جهان: یک نفر فرد ورزیده، مسلط به ورزشهای رزمی، با قابلیتهای بدنی
مناسب که بتواند مردی 40 ساله، قدبلند، چهارشانه با 92 کیلو وزن را بدون
برجا گذاشتن سرنخ به قتل برساند، نیازمندیم»!
«به یک نفر شوهرکش ماهر، فوری نیازمندیم»!
در ابرشهر تهران زنانی هستند که حاضرند برای قتل شوهرشان آدمکش اجیر
کرده و با پرداخت پول کافی به او از شر مرد زندگیشان خلاص شوند. گویی
آنها از قانون کشورمان هم سردرآوردهاند که در قانون مجازات اسلامی برای
آمر به قتل مجازاتی تعیین نشده و اینگونه میتوانند به راحتی قوانین
وحشتناک و پیچیده مربوط به طلاق را دور بزنند. با پرداخت مبلغی پول حتی
کمتر از مهریهشان از شر مرد بداخلاق، احتمالا خیانتکار و ... زندگیشان
خلاص شوند و گویی به سراغ زندگی بدون دردسرتری بروند. اما اگر شما این
زنان را سراغ دارید بگویید ما برای تهیه گزارش حوادثی در به در دنبال آنها
هستیم و قول میدهیم پس از تهیه گزارش اصلا چیزی از آنها لو ندهیم و گویی
شتر دیدی، ندیدی!
ماهنامه مهر نو وابسته به بهزیستی نوشت:اگر در فضای اینترنت خبرگزاری
دانشجویان ایران، ایسنا، را فرابخوانید و سپس در بخش جستجوی آن واژه
«همسرکشی» را از اول آذر 1387 تا مثلا نیمه آذر امسال وارد کنید و نتیجه
را بخواهید دستاورد چندانی نخواهید داشت؛ 11 خبر که در آن عنوان همسرکشی
به کار رفته است. در همین بخش اگر واژه «قتلهای خانوادگی» را وارد کنید
هیچ خبری به عنوان نتیجه جستوجو نصیبتان نمیشود. در اخبار قتل هم انواع
و اقسامی را خواهید دید که موضوع همسرکشی باز به همان 11 خبر محدود
میشود. خبرگزاری دیگری که میتواند با بخش جستوجویش به یاری شما بیاید
خبرگزاری فارس است. این خبرگزاری با واژه «همسرکشی» هیچ خبری در فاصله
یکسال اخیر منتشر نکرده است. در همین مدت در میان اخبار این خبرگزاری دو
خبر با جستجوی واژه «قتلهای خانوادگی» یافت شد که هیچ یک مربوط به
همسرکشی نبود. بنابراین ما همان 11 خبر ایسنا را بررسی کردیم. گویی این
اخبار نوید خوشایندی داشتند که در این مدت اوضاع قتل و جنایت در کشور خیلی
خوب بوده است! در بررسی 11 خبر ایسنا از همسرکشی موضوع 6 قتل انعکاس یافته
بود. در هر 6 قتل این مرد خانواده بود که همسرش را کشته بود و در هیچ کدام
زنی نبود که شوهرش را کشته باشدو متاسفانه در حوادثنویسی ما چنین
قتلهایی را از هم تفکیک نمیکنند و معمولا هم «شوهرکشی» و هم «زن کشی» را
همسرکشی میخوانند. این اخبار همه متوجه قتلهایی بودند که در پایتخت رقم
خورده بودند و اخباری از سایر شهرهای کشور در این خبرگزاری منتشر نشده
بود.از بررسی 6 ماجرای همسرکشی انعکاس یافته در ایسنا در یکسال اخیر
میتوان چنین نتیجه گرفت که شوهران قاتل همگی بالای 40 سال سن داشتهاند.
به جز یکی که ماجرا بر سر مواد مخدر بوده بقیه با انگیزه اختلافات
خانوادگی به وقوع پیوسته بودند.
اما موضوع بررسی شایعه اولیه ما مبنی بر اینکه زنانی هستند که حاضرند در
برابر قتل شوهرشان پول بپردازند تنها به همین نشانه رنگ نمی بازد.
متاسفانه در زمینه قتل و به ویژه همسرکشی تنها به دلیل نگاه امنیتی که به
موضوع در کشورمان میان مسئولان حاکم است تحقیق و پژوهشهای چندانی در این
زمینه در دسترس نیست. به همین دلیل دسترسی به آمار هم کمتر وجود دارد و به
همین دلیل کمتر تحلیلی در این باره در دسترس است.
ماهنامه مهر نو وابسته به بهزیستی در ادامه گزارش خود نوشت:با این وصف
هنوز به جز تحقیقی اصولی که در سال 1381 به دست دو استاد دانشگاه تهران در
15 استان ایران انجام گرفت هیچ بررسی ملموسی در زمینه همسرکشی انجام نشده
است. در نتایج آن تحقیق که دکتر آشوری و خانم دکتر معظمی آن را به انجام
رساندند، تاکیده شده: «زنان به ندرت خود مرتکب قتل شده و بیشتر بر اثر
دادن وعدههایی، شخص سوم به ارتکاب جنایت هدایت میشود.»
این نتیجه تحقیق میتواند شایعه اولیهای که ما در جستوجوی واقعیات آن
بودیم را قوت ببخشد. اما در همان تحقیق آمده است: «در بررسی همسرکشیهای
15 استان مشخص شده 33 درصد زنان خود مباشر قتل شوهرشان بوده اند. 22 درصد
زنان به صورت مشارکتی در قتل شوهر شرکت داشته اند و 28 درصد معاونت
داشتهاند.»
بر همین اساس در تحقیقات انجام شده در استان تهران نسبت زنان زندانی متهم
به همسرکشی ۲۱ درصد در برابر ۱۸ درصد مردان است، در استان خوزستان این
آمار به ۹ درصد زن و ۵ درصد مرد میرسد و در گلستان (گرگان) نیز در مقابل
۶ درصد زن همسرکش، فقط ۲ درصد مرد همسر کش وجود دارد. این آمارها اگرچه
تنها در مورد چند استان محدود است، اما بر این موضوع تاکید میکند که روند
رشد اینگونه جنایتها امروزه رو به فزونی نهاده است و زنان قاتل شوهر،
درصد قابل ملاحظه ایی از آمار زنان زندانی را به خود اختصاص دادهاند.
نتایج بررسی همسرکشی در ۱۵ استان کشور واقعیتهای تلخی را نشان میدهد.
براساس نتیجه این تحقیقات، ۶۶ درصد زنانی که مرتکب قتل همسرشان شده اند و
در این امر مشارکت یا معاونت داشتهاند اعتراف کردهاند که در دوران زندگی
مشترک بارها مشاجره، قهر و آشتی داشتهاند و ۵۸ درصد زنان با وجود اینکه
قصد طلاق داشته اند به دلایلی از جمله مخالفت شوهر، والدین، وجود فرزندان
و نیاز مالی، زندگی را تحمل کرده و در نهایت صبر و تحمل شان به سر آمده و
چارهای جز کشتن و از بین بردن همسر خود پیدا نکردهاند.
تا چندی پیش قتلهای خانوادگی ماهیتی مردانه داشتند، متاسفانه امروزه کم
نیستند زنانی که اقدام به کشتن همسر خود میکنند. در پی یک تحقیق بیشتر
این زنان در زمره زنان خانهدار در واقع این خود نشانهای است که میتوان
با بالا بردن سطح آگاهی زنان و آشنایی آنان با قوانین موجود از رشد
اینگونه جرایم کاست. با نگاهی دقیق تر به اینگونه قتلها متوجه خواهیم شد
نخستین عامل، خشونت مرد علیه همسرش است. زنی که خود را قربانی خشونت مدام
همسر میبیند و پس از گذشت چند سال، همسرش همچنان به خشونت خود ادامه
میدهد به تدریج او را به عنوان فردی شکنجهگر تلقی کرده و آرزوی مرگش را
میکند. خیانت مرد، یکی از انگیزههای شوهرکشی است، فساد اخلاقی زن و
تمایل به از سر راه برداشتن شوهر هم همواره به عنوان یکی از انگیزههای
اینگونه قتلها مطرح شده است. در بعضی از قتلها زن، شوهر خود را به خاطر
خیانت به قتل میرساند. زنان ازدواج دایم یا موقت همسر خود را تحمل
نمیکنند و در بسیاری موارد زنان علاقهای ندارند که زندگی مشترک خود را
با زن دیگری تقسیم کنند. بنابراین در صورت خیانت مرد، زن تنها روش انتقام
از مرد را در کشتن میبیند که گاه توسط خود و گاه توسط فرد اجیر شدهای که
در بسیاری از موارد مرد است صورت میگیرد.