سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

مسجد شیعی فوژو یادآور تاریخ غنی اسلام در چین

مسجد شهر فوژو، مرکز استان فوجیان، یادآور خوبی از تأثیرات گذشته اسلام بر این شهر و داستان‌های فراموش‌شده مسلمانان چینی است.
کد خبر: ۱۵۶۶۱۱
۱۶:۳۱ - ۰۱ بهمن ۱۳۹۶
به گزارش«شیعه نیوز»، استان فوجیان در شرق چین دارای فرهنگی بومی متأثر از ادیان بودیسم، تائوئیسم و دیگر ادیان محلی است. همچنین موقعیت ساحلی این استان سبب شده که اسلام از همان اوایل قرن هفتم در این استان ریشه بدواند.

اسلام توسط تاجران دریانورد از آسیای جنوبی و خاورمیانه به فوجیان برده شد و نقش مهمی در تاریخ فوجیان بازی کرد اما امروز مسلمانان این استان تعدادشان کم و دور از یکدیگر هستند.

بنابر آمارهای رسمی، امروز فوجیان محل زندگی حدود ۱۱۰ هزار نفر از ۱۰,۵ میلیون اقلیت هویی چین است؛ اقلیت هویی یکی از اقلیت‌های مهم مسلمان کشور چین است.

مسجد فوژو واقع در شهر فوژو، مرکز استان فوجیان، یادآور خوبی از تأثیرات گذشته اسلام بر این شهر است. این مسجد در مقابل یک معبد کنفسیوس در یک منطقه پررونق، چند بلوک پایینتر از یک خیابان تجاری معروف قرار دارد.

این مسجد در فاصله سال‌های ۹۰۷ تا ۹۶۰ ساخته شد و در ابتدا یک معبد بودایی بود. در قرن‌های بعدی، این بنا بلااستفاده ماند و در نهایت در زمان امپراتوری مغولان «یوآن» در فاصله قرون ۱۳ تا ۱۴ به یک مسجد تبدیل شد.



سابقه حضور شیعیان در مسجد فوژو

اسناد نشان می‌دهد که اولین کسانیکه از این مسجد استفاده می‌کردند، اعضای سپاه؛ سازمانی متشکل از مسلمانان شیعه بودند که در فوجیان سکونت داشتند و به عنوان شبه‌نظامیان حافظ صلح، امنیت مسیر تجاری کاروان‌های پارسی به فوجیان را تأمین می‌کردند.

مسجد فوژو یکلار در سال ۱۵۴۱ به خاطر آتش‌سوزی تخریب شد اما بازسازی شد و دوباره مورد استفاده قرار گرفت.

این مسجد همچنان تا زمان امپراتوری «چینگ» در قرن هفدهم هم مورد استفاده قرار بود تا آنکه در سال ۱۹۵۵، شش سال پس از به قدرت رسیدن حزب کمونیست چین تخریب شد. بعد از آن این مسجد بار دیگر بازسازی شد اما در مقیاسی کوچکتر.

اگرچه بسیاری از آثار هنری چوبی، لوح‌های سنگی و کتیبه‌های ارزشمند این مسجد در جریان این انقلاب تخریب شد، تعدادی از آن‌ها همچنان باقی مانده‌اند.



مسجد فوژو

این مسجد با دیوارهای سفید و سفال‌های مشکی رنگ  بر روی سقف، نمای مینیمالیستی ظریفی دارد که نشانه آثار تاریخی در جنوب چین است.

متأسفانه امروز شکوه این مسجد در سایه یک برج غول‌پیکر عربی که با بافت منطقه هم تطابق ندارد، کمرنگ شده است.

در حیاط مسجد، کتیبه‌های سنگی چینی بسیاری که قدمت آن‌ها به اواسط قرن شانزدهم می‌رسد وجود دارد. بر روی لوح‌های موجود در این مسجد نیز لیست اسامی و عنوان‌های کسانی که در ساخت این مسجد کمک کرده‌اند، حک شده است و یک حقیقت جالب را نشان می‌دهد: در حالیکه مساجد در دیگر مناطق چین عمدتاً توسط بازرگانان ثروتمند و یا دهقانان مذهبی سرمایه‌گذاری شده، بازسازی مسجد فوژو توسط افسران دریایی چینی انجام گرفته است.

در طول امپراتوری‌های یوآن و مینگ، فوژو محل زندگی افسران مسلمانی بود که در خدمت حاکمیت بودند از این رو این مسجد مورد حمایت بوده است.

در پایان امپراتوری یوآن و آغاز دوران امپراتوری مینگ، درگیری‌های سختی میان گروه‌های قومی مذهبی در نقاط بسیاری از چین درگرفت و مردم قوم هان به مغول‌ها و مسلمانان حمله کردند. اما در شهر فوژو چنین نبود. حتی در این زمان هم، فوژو نمونه کمیابی از صلح و بردباری بود که شاید دلیل آن تاریخ تنوعات مذهبی این منطقه بود. این امر سبب حفظ بناهای دینی این شهر شده است.

هنگامیکه سلسله یوآن سقوط کرد، حاکم مغول شهر فوژو به جای پذیرش شکست دست به کشتن خود و خانواده‌اش زد. با این حال قوم هان فوژو مرگ او را جشن نگرفتند بلکه در عوض پایبندی او به اعتقاداتش را تحسین کرده و معبدی به افتخار دخترش بنا کردند.



کم شدن جمعیت مسلمانان فوژو

بعد از امپراتوری مینگ، در زمان پادشاهی چینگ، تجارت با خارج ممنوع شد و این امر سبب شد که جمعیت مسلمانان فوژو رفته رفته کوچکتر شد و تنها کسانیکه که همچنان به نگهداری از مسجد اهمیت می‌دادند افسران مسلمانی بودند که بنا به وظیفه در فوژو به سر می‌بردند.

تا سال ۱۹۱۲، سال آغاز حکومت حزب ملی مردم (کومیتانگ) چین و سقوط امپراتور سلسله چینگ، دیگر مسلمانان زیادی در شهر فوژو باقی نمانده بودند و امروز نیز تنها عده معدودی از مسلمانان قوم هویی در این شهر زندگی می‌کنند.

براساس کتاب مسلمانان در چین که در۱۹۵۳ میلادی (۱۳۷۲ هجری ) توسط اتحادیه مسلمانان چین به چاپ رسید، در حال حاضر ده قوم مسلمان در چین وجود دارد. آنان از نظر نژادی به دو گروه تقسیم می شوند: اولین گروه، از نه ملت غیرچینی تشکیل شده‌اند: اویغور، تاجیک، قزاق، قرقیز، سالار، ازبک، یائوآن، تاتار و تونگ شیانگ، که اجداد آنها از اقوام منچور، مغول، سین کیانگ، ایران و آسیای میانه قبل از ظهور اسلام هستند. دومین گروه تنها از اقلیت هویی هستند که اجداد پدری آنها از مسلمانان عرب، ایران و آسیای میانه می‌باشند. آن‌ها در طول دوره های تانگ، سونگ و یوان به چین مهاجرت کردند واولین اجداد مادری آنها بیشتر چینی بودند.



اسلام در چین

پیشینه ورود اسلام به چین، به قرن اول هجری باز می‌گردد. مهاجرت عرب‌ها و فارس‌ها از راه‌های دریایی و جاده ابریشم، در زمان سلطنت سلسلهٔ تانگ، موجب ورود دین اسلام به کشور چین شده و نقش مهمی را در برقراری ارتباط بین این کشور و کشورهای اسلامی ایفا کرده‌است.

تانگ

برخی معتقدند که در زمان عثمان، هیئتی برای تبلیغ دین اسلام وارد چین شده و با امپراتور سلسله تانگ نیز ملاقات کرده‌است. ابی وقاص در صدر اسلام با یک گروه ۴۰ نفره از مسلمانان از طریق دریا وارد جنوب چین در شهر کانتون شده و مجموعاً سه بار بین ایران و چین مسافرت کرده‌است. ابی وقاص به همراه ۴۰ تن از پیروان خود هنگام نماز کشته شدند. بعدها مسجد ابی وقاص که جزو قدیمی‌ترین مساجد چین است که در مرکز شهر کانتون واقع شده در همین محل ساخته شد و در حال حاضر به نام «روضه ابی وقاص» خوانده می شود.

ترویج و گسترش اسلام توسط بازرگانان ایرانی و عمدتاً از طریق جاده ابریشم صورت گرفته‌است. آشنایی اکثر مسلمانان چین با کلمات و واژه‌های اصیل فارسی و استعمال این لغات در مکالمات روزمره زبان چینی مؤید این مدعا است.

یوآن

حمله مغول به ایران بعنوان عاملی تسریع کننده، موجبات و امکانات گشایش راه رفت و آمد و مهاجرت مسلمانان ایرانی به چین و در نتیجه نفوذ فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی و نیز ترویج دین اسلام در آنجا را فراهم کرد و بخصوص زمان حکومت قوبیلای‌قاآن از نوادگان چنگیزخان و بنیانگذار دودمان یوان چین، روزگار اقتدارایرانیان مسلمان و اوج رشد و شکوفایی اسلام در سرزمین چین بود.

مینگ

پس از زوال دودمان مغولی یوآن و در سلسله مینگ با عنایت خاص امپراتوران این دودمان، امکان نفوذ اسلام به سرزمین‌های نواحی میانی چین فراهم آمد ومساجد بسیاری در چین ساخته شد. شماری از ابنیه اسلامی مربوط به این دوره، نشان از رواج اسلام در نواحی داخلی و شرق چین دارد. مسافرت‌های گسترده علمی و فرهنگی میان اندیشمندان مسلمان چین و سرزمین‌های اسلامی در این دوره از عوامل اساسی گسترش اسلام در چین بود.

چینگ

در دودمان چینگ نیز هر چند اسلام شاهد پیشرفت‌هایی به نواحی درونی و شمال شرقی چین بود، اما این دوره به خاطر ظلم و ستم و نیز تبعیض زمامداران چینگ، روزگار خیزش و شورش‌های مسلمانان چین برای خروج از زیر سلطه دودمان چینگ، احقاق حقوق دینی و ملی و نیز ایجاد یک دولت مستقل اسلامی بود. سرکوب شدید حرکت‌های مسلمانان در دودمان چینگ یکی از عوامل آغاز رکود پیشرفت اسلام و فعالیت مسلمانان در سرزمین چین بود
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: