به گزارش «شیعه نیوز»،«صالح آل طالب» امام جمعه مسجدالحرام، در ضمن يکي از خطبه هايش با نشر اکاذيب و ايراد تهمت، شيعيان را مورد اهانت قرار داد. سخنان وي آنقدر بي پايه و زننده بود که خودش مجبور به کوتاه کردن سخن و پايان دادن غيرمنتظره خطبه گرديد.
در پاسخ به سخنان وي «آيت الله محمد علي گرامي» استاد عالي حوزه علميه قم مطالب او را جمله به جمله نقد کرد.
ايشان با استناد به منابع اصيل ـ همچون صحيح بخاري و صحيح مسلم ـ نکاتي در باب اهل بيت، صحابه، کتب اهل سنت، تاريخ اسلام، حقيقت شرک و ... بيان داشت.
وي در بخشي از سخنانش گفت: در صحيح بخاري از «عبدالله بن عمر» نقل مي کند که ابوبکر گفت: «ارتقبوا محمدا في اهل بيته، مراقبت کنيد از پيغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در اهل بيتش». بگوييد شما چه مراقبتي کرديد از پيغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در خاندانش؟ فدک را چه کسي از فاطمه زهرا ( سلام الله علیها ) گرفت، به بهانه اين که پيغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ارث نمي گذارد. پس چطور داوود علي نبينا و آله و عليه السلام براي سليمان ارث گذاشت در حالي که پيغمبر بود «وَ وَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ، و حضرت سليمان وارث حضرت داود شد».
اين همه آيه راجع به ارث داريم کجا داريم که «الا الانبياء»؟ چه کسي اين کارها را کرد؟ بهرحال اين حقوق غصب شد و تمام شد؛ اما اکنون چرا شما اينقدر تأييد ظلم مي کنيد؟ قدري به خود بيائيد و به فکر قيامت باشيد؛ از خدا بترسيد.
استاد حوزه علميه قم با اشاره به روايتي از بخاري که امام جمعه مکه هم آن را خواند (عمر استسقي بالعباس، خليفه دوم به وسيله عباس، عموي پيامبر، از خداوند طلب باران کرد) مشروعيت درخواست شفاعت و حاجت از معصومان را اثبات کرد و افزود:
«خليفه دوم به واسطه عباس از بارگاه خداوند طلب باران کرد يعني به آبروي عباس از خداوند حاجت خواست. خوب ما هم به آبروي فرزندان پيغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) از خداوند حاجت مي خواهيم . پس چرا شيعه را تکفير مي کنيد و مي گوييد که ما چرا از اينها حاجت مي خواهيم؟ خود عمر چرا در خانه خدا به وسيله عباس حاجت خواست؟
خود من در مکه از کنار مسجد الحرام در حال عبور بودم که شنيدم که خطيب سعودي مي گفت: «اينهايي که مي گويند يا حسين، يا زينب، اينها مشرک و کافرند!». اگر اينگونه است پس عمر اولين مشرک و کافر است که «استسقي بالعباس»! مگر ما بيش از اين مي گوييم ؟ آيا ما مي گوييم که: يا حسين و يا زينب شما خدا هستنيد و خودتان فلان حاجت مرا بدهيد؟! ما مي گوييم يا زينب يا حسين شما از خدا بخواهيد که حاجت ما را بدهد ؛ يعني همان کاري که عمر کرد».
ايشان همچنين در واکنش به اکاذيب صالح آل طالب که ادعا کرده بود: «ايراني ها تحت شعار محبت و نصرت اهل بيت ( علیه السلام ) مي آيند و اهل بيت ( علیه السلام ) را خشمگين مي کنند و اساس دين و معالم دين را تغيير مي دهند و نزاع و اختلاف ايجاد مي کنند و به تبع بعضي از علماي خود حقيقت را عوض مي کنند و مشاهد و مقابر را تعظيم و مساجد را تعطيل مي کنند» گفت:
«ان لم يکن لکم دين و کنتم لا تخافون الميعاد فکونوا احراراً في دنياکم، اگر دين نداريد، از روز قيامت نمي ترسيد لااقل آزاد مرد باشيد». آيا اين مساجد ما پر نيست؟ نمازهاي جمعه ما را نمي بينيد؟ نمازهاي جماعت ما را نمي بينيد که چه خبر است؟ پس چرا مي گوييد ما مساجدمان را تعطيل کرده ايم؟ نمي بينيد اينهمه مساجد را با بناها و ساختمانهاي عظيم و جمعيت هاي فراوان؟
جمعيت مساجد محل شما اتفاقا اينقدر خلوت است. در عربستان سعودي مسجد شلوغ، مسجد النبي ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و مسجدالحرام است. مساجد ديگر شلوغي ندارد. خلوت است. در اين دو مسجد هم بيشتر، زوار و حجاج هستند، البته مردم بومي هم هستند، نمي گوييم نيستند ولي بيشتر زوارند. از کجا مي گوييد که ما مساجد را تعطيل کرده ايم؟ مساجد ما پرجمعيت است. ما اينهمه مساجد جامع در هر شهر داريم و اين همه نماز هاي جماعت؛ آيا شما نمي بينيد؟ البته به فرزندان پيغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) هم احترام مي گذاريم. شما خودتان مي گوييد که بچه هاي پيغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) احترام دارند. ولي آيا امام حسين ( علیه السلام ) و عسکريين ( علیه السلام ) بچه پيغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نيستند؟»
وي در پايان در پاسخ به اين سؤال که آيا اگر کسي از وهابيون به ايران بيايد، براي ما به عنوان پيروان مکتب شيعه روا است که به آنها توهين کنيم؟ تأکيد کرد:
«ما در تمام ايران يک مورد هم نداريم که يک وهابي حرفي زده باشد و ما او را کتک بزنيم. اما آنها در مدينه منوره – در مقبره بقيع – مکررا شيعيان را به جرم سلام کردن به اهل بيت ( علیه السلام ) گرفتند و بردند و در زيرزمين ساختمان مديريت بقيع کتکشان زدند. عالم ديني ما که کتاب ديني در دستش بوده، آمدند کتاب را از او بگيرند و او هم کتاب به آنها نداده و گفته که زيارت و دعا است. آنها هم او را بردند و اذيتش کرده اند. يکي از فضلاء حوزه قم که از بستگان ما نيز هست، کتابي دستش بوده و چيزي هم از روي آن نمي خوانده که آمدند او را بردند و 6 ساعت به عنوان بازجويي او را نگاه داشتند.
اينها با وجود اين که الي ما شاء الله عليه شيعه تبليغ مي کنند و حتي موقع بيرون آمدن از سعودي بسته هاي حاوي کتابهاي ضد شيعه به حجاج و زوار مي دهند آن وقت دم از اتحاد مي زنند و مي گويند که شيعه تفرقه مي اندازد. يکي از ادعاهاي امام جمعه مکه اين بود که شيعه تفرقه مي اندازد. کي تفرقه مي اندازد؟ شما هستيد که تفرقه مي اندازيد. افراد را مي گيريد به نام بازجويي شکنجه مي کنيد و کتک مي زنيد که چرا دعا مي خوانيد يا چرا عالمي شيعي است؟
چه کسي بود که قبور اهل بيت ( علیه السلام ) را در بقيع تخريب کرد؟ ساليان دراز اين قبور بودند و احترام داشتند و همه فرقه ها مي آمدند و احترام مي گذاشتند به اولياء دين و فرزندان و اهل بيت پيغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ). شما آمديد و اولين تخم نفاق را کاشتيد و قبور اولياء دين و فرزندان و اهل بيت پيغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را تخريب کرديد.
مي گوييد که اهل بيت پيغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) احترام دارند؛ آنگاه مي آييد و قبورشان را از بين مي بريد! اين احترام است؟ احترام به اهل بيت پيغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) اين است که قبورشان را از بين ببريد؟ پس چرا آن گنبد و آن ضريح پيغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) هست؟ چرا تخريب قبر و ضريح و گنبد پيغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را بي احترامي به آن حضرت مي دانيد؟ چرا به اهل بيت آن حضرت ( صلی الله علیه و آله و سلم ) چنين کرديد؟ آيا اين احترام اهل بيت پيغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است؟ احترام فاطمه بنت اسد ( سلام الله علیها )و حضرت عباس عموي پيغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است؟ اينهايي که قبورشان را تخريب کرديد و به جاي ضريح و بارگاه خاک در آنجا ريختيد آيا خواستيد بدينوسيله پيغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و آل او را احترام بگذاريد؟»
T