از دیدگاه اهل سنت پیامبر اکرم خود پایه گذار مکتب تشیع است.ابو حاتم سهل ابن سجستانی در کتاب ینه می نویسد:الزینه مینویسد لفظ شیعه را رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به افرادی از صحابه خود میفرمودند و آنها رارستگار میدانستند واز جمله آنها ابوذر ،سلمان فارسی ،مقداد ،عماربن یاسر میباشند ودیگر بزرگان اهل سنت از قبیل این روایات بسیار نقل کرده اند که به آدرس آنها اشاره میکنیم :مناقب خوارزمی ص62 ،تاریخ طبری ج2ص319 ،مسند احمد بن حنبل جلد یک ص159 و............
حضرت رسول (صلی الله علیه وآله وسلم) میفرمایند :شفاعت من برای امتم مخصوص کسانی هست که اهل بیت من را دوست داشته باشند و تنها آنها شیعیان من می باشند .(تاریخ خطیب بغدادی ج2ص146).
طبق این هر انسان عاقل و دارای فهم و هر فرد حق جویی پی میبرد که اعتقاد به شفاعت پیامبر اکرم و اهل بیت آن بزرگوار نه تنها اشکالی ندارد بلکه جزئی از اصول دین داری است واین مسیر طی نمیشود مگر با اطاعت از رسول خدا و حضرت امیر و امامان پس از آن بزرگوار (علیهم السلام) و در حال حاضر حضرت صاحب الامر حضرت مهدی (عجل الله فرجه).
رشید رضا که از علما اهل سنت است در ارتباط با پیدایش شیعه میگوید: شیعه گری به نام خلیفه چهارم علی بن ابی طالب رضی الله عنها آغاز ایجاد تفرقه دینی و سیاست امت محمدی گردیده و اولین کسی که اصول تشیع را از خود ساخت یک یهودی به نام عبد الله بن سبا بود که از راه خدعه و نیرنگ اظهار اسلام نمود و او مردم را به غلو درباره حضرت امیر دعوت میکرد تا میان این امت تفرقه نموده و دین ودنیای آنان را تباه کند (اشیعه و السنیه ،سید رضا ص4و6).
تاریخ ظهور شیعه :شیعه به معنای خاص کلمه دارای بحث خاصی است که پس از شهادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)گروهی که در خط ولایت استقامت ورزیدند و به خلافت و امامت حضرت امیر طبق صحبت پیامبر خدا در روز غدیر خم به آن افراد شیعه میگفتند .
تعریفی دیگر از شیعه : به پیروان حضرت علی علیه السلام که معتقد به خلافت بلافصل آن حضرت را دارا میباشند را گویند .
ابن ابی الحدید در شرح سلمان فارسی مینویسد : و کان سلمان من شیعه علی و خاصته
سلمان از شیعیان و پیروان و اصحاب خاص امیر مومنان حضرت امر بود.
در کتاب دائره المعارف الاسلامیه نیز آمده (ج14ص58):شیعیان بعد از پیامبر اکرم متمایز شدند آنان در آغاز عبارت بودند از : سلمان ؛ ابوذر ؛ مقداد ولی رفته رفته بر تعداد شان افزوده شد .
ابن عبد البر در استیعاب( ج3ص40) :شیعه پیرو اهل بیت است شیعیان طبق هدایت های و رهبری اهل بیت عمل میکنند و به آثار و سنت آنان پای بند هستند .
حضرت رسول (صلی الله علیه وآله وسلم)میفرمایند: ای علی تو و پیروانت در بهشت به سر خواهید برد .
حضرت رسول (صلی الله علیه وآله وسلم)میفرمایند: (سیوطی ج6ص379)قسم به آنکه جانم در اختیار اوست که این شخص (حضرت علی علیه السلم)و شیعیان وی در قیامت رستگارند .
ابن قندوزی حنفی در صواعق المحرقه ص301 میگوید: حضرت رسول(صلی الله علیه وآله وسلم)به حضرت امیر فرمودند: آیا به این راضی نیستی که تو و فرزندانت امام حسن و امام حسین (علیها السلام) و فرزندان آنان در پشت سر ما وزنانشان در پشت سر آنها و شیعیان ما در سمت چپ ما در بهشت باشند .
-ای علی خداوند غفران و رحمت خود را شامل تو و فرزندانت و فرزندان آنها و شیعیان تو و دوستداران شیعیان تو قرار داده است.هر کس فرمان حضرت امیر را برد فرمان من را برده و هر کس فرمان من را اطاعت کند فرمان حضرت امیر را اطاعت کرده است.
دلایل حقانیت شیعه :
امام رضا (علیه السلام): مهمترین ویژگی شیعه همان مسئله امامت حضرت امیر و یازده فرزند پاک و معصوم او میباشد.
1.دلیل عقلی :یکی از دلایل عقلی لزوم عصمت امامت و جانشینی پیامبر اکرم است که ب دو مقدمه استوار است ؛ یکی از وظایف مهم پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) این بود که آیات قرآن را برای مسلمانان تبیین نماید و احکام دینی مربوط به موضوعات گوناگون را بیان کند .
2. نصوص قرآنی :از جمله آیات قرآنی آیات تبلیغ و آیات بسیار دیگری که بر امامت بلافصل حضرت امیر دلالت میکند .
3.روایات :از جمله رواات متواتر و قطعی مانند حدیث ثقلین و احادیث بسیار زیادی که تمام بزرگان اهل سنت نیز قبول کرده و در کتابهای صحاح خود آورده اند .
فرقه های مهم شیعه (زیدیه ،اسماعیله ،کیسانیه ،غلات)
مذهب شیعه در زمان سه پیشوای اول از پیشوایان یعنی از حضرت امیر و امام حسن و امام حسین علیها السلام هیچ گونه انشعابی پیدا نکرد ولی پس از شهادت امام حسین بیشتر شیعیان امام سجاد را به امامت قبول کردند و تعداد کمی معروف به کیسانیه پسر سوم حضرت امیر به نام محمد بن حنفیه را امام خود دانستند و معتقد بودند که پیشوای چهارم آنان است و او همان مهدی موعود است که در کوه رضوی پنهان شده و روزی ظهور میکند .
پس از شهادت امام محمد باقر شیعیان وی به فرزندش امام جعفر صادق (علیه السلام) ایمان آوردند و پس از آن حضرت اکثریت به فرزندش امام موسی کاظم (علیه السلام) را امام هفتم دانستند اما جمعی اسماعیل پسر بزرگ امام صادق (علیه السلام) را که در زمان حیات پدر بزرگوارش در گذشته بود امام دانستند آنان از اکثریت شیعه جدا شدند و به نام اسماعیلیه معروف گشتند برخی نیز پسر امام ششم به نام عبد الله افطح و بعضی فرزند دیگرش محمد را پیشوای خود داستندو بعضی هم در خود آن حضرت توقف کردند و ایشان را آخرین امام خود دانستند .
پس از شهادت امام موسی کاظم (علیه السلام) اکثریت شیعه فرزندش امام رضا (علیه السلام) را امام هشتم خود دانستند و برخی در امام هفتم توقف کردند که به نام واقفیه معروف شدند اما پس از امام هشتم تا امام دوازدهم هیچ تغییری قابل توجهی در شیعه صورت نگرفت .
که خود این فرقه ها در برابر اکثریت شیعه قرار گرفته اند و در اندک زمانی منقرض شدند به جزء دو فرقه زیدیه و اسماعیلیه که باقی مانده و اکنون نیز گروهی از ایشان در مناطقی از یمن ،هند ،لبنان و جاهای دیگر زندگی میکنند .
زیدیه:این فرقه که خود را پیرو زید شهید فرزند امام سجاد میدانند و او را پس از حضرت امیر و امام حسن و امام حسین علیه السلام امام آنان شمرده میشوند .
عقاید زیدیه از دیدگاه روایات :
او در سال 80 هجری متولد شد و علیه هشام بن عبد الملک در کوفه قیام کرد و توسط یوسف بن عمر والی کوفه در سن 42 سالگی در سال 121 هجری به شهادت رسیداو را پس از شهادت و دفن نبش قبر کردند و جنازه بی سرش را در کناسه که نام محلی در کوفه است به دار کشیدند و سرش را برای هشام به دمشق فرستادند و سرش را بر دروازه دمشق نصب کردند .
عقاید زیدیه :
1.توحید :که همان اقرار به یگانگی خداوند است .
2.عدل :که عبارت است از ایمان به اینکه خداوند در احکامش عادل و افعالش حکیم است بر کسی ستم نمیکند و هرگز زشتی انجام نمیدهد .
3.وعد و وعید : که همان بشارت و انذار و خبر دادن خداوند از ثواب و عقاب است .
4.نبوت : یعنی ایمان به سفیران اللهی که دارای شریعت و برای اثبات پیامبری خود معجزه داشتند و باید پیامبران قبل و بعد از بعثت از انجام دادن گناه معصوم باشند .
5.امر به معروف و نهی از منکر :که معتقد بود که به صاحبان ظلم و ستم در مرحله اول بتید از راه مسالمت آمیز وارد شد اگر نتیجه نداد باید بر علیه آنها قیام کرد.
امام گزینی از دیدگاه زیدیه :کسی که صلاحیت امامت را دارد خود را باید برای آن نامزد کند و باید طریق 1. اعلان عمومی علل ادعای امامت و جهات شایستگی خود و روش حکومت را بیان کند.2.اگر کی از افراد شایستگی برای امامت نامزد نشده باشد عده ای از رجال فردی که سزاوار امامت است باید نامزد کنند و با او بیعت کنند.
اسماعیلیه : آنان میگویند ابتدا خداوند عقل را آفرید و او را از هر جهت کامل آفرید و به وسیله عقل نفس را خلق کرد و نفس نسبت به عقل مانند نطفه نسبت به طفل است و چون نفس مشتاق رسیدن به کمال عقل شد نیاز داشت که به طرف کمال حرکت کند و حرکت نیاز به ابزار دارد از این جهت افلاک آسمانی پدیدار شد که باید نفس حرکت دورانی پیدا کرد و انواع موجودات از جمادات ،نباتات ،و انسان به وجود آمدند .
ارزیابی عقاید اسماعیلیه :
با برسی عقاید و عملکرد اسماعیلیه متوجه میشویم که آنان نه تنها از اهل بیت پیامبر فاصله گرفتند بلکه از اسلام هم خارج شدند و از روی مسامحه از فرقه های مصوب به تشیع شمرده میشوند .
زراره از امام صادق صلوات الله علیه این گونه نقل میکند:
امام صادق علیه السلام پس از وفات اسماعیل 30 نفر از شیعیان خود را به منزلش فرا خواند سپس یکی از اصحابش به نام داوود کثیر فرمود ای داوود روی اسماعیل را بگشای و ببین او زنده است یا مرده . داوود نگاه کرد و گفت مره آن حضرت به همه افرادی که در آنجا حاضر بودند دستور دادند این کار را انجام دهند سپس فرمودند خداوندا شاهد و گواه باش سپس او را غسل دادند و کفن کردند و به مفضل فرمودند کفن از صورت اسماعیل باز کن و همگی نگاه کنید که او زنده است یا مرده در آن هنگام همه آن افراد گفتند آقای ما او مرده است.
غلات :
غلو در لغت به معنای تجاوز و بالاتر رفتن هر چیز از اندازه خود معرفی شده است .
سوره نساء آیه 171: ای اهل کتاب در دین خود غلو نکنید و درباره خدا غیر از حق نگویید مسیح عیسی پسر خداست او پسر مریم فقط فرستاده خدا و کلمه آفریده اوست.
حضرت امیر صلوات الله علیه میفرمایند : پروردگارا من از غلات بیزارم همان گونه که مسیح بن مریم از نصاری بیزار بود پروردگارا آنان را برای همیشه خوار کن و احدی از آنان را یاری نفرما
امام صادق علیه سلام میفرمایند که رسول خدا فرمودند: مرا از مقام خودم بالاتر نبرید چرا که خداوند قبل از اینکه مرا به عنوان پیامبر برگزیند به عنوان بنده خودش برگزیده است .