به گزارش «شيعه نيوز»، «خوشبختانه در ایجاد ساختار جدید در عراق، تمام قومیتها سهم و نقش خود را دارند و با هم قانون اساسی کشورشان را نوشتند و مردم آن کشور هم این قانون را تایید کردند که بخش قابل توجهی از مطالبات هر قوم در این قانون اساسی وجود دارد. امروز کردها در عراق وضعیت خوبی دارند، آنها توانستند بر اساس قانون زبان کردی را نیز اضافه و منطقه خودمختار خود را قانونمند کنند، همچنین در قانون اساسی ۱۷ درصد از بودجه کشور برای اداره اقلیم کردستان اختصاص داده شده است.»
اینها بخشی از اظهارات «ایرج مسجدی» سفیر ایران در بغداد در خصوص قومیت های عراق و بهبود اوضاع آنها با توجه به قانون اساسی آن کشور که از ۲۰۰۳ به این سمت تدوین شده، است و با توجه به موضوع این گفتار به عنوان مقدمه آن را قید کردیم.
عراق به عنوان یکی از کشورهای همسایه ایران، که دارای بیشترین مرز خاکی، اشتراکات تاریخی، فرهنگی و مذهبی با کشور ما هست دارای اهمیت راهبردی برای تهران به حساب می آید و دو طرف از سطح روابط بسیار بالایی هم در زمینه های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی برخوردار هستند.
عراق را به دلیل برخورداری از قومیت ها و مذاهب مختلفی که دارد همچون موزاییکی چند تکه می دانند، شاید یکی از دلایل پیچیده بودن شرایط و تحولات سیاسی اجتماعی در آن کشور هم وحود گروه ها، احزاب و قومیت های مختلف است که هر یک در قالب فرهنگ قبیله ای موجود در آن کشور به دنبال اهداف و منافع گروهی خودشان هستند و در این میان منافع ملی عراق در برخی اوقات قربانی این نوع طرز تفکر حاکم بر جامعه اشان می شود.
جامعه عراق به سه بخش اصلی کرد ها در شمال آن کشور با دارا بودن ۱۵ الی ۲۰ درصد جمعیت ۳۰ میلیون نفری عراق، شیعیان در جنوب عراق با ۶۰ الی ۶۵ درصد کل جمعیت عراق و در نهایت سنی های عراقی که در مرکز این کشور عمدتا زندگی می کنند و همچون کرد ها دارای ۱۵ تا ۲۰ درصد از جمعیت عراق هستند.
آنچه که از منظر امنیت ملی ایران و مساله قومیت ها و مذاهب عراق مطرح است و می تواند تهدیدی برای ما باشد، گسترش اختلاف میان آنها در قالب اختلافات «شیعه_سنی» و «کرد_عرب» است که بازیگران خارجی و عوامل داخلی آنها در عراق با توطئه های مختلفی پس از سقوط صدام به این سمت در حال دامن زدن به آن هستند و رویکرد جمهوری اسلامی ایران هم طبعاً در قبال این مساله دعوت به آرامش، خویشتنداری و حفظ اتحاد و انسجام داخلی بوده و هست.
همچنین تهدید دیگری که در این دامنه قابل تفسیر است، ادعای استقلال و خودمختاری از سوی کردهای شمال عراق است که هر چند وقت یکبار، به دلایل مختلفی اعم از امتیازگیری و مانع ایجاد کردن برای دولت مرکزی (بغداد) از سوی مقامات منطقه کردستان مطرح می شود و متاسفانه ضرباتی هم به منافع ملی عراق از این طریق وارد و موجبات تضعیف دولت مرکزی را فراهم آورده اند. برخی طرف های خارجی سعی می کنند با مطرح کردن گاه و بی گاه این مساله ایران را نسبت به این مساله و کنترل کردهای ایران حساس و به نوعی مساله سازی کنند، غافل از اینکه در ایران قومیت های مختلف نه تنها مساله نیستند بلکه به آنها به چشم فرصت نگریسته می شود. امروز کردها، ترک ها، لرها و دیگر اقوام ایرانی در کشورمان دارای حقوق کامل شهروندی و برخوردار از حق رأی و همچنین به معنای واقعی کلمه انسان های وطن دوستی هستند.
اختلافات میان این سه بخش اصلی جامعه عراق چه در بدنه و چه در راس حکومت آن می تواند تبعات سنگینی برای این کشور به همراه داشته باشد، این نکته را هم لحاظ کنیم که از ۲۰۰۳ تاکنون بسیاری از مشکلات عراق از بیرون به آنها تحمیل شده و همچنان عده ای با همه توان خود درصدد هر چه بیشتر کردن اختلافات درونی در عراق هستند تا نتیجه مطلوب برای آنها که همان تجزیه عراق به سه قسمت باشد را به دست آورند.
موضع ایران هم نسبت به این مساله روشن است، «علی لاریجانی» رئیس مجلس شورای اسلامی در یکی از اظهارات خود در این خصوص گفته: «ما صد در صد مخالف تجزیه عراق هستیم، همان طوری که مرجعیت عراق این موضع را اتخاذ کرده است.»
تجزیه عراق یعنی تضعیف این کشور، اجحاف در حق عراقی ها و به تعبیری دیگر افزایش امنیت برای اسرائیل، چرا که در صورت تجزیه شدن عراق، کشوری که خود را جزئی از محور مقاومت می داند و در کنار ایران، سوریه و حزب الله به نقش آفرینی می پردازد اینک به لحاظ درآمد اقتصادی، جمعیت، توان سیاسی و دیپلماتیک، نیروی نظامی و دیگر مولفه های قدرت خود را در شرایطی بسیار ضعیف تر می بیند و دیگر آن کارایی لازم را در مقابله با طرح ها و توطئه های اسرائیل و جبهه غربی عربی ندارد.
از این رو است که یکی از مهمترین اهداف ایران به عنوان کشور حامی، برادر و دوست عراق، حفظ اتحاد و یکپارچگی هر چه بیشتر عراق از درون است تا بتواند همچنان به عنوان یک کشور تاثیرگذار و مستقل در منطقه و در جبهه مقاومت باقی بماند.
از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران یکی از مسائل دارای اولویت بالا در عراق حفظ اتحاد بیشتر در میان شیعیان است که به نسبت همدلی بیشتری به ایران دارد و خود را نزدیک تر از دو بخش دیگر جامعه عراق به ایرانیان می داند. این گروه که اکثریت جامعه عراق را هم شامل می شوند امروز در خوشبینانه ترین حالت خود به صدریون، حکیمی ها، حزب الدعوه ای ها که این حزب البته به دو قسمت طرفداران مالکی و عبادی هم تقسیم شده، منشق شده اند.
«مسجدی» سفیر ایران در بغداد در این رابطه اینطور گفته که: «امیدواریم رهبران شیعه اجازه ندهند در بین جریانهای مختلف از هم گسستگی ایجاد شود. این که در بین افراد و گروههای اختلاف نظرهایی وجود دارد امری طبیعی است اما مهم است که وحدت و یکپارچگی در بین این گروهها حفظ شود.»
ساختار سیاسی عراق پارلمانی است و این به معنای آن است که احزاب سیاسی جهت کسب سهم بیشتر از قدرت باید به دنبال کسب بزرگترین فراکسیون در پارلمان باشند تا بتوانند از این طریق بالاترین و کلیدی ترین مناصب دولتی را در کشور از آن خود کنند.
لذا اتحاد در میان اقوام و گروه های سیاسی یکی از شروط اساسی جهت دستیابی به قدرت و نفوذ بیشتر یک امر لازم است که این نیز محقق نمی شود مگر با ائتلاف احزاب سیاسی در درون هر یک از سه بخش اصلی کُرد، شیعه و سنی که در این زمینه هر کدام بتوانند هنر و تدبیر بیشتری از خود به نمایش گذارند، طبعا به سهم بیشتری از کیک قدرت دست خواهند یافت.
برخی طرف های خارجی همان طور که در بالا هم اشاره شد خواهان ایجاد اختلاف میان اقوام و مذاهب عراق هستند که یکی از دلایل آن می تواند ایجاد چالش برای ایران البته به زعم آنها باشد، چراکه تصور آنها بر این است که تشنج داخلی در عراق به واسطه همسایگی با ایران و سطح تعاملات بالای این کشور به سمت ایران منتقل می شود.
از طرفی شاید آنها به دنبال ناامن کردن مرزهای ایران و عراق، ایجاد اختلاف میان مقامات و مردم دو طرف، تحریک بخش کُردنشین و عرب نشین ایران به واسطه برخی شرایط و اختلافات میان کردها و عرب های عراق، تضعیف محور مقاومت، منحرف کردن اذهان از مبارزه با تروریست ها به عنوان اولویت اول عراق به سمت حل و فصل منازعات داخلی و در یک جمله همه این موارد را می توان این طور تفسیر کرد که آنها به دنبال هزینه تراشی برای ایران به منظور خدشه دار کردن به امنیت ملی کشورمان هستند.
آنگونه که «حسن روحانی» رئیس جمهور کشورمان در خصوص سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال مبارزه با تروریسم در عراق و کمک تهران به آنها در ایجاد ثبات و امنیت گفته است: «ثبات و امنیت عراق را ثبات و امنیت خود میداند و برای تقویت آن تلاش خواهد کرد. ما مبارزه با تروریسم و گروه های تروریستی از جمله داعش را وظیفه مهم همه دولتهای مسوول در منطقه و جهان می دانیم و در این مسیر ایران در کنار دولت و مردم عراق بوده و از هیچ کمکی دریغ نمی کند.»
آری، ایران امنیت خودش را در ثبات، پایداری وامنیت کشورهای منطقه و به طور خاص همسایگانش می بیند که این نقطه مقابل تفکر برخی بازیگران منطقه ای چون ریاض است که میلیاردها دلار هزینه ایجاد و گسترش ناامنی، جنگ و کشتار در منطقه می کند و منافع و امنیت خودش را در پیشبرد این رویکرد تامین شده می داند.
بر اساس این دکترین است که تهران همواره سیاست خارجی خود را در مسیر ایجاد و گسترش صلح، امنیت، اتحاد، دوستی و همکاری با دیگر کشورها به ویژه کشورهای همسایه و همسو قرار داده و در این مسیر در سالهای پس از انقلاب هزینه های بسیاری را هم پرداخته که البته معتقد است هر میزان هزینه ای هم که در راستای ایجاد امنیت و ثبات در منطقه پرداخت کند، به مراتب از هزینه مبارزه با تهدیدات خارجی در داخل مرزهای کشور کمتر خواهد بود چرا که توانسته با تهدیدات در خارج از مرزهای کشور به مبارزه بپردازد و این نشان از قدرتمندی ایران اسلامی دارد که امروز می تواند این ادعا را داشته باشد که منافع و امنیت ملی خود را کیلومترها دورتر از مرزهای خود تامین می کند.