سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

انگيزه مرموز يک زن براي اسيدپاشي به زنان

آنچه براي پليس به معما تبديل شد اين بود که دو قرباني هيچ نسبتي با هم نداشتند و به احتمال زياد زن فراري به صورت اتفاقي آن دو را هدف قرار داده بود.
کد خبر: ۱۲۸۰۴
۲۳:۱۵ - ۲۴ فروردين ۱۳۸۸

اعتماد:  کارآگاهان در جست وجوي زن ناشناسي هستند که با انگيزه يي نامعلوم به صورت دو زن اسيد پاشيده و باعث نابينايي يکي از آنها شده است. اين زن شيرازي که تاکنون هيچ مشخصاتي از او به دست نيامده، ظاهراً دو قرباني اش را به صورت اتفاقي انتخاب کرده و به فاصله نيم ساعت به صورت آنها اسيد پاشيده و سپس فرار کرده است.

حادثه اول

در اولين حادثه يک زن خانه دار قرباني اسيدپاشي ناشناسي شد. او که در خانه تنها بود وقتي زنگ در به صدا درآمد و آيفون را جواب داد به خواسته يک زن جلو در رفت اما پيش از آنکه فرصت حرف زدن پيدا کند يک سطل اسيد روي صورتش پاشيده شد.

پس از فرار زن اسيدپاش، جوان مجروح که از درد و سوزش ناله مي کرد توجه عابران را برانگيخت و وي بلافاصله به بيمارستان منتقل شد و تحت عمل جراحي قرار گرفت اما شدت سوختگي به حدي بود که پزشکان اميد چنداني به بهبودي او نداشتند و در نهايت اين زن بينايي اش را از دست داد.

اسيدپاشي در خيابان

در حالي که نيم ساعت از حادثه اول مي گذشت و افسران پليس تازه در حال تشکيل پرونده يي در اين خصوص بودند، دومين زن نيز قرباني حادثه يي مشابه شد. او مقابل بازار انقلاب شيراز در خودروي خود نشسته بود که اسيدپاشي به وي نزديک شد و بدون اينکه صحبتي بکند به صورت او نيز اسيد پاشيد.

زن دوم نيز با کمک رهگذران به بيمارستان قطب الدين انتقال يافت و تحت مداوا قرار گرفت.کارآگاهان پليس آگاهي شيراز که از وقوع دو حادثه مشابه و با فاصله زماني کم شوکه شده بودند، سعي کردند از طريق بازجويي از دو قرباني به جزيياتي از اين حوادث پي ببرند.

زن اول در حالي که به سختي صحبت مي کرد، به آنان گفت؛ وقتي آيفون را جواب دادم آن زن به من گفت از آشنايانم است. با وجود اينکه او را نشناختم جلو در رفتم تا بفهمم موضوع چيست. ولي به محض باز کردن در آن زن يک پارچ اسيد روي صورتم پاشيد.

قرباني دوم نيز ماجرا را اين طور شرح داد؛ سوار خودروام بودم که زني نزديک شد و به شيشه کوبيد و گفت کارم دارد. همين که شيشه را پايين کشيدم ديگر نفهميدم چه اتفاقي افتاد. صورتم چنان مي سوخت که حتي توان پياده شدن از خودرو را نداشتم اما چون عينک داشتم اسيد به چشمم آسيبي نرساند.

مشخصاتي که اين دو زن از متهم ناشناس ارائه دادند با هم مطابقت داشت و نشان مي داد هر دو اسيدپاشي توسط يک نفر انجام شده است. اما آنچه براي پليس به معما تبديل شد اين بود که دو قرباني هيچ نسبتي با هم نداشتند و به احتمال زياد زن فراري به صورت اتفاقي آن دو را هدف قرار داده بود.

کارآگاهان به اين نتيجه رسيدند در صورت صحت داشتن اين فرضيه به احتمال زياد زن اسيدپاش فردي است که از هم جنسان خود ضربه روحي خورده و به همين سبب به فکر انتقام جويي افتاده است. با اين وجود آنان هنوز براي اين سوال پاسخي پيدا نکرده اند که آيا متهم طعمه اولش را از پيش شناسايي کرده بود و با علم به تنها بودن وي در خانه دست به اين کار زده يا اينکه فقط روي شانس تکيه کرده و به صورت اتفاقي زنگ يک خانه را به صدا درآورده است.

در حال حاضر کارآگاهان در تلاش هستند از طريق چهره نگاري به سرنخ هايي از متهم دست يابند. از طرفي آنها اميد دارند در جريان تحقيقات خود متوجه شوند چه افرادي احتمالاً به وي اسيد فروخته اند. کوشش پليس براي رازگشايي از اين معما در حالي ادامه دارد که زن خانه دار ديگر اميدي به بينايي ندارد و زن دوم نيز قرار است تحت عمل جراحي پيوند صورت قرار بگيرد.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: