سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

زنان قربانیان بی‌دفاع در فضاهای شهری

کد خبر: ۱۰۸۸۸۱
۱۳:۰۰ - ۰۷ دی ۱۳۹۴
به گزارش «شیعه نیوز»، مصطفی پودرات‌چی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در رشته برنامه ریزی‌ اجتماعی است. وی از ابتدای انقلاب در زمینه آسیب‌های اجتماعی فعالیت اجرایی و پژوهشی بسیاری انجام داده است و پایان‌نامه اش نیز در زمینه فضاهای بی‌دفاع شهری است. در این گفتگو نظرات وی در زمینه فضاهای بی‌دفاع شهری و آسیب‌های آن به ویژه برای زنان و دختران مورد توجه قرار گرفته است.

*تعریف علمی از فضاهای بی‌دفاع شهری چیست و در این فضاها چه اتفاقاتی برای زنان و دختران رخ می‌دهد که به آن لفظ بی‌دفاع اطلاق می‌شود؟

برای روشن شدن موضوع و پیش از تعریف «فضای بی‌دفاع شهری» لازم است در مورد آنچه در این فضاها رخ می‌دهد بیشتر بدانیم. وقتی مساله‌ای همه گروه‌های سنی و جنسی، پولدار و فقیر و شهری و روستایی را در برمی‌گیرد، این مساله از موقعیت فردی خارج شده و به یک مساله اجتماعی تبدیل می‌شود.

اینطور نیست که مساله اجتماعی را بتوان به صورت فردی تحلیل کرد. در فرآیند تولید یک آسیب اجتماعی، دلایل ساختاری در سطح کلان، میانه و دلایل خرد دخالت دارند. دلایل خرد به مسائل فردی برمی‌گردد که آن هم به نوبه خود متاثر از جامعه و خانواده است. هیچکس به صورت خودجوش در خیابان مزاحم یک خانم نمی‌شود بلکه این مساله را از بزرگترها از جامعه و پیرامون خود آموزش می‌بیند. گرچه اختیار عمل هم نقش عمده ای در این اقدام دارد اما این اتفاق در بستری می افتد که فضا را برای وی مناسب می کند.

برای شروع بحث لازم می‌دانم مواردی را از دوران ابتدای ورود خودم به حوزه آسیب‌های اجتماعی بیان کنم. از سال ۶۲ تا ۷۰ در شورآباد به عنوان مددکار کار می‌کردم که در این مکان، تحت پوشش بهزیستی به اصطلاح معتادان را ترک می‌دادیم. به جرات می‌گویم در طول سال‌های فعالیتم در این مرکز، هیچکدام از معتادان نتوانستند ترک کنند. همچنین یادآوری این ماجرا خالی از لطف نیست که در «جزیره» (منطقه ای در بوشهر) در اوایل انقلاب، منطقه‌ای را تشکیل دادند که معتادان را به مدت چند سال نگهداری می‌کردند تا ترک کنند. شرایط جزیره به گونه‌ای بود که کسی دوام نمی‌آورد و بیشتر معتادان جان خود را از دست می‌دادند اما در همین شرایط یکی از آنهایی که دوام آورد پس از اتمام دوره از بوشهر به شیراز منتقل شد. شاید باورش سخت باشد که پس از چهار سال مصرف نکردن مواد مخدر، در نخستین اقدام پس از تهیه بلیت اتوبوس، هروئین تهیه و مصرف کرد و این نشان داد که فرد معتاد پس از چهار سال هیچ تغییری نکرده است. نتیجه مایوس کننده بود زیرا این همه فشار آوردیم اما نتیجه هیچ نبود زیرا برنامه‌های ما اشتباه بود.

از ابتدا در زمینه آسیب اجتماعی حرف کارشناسان را گوش نکردیم. بارها توصیه کردیم به معتادان سرنگ بدهید اما مسئولان می‌‌گفتند می‌خواهید اشاعه فساد کنید. در حالی که فقط می‌خواستیم جلوی ایدز را بگیرم. حالا بعد از ۲۵ سال به این نتیجه رسیدند که باید به معتادان سرنگ بدهد و در نتیجه همین اقدام کارشناسی شده، تزریق از عامل نخست انتقال ایدز به عامل دوم و سوم تبدیل شد.

در دوره‌ای به رئیس وقت سازمان زندان‌ها گفتم به زندانیان سرنگ بدهید، گفتند سرنگ آلت قتاله است. اما جای خوشبختی است که امروز مسئولان به این نتیجه رسیده‌اند که باید سرنگ در اختیار زندانیان معتاد و حتی معتادان خیابانی قرار دهند تا از آسیب‌های ثانویه پیشگیری شود.

و اما فضاهای بی‌دفاع شهری.... سال‌ها پیش حدود شش ماه در میدان انقلاب مطالعه کردم و انواع مزاحمت‌ها و آزارهای خیابانی در مورد خانم‌ها را مشاهده کردم. امروز همه جای تهران تبدیل به فضای بی دفاع شده است چون مزاحمت اتومبیل‌ها همه جا هست و زنان و دختران در هیچ مکانی در امان نیستند.

اینها واقعیات جامعه است و اگر می‌خواهیم کمتر شود باید از نظر کارشناسان استفاده کنیم. سال‌ها قبل هشدار دادم که با روند فعلی تا چند سال آینده دختران به باکره نبودن خود افتخار می‌کنند و امروز تا حدی این مساله اسفناک در حال تحقق است. امروز بحث ازدواج سفید هم در حال رواج است و بدتر اینکه ازدواج سفید به مرور در حال تبدیل به کلونی چند پسر و دختر پیش می‌رود که در یک خانه و بدون حساب و کتاب زندگی می‌کنند.

بعد از زنان، در فضاهای بی‌دفاع شهری، کودکان بیشتر مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند. معمولا کسی با یک مرد گردن کلفت کاری ندارد اما زنان براساس فطرت ضعیف هستند. حال سوال اینجاست که زنان و دختران کجا بیشتر اذیت می‌شوند؟ پاسخ روشن است هر جایی که امکانش مهیا باشد.

*شاید بهتر باشد برای روشن شدن بحث یک مثال از فضای بی‌دفاع برای زنان در شهری مثل تهران را تشریح کنید.

پیاده روی میدان انقلاب ۱۰ سال پیش باریک بود و حجم شهروندان بالا. همیشه جمعیت در تراکم بود که باعث اذیت و آزار زنان می‌شد. همچنین نقشه ترسیم شده برای حرکت مردم و خط کشی‌ها ایراد داشت. حتما لازم نیست اتفاق خاصی رخ دهد زیرا اگر فرد مزاحم کمتررین تعدی به افراد داشته باشد این مصداق تجاوز است. از سویی نمی‌توانیم همه جا مامور بگذاریم بلکه باید امکان بروز اذیت و آزار خیابانی را بگیریم.

شما اگر نقشه قدیم میدان انقلاب را ببینید موج عظیمی از پایین میدان از سمت نیروی انتظامی به سمت بالا می‌آیند اینها با موج شمال به جنوب در تداخل بودند و بهترین موقعیت بود برای تبدیل این منطقه به فضای بی‌دفاع برای زنان. در میدان انقلاب در کنار مامور نیروی انتظامی مواد فروخته می‌شد چون به دلیل انبوهی جمعیت مامور دید کافی نداشت. باید زاویه دید مامور به درستی ترسیم می‌شد. محل استقرار خدمات عمومی مثل روزنامه فروشی را از آنجا منتقل کردیم و توصیه کردیم کف‌سازی پیاده رو درست شود زیرا کف خراب پیاده رو موجب کندی حرکت عابران و ایجاد موقعیت آزاد و اذیت دختران می‌شود بنابراین گراف عبور مردم باید تغییر می‌کرد که کرد.

در میدان انقلاب این کار انجام شد و عرض پیاده رو افزایش یافت. در بازار تهران در حالی که در دوران صفوی عرض کوچه‌ها ۴.۵ متر بود، بازاریان ۱.۵ متر از هر طرف به گذرگاه‌ها تجاوز کردند و شرایط برای تبدیل معابر بازار به فضای بی‌دفاع فراهم شد. نتیجه این اقدام بازاریان، ثبت هزار مورد شکایت از سوی خانم‌ها در یک بازه زمانی کوتاه بود. این در حالی است که ۹۰ درصد زنان و دختران شکایت خود را از اذیت و آزار خیابانی برای حفظ آبرو ثبت نمی‌کنند.

*چه عواملی فردی و اجتماعی در وقوع آزار و اذیت زنان و دختران در فضاهای شهری دخیل است؟

در موارد آزار خیابانی حتما روان‌شناسی هم دخالت دارد زیرا انسان سالم که این‌کار را نمی‌کند. باید بدانیم وقتی شرایط ازدواج نیست، این به بروز آسیب‌های اجتماعی به طور عام و آزار و اذیت خیابانی به طور خاص دامن می‌زند. بارها به مسئولان گفته‌ام لازم نیست برای ازدواج تبلیغ کنیم زیرا اگر شغل و مسکن مناسب وجود داشته باشد و شرایط مهیا باشد جوان خودش ازدواج می‌کند. ازدواج خیلی مهم است و اگر مهیا شود بسیاری از آسیب‌های اجتماعی حل می‌شود. به ویژه آسیب‌های اجتماعی مرتبط با جنایت و خشونت کاهش می‌یابد زیرا بسیاری از خشونت‌ها ریشه در ناکامی جوانان در ازدواج است.

به عنوان متولیان جامعه باید کمک کنیم به جوانان و شرایطی را مهیا کنیم که ازدواج زیاد شود. اما باید بدانیم حتی در این شرایط باز هم آمار آسیب‌ها هیچوقت صفر نمی‌شود بلکه  محدود شده و شرایط کنترل آن فراهم می‌‍‌‌‌شود. اگر معتادان کم شوند می‌توانیم آنها را در یک مکان خاص نگهداری کنیم تا زنان و دختران در امان باشند و در خیابان شاهد مصرف مواد مخدر جلوی چشم کودکان و نوجوانان نباشیم.

سالهاست تلاش می‌کنیم اما آسیب‌های اجتماعی کم که نشده بیشتر هم شده است. یکی از شهرداران سابق تهران منطقه نواب را خراب کرد. اگرچه آرزوی مردم بود که خیابان پهن شود اما ما انسجام محله را به هم زدیم. بافت سنتی و تحت نظارت منطقه را از بین برده و بافت مدرن بی دفاع را جایگزین آن کردیم. به خاطر دارم  پیرمردی راننده تاکسی با شش فرزند خانه‌اش را فروخت و دیگر نتوانست خانه بخرد و تا آخر عمر مستاجر شد چون دز اجرای پروژه نواب همه جوانب پیش‌بینی نشده بود. حتی یک برگ کاغذ هم از مطالعه اجتماعی در پروژه نواب نبود.

هر طرحی اجرا می‌کنیم باید جوانب مختلف آن دیده شود اما با انجام پروژه بدون ارزیابی اجتماعی، مسائل اجتماعی بازتولید می‌شوند. شهرداری طرح فضاهای بی دفاع را که من برای نحستین‌بار در دنیا در تهران انجام دادم را ندیده گرفت و برنامه و ریزی و طرح من را به یک مددکار دادند. آن مددکار پولی هم از شهرداری گرفت اما طرح اجرایی نشد.

 فضاهای بدون دفاع به دلایل فیزیکی، روحی، روانی و تاریخی شرایطی را ایجاد می‌کنند که در آن اتفاقات آسیب‌زا می‌افتد. فضای گم، فضاهای تاریک، مثل پله‌های یوسف‌آباد و پاگردهای آن از مصادیق عینی فضاهای بدون دفاع شهری برای زنان است.

در حال حاضر شاهدیم پل‌های عابر پیاده را سراسر تبلیغ گرفته و تمام بدنه آن را با تبلیغ شامپو و تلوزیون پوشانده‌ایم. معتادان و خلافکاران در پناه تبلیغات روی پل‌های عابر پیاده همه کار می‌کنند و علاوه بر مصرف مواد مخدر، موجب مزاحمت برای شهروندان می‌شوند. در این زمینه به مسئولان شهری پیشنهاد دادم دست‌کم اگر نمی‌توانید تبلیغات را حذف کنید، فقط ۵ سانت تبلیغات را بالا ببرید تا باد از آن گذر کند و شرایطی را ایجاد کند که معتادان و کارتن‌خواب‌ها نتوانند در آنجا بنشینند یا بخوابند. خوشبختانه این پیشنهاد را اجرا کردند و خدارا شکر نتیجه مثبت هم داشت. این نشان می‌دهد اگر کمی برای کارشناسان اجتماعی ارزش قائل شوند جواب می‌دهد. شهرداران اگر روی کارشان نظارت ندارند، خودشان کنار بکشند. در آمریکا ۲۸ سال کار فرهنگی شد برای اینکه شهروندان آب دهان خود را روی زمین نیندازند اما ما حاضر نیستیم برای کار فرهنگی و اجتماعی هزینه کنیم.

در ابتدای انقلاب بخش زنانه و مردانه اتوبوس‌ها جدا شد اما پس از مدتی دوباره فضا مختلط شد و زمینه‌ساز آسیب‌های بسیاری برای خانم‌ها شد. شرایط به گونه‌ای شده بود که زنان و دختران واقعا معذب بودند از سوار شدن به اتوبوس. در بسیاری موارد برای حفظ آبرو چیزی نمی‌گفتند اما وضعیت اسفبار و فجیعی به وجود آمده بود. در همین زمان طرح جدایی مجدد بخش زنانه و مردانه اتوبوس‌ها را ارائه دادم. امروز هم فضای اتوبوس‌ها متراکم است و اگر جدا نباشد اتفاقات ناگواری رخ می‌دهد و این به نوعی یک فضای بی دفاع شهری است که ایمن شده است.

در جامعه مردسالار بسیاری از مردان، زن را به شکل طعمه می‌بینند. نمی‌توانند زن را به چشم یک فرد محترم ببینند؛ به عنوان یک همسر یا مادر. در مواردی مساله به قدری دردناک است که فکر می‌کنیم کار فرهگی هم فایده‌ای ندارد و باید حتما جداسازی صورت گیرد. زنان در فضاهای شهر همیشه آسیب‌پذیرند و امکان ندارد از زنی بپرسید و بگوید تحت آزار قرار نگرفته است.

تمام اماکنی که ترکم جمعیت داشته باشد آبستن بی‌دفاعی برای زنان، دختران و کودکان است. من کل نقشه تهران را کار کرده‌ام و اماکن پر خطر و بی دفاع شهر را شناسایی کرده‌ام ولی هیچ سازمان یا نهادی حاضر نشده از این مطالعه استفاده کند و من هم به جایی ارائه نداده‌ام. در این تحقیق محل تجمع همه آسیب‌ها از جمله معتادان و روسپیان با رنگ نشان داده شده است. حاضرم نقشه اماکن بی‌دفاع شهر تهران را در اختیار هر نهادی که بخواهد بگذارم.

در جامعه اگر زنی احساس قربانی شدن داشته باشد، تمام استعدادهایش کور می‌شود. اینها قرار است مادران آینده در این کشور باشند. کمی فکر کنیم که با نسل آینده کشور چه می‌کنیم.

روی نقشه اماکن بی‌دفاع تهران، با رنگ محل تجمع روسپیان را نشان داده‌ام. اینها افراد باهوشی هستند و مناطقی را انتخاب می‌کنند که مزایایی برایشان دارد. بنابراین مقابله با این آسیب اجتماعی هم باید هوشمندانه باشد. باید اقدامی کنیم که دیگر زنان و دختران شهر از گزند آسیب ها در امان باشند.

در مواجهه با فضاهای بی‌دفاع شهری دلایل هر فضا را باید شناسایی کنیم. باید تمام معابر اصلاح شود اما شهرداری معابر را اصلاح می‌کند برای تسهیل رفت و آمد خودروها. در چهارراه ولیعصر (عج) پس از احداث زیرگذر، تراکم انسان‌ها در ورودی و خروجی زیرگذر و در داخل آن مشاهده می‌شود و این خودش یک فضای بی‌دفاع است. اگر کسی که این طرح را ارائه کرده یک مشاوره از کارشناسان برنامه‌ریزی شهری و جامعه‌شناسی می‌گرفت این پروژه به این شکل اجرا نمی‌شد اما متاسفانه همه خود را عقل کل و بی‌نیاز از مشاوره می‌دانند و من ندیدم کسی به دلیل طراحی غلط یک پروژه شهری توبیخ شود.

*مکان‌های بی‌دفاع شهری برای زنان در دیگر کشورها چه وضعیتی دارند و نحوه نظارت و کنترل دولت‌ها بر این اماکن چگونه است؟

در همه جای دنیا در شهرهای بزرگ این مشکلات هست. در نیویورک یک ساعت برق رفت و مردم همه فروشگاه‌ها را غارت کردند اما در ورزقان پس از زلزله، فروشگاه بزرگ منطقه دست نخورد. در آمریکا دوربین رفتار مردم را کنترل می‌کند نه وجدان جمعی. جامعه اگر اعتماد کند به مسئولان، مطمئن باشید مردم از خواست مسئولان تمکین می‌کنند. این مقوله در هم پیچیده‌ای است. خیلی کارها باید انجام شود زیرا همه زنها به صورت بالقوه قربانی فضاهای شهری هستند و در معرض آسیب‌های اجتماعی. تاکید بر فرهنگ‌سازی تا جایی است که خطری جدی در کمین شهروندان نباشد اما در کنار فرهنگ‌سازی باید نقره‌داغ هم باشد. برخی می‌گویند نباید اعدام باشد اما در پاسخ به این افراد باید گفت در شرایط کشور ما اعدام اگر نباشد سنگ روی سنگ نمی‌ماند. باید برخورد قهری در کنار فرهنگ‌سازی باشد نه پیش و پس از آن همانند جریمه‌های رانندگی که به موازات فرهنگ‌سازی اعمال می‌شوند تا کسی جرات نکند به حریم خط عابر پیاده تجاوز کند.


انتهای پیام/654
منبع: مهر
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: