سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

سيماي شيطاني که در سيما تبليغ مي شود

شخصيت شيطان، آنچنان غلو شده است که گويي مسلط بر اراده انسان مي گردد. هر يک از مومنين هم اگر بجاي آن دکتر متدين بودند، اگر جواني که از او سابقه تقوا در ذهن دارد، ظاهر مي شد و کرامتي نشان ميداد و عمل به ظاهر دين مي نمود را مي ديدند حتما سر به تمکين خم مي کردند!
کد خبر: ۱۲۳۲
۰۰:۰۰ - ۱۷ مهر ۱۳۸۶

«شیعه نیوز»:اين روزها ساعتي پس از آنکه بانگ الله اکبر بر سر گلدسته ها گل مي کند؛ پيچ اين جعبه جادوي خانه مان را که بچرخانيم. تبليغ شيطان است براي رسيدن به خدا!

البته شيطان، نه آن بازيگري است که نقش چند چهره خود را به نيکي ايفا مي کند؛ بلکه شيطان آن نگرشي است که چنين مجموعه تلوزيوني را طرح مي ريزد، تبليغ مي کند، تاييد مي کند و در نهايت پخش مي نمايد. چه آنکه شيطان يعني جهل؛ و اين جهل است که در «مجموعه اغما» موج مي زند.

شخصيت شيطان، آنچنان غلو شده است که گويي مسلط بر اراده انسان مي گردد. هر يک از مومنين هم اگر بجاي آن دکتر متدين بودند، اگر جواني که از او سابقه تقوا در ذهن دارد، ظاهر مي شد و کرامتي نشان ميداد و عمل به ظاهر دين مي نمود را مي ديدند حتما سر به تمکين خم مي کردند! اگر نبود اين چند فتواي خود ساخته «الياس» ديگر هيچ از عمل به دين کم نداشت.

جالب تر آنکه اين شيطان گويي از خدا با معرفت تر است! سربازان و دوستان خود را آنقدر دوست دارد که برايشان دکتر اجير مي کند، و سربازان او آنچنان صاحب کرامتند که در بيهوشي کامل، از چندين متخصص به هوش ترند. لکن در سويي ديگر خدا غافل از بنده خود است. شيطان جلوه مي کند اما هيچ رسولي جلوه گر نمي شود.

در طول اين ايام هر روز منتظر بودم که اين رويه خطا اصلاح شود اما نشد! حال انديشه کنيد با چه خيمه شب بازي قرار است در ? روز، تبليغ بيست و چند روزه براي شيطان محو شود؟ اين شيطاني که بر آقايان مستولي شده است، شيطان کدام مکتب است؟ اين سيماي کدام شيطان است که سيماي ما را به خود فريفته؟

شيطان در مکتب ما
در باب شيطان، سخني مهمتر از آنچه در نص هست، نيست. شيطان هيچ سلطه تکويني و قهري بر انسان ندارد. و اين در قرآن نيز به صراحت بيان گرديده است، ، و من از ميان دهها آيه و صدها حديث تنها به آيه اشاره مي کنم:

وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِيَ عَلَيْکُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلاَ تَلُومُونِي وَلُومُواْ أَنفُسَکُم مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي کَفَرْتُ بِمَآ أَشْرَکْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (1)

و شيطان [در قيامت] هنگامي که کار [محاسبه بندگان] پايان يافته [به پيروانش] مي گويد: يقيناً خدا [نسبت به برپايي قيامت، حساب بندگان، پاداش و عذاب] به شما وعده حق داد و من به شما وعده دادم [که آنچه خدا وعده داده، دروغ است، ولي مي بينيد که وعده خدا تحقّق يافت] و [من] در وعده ام نسبت به شما وفا نکردم. مرا بر شما هيچ غلبه و تسلّطي نبود، فقط شما را دعوت کردم [به دعوتي دروغ و بي پايه] و شما هم [بدون انديشه و دقت دعوتم را] پذيرفتيد. پس سرزنشم نکنيد، بلکه خود را سرزنش کنيد. نه من فريادرس شمايم و نه شما فريادرس من. بي ترديد من نسبت به شرک ورزي شما که در دنيا درباره من داشتيد [که اطاعت از من را هم چون اطاعت خدا قرار داديد] بيزار و منکرم. يقيناً براي ستمکاران عذابي دردناک است.

إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَکَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَکَفَي بِرَبِّکَ وَکِيلاً يقيناً (2)
تو را بر بندگانم هيچ تسلّطي نيست و کافي است که پروردگارت نگهبان و کارساز [آنان] باشد .

حال استنباط بفرماييد! آن شيطاني که در سيما نمايان شده است، آيا شيطان معرفي شده در مکتب اسلام است!؟ و مهمتر آيا، خدايي که هيچ نشاني از آن در اين مجموعه ديده نمي شود، همان خدايي است که بيان مي دارد براي هدايت بنده کافي است!؟

شيطاني که اين روزها در سيما تبليغ مي شود، صاحب دهها کرامات و توان ماوراء الطبيعه است که نقشش در دعوت به دروغ خلاصه نمي شود، بلکه پيش بيني مي کند، معجزه مي کند، خرق عادت مي کند و اين همان مختصاتي است که پيامبران براي دعوت به دين داشته اند!

کدام انسان عاقلي است که اگر زير تيغ جراحي، مريضي در اغما با او صحبت کند، به عجز نرسد!؟ و مهمتر اينکه در برابر اين ابليس سراپا مسلح، چرا هيچ رسولي نيست که همدوش با او حق را افشا کند؟

کرامات خواص – خرافات عوام
سخن آخر، که اصل حرف است را ميخواهم به مختصر ترين وجه ممکن عرض کنم، و آن اينکه، تحصيل برخي کرامات توسط خواص قابل کتمان نيست. اما اين کرامات استوار بر معرفت است که نام کرامات به خود مي گيرد. تبليغ بي معرفت و عوامانه آن در نزد مردمي نايکدست و از طيف هاي مختلف ترويج خرافات است نه کرامات. چون خرافه، همان کرامتي است که عوام معرفتي بر آن نداشته اند و در تعبير و تعميم آن به خطا رفته اند.

پي نوشت:
?. سوره ابراهيم – آيه ??
?. سوره اسراء – آيه ??

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: