به گزارش «شیعه نیوز»، یادگیری چیرگی برای مقابله با وابستگی عاطفی به جسارت زیادی نیاز دارد ولی ارزش این را نیز دارد که بتوانید زندگی خود را بیشتر و بهتر کنترل کنید. عدم وابستگی و دلبستگی های کمتر، به زمان و تمریناتی نیاز دارد که شما را به تدریج به فردی مستقل تر تبدیل خواهد کرد.
یک- مشاهده استقلال به عنوان یک پاسخ به مشکلات زندگی
هنگامی که شما در تلاش بیش از حد بسر می برید، به پاسخ های اشتباه در برابر مشکلات زندگی نیز برخورد خواهید کرد. این موضوع شامل تکیه داشتن بیش از حد به مردم و یا تلاش بیش از حد برای فرار از عادات مخرب نیز محسوب می شود. خوب است که خود را در هنگام وابستگی عاطفی و عوامل آن مشاهده کنید و بشناسید.
راز خوشبختی، آزادی است.
دو- اهمیت نیازهای خود را بشناسید
نکته پر اهمیت در مورد تمایل کمتر به "نیازمندی" این است که نیازهای خود را بسیار مهم و غیرقابل اجتناب بدانید. وابستگی در بیشتر مواقع در نتیجه نادیده انگاشتن و اجتناب از خود در مورد نیازهای مهم عاطفی بوجود می آید.
از حالا به بعد، خوشبختی ام بالاترین اولویت را دارد.
سه- شما مسئول شادی خود هستید
کسانی که نمی دانند از خود چگونه مراقبت عاطفی کنند، به احتمال زیاد، وابسته به اشخاص دیگری برای رفع این مسئولیت می شوند. مهم نیست که اشخاص دیگر چقدر خوب باشند یا به شما احساس خوبی ارائه دهند، ایده صحیح این است که شما مسئول حفظ و توسعه اعتماد به نفس عاطفی در خود هستید.
این وظیفه ماست که از خود مراقبت کنیم.
چهار- دیگران مسئول نیازهای شما نیستند
یکی از مهم ترین گام ها در امتداد مسیر آزادی این است که به دیگران اجازه دهید رفتار خود را بروز دهند. خشم از عزیزانی که در شرایط بحرانی در کنار شما نبودند، بسیار ساده است ولی راه حل خوبی نیست. تمام مواردی را که از کنار یک فرد فقیر و بی خانمان بدون توجه عبور کردید، بیاد آورید. این همان وضعیت مشابه شما در هنگام "گدایی عاطفی" است. شما می توانید درخواست کمک کنید ولی بر این موضوع پافشاری نکنید زیرا که هیچ کس در زندگی به شما بدهکار نیست. به خاطر داشته باشید؛
تنها راه آزاد شدن از دیگران، این است که آنها را از خود آزاد کنید.
پنج- از زمان تنهایی خود، لذت ببرید
احتمالاً هیچ کس به اندازه کودکان، در مورد عواطف مستقل از طریق عملِ ساده بازی کردن، نمی داند. به عنوان یک فرد بالغ، هیچ نیازی به مخالفت با این امر وجود ندارد. زمانی که تنها می شوید، می تواند "زمان بازی" باشد؛ یک فرصت مناسب برای کشف مفهوم شادی کودکی و خودانگیختگی...
اگر با خودتان دوست باشید، هرگز تنها نمی مانید.
شش- عشق به خود را جایگزین خشم به خود کنید
عادات ذهنی منفی یکی از عواملی است که مردم را از خود فرار داده و به دیگران وابسته می کند. احتمال دارد که شما در گذشته بسر ببرید یا عجول باشید و یا بیش از حد فکر کنید و شاید هم به نتایج کامل برای خودتان تاکید دارید.
خشونت به خود، محصول کنترل زندگی با زور و اجبار است که شامل عصبانیت نسبت به دیگران می شود زیرا چگونگی احساس درونی شما نسبت به دنیاست. راه حل مناسب در برابر این امر این است که با خودتان به صورت مثبت به گفتگو بپردازید، از لحظات حضور حال و یا حواس پرتی سازنده در خود لذت ببرید.
ترجیح می دهم آرام باشم تا اینکه همه چیز را کنترل کنم.
هفت- شناخت و عبور از الگوهای مخرب دوران کودکی
بسیاری از نیازها ممکن است از اتفاقات سخت دوران کودکی سرچشمه گرفته شده باشد. شناسایی این وقایع و پاسخگویی به این رخدادها در نقش یک کودک، یک روش عالی برای شناخت و بررسی چرایی و درگیر شدن در وابستگی های عاطفی است. نقش امروز ما، تغییر گذشته یا جبران آن نیست.
نقش زمان حال، معکوس کردن و یا جبران کردن گذشته نیست.
هشت- از انگیزه های آنی بدون تفکر قبلى (تکانشی) بگذرید
وابستگی عاطفی می تواند احساسات گیج کننده ای به همراه داشته باشد. واکنش آنی به حالات درونی می تواند بسیار خطرناک باشد. اگرچه ممکن است یک ایده تکانشی، عالی به نظر برسد اما چه بسا نتایج وخیمی به همراه داشته باشد پس ارزش آن را دارد که کمی مکث کنید و از آن دوری جویید.
اگر گذرتان به جهنم هم افتاد، همچنان به رفتن ادامه دهید.
نه- با احساسات خود روبرو شوید و آنها را قبول کنید
برخی مواقع ممکن است که شما نیاز به روبرو شدن با احساسات دردناکی که در حال تجربه آن هستید، داشته باشید. بسیاری از مردم احساسات فیزیکی خود را پس می زنند، به جای اینکه آن را مستقیما حس کنند. این کار باعث می شود که از احساسات خود فراری شده و وابسته شوند.
ده- مکانیسم های غلبه سالم را ایجاد کنید
این واقعیت که احساسات ناراحت کننده منجر به واکنش های غیرمسئولانه می شود، نباید اینطور تلقی شود که شما در مورد اینکه چه احساسی دارید، نباید کاری انجام دهید. بلکه بهتر است یک استراتژی آماده داشته باشید که چگونه با خودتان برخوردی سازنده داشته باشید نه تکانشی. مثلا اینکه چگونه آرامش بیابید در مواردی که مضطرب و آزرده هستید.
با خودتان همچون یک معشوق، رفتار کنید.
یازده- تشخیص دهید که چه زمان شروع می کنید به چسبیدن
یک خودشناسی ماجراجویانه به شما کمک می کند تا الگوهای وابستگی در رفتار یا افکارتان را بهتر بشناسید و بر آنها غلبه کنید. یک مثال می تواند نگرش خواستن "همه یا هیچ" از مردم باشد به جای اینکه از چیزی که آزادانه به شما ارائه شده، قدردانی کنید.
هرگز اجازه ندهید که خوشبختی شما به چیزی که ممکن است آن را از دست دهید وابسته شود.
دوازده- سکان را به دست امیال ندهید
وقتی چیزی را با قاطعیت می خواهیم آنهم از طریقی معین و مشخص، دراین صورت آن خواسته راهبرد ما را به دست می گیرد. اگرچه ممکن است این خواستن به صورت ملایمی آغاز شود اما به مرور شدید و مستحکم می شود. راهکار این است که اهداف باید انعطاف پذیر باشند و بر یک هدف خاص، تمرکز نکرد.
آن می تواند خوب باشد اما بدون آن هم می توانم به خوبی دوام بیاورم.
سیزده- از تایید نارضایتی و ناامیدی اجتناب کنید
گاهی اوقات، ذهنتان ممکن است که شما را به وضعیت بسیار منفی فکری بکشاند. شروع این وضعیت ممکن است گوش دادن به شخصی که از زندگی خود شکایت دارد، شنیدن به یک آهنگ عاشقانه و یا تماشای یک فیلم در مورد نوجوانان ناراضی و یا قربانیان یک بی عدالتی غم انگیز باشد.
در این موارد شما می توانید با افرادی که از زندگی خود شکایت می کنند همدردی بدون نیاز به این که با گفته های آنان موافقت یا از رفتار آنها کپی برداری کنید. اعتقاد به هر شکلی از ناامیدی، فقط می تواند شما را نیازمندتر کند و باعث می شود که کنترل کمتری به روی احساساتتان داشته باشید.
دوازده- سکان را به دست امیال ندهید
همه ما گاهی این احساس که در سطح ناخودآگاهمان رخ می دهد و مانند کودکان بالا و پایین می پریم و فریاد می زنیم: "بستنی می خواهم" را تجربه کرده ایم. این حالت احتمال دارد برای این بروز کند که آن کودک لوس یا مضطرب شده، تنها بستنی را به عنوان پاسخ برای حالتش می شناسد.
مشاهده این صحنه برای هر بزرگسالی گواه این واقعیت است که این کودک بدون دریافت بستنی هم می تواند حال خوبی داشته باشد. به همین صورت هم شما می توانید کودک درونتان را در هنگام اصرار و باج خواهی به روی چیزی، مشاهده و شناسایی کنید.
پانزده- مسئول باورهای وابسته خود باشید
مواردی مانند صمیمیت های فیزیکی و همدلی یا تایید شدن های مکرر از دیگران می توانند به سادگی اعتیادآور باشند. در هنگام بروز این موارد، هیچ کس نمی تواند خود را مقصر بشناسد زیرا این موارد اتفاق می افتد بدون اینکه متقاعد شویم چه نقش دقیقی در بروز این اعتیاد دارند.
اگر شما شروع به این باور کنید که موضوعاتی در زندگی شما "لازم" هستند و "باید باشند"، آنگاه به احتمال زیاد "واقعیت" خود را تغییر خواهید داد. شما می توانید خود را نسبت به هر چیزی متقاعد کنید ولی بهتر است مسئولیت هر اتفاقی را که برایتان رخ می دهد، نیز بپذیرید. هنگامی که شما به چیزی وابسته می شوید، ذهنتان یک سیستم پاداش و مجازات هم در مورد آن برایتان می سازد.
شانزده- از کمال طلبی جلوگیری کنید
هر چه بیشتر ایده آل پسند و کمال طلب باشیم، سریع تر در باتلاق زندگی گرفتار خواهیم شد. هر چه بیشتر تصور کمال از چیزی، کسی یا خود را داشته باشید، خودتان را برای ناامیدی های بعدی آماده می سازید. گاهی جام مقدس ، تنها یک جام پر از سم است.
به ویژه، پرستیدن کسی به عنوان "نجات دهنده" بسیار خطرناک است. تصور کردن کسی برای داشتن توانایی های جادویی و کمال، راهی واقعی برای متقاعد کردن خود برای پذیرش هر گونه اشتباه است. اشتباهی که بدون آن نمی توان خوب زندگی کرد.
هفده- از برداشت فاجعه آمیز اجتناب کنید
برخی از مردم بر این باورند که نمی توانند خود را دوست بدارند مگر این که کس دیگری آنها را دوست داشته باشد و یا این که وجودشان به تایید دیگران بستگی دارد. آنها بقای خود را به روی یک فرضیه اشتباه بنا می کنند.
هیجده- برای لذت، منابع متنوعی ایجاد کنید
استقلال همیشه به این معنا نیست که "شادی از درون" سرچشمه می گیرد. داشتن چند نفر یا فعالیت های الهام بخش می تواند در زندگی شما تاثیرات خوبی به همراه داشته باشد. در واقع، داشتن منابع متنوع و دوستان پایدار در زندگی می تواند بخش بسیار مهمی از راه حل یابی برای مستقل بودن باشد.
نوزده- تعویض وابستگی های خود را بیاموزید
معمولاً نیازمند بودن به اشخاص ناصالح و یا موقعیت های نامناسب، اشتباه است. گاهی اوقات ممکن است که شما در مسیری اشتباه به دنبال راه حل بگردید ولی گاهی هم راه حل یابی باعث می شود که شما نیاز خود را بهتر درک کنید و بپذیرید که هیچ منبع خاصی برای رفع نیازهای شما وجود ندارد. بیاد داشته باشید که هر چیزی، قابل تعویض نیست.
بیست- انتظارات خود در مورد اشخاص را رها کنید
هنگامی که از لحاظ عاطفی وابسته هستید، احتمال بیشتری دارد که مفهومی از انتظارات غیرواقعی و بیش از حد در مورد اشخاص نیز داشته باشید. این موضوع ممکن است از یک آرمان گرایی ساده بینانه در مورد ارتباط با اشخاص، روابط عاشقانه و یا موضوعات دیگری که به نظر"قرارداد" می رسد، سرچشمه بگیرد.
بیست و یک- به موضوعات، با حسن نیت بنگرید و فکر نکنید که در برابرشان موظفید
ناامیدی یک تجربه مشترک برای همگی ماست ولی با توجه به نقاط و محدودیت های طبیعی ما، راه خوبی برای بهبود و تغییر رو به بالا برای جلوگیری از انتظار داشتن نیز به شمار می رود. به یاد داشته باشید که همگی ما انسانیم و هر کدام از ما سرشار از نقاط زشت و زیبای بسیار است.
بیست و دو- تغییر توجه و تمرکز حواس را تمرین کنید
قدرت تمرکز می تواند دردسرساز یا راه حل یاب باشد. یک روش خوب برای جلوگیری از اتصال بیش از حد به اشخاص یا چیزها؛ تعویض تمرکز حواس به طور منظم و یا پرسش سازی از خود است، به طوری که هرگز خود را در تنگنای انتخاب های محدود قرار ندهید.
یک راه حل خوب برای اعتیاد نیافتن به چیزها و اشخاص این است که خود را در مناطق مختلف زندگیتان متعادل و متمرکز نگاه دارید. در این موارد یافتن چیزی که به اندازه کافی الهام بخش، برای منحرف کردن ذهنتان باشد، می تواند کمک خوبی به شما برساند.
بیست و سه- از دستاوردهای متعدد استقبال کنید
بنیان آزادی، احتمالاً نتیجه استقلال است. اگر شما نتایج اصلی از موقعیت ها و حالات متفاوت را با نگرشی مثبت بنگرید، آنگاه می توانید چارچوب استقلال ذهنی خود را نیز گسترش دهید. هر چیزی که اتفاق می افتد، می تواند به نتایج خوبی هم منجر شود.
بیست و چهار- در هر شرایطی آرام و خونسرد باشید
قرار دادن دیگران زیر فشار برای رفع نیازهای شما می تواند موقعیت های خوب را خراب و یا شرایط بد را بدتر سازد. شما می توانید به وسیله قوانین رفتاری، به همان نسبت که اشخاص مستقلِ عاطفی دارند، از این گونه عواقب جلوگیری کنید.
مهم نیست که چه احساسی دارید، شما همواره می توانید به وسیله برقراری یک ارتباط خوب، به طوری که اجازه دهد دیگران آرام و راحت باشند، به توافق با خود برسید.
بیست و پنج- در زندگی، صبر بیشتری داشته باشید
برای استقلال یافتن، ما به زمان و تمرین بیشتر نیازمندیم. بخشی به کارهایی که می توانند سبب بهبود حالمان شوند بستگی دارد و بخشی دیگر از آن صبر و شکیبایی در زندگی است. یادمان باشد که هیچ چیز، در یک شب بدست نمی آید.
نتیجه گیری
هیچ کس کاملاً مستقل نیست، حتی کسانی که به ظاهر بسیار "قوی" به نظر می رسند. احساس خوب آنها، در بیشتر مواقع، متکی به آن چیزی است که در خود دارند و می دانند در صورت نیاز؛ کسی که می تواند به ایشان کمک کند، با یک تلفن ساده، قابل دسترس است.
شما می توانید از نتایج چگونگی غلبه بر وابستگی های عاطفی بیاموزید که حداقل احساس بهتری می تواند به ما ببخشد. در برخی موارد، حتی زمانی که شرایط زیاد مناسب نیست، شما می توانید به خود بگویید: "من به دلیل این که شرایط مناسب نیست، به اندازه کافی شاد نیستم ولی می توانم باشم." این نوع نگرش و رفتار، نیازمند زمان و تمرین است.
اگر شما شادی خود را در الویت بدانید، پاسخ؛ ترکیبی از تنظیم بهتر احساسات شما با تشویق و تمایل به گسترش افق نگرشتان خواهد بود.
انتهای پیام/654
منبع: سایت روان