به گزارش «شیعه نیوز»، پایگاه اینترنتی روزنامه واشینگتن پست در گزارشی نوشت: به دنبال سالها بیثباتی فزاینده در یمن، بسیاری پیشبینی میکردند این کشور به زودی درگیر جنگ شود. در سال 2014 این پیشبینیها به وقوع پیوست و جنگ داخلی یمن آغاز شد.
در یک طرف این جنگ اتحاد شیعیان حوثی و نیروهای وفادار به «علی عبدالله صالح،» رئیسجمهور سابق یمن، قرار دارند که مخالف دولت مستعفی این کشور هستند. طرف دیگر این درگیری از حامیان «عبد ربه منصور هادی،» رئیسجمهور متواری یمن، تشکیل شده است. دولت منصور هادی اوایل سال 2015 بوسیله حوثیها سرنگون شد و وی از کشور گریخت.
بنابر این گزارش، جنگ یمن زمانی شدت گرفت که در مارس 2015 (31 روز منتهی به 11 فروردین 94) ائتلافی متشکل از 10 کشور به هدایت عربستان دست به حملات نظامی علیه حوثیها زد.
عربستان دلیل حمله به یمن را بازگرداندن منصور هادی و عقب راندن حوثیها اعلام کرد. ریاض ادعا میکند حوثیها متحدان ایران و مأمور انجام جنگ نیابتی از سوی این کشور هستند.
عربستان تنها کشوری نیست که چنین ادعایی را درباره ایران مطرح میکند. رسانهها و سیاستمداران غربی نیز به طور مداوم حوثیهای یمن را دستنشانده ایران میخوانند.
به ادعای نگارنده این گزارش، اما حمایت تهران از شیعیان حوثی یمن محدود است و نفوذ تهران در این کشور چندان زیاد نیست. به همین دلیل نمیتوانیم ادعا کنیم حوثیها، نماینده ایران در جنگ داخلی این کشور هستند.
در ادامه این گزارش آمده است: منازعات محلی و همچنین رقابت برای کسب قدرت در میان بازیگران مختلف عرصه سیاسی یمن، جرقههای آغاز جنگ در این کشور را روشن کرد. حوثیها و صالح خواستار تغییر چهره سیاسی این کشور که به دنبال اعتراضات سال 2011 شکل گرفت، هستند. صالح خواهان بازگشت به قدرت و حوثیها به دنبال ورود به آن هستند. این در حالی است که هادی میکوشد دست هر دو طرف را دور نگه دارد.
به ادعای این گزارش، به احتمال زیاد ایران نخستین بار در سال 2009 ارسال سلاح برای حوثیها را آغاز کرد. در سال 2011 مقامات آمریکا که تا آن زمان نسبت به این مسئله بیاعتنا بودند، ارسال تسلیحاتی مانند اسلحه خودکار و نارنجکانداز و همچنین کمک مالی میلیون دلاری از سوی ایران برای حوثیها را تأیید کردند.
در ادامه این گزارش ادعا شده است: به دنبال تصرف صنعا، پایتخت یمن، در سال 2014 بوسیله حوثیها، ایران بر شدت حمایتهایش از آنها افزود. با این وجود کمکهای ایران به اندازهای است که در نهایت شاید بتواند تفاوتی اندک در موازنه قدرت یمن ایجاد کند. تهران نفوذ کافی برای اعمال قدرت در تصمیمگیری حوثیها ندارد.
اتحاد به دلیل منافع یکسان و نه مذهب مشترک
به ادعای نگارنده این گزارش، تهران با مشاهده هر گونه بیثباتی در غرب آسیا از فرصت استفاده میکند تا بر نفوذ خود بیافزاید. ایران گروههای سیاسی مخالف را که خواهان برهم زدن شرایط داخلی کشور خود یا منطقه هستند تحت حمایت قرار میدهد. هدف تهران از انجام این اقدام، استفاده از آن منطقه برای تحت فشار قرار دادن رقبای منطقهای مانند عربستان و اسرائیل و مخالفت با نفوذ آمریکا در غرب آسیا است. ایران از این طریق با سیاستهای ضعیف همپیمان میشود تا خود را در جایگاه قدرت بیبدیل منطقه قرار دهد.
در ادامه این گزارش ادعا شده است: مسئلهای که ایران و حوثیها را به هم پیوند میزند، نه مذهب مشترک بلکه منافع همسان دو طرف است. ایران مخالف نظم منطقه در سایه قدرت آمریکا و متحدانش به خصوص اسرائیل و عربستان است. حوثیها نیز مخالف دولت هادی که تحت حمایت عربستان قرار دارد، هستند.
بازدهی محدود در مقابل حمایت اندک
به ادعای این گزارش، در این شرایط ایران دریافته است سرمایهگذاری اندک در یمن، برای این کشور بازدهی محدود، اما مفیدی خواهد داشت. نخست آن که بیثباتی در یمن درهای این کشور را به سوی ایران برای حضور نزدیک مرزهای جنوبی عربستان گشوده است. از طرف دیگر افزایش نارضایتی و در عین حال قدرت حوثیها، آنها را به طور بالقوه به شرکایی پرجاذبه برای ایران بدل کرده است. از طرف دیگر، اختلافات ایران و حماس بر سر مسئله سوریه، تهران را به فکر یافتن شرکای تازه انداخته است.
ایران خلاف ادعاها، قدرت شکل دادن به وقایع در یمن را ندارد و باعث آغاز جنگ این کشور نیز نشده است؛ اما خواهان پیروزی حوثیها در نتیجه این درگیریها است.
در انتهای این گزارش آمده است: اما طنز مسئله اینجاست که عربستان کاهش نفوذ ایران را یکی از اهداف حمله به یمن عنوان کرده است. این در حالی است که مداخله عربستان تأثیری عکس داشته است. از آن جا که حوثیها گروهی نه چندان بزرگ هستند که بوسیله یک قدرت منطقهای مورد حمله قرار گرفتهاند، ناچارند از تنها قدرت خارجی که آمادگی و البته توانایی کمک به آنها را دارد درخواست حمایت کنند. این مسئله به معنای نفوذ بیشتر ایران در این کشور و بر شیعیان حوثی است.
انتهای پیام/654