سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

مؤسس اولین کتابخانه عمومی جهان اسلام

۱۱۰۰ سال قبل، وقتی”صاحب” وارد اصفهان شد، مردم اصفهان شناخت کافی از معارف شیعی و ولایت امیرالمومنین علیه السلام نداشتند ولی صاحب در کمال شهامت و قدرت در همین مسجد جامع اصفهان دو سال منبر رفت و درباره فضائل حضرت علی و ائمه معصومین صحبت کرد. مردم را عاشق و شیفته مولا نمود ولی هیچ اسمی از او نمی برد تا …
کد خبر: ۱۴۶۷۵۱
۰۹:۲۶ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۶
به گزارش «شيعه نيوز»، سال قبل، وقتی”صاحب” وارد اصفهان شد، مردم اصفهان شناخت کافی از معارف شیعی و ولایت امیرالمومنین علیه السلام نداشتند ولی صاحب در کمال شهامت و قدرت در همین مسجد جامع اصفهان دو سال منبر رفت و درباره فضائل حضرت علی و ائمه معصومین صحبت کرد. مردم را عاشق و شیفته مولا نمود ولی هیچ اسمی از او نمی برد تا …

او شیفته علم و ادب بود و در دانش هایی چون علوم قرآن و تفسیر، حدیث، کلام، لغت، نحو، عروض، نقد ادبی، تاریخ و طبّ تسلط و تبحّر داشت وتا آخرین لحظات حیات از علم‌آموزی غافل نش، در راه علم و فضیلت شاگردان بسیاری را تعلیم نمود « شیخ عبدالقاهر جرجانی، ابوبکر بن مقری، قاضی ابوطیب طبری ، ابوالفضل محمد بن ابراهیم نسوّی شافعی، ابوبکر علی ذکوانی از جمله شاگردان او بودند.»

مؤسس اولین کتابخانه عمومی جهان اسلام
او را مؤسس اولین کتابخانه عمومی جهان اسلام خوانده‌اند، در اصفهان و ری کتابخانه‌هایی تأسیس کرد و مهم تر از تأسیس کتابخانه ها گشودن درهای آن به سوی اهل علم است چرا که پیش از او، پادشاهان و وزیران کتاب های خود را مانند جواهر و زر و سیم در خزانه‌ای می‌نهادند و اهل علم را از مطالعه آنها محروم می‌ کردند.
ابوالقاسم اسماعیل بن عباد، ادیب، شاعر و وزیر شیعه مذهب ایرانی دیلمیان است.کنیه او ابوالقاسم و ملقب به کافی الکفاه و صاحب است. در چهارم ذیقعده الحرام سال ۳۲۴ هجری متولد شد.
عالمی از نوابغ تاریخ
حجت الاسلام سید احمد مؤمنی، امام جماعت مقبره صاحب بن عباد اصفهان، ایشان را از چهره های مهم و از نوابغ بسیار بزرگ تاریخ می داند و می گوید: «اوّلین استادِ صاحب، پدرش عبّاد بود که استادی مهربان و دلسوز برای او بود. وی پس از فراگیری مقدمات به تحصیل فقه، حدیث، تفسیر، کلام و دیگر علوم رایج پرداخت.»

پس از مدتی که صاحب از استادان خود در اصفهان بهره برد به ری یکی از مراکز علم و ادب آن زمان مهاجرت کرد و در آن شهر به نزد ابن عمید، وزیر دانشمند آل بویه رفت« ابن عمید پس از مشاهده توانایی صاحب در نگارش متن های ادبی او را از نویسندگان مقام وزارت قرار داد. به دلیل کاردانی و توانایی صاحب در انجام امور، زمانی که رکن الدوله، فرزندش مؤیّد الدوله را به حکومت اصفهان منصوب کرد، صاحب در مقام دبیری وی به زادگاهش اصفهان بازگشت تا از موضع قدرت بتواند مردم را هدایت و ارشاد کند.»

رسیدن به مقام وزارت
زمانی که صاحب به مقام وزارت رسید، در صدد اصلاح جامعه برآمد و در اوّلین قدم، بدعت های ناپسند و رسم های ظالمانه را برانداخت؛ «هدف او اجرای عدالت و برطرف نمودن مشکلات مردم بود و در آباد ساختن شهرها، مرمت و بازسازی ویرانیها از هیچ کوششی دریغ نمی کرد»
دعوت مردم به تشیع از بالاترین خدمات صاحب به اسلام است« ۱۱۰۰ سال قبل، وقتی صاحب وارد اصفهان شد، مردم اصفهان شناخت کافی از معارف شیعی و ولایت امیرالمومنین علیه السلام نداشتند ولی صاحب در کمال شهامت و قدرت در همین مسجد جامع اصفهان دو سال منبر رفت و درباره فضائل حضرت علی و ائمه معصومین صحبت کرد. مردم را عاشق و شیفته مولا نمود ولی هیچ اسمی از او نمی برد تا هنگامی که مردم تشنه علی ابن ابیطالب شدند، صاحب به معرفی ایشان پرداخت که این شخصیت، وجود مقدس حضرت علی(ع)، داماد و جانشین حضرت محمد(ص) است و به این ترتیب مردم با شناخت حقایق با ولایت امیرالمومنین علیه السلام آشنا شدند .»

صاحب بن عباد به اقتصاد کشور و مردم را رونق بخشید
صاحب بن عباد به اقتصاد کشور و مردم را رونق بخشید و دارایی خزانه دولت را به مرتبه‌ای عالی رساند. انتصاب افراد تنها براساس شایستگی آن ها بود« کارهای دیوان را جز به اهل فضل و دانش نمی‌سپرد.»
از دیگر اقدامات صاحب می توان به تأسیس مسجد جامع صغیر یا مسجد جورجیر در اصفهان و تعمیر برج شهر قزوین اشاره کرد.
او شیفته علم و ادب بود و در دانش هایی چون علوم قرآن و تفسیر، حدیث، کلام، لغت، نحو، عروض، نقد ادبی، تاریخ و طبّ تسلط و تبحّر داشت وتا آخرین لحظات حیات از علم‌آموزی غافل نشد« هیچ چیز او را از آموختن باز نمی داشت به گونه‌ای که حتی پس از رسیدن به مقام وزارت کسب علم و معرفت را فراموش نکرد و ادبیات فارسی را که به زبان عربی انتشار می‌یافت از نابودی به اوج وسعت و کمال رساند»
صاحب در تمامی فنون شعر چون مدح، وصف، رثاء، هجاء، هذل و مواعظ اشعاری سروده که از نظر معانی نو و مضامین بی نظیر است. صاحب در مدح امیرالمؤمنین (ع)، ۲۷ قصیده سرود که در هر یک از قصیده‌ها یکی از حروف به کار نرفته است. قصیده بیست و هشتم که از حرف واو خالی بود ناتمام ماند.
صاحب در نویسندگی مهارتی عجیب داشت و نوشته‌های خود را به آیات قرآن، امثال و پندها و کلمات و اشعار شعرای مشهور مزیّن می‌ساخت.« ثعالبی نوشته های صاحب را از نظر زیبایی لفظ و معنی به سحر و اعجاز نزدیک می‌دانست.»
صاحب به تألیفات اهل قلم توجه ویژه داشت و هرگاه از تألیف کتابی جدید آگاه می شد با سعی و کوشش فراوان نسخه‌ای از آن فراهم می‌کرد و برای مطالعه در کتابخانه خویش قرار می‌داد. او در نتیجه تلاش فراوان توانست کتابخانه‌ای عظیم تشکیل دهد«کتابخانه صاحب، بیشتر آثار و تألیفات علمی آن دوران را در بر داشت. به گفته برخی مدارک، میزان کتابهای موجود در کتابخانه صاحب در ری، که با قرن دهم میلادی مقارن بوده است برابر مجموع کتابهای موجود در کتابخانه‌های اروپا برآورد شده است.»


آثار
آثار متعددی در زمینه علوم از صاحب باقی مانده که می توان به کتاب الإبانه (در علم کلام)، الأقناع (در عروض)، الأمثال السائره (در علوم ادبی)، التذکره (در کلام و اصول دین)، دیوان اشعار، رسائل صاحب (مباحث اخلاقی، اعتقادی و اجتماعی)، رساله‌ای در علم طب و عنوان المعارف اشاره کرد.
در راه علم و فضیلت شاگردان بسیاری را تعلیم نمود « شیخ عبدالقاهر جرجانی، ابوبکر بن مقری، قاضی ابوطیب طبری ، ابوالفضل محمد بن ابراهیم نسوّی شافعی، ابوبکر علی ذکوانی از جمله شاگردان او بودند.»

در ابتدا مردم اصفهان شناخت چندانی از او نداشتند
در ابتدا مردم اصفهان شناخت چندانی از او نداشتند« آیت الله حاج شیخ عباس علی ادیب کتابی با نام هدیه العباد در شرح زندگانی صاحب بن عباد نوشت و در این کتاب او را به مردم اصفهان معرفی کرد» مردم اصفهان با خواندن این کتاب به شخصیت بزرگ و گران سنگ او پی بردند.
هر زمان به مزار صاحب سری بزنیم عده ای از عاشقان کنار ضریح او نشسته، به صاحب متوسل شده و حوائج خود را طلب می کنند« شخصیت بزرگی چون علامه مجلسی هفته ای دو بار از سبزه میدان پیاده به زیارت صاحب می آمد وسیل عاشقان او نه تنها از ایران بلکه از کشورهای دیگر مانند پاکستان و هندوستان از زیارت مقبره صاحب غافل نمی شوند»
کرامات
از کرامات صاحب نقل های بسیاری شده است« یکی از کراماتی که من از زبان آیت الله ادیب شنیده ام این است که قبل از انقلاب یکی از تجار بزرگ اصفهان به نام کازرونی که در چهارباغ مغازه های زیادی داشت، دفتر مطالبات خود را که بسیار با اهمیت بود و تمام معاملات در آن ثبت می شد را گم می کند و پس از جست و جوی فراوان دفتر پیدا نمی شود. کازرونی بر سر مزار صاحب می آید و به او متوسل می شود. در همان شب در عالم خواب خود را در منزل آیت الله ادیب می بیند که در یک طرف صاحب بن عباد و در طرف دیگر آیت الله ادیب نشسته است. پس از نقل جریان گم شدن دفتر، در همان عالم خواب صاحب بن عباد به او می گوید که دفتر تو را منشی برداشته و در منزلش در فلان اتاق و گنجه مخفی کرده است. کازرونی وقتی از خواب بیدار می شود به همراه مأمور شهربانی به منزل منشی می رود و طبق همان آدرس دفتر را پیدا می کند»
کرم و جوانمردی از بارزترین صفات اخلاقی صاحب بود، از تواضع و فروتنی بهره فراوان داشت و به ویژه سادات و دانشمندان را گرامی می‌داشت.

در بستر بیماری هم از مسائل کشور غافل نبود
صاحب در اواخر عمر در بستر بیماری افتاد، اما در بستر هم از مسائل کشور غافل نبود و امور کشور را دنبال می کرد تا اینکه سرانجام در شب جمعه ۲۴ صفر سال ۳۸۵ ق در ری جان به پروردگار خویش تسلیم کرد.
نماز شاگرد بر پیکر استاد
بامدادان مردم ری پس از اطلاع از ارتحال وی تمامی بازارهای شهر را بسته و جمعیتی انبوه در تشییع پیکر صاحب گرد آمدند. ابوالعباس ضبّی از دانشمندان ری که شاگرد صاحب بود بر پیکر استاد نماز خواند.
سرانجام با شکوه و تجلیل فراوان به اصفهان انتقال داده و در زادگاهش به خاک سپرده شد. از آن پس مقبره صاحب، زیارتگاه مردم شد و همه ساله افراد زیادی از شیفتگان اهل بیت (ع) مقبره صاحب را در میدان طوقچی زیارت می کنند.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: