به گزارش «شيعه نيوز»، آیت الله العظمی صافی گلپایگانی در نوشتاری با عنوان «درس ذلت ناپذیری سیدالشهدا(ع)» آورده است: وقتی که اسلام در چنگال عفریت کفر و شرک، و استبداد بنیامیّه دست و پا میزد، و قیافه کثیف و وحشتناک ارتجاع در همه جا، مسلمانان را نگران و ناراحت میکرد، و احکام خدا، مسخره، و سننِ دین، پایمال، و کاریترین ضربت بر قلب اسلام و نظام اسلام به نام حکومت یزید وارد شده بود، بزرگترین رهبر و استاد الهی و معلّم ربوبی با هفتاد نفر از اهل بیت و خواص، و شاگردان ممتاز و فارغ التحصیل و تربیت دیده دانشگاه خود -که گوش و چشم جهان مانند آنان ندیده و نشنیده- قیام کرد، جان و مال و فرزندان خود را در طبق اخلاص گذارده، به یاری دین خدا شتافتند، و در جلوی مقاصد تخریبی بنیامیّه، سدّی استوارتر از آهن و پولاد ساختند.
درسهای نهضت حسینی (ع)
درسهایی که به انسانهای خداپرست و آزادیخواه دادند، خردمندان را مات و مبهوت، و ارباب بینش و بصیرت را واله و حیران ساخت. درسهایی که فقط یک مشت الفاظ، و عبارات، و سخنرانی، و فریاد، و ادّعا نبود.
درسهای آنها، فداکاریهای قهرمانانه و از خودگذشتگیهای خالصانه، و تصمیم محکم و عزم راسخ بود. مانند شعلههای آتش بلکه اشعه نور در عمق دریاهای ژرف و بیکران مصائب جانکاه، و امواج خروشان آزمایش و بلا، مردانه فرو میرفتند، و بر آفاق ابدیت پستی این زندگی دنیا، و لذایذ جسمانی را با قلمهای نوری و زرّین ثبت میکردند، و نشان دادند که جهاد و جانبازی در راه مبدأ و حفظ شرف و کرامت عقیده عزیزتر و گرامیتر از زندگی مادّی است، و بشر، والاتر و برتر از آن است که اسیر و بنده لذّتهای فانیه باشد.
این جهان، و آنچه در آن بود از نعمتها، و کامرانیها، و زر و زیوری که بیشتر خود را به آن میفروشند، و برای آن دین و ایمان و شرف را از دست میدهند، علاوه بر عزّت و کرامت و شرافت خانوادگی و حسب و نسب و سوابق درخشان بیمانند و اموال و فرزندان کوچک و بزرگ، و بانوان و دختران، و برادران و خواهران، و آنچه بشر به آن دلبستگی پیدا میکند، و متاع حیات دنیا است، همه در اختیار حسین علیه السلام، بود و بدون هیچگونه چون و چرا، احدی با حسین علیه السلام، هم وزن، و هم طراز نبود، و در جهان پهناور، کسی مفاخر او را نداشت. هر چه در اختیار آن حضرت بود، برای بقاء دین فدا کرد، و با خود به قربانگاه کربلا برد، و در راه مبدأ و مقصد مقدس خود از همه چشم پوشید.
این قیام و فداکاری از هر ناحیهای برای بشر، متضمّن عبرتها و درسهایی است که به فرموده علّامه کبیر شیخ محمد حسین کاشف الغطا: خردمندان در برابر آن خاضع، و در محراب عظمت آن، عقول، پیشانی خضوع بر زمین ادب گذاردهاند.
صدایِ نفیِ استکبار
و اکنون هم صدای این قیام بینظیر، نزدیک چهارده قرن است که همواره و همه ساله بلندتر میشود؛ صدای شرکستیز و استکبارزدا، صدای حیات، صدای ایمان و اسلام، صدای قرآن، صدای ویرانسازِ بنیادهای ظلم و استبداد و استضعاف و در یک کلمه؛ صدای امام حسین علیهالسلام، شور و غوغای بیداری را در جهان برپا میکند. این صدا، همه را به سوی جلو، حرکت و شتاب میدهد؛ و انسانیت و مکارم اخلاق را زنده میکند.
اگر در روز عاشورا، سپاهِ کفر و ظلم، انگشت در گوشهای خود مینمودند که صدای حسین را نشنوند، در دنیای ما و در دنیاهای آیندهی شرق و غرب، این صدا به گوش همگان میرسد، و همه در برابر عظمت امام حسین علیهالسلام اظهار خضوع مینمایند، و همه بر آن مصیبات جانکاهی که آن حضرت برای حفظ دین و مبارزهی با آن اختناق و استکبارِ اموی متحمّل شدند، اشک میریزند، و روحیه میگیرند.
صدای حسین، صدای حقّ است؛ صدای عالَمِ وجود است؛ صدای پیروزی حقّ بر باطل است؛ صدای نفی استکبار است؛ صدای قرآن مجید است.
انقلابی بر مبانی نهضت بیدارگر حسینی (ع)
انقلاب و تحوّل کمنظیری که در آستانه قرن پانزدهم با الهام از تعالیم قرآن مجید، و پایمردی و همّت و فداکاری و جهاد پیروان مکتب اهل بیت رسالت علیهمالسّلام، و تربیتشدگان مدرسه شهادت و قیام حسینی علیهالسلام در کشور ایران به وجود آمد، ادامه همین صدای پیروزی حق بر باطل، و صدای شرکستیز و استکبارزدا، و صدای ایمان و اسلام است.
این انقلاب که در تاریخ چهارده قرن اسلام بیسابقه است، مسلمانان را به نیروی عظیم معنوی ایمان، و وحدت کلمه، و فداکاری و استقامت، و نقش آنها در جهاد با ظلم و شرک، و جهل و باطل و استبداد، آگاه ساخت.
مسئولیتی همطراز مسئولیت مجاهدان صدر اسلام
پیروان مکتب سیّدالشهداء علیهالسلام بدانند که با پیروزی انقلاب، مسئولیت یکی از بزرگترین آزمایشها را در تاریخ اسلام به عهده گرفتهاند، که اگر دقّت شود مسئولیت آنان در شرایط فعلی، کمتر از مسئولیت مسلمانان و مجاهدان آغاز طلوع آفتاب رسالت اسلام نیست.
خداوند متعال، چنین خواست که دعوت الهی اسلام، از ایران به دنیا برسد، و ملّت مسلمان ایران، و پیروان مکتب اهل بیت (علیهمالسلام)، پرچم توحید اسلام را، به اهتزاز درآورده، و جهان را به دعوت قرآن، و ایدئولوژیهای اسلام، رهنمون گردند.
ما همه باید از نعمت اسلام و ایمان، امتنان داشته باشیم، و سپاسگزاری کنیم که ما را به چنین افتخاری تاریخی، و درهم شکستن دژهای ظلم و استبداد نایل کرد، و کشور ما را، سرافراز ساخت.
ما یک مکتب زنده، و متحرّک، و انقلابی داریم که آن، مکتب اسلام، مکتب قرآن، مکتب محمّد و علی علیهماالسلام، مکتب فاطمه و زینب علیهماالسلام، و مکتب شهادت حسین علیهالسلام است.
باید پای حرفی که زدهایم، و به دنیا ابلاغ کردهایم بایستیم، و راهی را که رفتهایم برویم، و برای فداکاری صمیمانهتر از پیش، آماده باشیم، و همکاری کنیم تا امّت نمونهای را که خدا خواسته است بسازیم. همه باید، با نقش سازنده و جلوهدهنده، روح توحید و عدل اسلام را نشان بدهند، و با کار و عمل، دِین خود را به اسلام، و جامعه، و به آنان که در راه انقلاب اسلامی خون خود را نثار کردند ادا کنند.
ضرورت احیای خطّ حسینی (ع)
باید با یاد و تذکر خاطره عاشورا و فداکاریهای سید الشهداء و اصحاب بزرگوارش علیهم السلام در راه اسلام و دفاع از دین و مسئولیتهای مهمی که در برابر دین، قرآن و حضرت بقیت الله، امام عصر ارواح العالمین له الفدا داریم آشنا شویم و خود را برای پیروی از اهداف کربلا و مقاصد آن امام شهدا آماده سازیم. میدانیم که حسین علیهالسلام با نادانیها، گمراهیها، ستمها و با استضعاف و استعلا مبارزه میکرد. او با مقصد یزید و با هدف ابن زیاد و افکار خبیث اموی و یزیدی مخالف بود. شیعه و دوستدار امام حسین علیهالسلام باید این خط حسینی را همیشه احیا نموده و سرمشق عمل خود قرار دهد. این محرّم و صفرها و این عزاداریهاست که اسلام را نگاه میدارد؛ سلام الله علیک یا اباعبدالله بأبی انت و أمّی یا لیتنا کنّا معک فنفوز فوزاً عظیماً