«حذيفة بن يمان»، از ياران معروف رسول خدا(ص) روايت كرد: پيامبر اكرم(ص)، دامادش حضرت علی(ع)را به يمن اعزام كرده بود و چون خودش قصد حجةالوداع كرد، به علی(ع) پيام داد كه او نيز برای انجام حج به مكه رود. آن دو در مكه معظمه به يكديگر رسيدند و ما در آن هنگام همراه رسول خدا(ص)بوديم. روزی، حضرت علی(ع) به جانب كعبه رفت و در آنجا به نماز مشغول بود و در آن هنگام مستمندی از راه رسيد و از مردم درخواست كمك میكرد و چون به حضرت علی(ع) رسيد، آن حضرت در حال ركوع بود، پس در همان حال، انگشتر خود را از دستش بيرون آورد و آنرا به مستمند بخشيد.
ما كه در حضور رسول خدا(ص) بوديم، مشاهده كرديم كه بر آن حضرت آيهای نازل شد و آن حضرت، آيه جديدالنزول را برای ما قرائت كردند و آن عبارت بود از: «اِنَّما وَليكُمُ اللهَ وَ رَسُولُهُ والَّذينَ يقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يؤتُونَ الزَّكاةَ و َهُم راكِعُونَ» (مائده/55)
پيامبر (ص) برای نزول آيه، تكبير گفت و سپس به ما فرمود: بر خيزيد برويم ببينيم اين صفاتی را كه خداوند متعال در اين آيه بيان كرده است، درباره چه كسی است؟ چون پيامبر(ص) وارد مسجدالحرام شد، فرد مستمندی را ديد و از او پرسيد: از كجا میآيی؟ گفت: از نزد آن مرد نمازگزار میآيم كه حلقه انگشتری خود را در حال ركوع به من بخشيد.
پيامبر(ص)بار ديگر تكبير گفت و جلوتر رفت تا به علی(ع) رسيد كه در حال خواندن نماز بود. از او پرسيد: ای علی! امروز بر تو چه گذشت؟ حضرت علی(ع) داستان مرد نيازمند و انگشتر بخشيدن خود به وی را برای رسول خدا(ص) بازگو كرد و پيامبر(ص) با شنيدن آن داستان برای بار سوم تكبير گفت.*
*منابع:
1 ـ مسارالشيعه، شيخ مفيد، ص23.