله، سید ابراهیم امین السید، شیخ حسین الکورانی، شیخ نعیم قاسم، شیخ محمد یزبک، حسین خلیل، محمد رعد و محمد فنیش از جمله افرادی بودند که از حزب الدعوه و جنبش امل وارد حزب الله شدند.
از جنبش فتح نیز شمار زیادی از نیروها به حزب الله پیوستند که عماد مفنیه از چهره های برجسته امنیتی حزب و ابوحسن سلامه مسئول امنیتی و نظامی حزب که در سال 1991 توسط اسرائیل به شهادت رسید، از جمله این افراد بودند. از حزب کمونیست نیز عبدالهادی حماده که از چهره های فعال امنیتی حزب الله به شمار می آید، به این جنبش پیوست."مبارزه با اسرائیل" شعاری است که حزب الله توانست با آن وارث احزاب گوناگون اعتقادی، کمونیستی، لائیک و ناسیونالیستی شود. این حزب در سال هایی که تمامی کشورهای عربی گزینه سازش و همزیستی با رژیم صهیونیستی را مطرح می کردند، با شعار ایستادگی، مقاومت و اعتقاد به داشتن توانایی لازم برای شکست اسرائیل و بازپس گیری حق و زمین، توانست جوانان پاک و وفاداری را از دل مساجد و حسینیه ها جذب نماید که بعدها تبدیل به کابوسی هولناک برای اشغالگران صهیونیستی شدند.
*سیدحسن نصرالله کیست؟
سید حسن در سال 1960 در منطقه اشرفیه بیروت به دنیا آمد. در دوران نوجوانی به همراه شهید سیدعباس موسوی عازم نجف گردید تا در مدرسه علوم اسلامی شیعیان به تحصیل علوم دینی بپردازد. در سال 1978، رژیم بعثی این دو را از عراق اخراج کرد. نصرالله برای ادامه تحصیل به قم آمد و پس از کسب درجه اجتهاد به بیروت بازگشت. در سال 1982 و پس از فشارهای جبهه ملی نجات بر جنبش امل جهت برقراری صلح با اسرائیل، نصرالله به همراه شهید سیدعباس موسوی، شهید راغب حرب، شیخ عبید، شیخ صبحی طفیلی، شیخ حسن کورانی و محمدرعد در سال 1982 از جنبش امل خارج شدند و گروه مقاومت اسلامی را که بعدها به حزب الله مشهور شد، در برابر احزاب لائیک تشکیل دادند.
سلسله عملیات های حزب الله در خلال سال های 1983 تا 1985 باعث گردید تا ارتش رژیم صهیونیستی اولین شکست رسمی خود را تجربه و تا باریکه کمربند امنیتی عقب نشینی نماید. همزمان با شروع این عقب نشینی از شهر صیدا، حزب الله در یک گردهمایی رسمی در 16 فوریه 1985 با صدور بیانیه ای هویت، استراتژی و برنامه ایدئولوژیک خود را برای اولین بار اعلام و به فعالیت های پنهان خود خاتمه داد. نقش بلامنازع حزب الله در رهبری و سازماندهی مقاومت های مردمی و پرهیز از بزرگنمایی اختلافات میان احزاب رقیب در مواجهه با اسرائیل باعث گردید که اسحاق رابین وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در آن زمان اعلام کند که حمله نظامی اسرائیل به جنوب لبنان باعث گردید تا غول شیعه از بطری خارج شود. پس از شهادت سیدعباس موسوی دبیر کل حزب الله لبنان در سال 1992، سیدحسن نصرالله در 32 سالگی به عنوان دبیر کل انتخاب و معرفی شد. نصرالله همچون شهید سیدعباس موسوی، محور جذب و آموزش نیروهای حزب الله را در مساجد و حسینیه های لبنان بنا نهاد.
تربیت حجم انبوهی از نیروهایی که برای شهادت و انجام عملیات های استشهادی لحظه شماری می کنند از ابتکارات ویژه نصرالله در از پای درآوردن ماشین جنگی رژیم صهیونیستی است. الگویی که نصرالله از جوانان شهادت طلب ایرانی در طول سال های دفاع مقدس گرفته بود تا بعدها به الگوی جوانان فلسطینی نیز تبدیل گردد. در سال 1997، سیدحسن فرزند ارشد خود یعنی سیدهادی را برای انجام عملیاتی استشهادی به وسیله کایت به داخل پادگان نظامیان صهیونیستی فرستاد.
در آن عملیات غافلگیرکننده که منجر به هلاکت درجه داران و سربازانی از رژیم صهیونیستی گردید، سیدهادی به همراه یکی از همرزمان خود به شهادت رسید تا دوربین های تلویزیونی رژیم صهیونیستی بی خبر از آنکه یکی از این شهدا فرزند نصرالله است، چهره این مجری عملیات استشهادی را برای جهانیان مخابره کرد. ساعاتی بعد، مردم لبنان و بسیاری از کشورهای منطقه با شناسایی چهره سیدهادی به خیابان ها ریختند و به سیدحسن نصرالله تبریک و تهنیت گفتند. نمایش چهره سیدهادی 19 ساله که ساعاتی قبل از عملیات از زیرقرآنی که پدر بالای سر او گرفته بود عبور کرده و برای لحظاتی در آغوش گرم نصرالله آرمیده بود، زلزله ای در مناطق صهیونیست نشین برپا کرد.
روزنامه های اسرائیلی از فردای این عملیات، لیست بلندبالایی از مسئولان ارشد رژیم صهیونیستی همچون شارون را منتشر کردند که فرزندان و همسران آنان از ترس کشته شدن در آمریکا و کشورهای اروپایی زندگی می کنند اما فرزند دبیر کل حزب الله خود را به جمع سربازان این رژیم می رساند تا الفبای مقاومت و پایداری را به رخ سردمداران رژیم اشغالگر قدس بکشاند.
*ایران محورخاورمیانه جدید
با پیروزی "رونالد ریگان" در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، گروهی با عنوان "نومحافظه کاران" در عرصه سیاسی آمریکا پا به عرصه وجود گذاشت. به اعتقاد این گروه، ایالات متحده آمریکا به عنوان منبع خیر و نیکی در جهان هستی باید بر تمام منابع ثروت جهان سیطره داشته و حاکمیت ارزش های آمریکایی به عنوان ارزش های برتر، در تمام کشورها فراگیر و تثبیت شود. این گروه در بهار سال 1997 سازمانی تحت عنوان "پروژه ای برای قرن آمریکایی نو" تاسیس و بیانیه ای را به عنوان مانیفست کاری خود صادر کردند که در فرازهایی از آن آمده بود: "ما برخاسته ایم که برای تامین رهبری آمریکا بر جهان چاره ای اندیشیده و همکاران و پشتیبانان این طرح را گردهم آوریم. به نظر می رسد ما عوامل اساسی موفقیت دولت ریگان در فروپاشی امپراتوری شیطانی (اتحاد جماهیر شوروی) و پایان جنگ سرد را از یاد برده ایم.
باید یک نیروی نظامی قوی و آماده رویارویی با چالش های حال و آینده را تدارک ببینیم و خود را برای ترویج بی باکانه و آگاهانه اصول و ارزش های آمریکایی در خارج آماده سازیم. ایالات متحده آمریکا مسئولیت جهانی حفظ صلح و امنیت را در جهان برعهده دارد که در این میان، نقش آمریکا در حفظ صلح و امنیت اروپا، آسیا و خاورمیانه، نقشی حیاتی و غیرقابل انکار است." افرادی همچون فرانسیس فوکویاما، برنارد لوئیز، پل وولفوویتز، ریچارد پرل، دیک چنی، انتونی کردزمن، داگلاس فیث، دنیس رایس، مارتین ایندیک، مایکل لدین و لوئیس لیبی از امضاکنندگان این بیانیه بودند. فوکویاما در تشریح این بیانیه و اهداف آن گفته است: "پس از فروپاشی نظام دوقطبی، سیاست بازدارندگی کارایی خود را از دست داده و باید جای خود را به سیاست پیشگیرانه در برخورد با چالش ها بدهد. حوادث قرن بیستم باید به ما آموخته باشد که شکل دهی به اوضاع قبل از این که بحران فرا رسد، حائز اهمیت است و این نیز حائز اهمیت است که با تهدیدها، باید قبل از آنکه دهشتناک شود، رودر رو شویم.
امروز جهان گرایی و تلاش برای نهادینه کردن ارزش های آمریکایی یک فضیلت است. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ایدئولوژی کمونیسم، لیبرال دمکراسی پایان تکامل ایدئولوژیکی سبز و شکل نهایی حکومت است. پایان جنگ سرد، پیروزی دولت ایده آل و موفقیت سرمایه داری آزاد را به عنوان یک الگوی بی هماورد و نقطه پایانی توسعه سیاسی و اقتصادی نوع بشر را به منصه ظهور رساند." یکی از افرادی که در تنظیم بیانیه 1997 نقشی کلیدی و اساسی داشت، "برنارد لوئیز" است که از وی به عنوان پدرخوانده نومحافظه کاران نام می برند.
وی انگلیسی الاصل و استاد دانشگاه پرینستون است که بیش از 20 کتاب درباره اسلام و خاورمیانه نوشته و از پیشکسوتان نظریه تغییر در خاورمیانه به شمار می آید. وی در دهه 1980 در مرکز موشه دایان در تل آویو مشغول به کار بوده است. لوئیز در مقاله ای که در سال 1999 در نشریه فارن افرز به چاپ رسیده، راهبرد نومحافظه کاران را در عرصه سیاست خارجی چنین تبیین می کند: "پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده آمریکا باید بیشترین سرمایه گذاری خود را در خاورمیانه انجام دهد. برای تثبیت نظم نوین جهانی نیازمند "خاورمیانه نوین" هستیم و این خاورمیانه با اقدامات جسورانه ما شکل خواهد گرفت."