سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

آیا صرف ایمان به مسیح سبب نجات می شود؟

آنان فلسفه‌ی بعثت عیسی مسیح را تنها نجات بشر دانسته‌ا‌ند؛ به‌گونه‌ای که هر نوع قضاوت و داوری در مورد خوبی یا بدی اعمال مردم توسط عیسی مسیح را مردود دانسته و این اعمال را از ساحت جناب مسیح دور دانسته‌اند.
کد خبر: ۱۳۴۹۴۹
۰۹:۰۵ - ۳۰ دی ۱۳۹۵
شیعه نیوز: یکی از مشهورترین عقاید مسیحیت کنونی، نجات بشر به‌واسطه‌ی ایمان صرف به عیسی مسیح است. بر این اساس آنان معتقدند که هرکس به عیسی مسیح ایمان داشته باشد، نجات خواهد یافت و در روز قیامت از عذاب الهی ایمن و مصون خواهد بود. آنان فلسفه‌ی بعثت عیسی مسیح را تنها نجات بشر دانسته‌ا‌ند؛ به‌گونه‌ای که هر نوع قضاوت و داوری در مورد خوبی یا بدی اعمال مردم توسط عیسی مسیح را مردود دانسته و این اعمال را از ساحت جناب مسیح دور دانسته‌اند؛ کتاب مقدس نیز در بعضی از بخش‌های خود به همین موضوع اشاره‌کرده است.

 

در انجیل یوحنا ایمان آوردن به عیسی مسیح، عامل نجات از هلاکت معرفی‌شده و داوری کردن بر اعمال و محکوم کردن مردم بدکار، توسط عیسی مسیح منتفی بیان‌شده است: «زیرا خدا به‌قدری مردم جهان را دوست دارد که یگانه فرزند خود را فرستاده است تا هر که به او ایمان آورد، هلاک نشود بلکه زندگی جاوید بیابد. خدا فرزند خود را فرستاده است نه برای اینکه مردم را محکوم کند بلکه به‌وسیله او نجاتشان دهد.»[۱]

 

در بخشی دیگر از انجیل یوحنا عیسی مسیح صریحاً قضاوت کردن در مورد مردم را از جانب خود نفی کرده و چنین بیان می‌دارد: «شما بی‌آنکه چیزی درباره من بدانید قضاوت می‌کنید، ولی من درباره شما قضاوت نمی‌کنم.»[۲] وی در ادامه صحبت‌هایش اذعان می‌کند که برای بازخواست مردم نیامده بلکه برای نجات جهان آمده و هرگز کسی را مورد بازخواست قرار نداده و در مورد اعمالش و عقایدش از وی سؤال و بازخواست نمی‌کند: «اگر کسی صدای مرا بشنود ولی اطاعت نکند، من از او بازخواست نخواهم کرد، زیرا من نه برای بازخواست بلکه برای نجات جهان آمده‌ام.»[۳]

 

اما واقعیت این است که موضوع داوری و قضاوت کردن عیسی مسیح آن‌گونه که در موارد بالا ذکر شد، نیست. بلکه در بخش‌های دیگر کتاب مقدس مطالبی ذکرشده که در تضاد و تناقض با مطالب مذکور بوده و اثبات می‌کند که عیسی مسیح مقام قضاوت و داوری در مورد اعمال مردم را نیز داشته است. عیسی مسیح برخلاف موارد بیان‌شده که تصریح کرده بود برای داوری و قضاوت مبعوث نشده است، در بخش‌های دیگری از انجیل یوحنا تصریح می‌کند که وی مسئول داوری در مورد گناهان مردم است: «پدرم خدا داوری گناهان تمام مردم را به من واگذار کرده.»[۴] به گفته‌ی انجیل عیسی مسیح این توانایی را نه از جانب خود، بلکه از جانب پروردگارش کسب نموده است: «او به من اختیار داده است تا گناهان مردم را داوری کنم چون من پسر انسان نیز هستم.»[۵] همان‌طور که مشخص شد عیسی مسیح با کسب اختیار از خداوند حکیم، مسئولیت قضاوت و داوری در مورد گناهان مردم بر عهده داشته و اینکه گفته می‌شود وی بدون قضاوت، داوری و حکم دادن، مسیحیان را تنها به‌صرف ایمان نجات خواهد داد، سخنی اشتباه و متناقض با مطالب کتاب مقدس است.

 

قضاوت کردن عیسی مسیح در مورد اعمال و گناه و ثواب مردم نه‌تنها در میان زندگان و جمعیت حاضر در اطراف او صورت می‌گرفت، بلکه وی در قیامت نیز مردم را بازخواست خواهد کرد و در مورد اعمال و رفتار آنان قضاوت کرده و حکم صادر خواهد نمود: «و خدا ما را فرستاد تا این خبر خوش را به همه بدهیم و بگوییم که خدا عیسی را تعیین نموده تا داور زندگان و مردگان باشد.»[۶] با کنار هم قرار دادن مجموعه‌ی این مطالب نتیجه‌ای که می‌توان گرفت این است که علاوه بر سست و موهون بودن کتاب مقدس به خاطر وجود مطالب متناقض در آن، باید گفت که صرف ایمان آوردن به عیسی مسیح سبب نجات مردم نخواهد شد؛ بلکه در مورد رفتار و اعمال آنان قضاوت و داوری شده و یکی از این داوران نیز عیسی مسیح خواهد بود.

 

 

پی‌نوشت:

[۱]. ترجمه‌ی تفسیری کتاب مقدس، یوحنا ۳: ۱۶_۱۷.

[۲]. همان، یوحنا ۸: ۱۵.

[۳]. همان، یوحنا ۱۲: ۴۷.

[۴]. همان، یوحنا ۵: ۲۲.

[۵]. همان، یوحنا ۵: ۲۷.

[۶]. همان، اعمال رسولان ۱۰: ۴۲.

 
منبع: شفقنا
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
لا إله إلا الله
۰۹:۵۹ - ۱۳۹۵/۱۰/۳۰
پولس یهودی نفوذی بود که دنبال کُشتن گرویدگان به عیسی بن مریم(سلام الله علیه) بود تا آنجا که دید کُشتن آنها باعث ریشه کن شدن اسلام مسیح نمی شود بر اساس ادعاهای دروغینش خود را در بین پیروان مسیح جا زد و به عقاید آنها دستبرد زده و تحریف در إنجیلشان وارد کرد،عقیده توحید را تبدیل به تثلیث کرده و شریعت مسیح را حذف کرده و مسیح را از حد خودش بالاتر برد و او را پسر خدا قلمداد کرد و به این ترتیب جمع کثیری را فریب داده و به کفر و شرک کشاند و جالب اینکه در همان زمان عدّه ای از پیروان خالص مسیح با پولس به شدّت مخالفت کردند افرادی نظیر شمعون الصفا(پطرس)و بارنابا