به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از جهان، هنوز سندسازي براي تغيير نام خليجفارس بهنام كشورهاي عربي به قوت خود باقي است و چالش روشنفكران برسر اينكه چرا تصميمهاي جدي و ديپلماتيك از سوي دولت براي خاتمه هويت زدايي و حمله به تاريخ ايران از سوي كشورهاي همسايه گرفته نميشود، ادامه دارد كه ابوعليسينا همچون مولاناي ترك نژاد! در زمره علماي عرب قرار گرفت! در اين ميان افغانها هم طي اقدامي غافلگيرانه خياباني را به نام ابوعليسينا نامگذاري كرده و تمبري را نيز با نام او منتشر كرده و مدعي شدند كه اين پزشك بلخي بوده است يعني اهل افغانستان! هرچند كه اسناد و مدارك حاكي از آن است كه بلخ بخشي از ايران پيش از تغيير مرزهاي كنوني بوده است.
بحثي كه اين سوال را پيش ميآورد اين است كه چطور ابوعليسيناي اهل بلخ، ايراني نبوده بلكه افغان بوده است و كسي كه درسال 416-358 خورشيدي در روستايي در نزديكي بخارا زاده شده و در همدان درگذشته و نياكانش همه ايراني بودند، اكنون شده شيخ افغان يا شيخ عرب. آن هم تنها با ساختن روبات يا نامگذاري يك خيابان به نام او؟ اما اين حقيقت است. روباتي با چهره ابنسینا به سرپرستی استاد یونانی دانشگاه امارات عربی و دستیاران یونانی و آلمانی او ساخته و به جهانيان هم معرفي شده است. مساله تامل برانگيز اينجاست كه «بیبیسی» هم با سیاستهای ضد ایرانی شیوخ منطقه، در هویت تراشی و مصادره مفاخر تاریخی ایران همسويي كرده است. به نظر ميرسد كه قرار است با اين اقدامات ايران به تدريج از هويت گذشته خود تهي شود.
به گزارش ايسنا، بيبیسی در خبری كه در زمینه ساخت این روبات منتشر كرده، ابتدا از ابنسینا بهعنوان دانشمندی عرب! یاد كرده و مدتی بعد با عقبنشینی از این اشتباه، ابنسینا را دانشمندی اسلامی(Islamicscholar) عنوان كرده است. بیبیسی پیش از این نیز همسویی خود را با این قبیل اقدامات جاعلانه در پوشش خبرهای علمی نشان داده بود كه بسيار تعجب برانگيز است.
البته بخش عربی این شبكه در همراهي با شيوخ عرب حق را تمام كرده و چند ماه پیش با ارائه مقالهای از یك محقق عرب در زمینه «رنگ درمانی و تاثیرات رنگ در زندگی بشر»، از ابنسینا، دانشمند مشهور ایرانی بهعنوان یك «دانشمند عرب» یاد كرده! اين در حالي است كه تا كنون برخورد جدي و ديپلماتيكي از سوي مسئولان مربوطه در اين باره انجام نشده و صدا و سيما هم با بيتوجهي تمام در برابر اين مساله سكوت كرده است.
اين بيتوجهي و سكوت در حالي همچنان ادامه دارد كه روبات دستمایه جعل هویت كه از سوي دكتر ماوریدیس، محقق یونانی و دستیارانش در دانشگاه امارات با همكاری محققانی از آلمان و یونان ساخته شده میتواند با توجه به قابلیت شناسایی چهره افراد با ورود به سایت اجتماعی «Facebook» به تقویت روابط روباتها با انسانها كمك كند. ابوعليسيناي عرب صاحب صفحهای در سایت Facebook خواهد شد كه در آن به تعامل با اعضای این سایت خواهد پرداخت و به زودی پر از عكسها و مطالبی میشود كه نشان دهنده امكان برقراری یك رابطه دوستانه پایدار بین انسان و ماشینها خواهد بود. البته يك دانشمند عربي ماشيني در ارتباط جهاني با انسانهاي ديگر!
از سوي ديگر قرار است اين روبات دارای یك واحد نرمافزاری زبانی باشد كه میتواند در لحظه با مردم مكالمه و گفتوگو كند و یك پایگاه دادهها از دوستانش و روابط اجتماعی با آنها بر اساس اطلاعات «فیس بوك» ایجاد كند. دكتر ماوریدیس قرار است، روبات ابنسینا را در یك دوره آزمایشی یكماهه در IRML بگرداند تا با مردم ملاقات كند و آنها را بشناسد. سپس روبات برای بازشناختن این افراد و مكالمه با آنها در «فیس بوك» دست به كار خواهد شد.
اما ماجراي جعل هويت ابوعليسينا به همين جا ختم نميشود، به گزارش البرز شرکت پست کویت در سرقتی آشکار به مناسبت هزارمين سال تولد پزشک و فیلسوف بزرگ ایرانی با انتشار تمبری از او یک دانشمند وفیلسوف اهل کویت ساخته است!
به نظر ميرسد كه عربها دارند در سرقت هويت ايراني از تركيه پيشي ميگيرند، هرچند رقيبشان تركيه هم بيكار نمانده و در حال پرونده سازي براي شيخ خرقاني است و دارد بارگاهي را به نام او در تركيه ميسازد كه بعد هم با برگزاري اجلاسها و همايشهاي بزرگ جهاني در سالروز يا سالمرگ خرقاني بگويد او هم شاعر ترك بوده است نه عرب.
هرچند انتظار ميرفت با انتشار اين خبر ايرانيان سراسر جهان،به این اقدام موهن در جعل شخصیت های ایرانی،واكنش جدی نشان دهند ولي تا كنون اقدامي در اين زمينه انجام نشده است.
به نظر نميرسد كه اين جعل هويتها هم توانسته باشد، عاملي براي ايجاد تغيير و تحولاتي در روند جدي گرفتن گذشتهمان ايجاد كرده باشند.
با اين وجود همچنان جريان جعل تاريخ ادامه دارد. تركيه به مناسبت سالروز تولد مولانا، مراسمهاي بزرگداشت باشكوهي ميگيرد كه به نقل از دیلی نیوز ترکیه، مراسم جشن و سرور تولد مولانا در سرتاسر ترکیه از جمله استانبول، آنکارا و آنتالیا برگزار می شود و حتي رسانههای 48 کشور هم جشن مولوی را در ترکیه پخش ميكنند. در حالي كه ايران اگر هم بعد از تركيه آمد و براي اينكه ثابت كند، كم نياورده بزرگداشتي براي مولانا جلال الدین برپا كرد و صفار هرندي وزير ارشاد بسيار دير اما سرانجام معترض شد به جعل نام مولانا، نخست وزیر ترکیه كوتاه نيامده و به صراحت و تاكيد اعلام كرد كه مولانا عارفی ترک نژاد بوده است. رئیس مرکز تحقیقات مولاناي آنها هم در دانشگاه سلجوق فرياد بر آورد كه مولانا متعلق به ترکیه است. ابیات مولانا در مثنوی در مورد ترک و ترکهاست و مولوی خود را ترک خوانده است.
بعد هم همه رسانهها به حمايت از شيوخ عرب آمده و جشن ساختن روباتي را برپا ميكنند كه در بخشی از زندگینامه او به گفته خودش و به نقل از شاگردش «ابوعبید جوزجانی» آمده: «پدرم عبدالله از مردم بلخ بود در روزگار نوح پسر منصور سامانی به بخارا درآمد. بخارا در آن عهد از شهرهای بزرگ بود. پدرم کار دیوانی پیشه کرد و در روستای خرمیثن به کار گماشته شد. به نزدیکی آن روستا، روستای افشنه بود. در آنجا پدر من، مادرم را به همسری برگزید و وی را به عقد خویش درآورد. نام مادرم ستاره بود من در ماه صفر سال ۳۷۰ از مادر زاده شدم. نام مرا حسین گذاشتند چندی بعد پدرم به بخارا نقل مکان کرد در آنجا بود که مرا به آموزگاران سپرد تا قرآن و ادب بیاموزم. دهمین سال عمر خود را به پایان میبردم که در قرآن و ادب تبحر پیدا کردم آنچنانکه آموزگارانم از دانستههای من شگفتی مینمودند.»
به همين دليل است كه رئيس روابط عمومي و اموربينالملل بنياد علمي و فرهنگي بوعليسينا و دبير كميته اطلاعرساني جشنواره حكمت سينوي رو به مسئول تاكيد ميكند: «ظرفيت بزرگ نام شيخالرئيس ايجاب ميكند كه مسئولان بلندپايه كشور در اجماعي به عظمت اين نام، و بهويژه معاونت علمي رياستجمهوري، وزارتخانههاي علوم، فرهنگ و ارشاد اسلامي، بهداشت و درمان و مراكز علمي كشور، هم در زمينه تامين بودجه كافي و اثرگذار و هم در پشتيباني معنوي و علمي از بنياد بوعليسينا، نگذارند چراغ افروختهاي كه پس از هزار سال ميخواهد كتاب شفا را به فارسي ترجمه كند و صدها وظيفه علمي ديگر را برعهده بگيرد به ضعف و خاموشي گرايد.»