به گزارش«شیعه نیوز»، تاریخ مهاجرت مسلمانان به آلمان اگر چه به سالیان دورتری بر میگردد، اما در سال 1960 میلادی شاهد بیشترین موج مهاجرت مسلمانان به این کشور بودهایم. همزمان با رشد اقتصادی و عدم وجود نیروی انسانی کافی در آلمان، دولت این کشور مجبور شد که از کشورهایی مانند ترکیه، یوگسلاوی سابق و تونس نیروهایی را استخدام کند.
در پی این موضوع جمعیت زیادی از مسلمانان و به طور عمده از قشر جوان برای کار راهی آلمان شدند و بسیاری از آنان نیز خانوادههایشان را به آلمان بردند. اما در دهه 70 میلادی با کندتر شدن رشد اقتصادی این تصمیم گرفته شد که دیگر کارگر مهاجر پذیرفته نشود. حدود 40 درصد از مسلمانان آلمان را شهروندان ترکتبار تشکیل میدهند. بوسنیاییها دومین گروه بزرگ مسلمان در آلمان هستند.
در آلمان دشمنی با اسلام از سال 2017 میلادی به عنوان یکی از جرائم شناخته شد. بر اساس گزارش خبرگزاری دویچه وله، وزارت کشور آلمان از ژانویه سال 2017 اسلامستیزی را در ردیف جرائم ناشی از نفرت قرار داده است.
یکی از دلایل اصلی انتخاب اسلامستیزی به عنوان یک جرم در آلمان، 73 مورد حمله به مساجد از اواسط سال 2015 تا همان بازه زمانی در سال 2016 بود. توماس دمایزیر (Thomas de Maiziere) وزیر کشور سابق آلمان، پس از افزایش نگرانیها در مورد افزایش موج اسلامهراسی طی سخنانی در پایان سال 2016 اعلام کرد که روند جرائم ضد اسلامی به بررسی و واکاوی بیشتری نیاز دارد.
گروههای اسلامستیز
در سالهای اخیر همزمان با مهاجرت شهروندانی از سوریه، عراق، آسیای میانه و شمال آفریقا به آلمان، جریان ضد اسلامی پگیدا راهاندازی شده و با فعالیت در فضای مجازی و برگزاری راهپیماییهایی سعی میکند که طرفداران زیادی را جذب کند. از طرفی دیگر نیز حزب راست آلترنانیو برای آلمان (AFD) دست به کار شده و جریانهای اسلامستیز را تشویق و سازماندهی میکند.
براساس آمار رسمی منتشر شده از سوی کشور آلمان در سال 2017، تعداد جرائم ضد اسلامی در این سال 950 مورد بوده که 33 تن زخمی برجای گذاشته است. همچنین در این سال تعداد حمله به مساجد 49 مورد گزارش شده است.
جنبش پگیدا
پگیدا مخفف «اروپائیان میهن پرست ضد اسلامی کردن غرب» است. شهر «درسدن» از شهرهای شرقی آلمان زادگاه جنبش پگیدا بوده است. این جنبش در زمان تشکیل تلاش کرد که هر دوشنبه تظاهرات ضد اسلامی را در درسدن به راه بیاندازد و به مرور زمان فعالیت خود را به کل اروپا گسترش بدهد. بحران پناهجویان و عزیمت هزارن پناهجو در منطقه بحرانی خاورمیانه این فرصت را برای اسلام ستیزان پگیدا فراهم کرد که دامنه فعالیت خود را در آلمان و تعدادی از کشورهای اروپایی گسترش بدهند. ولی به مرو زمان از میزان حضور طرفداران بیگانه ستیزی و نژادپرستی در اجتماعات پگیدا کاسته شد.
گذری بر اسلامستیزی در آلمان/ پشت پرده حمله به برخی از مساجد /در حال تکمیل
کریستین فایفر
ضرورت دقت در آمار
کریستین فایفر (Christian Pfeiffer) مدیرسابق مؤسسه تحقیقاتی جرم شناسی در ایالت «نیدرزاکسن» آلمان، طی سخنانی با تأکید بر اهمیت دقتورزی در جمعآوری آمار مربوط به جرائم ناشی از اسلامستیزی میگوید: «شاید در سال 2019 و یا 2020 بتوان گزارشهای معتبرتری را در مورد جرمهایی با منشأ دشمنی با اسلام منتشر کرد. شناخته شدن اسلامستیزی به عنوان یک جرم اقدام بسیار مهمی است. زیرا این امکان را فراهم میکند که در آینده با رویکردهای ضد اسلامی بهتر مبارزه کرد».
سبینه سیب (Sabine Seyb) یکی اعضای مؤسسه (ReachOut) واقع در برلین که در مورد جرائم ناشی از نفرت و نژادپرستی کار تحقیقاتی انجام میدهد، در این باره میگوید: «ما از سال 2015 جرائم ناشی از نفرت را ثبت و بررسی میکنیم. ثبت جرمها و دسته بندی کردن آنها کار سادهای نیست. باید با دقت تمام و معیارهای مشخصی حوادثی که به وقوع میپیوندند را یادداشت کرد. در تفکیک نوع و انگیزه این جرائم همواره سؤالهای متعددی پیش میآید که کار را دشوارتر میکند».
حمله به مساجد ترکتبارها
در یک بازه زمانی چند روزه از 9 تا 12 مارس سال جاری میلادی در 5 شهر آلمان به تعدادی از مساجد حمله شده است. در این مدت همچنین یک مرکز فرهنگی وابسته به شهروندان ترکتبار و همچنین انجمن دوستی آلمان-ترکیه مورد حمله قرار گرفته است.
شواهدی وجود دارد که این حملات را عناصر گروهک پ.ک.ک انجام میدهد. حال در این مبحث، موضوع دشواری در ارائه آمار روشنتر میشود. زیرا این حملات بیشتر از آن که ماهیت ضد اسلامی داشته باشند، نشاندهنده نوعی نفرت از یک کشور و دولت آن و یا واکنش به اقدامات آن کشور است که در این مورد میتوان عملیات شاخه زیتون ترکیه در عفرین را مثال زد.
از طرفی دیگر اگر مبنا را بر یک مسئله سیاسی و واکنش به اقدامات ترکیه در شمال سوریه بدانیم، آن وقت مسئله حمله به مساجد را چگونه میتوان توجیه کرد؟ سوالهایی متعددی در این باب پیش میآید که در ارائه آمار مرتبط با جرائم ناشی از اسلامستیزی دقت و بررسی بیشتر را میطلبد.
هویت اسلامستیزها
بیشتر کسانی که شهروندان غیر آلمانی و مراکز وابسته به آنان را مورد هدف قرار میدهند، از اعضا و طرفداران گروههای راست افراطی هستند. بنابر آمار منتشر شده از سوی وزارت کشور آلمان 90 درصد جرائم ضد اسلامی از سوی این افراد صورت میگیرد.
کریستین فایفر، معتقد است که خطر حمله به مساجد و مراکز اسلامی هنوز هم وجود دارد و میتوان پیشبینی کرد که هریک از مکانهای عبادی و مراکز دینی در معرض تهدید کدام افراد و یا گروه قرار دارند.
وی بر این باور است که بهترین راه مقابله با حمله به مساجد و مراکز اسلامی، همکاری مسلمانان با دولتهای محلی در چارچوب احترام متقابل است. این از نصب دوربین در این مراکز به مراتب بیشتر ضرورت دارد.
مقامات آلمان
هورست زیهوفر (Horst Seehofer)، وزیر کشور جدید آلمان 25 اسفندماه سال گذسته، در نخستین اظهارات خود پس از انتصاب به این سمت گفت: «اسلام جایی در آلمان ندارد و در عین حال تاکید کرد «مسلمانانی که با ما زندگی میکنند، متعلق به آلمان هستند».
زیهوفر در مصاحبه با روزنامه پرفروش بیلد گفت: مسیحیت آلمان را شکل داده و این کشور نباید سنتهای خود را کنار بگذارد. وی که یکی از احزاب دولت ائتلافی آنگلا مرکل است از منتقدان سیاست درهای باز صدراعظم آلمان بوده و اظهارات او در تضاد با گفتههای خانم مرکل تلقی میشود که بارها ادعا کرده، اسلام بخشی از جمهوری فدرال آلمان است.
اظهارات وزیر کشور جدید آلمان باعث انتقادهای شدیدی از سوی آنگلا مرکل، صدراعظم این کشور شد و وی اعلام کرد که اسلام به آلمان تعلق دارد.
صدراعظم آلمان به سرعت به انتقاد و مخالفت با زیهوفر پرداخت و گفت که با وجود ریشههای مسیحی و یهودی در آلمان، بیش از چهار میلیون مسلمان در این کشور ساکن هستند. مرکل، پس از گفتوگو با استفن لوفون، نخست وزیر سوئد به خبرنگاران گفت: مسلمانان بخشی از آلمان هستند و دین و مذهب آنها بخشی از آلمان است.
فعالیت گروههای سلفی
اسماعیل حقی یاووزجان، (İsmail Hakki Yavuzcan) استاد الهیات دانشگاه «توبینگن» آلمان، 23 بهمنماه سال 1395، در گفتگو با خبرنگار ایکنا، فعالیت گروههای تند رو در آلمان را اینگونه شرح میدهد: «گروههای تندرو در میان جوانان بسیار تأثیرگذار هستند. کارشناسان آلمانی در سال ۱۹۹۰ میلادی در مورد فعالیت سلفیها هشدار داده بودند. اما با این وجود فعالیت گروههای افراطی سلفی از سال ۲۰۰۰ میلادی به شکل ملموسی افزایش یافته است. افراطگرایان، جوانان مسلمانی را که در اروپا به دنیا آمدهاند، جذب کرده و با ایراد خطبههایی آنان را از زندگی دلسرد میکنند.
جریانها و مساجدی را که این گروههای تندرو هدایت یا در آن فعالیت میکنند، در شیوه تفکر و رویکرد جوانان تأثیر زیادی میگذارد. برای مثال جوانان مسلمانی که با این افراطگرایان ارتباط دارند، به طور مدام سؤالاتی نظیر -من کیستم؟-، -چه جایگاهی در این جامعه دارم؟- و یا -مسلمانبودن در آلمان چه معنایی دارد؟- را مطرح میکنند».
سخن آخر
درآلمان باید برنامهریزیها به نحوهای انجام شود که مسلمانان از همه امکانات و حقوق شهروندی بهرهمند باشند. احترام به آزادی عقیده و اعمال عبادی مسلمانان عرصه را برای فعالیت گروههای تندرو و جذب نیرو توسط آنان تنگتر میکند. نباید این احساس در مسلمانان ایجاد شود که آنان از کشوری که در آن زندگی میکنند، طرد شدهاند. تجربیات نشان میدهد که اصل احترام متقابل همواره نتایج بهتری را در پیداشته است. مقامات آلمان، باید از سخنانی که نفرت و نژادپرستی و اسلامستیزی را در جامعه ترویج میدهد، دوری کنند. زیرا این رویکرد میتواند بحرانهای اجتماعی وسیعی را ایجاد کند.