اظهارات قابل تأمل رئیس پیشین مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران

سلام علیکم- بنده نظرات جناب عکاشه را حتی اگر احتمال یک در میلیون باشد قبول می نمایم چون جان میلیونها نفر انسان در میان است. چه مانعی دارد تمرکز زدایی شود و ساختمانها مهندسی ساخته شود و جلوی خرابی های احتمالی گرفته شود. و ضمنا پروژه خطرناک هارپ را با چه دلیلی رد میکنید؟

سلام،متسفانه برای این تصمیم کمی دیر شده،اگر مسئولان در شهرها دیگر امکاناتی چون تهران را ایجاد می کردند الان جمعیت تهران اینگونه نبود که حال به فکر تخلیه آن باشند،تهران یا همان پایتخت اگر وسط کویر لوط هم برود همچنان شلوغ است،واین را هم نباید فراموش کرد که هیچ جای ایران امن نیست ایران روی کمربند بزرگ آلپ-هیمالیا قرار دارد.

به آقائیکه دومین کامنت را گذاشته اند عرض میکنم، تحت تاثیر هیاهوی بعضی از رسانه ها نباشید و بدانید که پروژه هارپ یک پروژه تحقیقاتی و علمی است و هیچ ربطی به ایحاد زلزله و سونامی و سیل و مرگ دلفینها در خلیج فارس و... ندارد. لطفآ مثل قدیمیها فکر نکنید که اگر کلاغی از شاخ یک درخت به شاخه دیگر میپرید میگفتند کار انگلیس است! ضمنآ همانطور که در کامنت اول نوشته شده، واقعآ هنوز هیچ سازمانی در دنیا نتوانسته وقوع زلزله را پیش بینی کند. بنابراین تهران در جای خودش باقی است و هرگز نظر شخصی یک یا چند نفر (که بنظر میرسد هیچکدامشان هم تهرانی اصیل نیستند و احساسی نسبت به این شهر ندارند) نباید ملاک قرار گیرد. آقای دکتر عکاشه و دیگر همکارانشان در موسسه ژئوفیزیک (مانند دکتر جواهریان و...) اگر تا کنون توانسته بودند زلزله بم یا کحور مازندران یا هر جای دیگری را پیش بینی کنند، حالا ممکن بود به حرفشان توجه نمود. ولی واقعیت غیر از اینست.

با سلام:
من کاری به شاهرود و بحث بهانه و... ندارم. امایک چیز را خوب میدانم و انهم این است که در بم یک گسل اصلی و قدیمی وجود داشته که پیش از این هم چند بار باعث زلزله در انجا شده . در ضمن اتفاقا به همان دلایل متنوعی که شما برای زلزله ذکر کردید تهران باید به جای امنتری انتقال یابد . اما اینکه ایا انتقال پایتخت با پیچیدیگیها ودشواریهای وضعیت پایتخت امکان دارد یا نه بحث دیگری است که البته در این زمینه پیشنهاد های وجود دارد و ان این است که:
1- باید از پایتخت تمرکز زدایی صورت بگیرد و مرکز مهم و تاثیر گذار در نه فقط به یک جای دیگر انتقال یابد بلکه می تواند در استانهای کشور پخش شود
2- ابتداباید مراکز و نهادهای حساس دولتی و ... را به جایی خارج از پایتخت انتقال داد باید مطالعات دقیق زمین شناسی درباره منطقه جدید صورت بگیرد و حتی الامکان امنترین مکان در نظر گرفته شود
3- در زلزله هائیتی که البته نشانه هایی در دست است که این زلزله عادی نبوده و ناشی از ازمایش سلاح جدید امریکائی ها بوده ، مشکل اصلی انها این بود که
مهترین مراکز حساس و اثر گذار و مهم انها در پایتخت هائیتی یعتی در پورتو پرنس بود بر اثر زلزله از بین رفت(حتی نهاد هایی که کار امداد رسانی را انجام می دادند) و همین کار را نه تنها برای سخت و غیر ممکن کرد بلکه راه را برای اشغال نظامی ان کشور توسط امریکا هموار کرد
4- وضع ایران با هائیتی خیلی تفاوت دارد و در صورت بروز هر فاجعه ای یک یا چند تا از استانهای کشور ما می تواند شهر تهران یا حتی کشوری مانند هائیتی را از لحاظ کمکهای امداد و نجات پوشش دهد
5- اما سوال اینجاست که برخی نشانه ها نشان می دهد که جبهه صهیونیسم واستکبار جهانی به رهبری امریکا کار خود را با بقیه دنیا تقریبا تمام کرده یا گمان می کند که تمام کرده و به همین جهت به ایران و به تهران مانند دروازهای شهر محاصره شده لینینگراد در زمان جنگ جهانی دوم می نگرد و همان تفکری را دارد که هیتلر داشت یعنی گمان می کند که اگر کار ایران را تمام کند کار بقیه دنیا ،با توجه به اینکه همین الان هم کار خیلی از انها تمام شده است کار بقیه تمام است و سخت نخواهد بود .سخن بنده این است که اگر امریکا بخواهد همانند یا مشابه انچه را که در مورد پورتو پرنس انجام داد در مورد تهران بتواند انجام دهد و انجام این کار را با یک تهاجم و حمله به ایران همزمان کند (یعنی بلافاصله پس از زلزله بخواهد برای ایران مشکل نظامی درست کند،حتی اگر حمله وی بصورت حمله هوایی به مراکز حساس ایران باشد) ایا در اینصورت کار برای ما سخت نخواهد شد .تحلیل خود من این است که با توجه توانمندیها و امکانات بالقوه که در ایران وجود دارد حتی در صورت اجرای چنین طرحی دشمنان ما کاری از پیش نخواهند برد اما عقل حکم می کند که ما خود را برای شرایط بحرانی و خطرناک طوری اماده کنیم که در صورت بروز هر نوع اتفاقی بتوانیم با کمترین تلفات و هزینه از بحران عبور کنیم .برای اینکار راهکارهای زیر پیشنهاد می شود:
1- تمرکز زدایی و انتقال پایتخت از تهران به هر شکل و صورت ممکن
2- دادن توانمندیها و امکاناتی که به استانهای کشور بخصوص به نیروهای نظامی مثل سپاه یا ارتش که در مواقع بحران بتواند بلافاصله مانند نیروی جانشین برای پایتخت عمل کند یعنی طوری که هیچ خللی در توان دفاعی و امنیتی ما از هیچ لحاظی بوجود نیاید ،یعنی پدافند عامل و غیر عامل ما در هر یک استانها یا مجموعه چند استان باید انچنان قوی و منسجم و اماده باشد که در صورت بروز هر گونه بحران بزرگ برای پایتخت مانند یک سیستم فدرال!! بتواند به راحتی وبا کمترین هزینه در برابر هر نوع خطر احتمالی بهترین و مناسبترین و موثرترین و بازدارنده ترین واکنش را از خود نشان دهد .
3- صرف نظر از اینکه زلزله ممکن است بصورت طبیعی در تهران روی دهد ، ما باید فعالیت دشمنان خود را در ایجاد خرابکاری در این زمینه بخصوص توسط نمایندگهای فعال امریکا و رژیم غاصب خاک فلسطین را درایران(سفارت انگلیس ، سفارت کانادا و کشورهای اروپایی و هر کشوری که می تواند تحت نفوذ و تاثیر امریکا باشد!!!) تحت نظر و مراقبت و شدید بگیریم .در قضایای اخیر واقعا جای تعجب و سوال دارد که چطور سفارت انگلیس ان حجم زیاد از فعالیتهای خرابکارانه انجام می دهد و دیپلماتهابی المانی با دختران ایرانی ... ودر تمام طول این مدت دستگاه امنیتی ما گویا خواب بوده و تازه بعد از جریان انتخابات صدایش در می اید .دستگاه امنیتی ما باید انقدر قوی باشد که هر گونه حرکتی را که دشمنان ما در لانه امن جاسوسی خود انجام می دهند تحت نظر و مراقبت شدید بگیرد .سوال این است که دشمنان ما با دستگاههای استراق سمع قوی بعضی از اخبار و اطلاعات وامواجی و فرکانس های ارسالی را از طریق راداری که در اذربایجان(رادار قبله) و رادرهایی که در کشور های همسایه مستقر کرده اند رصد می کنند اما پس از گذشت 30سال از انقلاب و با وجود پیشرفتهای بسیار در زمینه ای گوناگون که نمی شود در ان تردید کرد نتوانستیم فعالیت های زیر زمینی!!!! مخفیانه چند موش کور را در ساختمان حداکثر چند هزار متری در سفارت انگلیس و کانادا و المان و.... تحت نظر بگیریم و رصد کنیم .
بنظر من باید در این زمینه یک بخش مجزا در وزارت اطلاعات که کار ان فقط رصد همه جانبه فعالیت سفارت خانه های خارجی است فعال شود و اگر چنین بخشی وجود دارد مسئولان این بخش باید باز خواست شوند که چطور در طول این مدت متوجه هیچ یک از اقدامات خرابکارانه انها نشده اند و اگر متوجه شده اند با چه توجیهی اقدامات و اشوبهای اخیر فرصت و مجال ظهور پیدا کرد
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و اعن عدوهم بعدد ما احاط به علمک و احصاه کتابک

باور نمیکنم آقای عکاشه چنین حرفی زده باشند! و اگر اینطور است بسیار متاسفم. جناب عکاشه حتی پیشرفته ترین کشورها هم نمیتوانند زلزله را پیش بینی کنند و وجود گسل به تنهائی دلیل بوقوع پیوستن زلزله نیست. برخی از گسلها صدها هزار سال استکه وجود دارند و زلزله شدیدی هم در حوالی آنها بوجود نیامده. ممکنست توضیح دهید چرا در شهر بم که منطقه گسل خیزی هم نیست، چنان زلزله شدیدی آمد؟ امروزه مشخص شده حتی فرو ریختن غارهای آهکی زیر زمینی هم میتواند موجب بروز زلزله شود، ولی چه کسی میتواند زمان آنرا تعین کند. یکسال دیگر، 500 سال دیگر یا 1000 سال دیگر؟ همانطور که نمیتوان زمانی را برای آتشفشانی مجدد دماوند که میدانیم یک آتشفشان مرده نیست تعین نمود. لطفآ به همین سادگی پیشنهاد تغیر پایتخت را تدهید تا بهانه بدست آقای جلالی و امثالهم برای انتقال به شاهرود و... نیفتد.