سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

ماجرای پاسخ به یک شبهه از زبان آیت الله بهجت

مرحوم آیت الله بهجت می فرمود: فرماندار کرمان در رژیم پهلوی در شب عید غدیر مجلس جشنی بر پا نمود. در آن مجلس «مردوخ»نیز شرکت داشت.
کد خبر: ۱۱۰۱۳۸
۰۹:۳۶ - ۲۹ دی ۱۳۹۴
به گزارش «شیعه نیوز»، مرحوم آیت الله بهجت می فرمود: فرماندار(1) کرمان در رژیم پهلوی در شب(2) عید غدیر مجلس جشنی بر پا نمود. در آن مجلس «مردوخ»(3) نیز شرکت داشت. مداح در ضمن خواندن اشعار و مدیحه سرایی درباره حضرت امیرمومنان(علیه السلام) به جریان بیرون آوردن تیر از پای مبارک آن حضرت در حال نماز و عدم التفات و توجه آن بزرگوار به آن اشاره کرد، جناب آقای مردوخ که پای منبر نشسته بود رو کرد به آقای شهردار و با صدای بلند فریاد زد: «آقای فرماندار، آیا این‌ها افسانه نیست؟!»


فرماندار می‌گوید: اعتراض او در آن مجلس و در میان آن جمعیت مثل یک کوه بر سر من فرود آمد، با خود گفتم: شب غدیر است خوب است مستبشر و شادمان باشیم، و من پاسخ او را ندهم؛ ولی دیدم اگر جواب ندهم شکست اسلام و مذهب است. از سوی دیگر دیدم او عالم است و من از اهل علم نیستم، تا جواب کافی به او بدهم و یا بحث و مجادله نمایم. در این لحظه گویا به من الهام شد و یک مرتبه به ذهنم خطور کرد که بگویم: آقا شما قرآن خوانده‌اید؟ گفت: بله، گفتم: درباره این آیه چه می‌فرمایید که خداوند متعال می‌فرماید:

«فلما راینه اکبرته و قطعن ایدیهن»(4)چون زنان، یوسف(علیه السلام) را دیدند، او را بزرگ انگاشته و دست‌های خود را بریدند.

زنان مصری در مجلس زلیخا جمال مخلوقی را دیدند، این‌ها کجا و تجلیاتی که برای حضرت امیر(علیه السلام) در نماز پیش آمد کجا؟! آن‌ها با دیدن جمال یوسف(علیه السلام) محو دیدار جمال او شدند و بی‌اختیار دست‌های خود را بریدند، پس جا داشت حضرت امیرمومنان(علیه السلام) هم در حال نماز در برابر تجلیات انوار الهی و مشاهده جلال و جمال حضرت حق غرق شده و متوجه بیرون آمدن تیر از پای مبارکشان نگردد. با این سخن، «کانه القم حجرا» (گویی سنگ به دهان او انداختند) لذا سرش را به زیر انداخت و دیگر هیچ نگفت.

نقل می‌کنند: بیرون آوردن تیر از پای حضرت به ارشاد(5) حضرت امام حسن(علیه السلام) بوده است(6)

(1) و یا شهردار کرمان
(2) و یا روز عید غدیر
(3) از علمای عامه
(4) سوره یوسف، آیه 31
(5) راهنمایی
(6) ر.ک: ارشاد القلوب، ج2، ص 217. هم چنین اصل جریان در کشف الیقین، ص 118 ذکر شده است.

انتهای پیام/ 852

منبع: کتاب در محضر آیت ا.... بهجت
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
نظرات بینندگان
ناشناس
۱۷:۳۵ - ۱۳۹۷/۰۱/۲۲
ای حرامزاده ی ناشناس تفکر بخوره تو مغزت. تو ایمان به خدا و اهل بیت علیهماسلام نداری بیخودی پاتو اینجا وسط نکش. تو اول برو خودتو درست کن بعد. در ضمن شالاتان خودتی و پدر و مادر بی صاحبت. لطفا کم در مورد شعیان دوست داشتنی چاخان بگو
ناشناس
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۹
اصل داستان درست نيست كه حضرت براي بيرون آوردن يك تير چنان بي تابي كنند كه مجبور شوند آن را هنگام نماز از پاي حضرت در آورند در حالي كه در بين محبين اهل بيت كساني بودند كه به خاطر زيارت قبور ائمه دست آن ها را بريدند گوش آن ها را بريدند خم به ابرو نياوردند اين كه چيزي نيست همين بچه لاتهاي شيعه حاضرند جان خود را براي حفظ حرم اهل بيت بدهند غمي هم ندارند اين حرفها در باره حضرت علي ع حرف بي جايي است.كمي تعقل كنيد.