سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

خبر خوب برای خاورمیانه در ۲۰۱۸

تحلیلگر روزنامه ایندیپندنت با اشاره به احتمال پایان یافتن جنگهای سوریه و عراق در سال ۲۰۱۸ اعلام کرد: در حال حاضر منطقه جدید بی ثباتی در خاورمیانه، یمن است که می‌توان آن را خونبارترین و ظالمانه‌ترین جنگ نامید.
کد خبر: ۱۵۵۳۸۱
۰۹:۳۶ - ۱۱ دی ۱۳۹۶
به گزارش«شیعه نیوز»، پاتریک کاکبرن در روزنامه ایندیپندنت در تحلیلی درباره تحولات خاورمیانه به خصوص عراق و سوریه در سال ۲۰۱۷ نوشت: «بیشتر سال گذشته را من برای پوشش اخبار موصل در عراق و رقه در سوریه گذراندم که در نهایت در این دو شهر داعش با شکست قطعی به پایان رسید. این اتفاقات مهمترین اتفاق در خاورمیانه در سال ۲۰۱۷ بود. مردم در حال حاضر فراموش کردن اقدامات وحشتناک خلافت داعش زمانی که در اوج قدرت بود را آغاز کرده‌اند.

چندان زمانی از این اتفاقات نگذشته است که امیران این خلافت در نواحی غرب عراق و شرق سوریه به اندازه وسعت بریتانیا حضور داشتند و تروریست‌های داعش هر از چند گاهی با انجام اقدامات تروریستی از منچستر گرفته تا کابل و از برلین تا صحرای سینا اخبار را به خود اختصاص می‌دادند.

داعش هنوز می‌تواند غیرنظامیان را مورد حمله قرار دهد. اتفاقات رخ داده در صحرای سینا و افغانستان در چند هفته گذشته این مساله را نشان می‌دهد اما دیگر داعش از چنین قدرتی برخوردار نیست که بتواند یک دولت مرکزی برای خود ایجاد کند.

همچنین شکست داعش دیگر تاثیرات مثبتی نیز برجای گذاشته است. این اتفاق می‌تواند نشانه‌ای برای پایان یافتن جنگ‌های سلسله‌ای در عراق باشد که از سال ۲۰۰۳، زمانی که آمریکا و انگلیس صدام حسین را سرنگون کردند، درگیر آن بوده است.  سوریه نیز از سال ۲۰۱۱ با شروع تظاهرات علیه بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه درگیر سلسله جنگ‌های داخلی شده است. بیشتر جنگ‌هایی که در عراق و سوریه اتفاق افتاده است - جنگ‌هایی میان گروه‌های شیعه و سنی، اعراب و کردها، ایران و عربستان، مردم مقابل دیکتاتوری، آمریکا در برابر طیف گسترده‌ای از مخالفان- جنگ‌هایی هستند که پایان آرامی برای آنها قابل تصور نیست. اما کم کم برندگان و بازندگان این جنگ‌ها که برای دهه‌ها منطقه‌ را شکل خواهند داد در حال پدیدار شدن هستند. هشدارها درباره ظهور و برخاستن دوباره داعش و القاعده یا تبدیل دوباره آنها به فرم‌های مرگبار جدید، عمق تغییراتی را که در چند سال گذشته روی داد، تحت‌الشعاع قرار نخواهد داد. امروز دیگر افراط گرایان حمایت منطقه‌ای خود، همفکری سنی‌ها، عوامل غیرقابل پیش‌بینی و پیروزی‌ها چشمگیر را از دست داده‌اند و دشمنان آنها از آنچه قبلا بوده‌اند، قوی‌تر شده‌اند. برخاستن دوباره داعش دیگر عملا غیر ممکن است.

اما شکست داعش آن خوشحالی‌ای را که انتظار می‌رفت، برنینگیخت. علت آن هم شاید این باشد که مردم هنوز کاملا متقاعد نشده‌اند که این مار واقعا مرده است و هنوز نگرانند که داعش می‌تواند هنوز تعداد زیادی را بکشد. من در ماه اکتبر و نوامبر در بغداد بودم. در این ماه‌ها اتفاق خاصی رخ نداد. حالا این شرایط را با کشته شدن و شکنجه بیش از ۳۰۰۰ نفر تنها در یک ماه در اوج جنگهای مذهبی در سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۷ مقایسه کنید. در آن ماه‌ها برخی بدن‌های خود را خالکوبی می‌کردند تا حداقل اجساد متلاشی‌شان قابل تشخیص باشد! همین ۱۸ ماه پیش بود که انفجار یک کامیون بمب گذاری شده در منطقه کراده بغداد دست کم باعث کشته شدن ۳۲۳ نفر شد و به همین خاطر است که بغدادی‌ها تمایل چندانی به برگزاری شادی ندارند.

با این وجود شانس خوبی است که دوره جنگ‌ها و شرایط اضطراری که عراق را برای ۴۰ سال گذشته نابود کرده‌اند، پایان یابد. بعید است که شبه نظامی‌گری بومی و داخلی از سوی دولتهای خارجی تقویت شود. فراتر از مرزها هم روابط ایران و حوزه مدیترانه از طریق عراق، سوریه و لبنان به سمت ثبات پیش می‌رود.

امروز حوزه جدید بی ثباتی در خاورمیانه بیشتر در شبه جزیره عرب است که در سال ۲۰۱۷ تنش‌ها در این منطقه به سرعت افزایش یافت. در حال حاضر جنگ به بن بست رسیده در یمن، اکنون خونبارترین و ظالمانه‌ترین جنگ در منطقه است. هشت میلیون تن از مردم یمن به دلیل محاصره عربستان سعودی، با قحطی مواجه هستند.  هم چنین بیش از یک میلیون نفر در معرض ابتلا به وبا هستند که بزرگترین شیوع یک بیماری در تاریخ معاصر است.

اکنون بیشتر بی ثباتی در شبه جزیره اعراب ناشی از سیاستهای بیش فعال خارجی و داخلی شاهزاده بن سلمان است. این سیاستها عربستان سعودی را که زمانی به شدت محتاط و محافظه کار بود، به یک مهره غیر قابل پیش بینی در منطقه تبدیل کرده است. برخی از اقدامات وی مانند بازداشت و استعفای اجباری سعد حریری، نخست وزیر لبنان شاید یک اپرای خنده‌دار باشد اما برخی کارهای دیگر پیامدهای جدی‌تری دارند.

زمانیکه پرزیدنت ترامپ در ماه مه به عربستان سعودی سفر کرد، محمد بن سلمان به طور حتم فکر می‌کرد که بادهای تغییرات به نفع وی در حال وزیدن است. اما چیزهای کمی به دست آورد: ترامپ، سعودیهای میزبان را با سرزنش اینکه تمام مشکلات خاورمیانه ناشی از ایران است، خشنود کرد، اما بخش اعظم سیاست ضد ایرانی آمریکا تنها در حد لفاظی است. مهمترین ابتکار عربستان سعودی در خلیج‌فارس تحریم قطر بود که این اقدام نیز دستاورد کمی برای پادشاهی عربستان و امارات متحده عربی به همراه داشت. در واقع این کشورها با این اقدام خود قطر را به سمت ترکیه و ایران سوق دادند. در همین راستا این اتفاقات باعث شد که تبادلات لفظی خشمگینانه‌ای میان ترکیه و امارات متحده عربی رد و بدل شود. رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه در پیامی در توئیتر به وزیر امور خارجه امارات اعلام کرد: زمانی که نیاکان من از مدینه دفاع می‌کردند "توی گستاخ کجا بودی؟" در آن سوی دریای سرخ، نیز سودان به دنبال خروج نیروهای خود از یمن است، سودان در طول این مدت تعداد بالایی از نیروهای زمینی ائتلاف سعودی را تامین کرده است.

به طور کلی آمریکا و اروپای غربی، با عربستان سعودی به عنوان یک هژمون منطقه‌ای رفتار می‌کنند. انگیزه آنها  منافعشان است زیرا آنها می‌خواهند که تسلیحات خود را به پادشاهی عربستان و متحدان خلیج‌فارس این کشور بفروشند اما اتفاقات رخ داده در شبه جزیره عرب در طول یکسال گذشته این حقیقت کلی را درباره کشورهای نفت‌خیز نشان داد: پول آنها ممکن است باعث شود که قدرتشان افزایش یابد و نفوذشان را تا حد مشخصی گسترش دهد اما ظرفیت عملی آنها بیش از آنچه که آنها تصور می‌کنند محدود است. عربستان سعودی، قطر، امارات متحده عربی، عراق و حتی کردستان عراق تنها مناطقی دارای نفت هستند.

تاریخ اخیر این کشورها نشان می‌دهد که یک قانون کلی بر این کشورها حاکم است: مالکیت درآمدها و منابع بزرگ نفت و گاز و یا هرگونه منابع طبیعی دیگر مانند منابع معدنی تنها به غرور و خود تخریبی منجر شده است. زمانی که به پادشاه ادریس لیبی در دهه ۱۹۶۰ گفته شد که "شرکت‌های نفتی، نفت را در کشورش کشف کرده‌اند جواب داد من آرزو می‌کنم که مردم من آب پیدا کنند زیرا آب، مردم را کاری می‌کند اما نفت آنها را رویاپرداز". این نقل قول‌ تاحدودی در این باره صدق می‌کند زیرا تمام اتفاقاتی که در خاورمیانه و شمال آفریقا در طول نیم قرن گذشته اتفاق افتاده است این حقیقت را آشکار می‌کند. پول نفت می‌تواند باعث شود که برخی چیزها را به دست آورد مثلا می‌توان تسلیحات مدرن با هزینه گزاف خریداری کرد اما نمی‌توان جنگ‌ها را پیروز شد؛ همانگونه که ما اکنون وضعیت یمن را می‌بینیم. می‌توان متحدانی را خرید اما تنها زمانی که پول آنها به پایان برسد توجه و وفاداری آنها نیز به پایان خواهد رسید.

خبر خوب برای ۲۰۱۸ این است که جنگ‌های وحشیانه در عراق و سوریه احتمالا به پایان برسد. نه تنها عراقی‌ها و سوری‌ها بلکه همسایگان آنها از این مساله نفع خواهند برد. هر آنچه که در منطقه رخ دهد، تبعاتی برای باقی این کره خاکی به همراه خواهد داشت، همانگونه که درحمله عراق در سال ۲۰۰۳، القاعده را به یک جنبش گسترده تبدیل کرد و در نهایت به ظهور داعش منجر شد.

به هر حال هر اتفاق بدی که در سال ۲۰۱۷ افتاد، تنها نابودی خلافت داعش، آن را به سال خوبی تبدیل می‌کند.»
منبع: ایسنا
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: