به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از مرکز خبر حوزه ، مصاحبه با عوامل تدوین این اثر حجج اسلام آقایان درایتی مدیر گروه احیاء و تصحیح متون دارالحدیث،حسینی تحقیق و تصحیح اسناد،احمدی جلفایی تنزیل هوامش،فاضل بخشایشی ترجمه و جمع آوری شروح،طباطبایی تخریج و مشابه یابی و حمیداوی تصحیح و تقویم نص روایات به تفصیل درباره مرحوم کلینی و تصحیح الکافی گفت و کرد. متن کامل این گفت و گو در ذیل می آید:
* نقش مرحوم کلینی را در احیای احادیث شیعه چگونه ارزیابی میکنید؟
حجتالاسلام درایتی: با بررسی منابع حدیثی شیعه و مقایسه کتب اربعه به نقش ویژه مرحوم کلینی و کتاب شریف کافی پی میبریم؛ همانطور که میدانید قبل از عصر مرحوم کلینی، چهارصد رساله حدیثی،معروف به اصول اربعمائه در اختیار محدثان و فقها با موضوعات پراکنده بوده است.بخش عمده ای از این اصول به جوامع اولیه حدیثی مانند جامع ابن ابی نصر بزنطی و کتاب های ابن ابی عمیر و حسین بن سعید راه یافت که بهره گیری از این جوامع به صورتی منظم و ساماندهی شده نخستین بار توسط مرحوم کلینی انجام پذیرفت.
* ویژگیهای کتاب کافی نسبت به سایر منابع حدیثی چیست؟
حجتالاسلام درایتی: اولین ویژگی این است که این مجموعه در نزدیکترین زمان به عصر معصوم(ع) تالیف شده است به طوری که طبق احتمال قوی، زمان تولد مرحوم کلینی تقریباً با اواخر عمر شریف امام عسکری علیهالسلام همراه بود و مرحوم کلینی بخش مهمی از عمر خود را در بغداد سپری کرده و آنجا، محل زندگی نواب خاص امام زمان (عج) بوده است. ویژگی دوم، تنوع موضوع در کافی است؛ مجامع حدیثی، بیشتر گرایش فقهی دارند ولی در کافی، غیر از موضوع فقه، 8 عنوان کتاب را در اصول کافی آورده است که الزاماً موضوعات فقهی نیستند و در بخش روضه هم مجموعه متنوعی از موضوعات مختلف آمده است.
ویژگی سوم این است که مرحوم کلینی سعی کرده سلسله سند را به صورت کامل بیاورد.
* راجع به صحت اسناد تمام احادیث کافی و آن جمله معروف «الکافی کافٍ لشیعتنا» که منسوب به حضرت ولیعصر (عج) است توضیح بفرمایید.
آقای علیرضا حسینی: این تعبیردر منابع موثق ثابت نشده است و انتساب این عبارت به وجود مقدس حضرت حجت (عج)، ثابت نیست.
* از نظر سند اشکال دارد؟
آقای علیرضا حسینی: اصلاً ثابت نیست یعنی این را هیچ منبع موثقی از منابع قدیمی نقل نکرده است.
* درباره صحت اسناد کافی بفرمایید.
آقای علیرضا حسینی: همانگونه که می دانید بحث مهم، اعتبار یا عدم اعتبار روایات کافی است نه صحت اسانید آن؛ زیرا بر اساس مبنای متاخرین که از زمان مرحوم علامه حلی نمود پیدا کرد،نمی توان بسیاری از روایات کافی را از نظر سند صحیح دانست.ولی این منافاتی با این ندارد که ما بر اساس نگاه پیشینیان که مرحوم کلینی نیز از آنان است روایات کافی را معتبر و صحیح به معنای به کار گرفته شده نزد ایشان بدانیم همچنان که برخی از صاحب نظران معاصر باور دارند،ما نیز بر این باوریم که با بازخوانی دقیق میراث رجالی شیعه که عمدتا بلکه همه از آن پیشینیان است و با مفهوم شناسی دقیق واژه ها و عبارات توصیغ راویان ، می توان اعتبار روایات کافی مگر در محدوده بسیار کمی را ثابت کرد.ضمن اینکه تعابیر مرحوم کلینی در مقدمه کافی به خوبی به ماندگاری کافی از دیدگاه آنمرحوم دلالت می کند.
* برخی الحاق روضه به کافی را ناصواب میدانند. نظر شما چیست؟
حجتالاسلام احمدی: این مطلب، منبع موثقی ندارد و حتی انتساب آن به افرادی که این مطلب به آنها نسبت داده شده است قطعی نیست.
مثلاً گفتهاند، اولین کسی که به این نظریه قایل شده، مرحوم ملا خلیل قزوینی است و به یکسری از آثار ایشان ارجاع دادهاند، منتها طبق بررسیهایی که صورت گرفته، اصل این انتساب مشکل دارد چون در بزنگاههایی که انتظار میرود ملاخلیل در صورت قایل بودن به این نظریه به آن پرداخته باشد، نه تنها چیزی نفرمودهاند؛ بلکه مباحثی را میآورد که این گونه برداشت میشود ایشان اصلاً این اعتقاد را نداشته است.درباره افراد دیگر هم این انتساب به صورت قیل و مانند آن انجام گرفته و در آثار مکتوب هیچکدام از بزرگان و محققان بنام نیامده است.
* دلایل قائلین به این مسئله چیست؟
حجتالاسلام احمدی: برخی گفتهاند؛ یکسری روایات منکر که مبنای عقلی ندارد در روضه آمده است ویا اینکه میگویند؛ باب بندی و سبک آن با دیگر بخشهای کافی تفاوت دارد که بنده در مقاله جداگانه ای ثابت کردهام نحوه آوردن اسناد در روضه تقریباً متناسب و مشابه با کتابهای قبلی در کافی است.همچنین دلایل و قرائن محکمی وجود دارد که نشان میدهد، روضه جزو کافی است.
* چه دلایلی؟
حجتالاسلام احمدی: مهمترین دلیل، تصریح شیخ طوسی، مرحوم نجاشی و ابن شهرآشوب است. همچنین طبق قرائن، مطالبی که در پایان کتاب روضه آمده به احتمال قوی از خود مرحوم کلینی است و نیز بر اساس برخی قرائن سندی، سندهای این کتاب تشابهزیادی به اقسام سابق آن دارد.
* راجع به نسخه های خطی موجود و کهن ترین نسخه کافی توضیح دهید.
حجتالاسلام درایتی: تاکنون یک هزار و 607 نسخه خطی از کافی شناسایی شده است که عمده این نسخهها یعنی بیش از هزار نسخه مربوط به قرون دهم و یازدهم یعنی عصر صفوی است و این نشان دهنده این است که در آن زمان، علمایی بوده اند که به تکثیر نسخههای کافی اهتمام داشتند و علامه مجلسی از مهمترین ایشان است.کهنترین نسخه هم مربوط به اواسط قرن هفتم ه ق یعنی سال 652 می باشد.
* چرا از زمان مرحوم کلینی تا سال 652 هیچ نسخهای موجود نیست؟
حجتالاسلام درایتی: به طور طبیعی نسخههای قدیمیتر، بیشتر در معرض تلف شدن هستند و این مسئله اختصاص به شیعه ندارد و بعضاً کهنترین نسخههای برخی آثار قرنهای 2 و 3 اهلسنت، مربوط به قرن 8 و بعد از آن است.
* علت اهتمام علما برای استنساخ کافی چه بوده است؟
آقای علیرضا حسینی: یکی از ویژگیهای کافی، برخورداری کامل از حوزه حدیثی قم است.
ما سه حوزه حدیثی در گذر تاریخ حدیث شیعه داشتهایم که به ترتیب شامل کوفه، بغداد و قم میشود. میراث حدیثی شیعه که به قم آمد، تقریباً تمام میراث حدیثی دو حوزه پیش را تا اواسط قرن سوم در خودش جای داد و در قم به لحاظ وجود مشایخ سختگیری، مثل «احمد بن محمد بن عیسی»،این میراث به شکل جدی پالایش شد و مرحوم کلینی این میراث پالایش شده را گزینش کرد لذا این مجموعه، ماحصل تمام تلاشهای حدیثی شیعه در دو حوزه قبلی بوده و بعد،این مجموعه توسط خود مرحوم کلینی و شاگردان ایشان به بغداد رفت و در آنجا به شدت مورد استقبال قرار گرفت که این مسئله موجب شد مجموعه کافی متمایز شود و علما برای استنساخ آن تلاش کنند.ضمن اینکه دسته بندی و تبویب بی نظیر این کتاب را نیز نباید از یاد برد.
* بسیار خوب! وارد موضوع تصحیح «الکافی» بشویم. بفرمایید که این کار از چه سالی و با چه هدفی شروع شد؟
حجتالاسلام درایتی: اولین چاپ کافی از سنگی به سبک جدید، توسط مرحوم غفاری انجام گرفت و حقیقت این است که ایشان با این کار خود در آن زمان خدمت بزرگی به حدیث شیعه کردند و من معتقدم کار ایشان جلوتر از عصر خودش، بود چون علاوه بر تغییر نوع چاپ، کار محتوایی انجام داده بود و حتی در ویرایش، گامهای مثبتی برداشت، اما با ورود ابزار جدید بین حدیثپژوهان و محققان،توقعات آنها از کافی بالا رفت و از سوی دیگر حرفه تحقیق و تصحیح کتاب، گسترش پیدا کرد لذا بسیاری به این نتیجه رسیدند که کافی به عنوان یکی از معتبرترین منابع حدیثی شیعه نیازمند تحقیق جدید است.همچنین در 55 سال اخیر هیچ کار جدی درباره کافی انجام نگرفته بود و فقط برخی با هدف تجاری، شکل کار و نوع چاپ آن را تغییر دادهبودند.
* مهمترین کاستیهای تحقیق قبلی چه بود؟
حجتالاسلام درایتی: به موضوع اسناد رسیدگی نشده بود و جنبه استناد در آن مقداری ضعیف بود به طوری که بدون اشاره عمده به سایر اختلافها، تنها یک نسخه،انتخاب شده و در متن آمده بود.
* چه شد که این کار در دارالحدیث انجام گرفت؟
حجتالاسلام درایتی: این طرح در ابتدا به دو مجموعه حوزوی دیگر عرضه شد، اما نپذیرفتند که پس از آن به مرکز تحقیقات دارالحدیث ارائه شد و به تصویب رسید.
* چه سالی ؟
حجتالاسلام درایتی: در سال 1379 به تصویب رسید و در سال 1380 نسخهشناسی و اولویتبندی و کارهای مقدماتی انجام گرفت و سپس قسمتی از پژوهشها را به عنوان نمونه کار به حدود 30 نفر از علمای حوزه و کسانی که در امر تصحیح خبرویت داشتند و حتی خود مرحوم غفاری که آن زمان در قید حیات بودند نشان دادیم و از تمام مراکز حوزوی که کار تصحیح انجام میدادند نظرخواهی کردیم و کارها در چند گروه تخصصی و در عرض هم آغاز شد.
* کارهای مقدماتی در تصحیح کافی چه بود؟
حجتالاسلام درایتی: از بین یک هزار و600 نسخه، 90 نسخه را به عنوان نسخه برتر گزینش کردیم و در نهایت 73 نسخه در اختیار ما قرار گرفت و کار مقابله توسط فضلای حوزه انجام شد که این کار به دلیل خوانا نبودن نسخههای خطی و ضرورت توجه به حواشی و رموزی که در آن آمده از مشقت خاصی برخوردار بود.
* راجع به بخش مقابله بیشتر توضیح دهید.
آقای فاضل بخشایشی: کار مقابله در دو مرحله انجام گرفت، یکی مراحل اولیه که متن کافی مطبوع را با نسخههای موجود بر اساس اولویت مقابله میکردیم و این، شاکله کار بود.
مرحله دوم مقابله با شروح بود و ما در این مقابلهها بخش اسناد را هم مقابله و گزارش آن را به آقای حسینی ارائه می کردیم.به نظر من امر مقابله در کار تصحیح از اهمیت ویژهای برخوردار است چون نقش بسزایی در فهم حدیث دارد.
* به جز گروه مقابله،چه گروههایی فعالیت داشتند؟
حجتالاسلام درایتی: یک گروه متکفل تصحیح متن کافی شد و آقای حسینی، ارزیابی اسناد و تصحیح آن را بر عهده گرفت. همچنین کار مصدریابی یا مشابهیابی در گروه دیگری آغاز شد و با یک تاخیر چند ماهه کار تنظیم پانوشتها نیز انجام گرفت و همزمان کار ویرایش و اعرابگذاری خود کافی نیز صورت پذیرفت.
* آیا برای انجام این امور به معیار خاصی توجه داشتید؟
حجتالاسلام درایتی: ما کار را به طور سلیقهای به انجام نرساندیم، بلکه کار در هر مرحلهای دارای آییننامه دقیق شد و در تمام بخش ها بر اساس آئین نامه انجام گرفت.
* راجع به تصحیح متن توضیح بفرمایید.
حجتالاسلام حمیداوی: معمولاً در تصحیحها به یک نسخه مرجع و اصلی مراجعه میشود، اما در جریان تصحیح کافی، چنین نسخهای یا نسخه منتخب وجود نداشت. از همین رو تعدادی از نسخهها را برای مقابله انتخاب کردیم و در این بین آنچه بیشتر از همه با قواعد عربی و اصول نگارش حدیث سازگارتر بود انتخاب میشد و این انتخاب،بعد از تایید آن توسط تعداد دیگری از نسخهها انجام میگرفت.
* به چند نسخه مراجعه داشتید؟
حجتالاسلام حمیداوی: هیچ قسمتی از کافی نیست الا اینکه با 7 تا 12 نسخه به طور کامل مقابله شده است؛ علاوه بر این در موارد خاص به بخشی از نسخهها نیز مراجعه داشتیم که تعداد آن بعضاً به 18 نسخه میرسد.
* در چه مواردی این کار انجام میشد؟
حجتالاسلام حمیداوی: به عنوان مثال در مقابله با نسخهها به برخی تفاوتها برخوردیم که ترجیحی برای هیچکدام از آنها نمییافتیم در این حالت به دیگر نسخههایی که مقابله نشده بود مراجعه میکردیم از همین رو جدولی در کتاب آمده است که بیانگر نسخههای مقابله شده و مراجعه شده میباشد.
آقای علیرضا حسینی: حتی در بخش اسناد تا 27 نسخه هم داریم که مراجعه شده است.
* اصول و معیارهای شما در تصحیح متن چه بود؟
حجتالاسلام حمیداوی: اصل مهم، امانتداری بوده است و ما هیچ مطلبی را از خودمان نیاورده و در حواشی به نسخه ها اشاره شده است.
اصل دیگر تلفیق نسخهها بوده است به طوری که بعد از مقابلهها،بررسی کردهایم که کدامیک با سیاق حدیث و قواعد عربی و ادبی سازگارتر است و با سایر مصادر حدیثی موافقتر است و الزام به نسخه خاصی نداشتهایم.
* این سازگاری را از کجا تشخیص دادهاید؟
حجتالاسلام درایتی: سه ملاک را در عرض هم مدنظر قرار دادهایم، اولین معیار که مهمترین نیز میباشد، جایگاه نسخه بدل است به این معنا که ببینیم این نسخه بدل از نظر قواعد عربی و فقهالحدیثی، راجح است یا مرجوح. ملاک دوم این بوده است که تعداد نسخههای موید این نسخه بدل را مد نظر قرار دادهایم. ملاک سوم این بوده است که دیدیم این نسخه بدل از چه نسخهای گزارش شده است، درست است که همه نسخههای ما مهم است، ولی خود آنها هم درجه بندی دارند.
یکی دیگر از اصول کار در امر تصحیح این بود که نسخه بدلهای مرجوح را در صورت احراز احتمال صحت در پانوشتها آورده ایم.
* تحقیق و تصحیح اسناد با چه هدفی انجام گرفته است؟
آقای علیرضا حسینی: هدف کلی ما در تحقیق و تصحیح اسناد، هدف فراگیری است که در کل کافی بوده است و آن، تدوین متنی است که وقتی خواننده آن را میبیند با ضریب اطمینان بالایی احساس کند، این متن مرحوم کلینی یا نزدیک به متن ایشان است که این هدف هم در اسناد بوده هم در متن، اما در بخش اسناد به لحاظ اهمیت و نیز آسیبپذیری آن، سعی شده اهتمام بیشتری صورت بگیرد.
* راجع به اهمیت اسناد و ضرورت بررسی آن توضیح دهید.
آقای علیرضا حسینی: در نگاه عموم شیعیان مخصوصاً محققان بعد از مرحوم علامه حلی سند،گذرگاه رسیدن به متن است، یعنی تا احراز اعتبار سند صورت نگیرد متن در هر درجه استحکام هم که باشد از نگاه این گروه دارای اعتبار نخواهد بود.
* زمینههای آسیبپذیری اسناد به طور عام و در کافی به طور خاص چیست و اقدامات شما در این زمینه چه بوده است؟
آقای علیرضا حسینی: یکی به عامل نشر و انتشار احادیث در زمان گذشته که استنساخ بوده است برمی گردد، چون طبیعتاً بد خطیها، خستگیها، تشابه برخی از عناوین، اشتهار به برخی عناوین و عوامل دیگر موجب تبدیل برخی عناوین به عناوین دیگر و یا سقط و افتادگی در اسناد میشده است که از این دو مقوله به طور کلی تعبیر به تحریف میشود. ناحیه دیگر ساختار خاص کتاب کافی است که مرحوم کلینی یک دستور کار برای چینش اسناد خود دارند و به رغم اینکه اسناد کافی، کامل است اما در گامهای نخست،کسانی که با کافی تعامل میکنند ممکن است چینش اسناد کافی را خلاف این نکته بیابند، زیرا در بسیاری موارد سند با کسانی شروع شده است که مرحوم کلینی دو قرن با آنها فاصله دارد و این هم نکتهای است که باید تبیین می شد.
نکته سوم، تعاملی بود که کافی با کتابهای قبل از خودش یا کتابهای بعد از خودش داشت به این معنا که یک حدیث را ممکن است مرحوم کلینی از محاسن گرفته باشند یا مرحوم شیخ طوسی در تهذیب از کافی گرفته باشند؛ وقتی این احادیث را کنار هم میگذاریم، در اسنادشان ضمن مشابهت یکسری تغایرهایی میبینیم که خواننده را با وجود گسترهای که در مشابهیابی داشتیم، دچار ابهام میکند که آیا ترتیب در سند کافی درست است یا «محاسن»؛ لذا تبیین این نکته هم در دستور کار ما قرار گرفت و سعی میکردیم در نقاط محل ابهام به تمام نسخهها مراجعه کنیم. این نکته را هم اضافه میکنم که علاوه بر نسخی که در دارالحدیث شناسایی و مقابله شده بود، از مجموعه نسخی که حضرت آیتالله شبیری بهره گرفته بودند و بر اساس آن ، یک دوره کافی خودشان را تصحیح کرده و تعلیقات فراوانی زده بودند، بهره بردیم.
* در خصوص احادیث مرسل چه کردهاید؟
آقای علیرضا حسینی: اگر منظور شما از سند مرسل، سندی است که در سلسله راویان آن تعابیری چون "بعض اصحابنا" یا " رجل" وجود دارد که ما در بخش تصحیح اسناد کاری نمی توانستیم انجام دهیم البته همکاران گروه تخریج و مشابه یابی در مواردی که روایت مورد نظر با سند کامل آمده باشد آدرس یا موارد آن را با روش و سبک خاص خود در پانوشت آورده اند.
* با توجه به پراکندگی مفاهیمی که در کتب رجالی ما هست، مثلاً شما در معرفی یک راوی چگونه وارد شدهاید؟
آقای علیرضا حسینی: ما دو وادی در بحثهای رجالی داریم، یکی شناخت هویت و یکی شناخت شخصیت که ما هیچ گامی در بخش شناخت هویت درکار تصحیح برنداشتیم مگر اینکه توضیح اختلالات سند، مبتنی بر شناسایی یک راوی بوده باشد.
* یعنی لازم نبوده است؟
آقای علیرضا حسینی: اصلاً، چون وادی اجتهاد است، این بحثها در کارهای تحقیقی و تصحیحی جایگاهی ندارد؛البته این جای خالی را به واسطه تهیه فهرست فنی از راویان که هماکنون در دستور کار قرار گرفته است جبران میکنیم.
* درباره این فهرست توضیح دهید.
آقای علیرضا حسینی: بر اساس این فهرست هر عنوان مشترکی تطبیق بر مصداق خودش میشود و حتی اگر تطبیق کلی صورت نگیرد، دایره ابهام آن مشخص میشود یعنی فرض بفرمایید اگر احمد بن محمد دو هزار بار تکرار شده تبیین کرده ایم که مثلا در یک هزار و 800 مورد، مراد احمد بن محمد بن عیسی است و در بقیه موارد افراد دیگر است.
* از چه منابعی برای تصحیح و تغییر عناوین استفاده کردید؟
آقای علیرضا حسینی: از دو منبع اصلی در تغییر عناوین راویان به عنوان گزینش متن راجح استفاده کردهایم. اول، دادههای اطلاعاتی کتابهای رجالی بود و سعی کردیم در صورت نیاز مراجعه کنیم. دوم، رجوع به اسناد مشابهی که یک مجموعه اطلاعات قابل استناد در خودشان دارند، طبقه راوی، کتابهای راوی، مشایخ راوی و اسناد راوی مدنظر بوده، حتی مطالب کتابهای ضبط و سیر اطلاعاتی را که در حاشیه کتابهای ضبط آمده و در تصمیمگیریها و اطمینان بخشیدن به مخاطب دخیل بوده،آوردهایم.این نکته را هم بیافزایم که در بسیاری از اوقات در به دست دادن تحلیل در متن از سند و نمایاندن نقاط ابهام، از تعلیقات سرور ارجمندم جناب حجت الاسلام و المسلمین سید محمد جواد شبیری و همچنین از مشاوره حضوری ایشان بهره های فراوان برده ایم.
* معیار و شیوه شما در بخش مصدریابی چه بوده است؟
حجتالاسلام طباطبایی: کار مشابهیابی یا تخریج احادیث کافی مبتنی بر مصادر و منابع روایات کافی است که درکتابهای حدیثی ما تا قرن پنجم هجری وارد شده است. مراد ما از مصادر و منابع روایات کافی؛ یا منابعی است که سند آن در کافی منتهی به صاحبان آن کتب میشود یا اینکه متاخر از کلینی است و سند آن منتهی به کلینی میشود و مورد سوم اینکه سند،منتهی نمیشود، اما متن، با متن روایت کلینی مشابهت داشته است.
* علت اینکه محدوده کارتان را تا قرن پنجم انتخاب کردید چیست؟
حجتالاسلام طباطبایی: مهم ترین علت،کثرت مصادر حدیثی در این دوره است.
* فواید تصحیح در حوزه سند را تشریح بفرمایید.
حجتالاسلام طباطبایی: اولین فایده مربوط به برخی روایات کافی است که ظاهراً به صورت مرسل نقل شده و ما اینها را از طریق مشابهیابی، مسند کردیم و در پاورقی آوردیم؛به طور مثال سند روایت به شماره یک هزار و 942 در تصحیح کافی به این صورت است که :«عنه عن ابن فضال عن ابن بکیر عن بعض اصحابنا عن اباعبدالله علیهالسلام» خب به تعبیر رجالیون، این سند به ارسال مبتلا شده است. وقتی ما این را مشابهیابی کردیم دیدیم مرحوم کلینی متن همین روایت را در حدیث شماره دو هزار و 427 به یک سند دیگری که مشکل ارسال ندارد نقل کرده است.
فایده دیگر اینکه یکسری از اسناد در کتاب کافی از حیث علم رجال،دارای روات ضعیف است؛به طور مثال مرحوم کلینی در کتاب الحجه حدیث 34 ، سندی را نقل میکند که:«عدة من اصحابنا عن نهله بن زیاد عن عبیداله بن دهقان» خب ما توصیف رجالی درباره عبیداله بن دهقان نداریم اما خود مرحوم کلینی این متن را در حدیث شماره 3 هزار و 474 با یک سند دیگر که صحیح هم هست نقل میکند.
* مشابه یابی در حوزه متن دارای چه فوایدی است؟
حجتالاسلام طباطبایی: یکی از فایدهها، شناخت تحریفات است.به عنوان مثال روایتی در کتاب فضلالقرآن داریم که می گوید قرآن نازل شده بر پیامبر مشتمل بر 17 هزار آیه بوده است(سبعه عشر الف آیه) برخی این روایت را مستمسک قرار دادهاند و به شیعه اشکال وارد میکنند که شیعه قایل به تحریف قرآن است. ما وقتی این را مشابهیابی کردیم،در مرحله مقابله با نسخ دیدیم که اولاً در 2 نسخه از نسخههایی که در اختیار ما بود، خلاف این متن گزارش شده و تعبیر "عشر" ندارد و آمده "سبعهآلاف" همچنین ما در مشابهیابی دیدیم که مرحوم فیض، وقتی این حدیث را از کافی گزارش میکند به همین شکل میآورد که در آن دو نسخه است و لذا متن آن در نسخه جدید تغییر داده شد.
فایده دوم این است که ما از طریق مشابهیابی می توانیم اختلاف حدیث و تعارضاتی را که بعضاً با آن مواجه هستیم حل کنیم.چون تعارض روایات فقهی امری کاملاً طبیعی است و مرحوم کلینی طبق مبنای خود به برخی روایات معارض اشاره نکرده است و ما در مشابهیابی در صورت برخورد با روایات معارض ، اینها را در پانوشت آوردهایم تا مخاطب وقتی به این گروه مصادر مراجعه می کند بتواند به احادیث معارض هم دست یابد.
اما فایده بعد،شناخت تقطیع و حذف قراین است به طوری که از طریق مشابهیابی احادیث میتوانیم به تقطیعاتی که محدثین و از جمله مرحوم کلینی در روایات به کار گرفتهاند، آگاهی پیدا کنیم. مثلاً در روایتی که تقطیع شده است داریم که:«ان الجار کالنفس غیر مضارِ و لاعاصٍ و حرمة الجار علی الجار کحرمة امّه» همین روایت را وقتی مشابهیابی میکنیم میبینیم مرحوم کلینی این را در باب «اعطاء الامانة» به صورت کامل آورده است و آنجا متوجه می شویم که این روایت مربوط به معاهدهای از سوی پیامبر(ص) بین مهاجرین و انصار در یکی از غزوات بوده است و در آنجا تعبیر «جار» به معنای کسی است که به او امان داده شده نه همسایه.
* کار شما در چند مرحله انجام گرفت؟
حجتالاسلام طباطبایی: در سه مرحله ترویج مصادر ،مقابله با روایات کافی و چینش مصادر.
آقای علیرضا حسینی: تصحیح الکافی کمک شایانی به کسی میکند که بخواهد از این به بعد منابع در دست مرحوم کلینی یا کتابهایی را که از مرحوم کلینی اخذ کردند تحقیق کند، چون تمام اطلاعات تاثیرگذار در ناحیه متن و سند را دارد.
همچنین مجموعه اطلاعاتی که در تعلیقات سندی آمده،یک دایرهالمعارفی است که میتواند مخاطبین سندپژوه و حدیثپژوه را در 2 امر کمک کند: 1- در اصل قواعد سندشناسی کافی، یعنی سعی شده سبکشناسی اسناد کافی در تعلیقات به خوبی نمود پیدا کند و نکته دوم قواعد و قوانین شناخت تحریف است. در واقع اگر کسی با هدف استخراج قواعد و تحریف و تصحیف به این مجموعه رجوع کند، می تواند مجموعهای از قواعد تحریف و تصحیف را برای تعامل با دیگر اسناد کتب حدیثی شناسایی نماید.
* تنظیم حواشی با چه مبنا و روشی صورت گرفته است؟
حجتالاسلام احمدی: گروهها، نتایج مباحث خود را در قالب کلاسورهای جداگانه به گروه تنزیل هوامش میدادند. یعنی تعلیقات متن، نسخه بدلها، تعلیقات سند و اختلافهایی که از مصادر گزارش میشد در یکجا جمع میشد. در مرحله نخست،کنترل اجمالی انجام گرفت و نواقص و موارد مشکوک،ارجاع شد که این مرحله با دشواری خاصی همراه بود، چون متصدی این امر باید با همه آییننامهها در بخشهای مختلف آشنا میشد. در مرحله بعدی،باید تمام نوشته ها تحت یک سیاق واحد ارایه میشد که این کار طبق آییننامه انجام گرفت و طبق ضوابط هر کدام از نسخ بدلها، مصادر، تغییر متن و ... تحریر و نگارش یافت.
* مهمترین منابع شما در ترجمه چه بود؟
آقای فاضل بخشایشی: در این مرحله سه هدف را دنبال میکردیم: 1- توضیح دادن معانی الفاظ مبهمه،اماکن غیرمعروفه و لغات غریبه
2- رفع ابهام و اجمال از متن حدیث؛ که برای این امر به شروح مراجعه میکردیم.
3- ارائه راه حل های بزرگان،هنگام مواجهه با برخی احادیث که با قول مشهور علمای شیعه مخالف بود.
* معیار شما در تعیین مبهمه بودن یا نبودن الفاظ چه بود؟
آقای فاضل بخشایشی: فهم عموم کسانی را که میخواهند به کافی مراجعه کنند لحاظ کردیم. همچنین به الفاظی که در شرحها معنا شده بود توجه داشتیم.
* بیشتر از چه منابعی استفاده کردید؟
آقای فاضل بخشایشی: برای شرح الفاظ مبهمه به کتب لغت و شروح مراجعه میکردیم و در این خصوص اولویتبندی ما بر حسب تاریخ و اعتبار آن کتاب بود لذا در مرحله اول صحاح جوهری و نهایه ابناثیر را مدنظر داشتیم و در مراتب بعدی به مصباحالمنیر، قاموسالمحیط و لسانالعرب مراجعه کردیم و سعی ما این بود که در شرح الفاظ، معنای لفظ را با توجه به سیاق حدیث معنا کنیم.
* توجه شما به زیبایی شکل و خروجی کار چگونه بود؟
حجتالاسلام درایتی: اهتمام ویژهای در این زمینه صورت گرفت چون اعتقاد داشتیم اگر یک کتابی به صورت عمیق تصحیح شود، ولی در کارهای شکلی آن خوشسلیقگی انجام نگیرد باعث میگردد کار تحقیق هم زیر سئوال برود و رغبت مخاطب برای مراجعه کاهش یابد و لذا مشاورههای زیادی در این زمینه انجام گرفت و نمونههای مختلف را بررسی کردیم.همانطور که می بینید در تصحیح کافی،برای کتابها، ابواب و احادیث کافی، شماره مسلسل گذاشته شده و این موضوع برای اولین بار در چاپ کافی اتفاق افتاده است.
نکته دیگر اینکه سندها از متن روایت جدا و با قلم(فونت) متفاوتی چاپ شده است، چون برای برخی افراد که به کافی مراجعه میکنند فقط سند مهم است و برخی هم اصلاً با سند کاری ندارند و میخواهند روایت را ببینند و این مسئله به هر دو گروه کمک میکند.
همچنین مرحوم کلینی غیر از روایات گاهی بیاناتی از جانب خودش به عنوان توضیح،ذیل روایت دارد. ما تمام بیانهای کلینی را چپچین و قلمش را ریزتر کردهایم تا مخاطب بداند این مطلب، خارج از روایت است.کار دیگر این بوده که به علت ارجاعات زیاد به چاپ قبلی کافی (8 جلدی)، آن را در حاشیه سفید بیان کردهایم. چون برخی کتابها آدرس روایت را بر همین اساس دادهاند و ما برای راحتی پژوهشگران این کار را انجام دادهایم تا قابل بازیابی باشد. همچنین برای اینکه صفحهبندی زیبا باشد بیست نوع صفحهبندی را بررسی کردیم؛ کافی در چاپ قبلی در 8 جلد و در چهار هزار و 585 صفحه بوده و در این چاپ در 15 جلد و مجموعاً یازده هزار و803 صفحه عرضه شده است.
*ظاهراً برای بخش روضه هم فهرست جداگانه ارائه کردهاید.
حجتالاسلام درایتی: بله،دو فهرست ترتیبی و موضوعی برای این بخش آورده شده است که این امر با توجه به پراکندگی موضوع در روضه،کارایی این بخش را بیشتر میکند.
* نظر شما درباره تحقیقات بعدی در زمینه کافی چیست؟
حجتالاسلام درایتی: معتقدیم کار انجام گرفته، گام نهایی برای تحقیق کافی نیست و کارهای مختلفی میشود روی کافی انجام داد و بر این باوریم که کافی به عنوان مهمترین، گستردهترین و معتبرترین منبع حدیثی شیعه، این ظرفیت را دارد که مکرر و با ایدههای جدید و متناسب با زمان و ابزار روز و نیازهای متنوع مخاطبان تحقیق و در حجمهای مختلف چاپ شود و در اختیار علاقهمندان و محققان قرار بگیرد؛تحقیق پیش رو تجربه جدیدی است که قطعاً با کاستیها،نقصها و اشتباهات همراه بوده است و امیدواریم محققان علوم حدیث و نخبگان حوزه و دانشگاه با دقت و حوصله به آن توجه کرده و با ارسال پیشنهادات و انتقادات خود ما را در ادامه راه یاری کنند.
نکته دوم این است که در خصوص تصحیح و تحقیق متون چه از نظر مبنا، روش و گستره تحقیق، اختلافهای فراوانی وجود دارد و هر کس بر اساس سلیقه خودش مبنای خاصی را انتخاب کرده و به آن عمل میکند و کافی هم از این قاعده مستثنی نیست. تمام سعی ما در این کار این بوده است که راه میانه را دنبال کنیم و از افراط و تفریط بپرهیزیم.
* آیا تمام دست اندرکاران این مجموعه را افراد حوزوی تشکیل می دهند؟
آقای علیرضا حسینی: تصحیح کافی، نمونه یک کار تمام حوزوی است و جمع همکارانی که اینجا تشریف دارند، همه دانشآموختگان حوزوی هستند که سعی کردهاند مایههایی که در زمینههای مختلف از حوزه گرفتهاند، به بهترین نحو در این کار نمود پیدا کند و در واقع، کار تصحیح کافی،تاکیدی رسا و عملی بر ضرورت توسعه و گسترش پژوهشهای حوزوی موضوعات غیر از فقه و اصول و در رأس آنها پژوهشهای حدیثی است.
* برنامهای برای فهرستهای متنوع که معمولاً همراه با چنین مجموعه هایی تدوین می شود ندارید؟
حجتالاسلام درایتی: فهرستهای اماکن، اشخاص و .. را شروع کردهایم و نهایتاً بیش از سی عنوان فهرست خواهد شد و سعی ما این است که کار آن تا پایان امسال انجام بگیرد.