سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

از جایگاه مسلمانان در اروپا تا فعالیت سلفی‌ها

استاد الهیات دانشگاه «توبینگن» آلمان با تبیین جایگاه مسلمانان در اروپا گفت: مسلمانان از سال ۱۹۶۰ میلادی به عنوان مهاجر وارد اروپا شدند؛ اما به دلیل متفاوت‌بودن دین و زبان، برخی جوامع اروپایی از پذیرش آنان خودداری کرده و می‌کنند.
کد خبر: ۱۳۶۳۵۲
۱۴:۱۷ - ۲۳ بهمن ۱۳۹۵
به گزارش «شیعه نیوز»، آلمان از کشور‌هایی است که در سال‌های اخیر صحنه تحولات گوناگونی در موضوع فعالیت‌ گرو‌ه‌های تندرو بوده است. این گرو‌ه‌ها از احزاب راست افراطی گرفته تا سلفی‌‌های تندرو را شامل می‌شود. تهدیدات ناشی از فعالیت گروه‌های افراطی همواره به موقعیت اجتماعی مسلمانان در آلمان آسیب‌های بسیاری وارد کرده است. خبرگزاری ایکنا، برای بررسی دقیق‌تر این موضوع گفت‌وگویی با «اسماعیل حقی یاووزجان»، استاد الهیات دانشگاه «توبینگن» آلمان و از مسلمانان این کشور انجام داده است که مشروح آن در ادامه می‌آید:

** همانطور که می دانید گسترش دین اسلام در اروپا به گذشته‌های دور بر می‌گردد. چرا با وجود این موضوع هنوز مسلمانان به عنوان بخشی از جامعه اروپا تلقی نمی‌شوند؟
ـ این موضوع از برخی دلایل سیاسی و اجتماعی نشئت می‌گیرد. باید این نکته را در نظر گرفت که مسلمانان از سال ۱۹۶۰ میلادی به عنوان مهاجر وارد اروپا شده و مدتی بعد نیز با شاخصه‌های اجتماعی کشور‌های اروپایی آشنا شدند. طبیعتا به دلیل متفاوت‌بودن دین و زبان، برخی جوامع اروپایی از پذیرش آنان خودداری کرده و می‌کنند. اما یکی از مسائل اصلی نیز این است که مسلمانان اروپا دیگر آن کارگران ساده مهاجر نیستند. به گونه‌ای که امروزه در میان آنان دانشگاهیان، مقامات سیاسی، پزشک و وکلای زیادی وجود دارد و پذیرش این حقیقت برای اروپا دشوار است.

** مسلمانان برای زندگی مسالمت‌آمیز در کنار شهروندان اروپایی باید چگونه عمل کنند؟
ـ تحقیقات نشان می‌‌دهد که دشمنی با افراد غیر بومی و یا بیگانه‌‌هراسی بیشتر در میان افراد مسن جامعه دیده می‌شود. به ویژه افرادی که ارتباطات اجتماعی ضعیفی دارند. انسان‌هایی که به دیگران احترام می‌گذارند، طبیعتا زمینه‌های لازم برای یک زندگی مسالمت‌آمیز را نیز فراهم می‌کنند. افراد مهاجر با یادگیری زبان جامعه‌ای که به آن وارد می‌شوند، راحت‌تر به ادامه تحصیل پرداخته و کار مناسبی می‌یابند. افراد بومی آن جامعه هم برای یک زندگی مسالمت‌آمیز باید از افراد مهاجر با آغوش باز استقبال کنند.


** در سال‌های اخیر به دلیل فعالیت‌ گرو‌ه‌‌های تروریستی در خاورمیانه برخی از مسلمانان کشور خود را ترک کرده و راهی کشور‌های اروپایی شده‌اند. این موضوع چه تأثیری در رویکرد مردم اروپا نسبت به کل مسلمانان به ویژه کسانی که از سال‌های دور در کشور‌های اروپایی ساکن بود‌ه‌اند، داشته است؟
ـ با ورود مهاجرانی از سوریه، عراق و افغانستان به اروپا کمی حساسیت‌ها نسبت به مسلمانان بیشتر شده‌ است، اما دلیل اصلی این موضوع صرفا ورود مهاجران جنگ‌زده به اروپا نیست؛ بلکه برخی از گروه‌های افراط‌گرای غربی بر این باورند که مهاجران، مسلمان هستند و افزایش جمعیت آنان می‌تواند جوامع بومی غرب را به اقلیت تبدیل کند. به همین دلیل آنان مهاجران را یک تهدید پنداشته و در مقابل آن جبهه‌ می‌گیرند. تبعات این اندیشه نیز در حمله به محل سکونت مسلمانان و مساجد دیده می‌‌شود. حال اینکه مهاجران به خاطر گریز از بحران و جنگ راهی کشور‌های اروپایی شده‌اند.

**درباره روی کارآمدن احزاب راست افراطی در اروپا چه نظری دارید، آیا سیاست‌های این حزب‌ها در مسلمان‌ستیزی تأپیرگذار بوده است؟
ـ در جوامع غربی پدیده فاشیسم و ملی‌گرایی افراطی همواره وجود داشته و این مسئله جدید نیست. موضوع نژادپرستی نیز در همین چارچوب می‌گنجد. اما در سال‌های اخیر این طرز تفکر، صلح اجتماعی را بیش از گذشته تهدید می‌کند. احزاب افراطی در برخی از کشور‌های غربی نظیر فرانسه، اتریش و آلمان هنوز هم فعالیت دارند.

این‌ گرو‌ه‌ها در سال‌های کنونی در انتخابات بیشتر از گذشته پیروز می‌شوند. این گرو‌ه‌‌های افراطی، مورد حمایت افرادی هستند که احساس می‌کنند از جامعه طرد شده‌اند.

** علل گسترش اسلام‌هرسی و افزایش حمله به مساجد در کشورهای اروپایی چیست؟
ـ اسلام‌هراسی به معنای حمله به مسلمانان و اعمال خشونت در برابر آنان است. این موضوع از حمله به مساجد، مراکز اسلامی و قبور مسلمانان گرفته تا بی اعتنایی به تحصیل، کار و موقعیت اجتماعی آنان را در بر می‌گیرد. با توجه به این دیدگاه می‌توان گفت که اسلام‌هراسی روز به روز در حال افزایش است. در این میان نیز گرو‌ه‌های راست افراطی سعی می‌کنند که این پدیده را امری مشروع نشان‌ دهند. افراد اسلام‌ستیز ترجیح می‌دهند که تنها با بومی‌های آلمان ارتباط برقرار کنند. در واقع آنان به شعار «آلمان برای آلمانی‌ها» اعتقاد دارند و از آشنایی و همکاری با مسلمانان ابراز نارضایتی کرده و نسبت به آن تمایلی ندارند. به همین دلیل نیز هنگامی که در اطراف محل زندگی خود با مسجد و یا بانوی محجبه‌ای رو به رو می‌شوند، این امر را بر‌نمی‌تابند.

** تعداد زیادی از تروریست‌هایی که امروزه در صفوف داعش می‌جنگند، اهل کشور‌های اروپایی هستند. به نظر شما دلیل پیوستن این افراد به داعش چیست؟
ـ گروه‌های تندرو در میان جوانان بسیار تأثیرگذار هستند. کارشناسان آلمانی در سال ۱۹۹۰ میلادی در مورد فعالیت سلفی‌ها هشدار داده بودند. اما با این وجود فعالیت گرو‌ه‌های افراطی سلفی از سال ۲۰۰۰ میلادی‌ به شکل ملموسی افزایش یافته است. افراط‌گرایان، جوانان مسلمانی را که در اروپا به دنیا آمده‌اند، جذب کرده و با ایراد خطبه‌هایی آنان را از زندگی دلسرد می‌کنند. جریان‌ها و مساجدی را که این گرو‌ه‌های تندرو هدایت یا در آن فعالیت می‌کنند، در شیوه تفکر و رویکرد جوانان تأثیر زیادی می‌گذارد. برای مثال جوانان مسلمانی که با این افراط‌گرایان ارتباط دارند، به طور مدام سؤالاتی نظیر «من کیستم؟»، «چه جایگاهی در این جامعه دارم؟» و یا «مسلمان‌بودن در آلمان چه معنایی دارد؟» را مطرح می‌کنند.

** تاکنون چه تعداد از شهروندان آلمانی به داعش پیوسته‌اند، آیا بازگشت مجدد آنان به کشورشان تبعاتی در پی نخواهد داشت؟
ـ بر اساس آماری که در سال ۲۰۱۱ میلادی منتشر شد، تعداد افرا‌گرایان فعال در آلمان به حدود ۳۸۰۰ نفر می‌رسید. این آمار در حالی است که تعداد این افراد در سال گذشته بالغ بر ۹۷۰۰ تن برآورد شده است. تعداد قابل توجهی از تروریست‌هایی که از آلمان به داعش ملحق شده، ترک تبار بوده‌اند. طبق آمار دولت آلمان، تا پایان سال ۲۰۱۵ میلادی ۷۶۰ نفر از این کشور به گروهک تروریستی داعش پیوسته است که ۱۹۰ نفر از آنان را شهروندان ترک‌تبار تشکیل می‌دهد. این آمار هم‌ اکنون نیز در حال افزایش است. به گونه‌ای که «سازمان حفاظت از قانون اساسی آلمان» تعداد تروریست‌هایی را که تا پایان سال ۲۰۱۶ میلادی به داعش پیوسته‌اند، ۸۲۰ نفر برآورد کرده است. اما مسئله‌ اساسی دیگر این است که یک سوم این افراد از ماه ژوئن سال گذشته میلادی مجددا به آلمان بازگشته‌اند. این واقعا موضوع‌ نگران‌‌کننده‌ای برای شهروندان آلمانی اعم از مسلمان و غیر مسلمان است.

** آیا در آلمان دروس دینی برای مسلمانان تدریس می‌شود؟
ـ در ماده چهارم قانون اساسی آلمان، آزادی عقاید دینی و در ماده هفتم نیز بحث تدریس دروس دینی مطرح شده‌ است. اما مسئله این است که دولت آلمان هنگام وضع قوانین مربوط به حوزه دین، بیشتر کلیسا و نهادهای رسمی دینی را مد نظر گرفته است. بنابراین تدریس کتب دینی در مدارس نیز باید با تأیید نهاد‌های دینی انجام گیرد. دولت آلمان معیارهای گوناگونی را در تعریف این‌‌ نهاد‌ها معین کرده که شامل تعداد اعضا، تبعیت از دولت آلمان، فعالیت‌ دائم و موضوعاتی دیگر است، مسائل زیادی در این مورد وجود دارد که قابل بحث است. برخی از مسلمانان از این شرایط تبعیت می‌کنند و برخی دیگر نیز این معیار‌ها را تنها یک بهانه می‌دانند. اما با وجود این موضوع، امروزه در برخی از مناطق آلمان نظیر «برلین»، «نوردراین-وستفالن»، «نیدرزاکسن» و «هسن» دروس دینی برای مسلمانان تدریس می‌شود.

**در پایان بفرمایید برای بهبود وضعیت مسلمانان در آلمان چه اقداماتی را باید انجام داد؟
ـ دولت، مردم به ویژه شهروندان مسلمان آلمان باید بدانند که ما در این کشور در چارچوب حقوق و وظایف تعریف‌شده به زندگی خود ادامه خواهیم داد. مسلمانان در آلمان مالیات می‌پردازند، اما از خدمات دینی محروم ماند‌‌ه‌اند. بسیاری از کودکان تعالیم دینی را در مدارس فرا نمی‌گیرند. اساتیدی نیز که از دیگر کشور‌های اسلامی به آلمان می‌آیند، پس از مدت کوتاهی به کشور خود بر می‌گردند. برخی از این اساتید حتی با فداکاری در راستای آموزش تعالیم دینی فعالیت ‌می‌کنند. اما یکی از مشکلات نیز این است که آنان با زبان آلمانی و فرهنگ این کشور آشنایی ندارند. بنایراین باید در راستای آموزش و تدریس مبانی دین اسلام مراکز دینی در این کشور تأسیس شود.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: