سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

گفت‌وگوی خواندنی با روحانی بازداشت‌ شده در عربستان

کد خبر: ۱۳۶۲۳
۱۸:۲۳ - ۱۶ تير ۱۳۸۸
چندی پیش خبر بازداشت روحانی ایرانی در عربستان بر روی خروجی رسانه‌های خبری قرار گرفت و گمانه‌زنی‌های فراوانی در این زمینه انجام شد.حتی برخی رسانه‌ها اعدام این روحانی توسط وهابی‌ها را پیش بینی کردند، اما به هر حال حجت‌الاسلام گرمابدشتی پس از بیش از 50 روز بازداشت و زندانی، آزاد شد و به آغوش میهن اسلامی بازگشت.
 
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از  مرکز خبر حوزه ، متن این گفت و گو در ذیل می‌آید:

* چه زمانی به عربستان عزیمت کردید؟

31 فرودین امسال

* بدون مقدمه درباره دستگیری خود در مدینه توضیح دهید.
 
 روز اول اردیبهشت برای نماز صبح به مسجدالنبی و بعد از نماز به زیارت قبر حضرت رسول(ص) مشرف شدیم که هنگام خارج شدن از کنار ضریح، یکی از عرب‌های وهابی به شرطه(نیروی پلیس) اشاره کرد که این فرد (یعنی من) به قبر ابابکر تف کرده و اصرار داشت که با چشم خود این را دیده است در حالی که دروغ می‌گفت.
 
* برخورد نیروی پلیس چه بود؟
 
 مرا به بخش امر به معروف مسجدالنبی برد و آن عرب،گفته خود را تکرار کرد و به اصطلاح  شهادت داد، پس از آن مدتی در پاسگاه حرم معطل شدیم و بعد مرا به پاسگاه مرکزی مدینه بردند و پاسپورت مرا گرفتند.
 
* اطرافیان شما حین دستگیری چه واکنشی داشتند؟
 
اعتراض کردند، اما بدون توجه به این اعتراض‌ها به آنها اعلام شد که به زودی آزاد خواهم شد.
 
* در پاسگاه مرکزی مدینه چه گذشت؟
 
پرونده‌سازی و بازجویی انجام شد و من را به اتفاق یک نفر دیگر با یک پابند بستند و سوار ماشین کرده و پیش قاضی تحقیق بردند، اما نوبت ما نشد و به بازداشتگاه برگرداندند.فردای آن روز ما را با همان پابند پیش قاضی تحقیق بردند و به من گفتند؛ چرا بر قبر ابابکر که خلیفه ماست، تف ریختی و من تکذیب کردم و حتی به لفظ جلاله قسم خوردم که این کار را نکردم و تصریح کردم که شاهد شما دنبال ایجاد اختلاف بین مسلمانان است.اما قاضی به من گفت که شما تقیه می‌کنید در حالی که چنین جایی اصلاً محل تقیه نیست
 
* نتیجه چه شد؟
 
بالاخره مرا به بازداشتگاه زندان مرکزی مدینه بردند و 13 روز نگه داشتند و 2 ایرانی دیگر هم آنجا بود که یکی به اتهام تف کردن بر قبر عمر و دیگری هم به اتهام لعن بر عمر آنجا بود، در حالی که هر دو می‌گفتند این گونه نیست.در واقع آنها به دنبال ایجاد مشکل بودند و می خواستند با کوچکترین بهانه ای برای زائران ایرانی مشکل ایجاد کنند.
 
* در مورد بازداشتگاه بگویید.
 
 در این بازداشتگاه، غیر از ایرانی‌ها، از کشورهای دیگر هم بودند؛ بازداشتگاه خیلی کثیفی بود و سوسک‌ها زودتر از ما به غذا می‌رسیدند. داخل بازداشتگاه نور و ساعت نداشتیم و به سختی متوجه اوقات نماز می‌شدیم و شرایط سختی بود.
روز سیزدهم ما را با پابند به محکمه ای روبروی مسجدالنبی بردند تا حکم نهایی صادر شود. آنجا هم همان سئوالات تکرار شد و به قسم من اعتنا نکردند و مرا به یکماه زندان و 75 ضربه شلاق محکوم کردند.
 
* واکنش شما به این حکم چه بود؟
 
 گفتم که نه اتهام را قبول دارم و نه رای قاضی را. اما آنها حکم مرا به سه ماه زندان و 75 ضربه شلاق تغییر دادند.

* مراکز ایرانی چه اقداماتی در قبال دستگیری شما انجام دادند؟
 
 بعثه مقام معظم رهبری و دوستان به ملاقات آمدند و از طرف سفارت ایران برای من وکیل گرفتند و بعد از 35 روز دفاعیه خوبی نوشته شد و تقریباً از اینها مچ‌گیری کرده بود و در آن تاکید شده بود که  دوربین‌های متعدد در آنجا کار گذاشته شده است و می‌تواند شاهد خوبی برای ادعایشان باشد، اما قبول نکردند و بعد از مدتی ما را به اتفاق جمعی دیگر زنجیر بستند و از مدینه خارج و به زندان عمومی مدینه که حدود 10 بند داشت،منتقل کردند.
 
* برخورد ماموران در زندان با شما چگونه بود؟
 
 به آنها گفته بودند که فلانی ساب الصحابه است و مامورین به من فحش می‌دادند و از الفاظی چون «کلب» و حیوان استفاده می‌کردند و برای نقل و انتقال داخل زندان گاهی  پابرهنه در آسفالت داغ و با پاهای زنجیر شده حدود 1 کیلومتر راه می بردند.حتی یکی از دوستان برای من لباس روحانیت آورد، اما به من ندادند.
 
* ارتباط شما با زندانی ها چگونه بود؟
 
 ارتباطات خوبی با آنها که از مذاهب مختلف بودند صورت گرفت  و در فرصت های پیش آمده با بیان روایاتی از پیامبر اکرم(ص)،تعالیم مکتب را بیان می‌کردم و به تدریج نگاه اطرافیان و حتی زندان‌بان‌ها به ایرانی‌ها تغییر یافت. در این زندان با خیلی از خارجی‌ها و حتی عربستانی‌ها صحبت کردم؛هیچکدام سعودی‌ها را قبول نداشتند و به علت نبود انتخابات در عربستان اعتقاد داشتند که حکومت پدر و پسری است. همچنین خیلی از آنها شبهاتی راجع به مکتب شیعه داشتند و سوالاتی درباره چگونگی وضو گرفتن و بدون فاصله خواندن خواندن نماز ظهر و عصر می پرسیدند که جواب می دادم.
 
* آزادی شما زودتر از موعد مقرر انجام گرفت. چرا؟
 
این کار به واسطه پیگیری های جمعی از شخصیت های دینی و سیاسی و مسئولین حکومتی انجام گرفت به طوری که در جلسه‌ای با حضور سفارت ایران و دفتر امیر مدینه قرار شد به اتفاق تعدادی از ایرانی ها آزاد شوم.
 
* نحوه آزادی و انتقال شما به ایران چگونه بود؟
 
 پای ما را بستند و ساعت 11 شب به فرودگاه مدینه بردند و آنگاه با یک هواپیمای کوچک در حالی که هنور پا‌بند به پاهای ما بسته بودند به فرودگاه جده منتقل شدیم و تا آخرین مراحل بی‌احترامی می‌کردند و وسایل شخصی و گوشی موبایل مرا که هنگام بازداشت گرفته بودند،پس ندادند.

* دقیقا چه روزی آزاد شدید؟

23 خرداد که همین جا از همه دوستان و بزرگوارانی که برای استقبال به فرودگاه آمده بودند، تشکر می‌کنم.

 

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۰
نظرات بینندگان
ناشناس
۱۰:۰۲ - ۱۳۸۸/۰۹/۲۱
تسامح تا کی....
ناشناس
۱۰:۲۴ - ۱۳۸۸/۰۹/۱۸
شیعه ی امیرالومنین مثل خود مولا همیشه مظلوم است و ما این را در طول تاریخ می بینیم. خدا این وهابی های بی دین را لعنت و نابود کن علی الخصوص آل سعود را
ناشناس
۲۳:۲۳ - ۱۳۸۸/۰۷/۱۴
به امید قیامتی که حاکم عادل است.
ناشناس
۱۵:۵۵ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۷
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.
من به عنوان یه شیعه در هیچ جا ندیدم که اجازه توهین به دیگران به ما داده شده باشد.ولی ما به خودمون این اجازه رو میدیم بعد وقتی به مشکل بر می خوریم خودمونو می زنیم به کوچه علی چپ.
ناشناس
۲۲:۴۴ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۸
می توان از هرموقعیتی برای اثبات حقانیت شیعه استفاده کرد.
ناشناس
۲۲:۴۴ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۸
می توان از هرموقعیتی برای اثبات حقانیت شیعه استفاده کرد.
ناشناس
۰۹:۵۹ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۱
چرا با همه اين بي حرمتيها و ازار و اذيت ها علما و مسئولين حج را تحريم نميكنند؟؟
ناشناس
۰۹:۳۸ - ۱۳۸۸/۰۴/۲۱
بحث مواد مخدر و تف کردن به قبر ابوبکر وعمر لعنت الله علیه اینها همه بهانه است قصد اذیت کردن حجاج ایرانی را دارند دللایل بعدا مشخص خواهد شد.
ناشناس
۱۵:۱۱ - ۱۳۸۸/۰۴/۲۰
"لعنت الله علی قوم الظالمین"
ناشناس
۱۱:۱۰ - ۱۳۸۸/۰۴/۱۸
با "سلام"
در مدینه منوره یکی از اقوام مرا هم که با یک عربستانی شیعه ارتباط برقرار کرده بود به خاطر نامه هایی برای انداختن داخل ضریح امام رضا و حضرت معصومه و امام خمینی داده بود گرفتند . یک شب او را زندانی کردند با دست بند و پا بند ، وی را از هتل برده بودند و کسی از همراهان و مدیریت کاروان هم خبر نداشتند ولی به لطف خدا چون پیر مرد بود آزادش کردند.
او میگفت یک روحانی را هم در سر قبر حضرت رسول به علت اشاره کردن به قبرعمر(لعنت الله علیه) دستگیر کرده بودند و در بازداشتگاه دیده بود.
با این اوضاع چگونه با امنیت به زیارت مدینه و مکه برویم.(یا مهدی عجل علی ظهورک)