نام آن بزرگوار جعفر بن شیخ خضر جناجى نجفى و معروف به كاشف الغطا است او در سال 1154 ه ق در نجف اشرف چشم به جهان گشود و از همان اوان كودكى به تحصیل علوم دینى پرداخت. در ابتدا مقدمات را نزد پدر خود آموخت و سپس از محضر بزرگانى نظیر: شیخ محمد مهدى فتونى و آقا محمد باقر وحید بهبهانى و سید مهدى بحرالعلوم كسب دانش كرد و به مرتبت والایى از علم و عمل نائل آمد. كتاب معروف او در فقه به نام كشف الغطا است، و در نجف شاگردان بسیارى تربیت كـرده اسـت از جمله سـیـد جواد صاحب مفتاح الكرامه و شیخ محمد حسن صاحب جواهر الكلام. همچنین این استاد مبرز فرزندانی داشت كه همگی از فقها بوده اند. كاشف الغطا معاصر فتحعلى شـاه و در سال 1228ه ق درگذشته است.
اخلاق كاشف الغطا
كـاشـف الـغـطـا داراى اخـلاق الـهـى بود وارسته , فروتن , سخاوتمند, غیور,متواضع و مجاهد. از هر راهى كه مى توانست براى فقرا پول جمع آورى مى كرد و بر آنان انفاق مى نمود حتى نوشته اند كه گاهى خود به پول جمع كردن مى پرداخت و در عباى خود پول جمع آورى و در همان مجلس بر فقرا و بیچارگان تقسیم مى نمود. در دل شب , براى عبادت و راز و نیاز بیدار مى شد و تا سپیده دم , در حال تضرع و گریه و زارى بود و صـبـحـگـاهـان بـراى درس و بحث , و براى مقابله با دشمنان دین ومذهب , همانند شیر در این میدانهاى خطرناك وارد مى شد و همواره پیروز و سربلندبود.
هـمیشه مردم را به خواندن نماز جماعت سفارش مى كرد و بر این امر اهمیت فراوان قائل بود غالبا در مسجدى كه مى رفت , نماز ظهر را با مردم مى خواند, سپس براى نماز عصر, یكى از مؤمنین را ـ كه عدالتش ثابت بود ـ به عنوان امام جماعت برمى گزید و خود نیز به او اقتدا مى كرد.
مـیرزاى نورى (ره ) در مستدرك مى نویسد: سید مرتضى نجفى كه مرد عادل و باتقوى و فرد مـورد اعتمادى است و در اوایل عمرش شیخ جعفر کاشف الغطاء را درك كرده بود,به من گفت : روزى شیخ جعفر براى نماز ظهر تاخیر كرد و به مسجد نیامد، مردم كه ازآمدن شیخ ناامید شدند, شروع كردند نـمـاز را فرادى خواندند چیزى نگذشته بود كه شیخ وارد مسجد شد و با ناراحتى مردم را سرزنش كـرد كـه چـرا نـمـاز را فرادى مى خوانید؟مگر یك نفر عادل بین شما نیست كه به او اقتدا كنید؟ سپس مؤمنى رادید كه تا اندازه اى امكانات مالى نیز داشت , و نماز مى خواند فورا به او اقتدا كرده وبـه نـماز ایستاد. مردم كه شیخ را دیدند به آن مؤمن اقتدا كرده , همه پشت سر اوایستادند و اقتدا كـردنـد آن مـؤمن به قدرى شرمنده شد كه نمى دانست چگونه نماز راتمام كند پس از اداى نماز ظهر كنار رفته و به شیخ عرض كرد: باید نماز عصر را خودجناب عالى امامت كنید شیخ خوددارى كرد ولی او اصرار نمود, تا اینكه بالاخره شیخ گفت : حال كه اصرار مى كنى , اگر پولى بدهى كه همین جـا بر فقرا تقسیم كنیم , از امامت تو صرف نظر مى كنیم آن مرد پذیرفت و دویست شامى (كه پول رایج آن زمان بود) به شیخ پرداخت و شیخ جعفر قبل از شروع به نماز عصر, دستور داد فقرا را جمع كنند وهمانطور پولها را بر آنها تقسیم نمود سپس به نماز ایستاد.
سیاست شیخ
مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطا درباره سیاست می گوید: اگر معنى سياست خيرخواهى و خدمت و راهنمائى و جلوگيرى از فساد و خيانت و نصيحت زمامداران و توده مردم و برحذر داشتن آنان از گرفتار شدن در زنجير استعمار و بندگى و جلوگيرى از افكندن دامها و غلها بر گردن ملتها و كشورهاست؛ آرى ما تا فرق سرمان در آن غرقيم و اين از واجبات است، خودم را در پيشگاه خدا و وجدان مسؤول مىبينم اين هدف بزرگ و پيشوايى مهم و خلافتخدايى است (يا داوود انا جعلناك خليفة فى الارض فاحكم بين الناس بالحق). «اى داود تو را جانشين خود در زمين قرار داديم پس در بين مردم به حق حكومت كن.
ایشان درباره ولایت فقیه هم اینطور می گوید: همانا فقیه جامع الشرایط بر همه شوون عمومى ونیازهاى اجتماعى مردم، ولایت دارد. سپس مىگوید: کوتاه سخن آن که عقل و نقل بر مشروعیت ولایت فقیه جامع الشرایط، براین شوون اجتماعى دلالت دارند، این ولایت نخست برای امام معصوم(ع) است سپس براى فقیه مجتهد با جعل امام معصوم.
مرحوم کاشف الغطاء درباره جهاد نیز می گوید: نبردى كه دراسلام جايزاست گاه بگونه اى است كه نياز به فرماندهى ماهر نداشته و دفاع از نفس و مال محسوب مى شود كه اين قسم از درگيرى جهاد ناميده نمى شود. قسمى ديگر كه نياز به تشكيلات و سازماندهى دارد.اگر هدف از جمع نيرو و قوا دعوت به اسلام و هدايت كفار باشد اين جهاد مشروط به اجازه امام يا نائب خاص امام است واگر هدف دفاع از بيضه اسلام و دفع استيلاى كفار بر بلاداسلامى باشد اين در زمان غيبت نيز مصداق پيدا مى كند . ايشان دراين سخن هم اصل مشروعيت جهادابتدائى را پذيرفته و هم هدف آن را دعوت به اسلام دانسته است.
شـیـخ نـسـبت به مذهب خیلى تعصب داشت و در برابر دشمنان حق , بى پروامى ایستاد و مقاومت مـى كرد هنگامى كه وهابیها به نجف یورش آوردند و به غارتگرى و جنایت دست زدند, ایشان بـا دسـت و زبان با آنان جهاد كرد واز مذهب دفاع نمود, تا آنجا كه جبهه اى در مقابل آنان گـشـود و رزمندگانى را براى دفاع از دین آماده ساخت و خودش همراه بزرگان دین به راه افتاد و پس از نبردى سهمگین، آنان را تار و مار كرده و از نجف راند.
یـكى از كارهاى مهم شیخ جعفر را نیز مى توان مقابله با میرزا محمد اخبارى نام برد این شخص از بزرگترین دشمنان مراجع اصولى بود كه تهمتهاى ناروا و زشت به علما مى زد و در گوشه و كنار فعالیت زیادى بر علیه آنان مى كرد شیخ جعفر براى كوبیدن او ناچار به رى سفر كرده و به تبلیغ بر عـلـیه آن فرد اخبارى مشغول شد و دراین زمینه , نامه ها و رساله هاى مفصلى در رد میرزا محمد اخـبارى و مذهب او نوشت و آن قدر كوشش كرد تا اینكه حركت او را در نطفه خفه كرد و میرزاى اخبارى ازترس او پا به فرار گذاشت.
تقریب مذاهب
در واقع نگاه ایشان به مسائل نگاه جهانی و جهان اسلامی بود مكاتباتی كه داشتند مراسلاتی كه از ايشان موجود است با سطوح مختلف با روسای سياسی كشورهای مختلف با شخصيتهای مختلف از علماء سنی وبخصوص علماء مصری نشان میدهد كه اين شخصيت از درون يك نگاه هم گرايی گسترده اسلامی دارد.
همچنین در ادبيات تعامل با جهان اهل سنت بصورت ممتازی ادبيات تعديل شده علمی به دور از خشونت و كاملا منطقی كه در كتابهايشان كاملا مشهود است بهوجود آوردند و اين مهم را ما در تاريخ از بعضی نوادر مانند مرحوم كاشف الغطاء فقط شاهديم.
مرحوم کاشف الغطا سوگواری به شکل شبیه خوانی را در صورتی که درست برپا شود، بدون اشکال می دانست، ولی در ادامه افزوده است: «سعی کنید عزاداری را از کارهایی که با حزن و عزا جور در نمیآید، جدا کنید، زیرا عزاداری برای زنده ساختن فلسفه قیام امام حسین(ع) است، نه برای قصه گویی، نمایش و وقت گذرانی. بکوشید مراسم سوگواری را بدون نقطه ضعف برگزار کنید و مردم را به یاد خدا بیاندازید و ایمان آنها را زیاد کنید.
شاگردان
آثـار علمى كاشف الغطا منحصر به چند كتاب فقهى نیست , بلكه یكى از آثارمهم عملى و علمى او را مى توان تربیت كردن فرزندانى برجسته و فقیه ذكر نمود كه هر یك دریایى از علم و دانش بودند شـیـخ جعفر داراى چند فرزند مجتهد بود كه همگی از فقهاى بنام شیعه اند و بزرگترین آنها شیخ موسى است كه پدر براى وى احترامى فوق العاده قائل بود و برخى از تالیفات این فرزند به خواهش پـدر بـوده اسـت شـیـخ جـعـفر این فرزندش را بر تمام فقها, به استثناى شهید اول و محقق برتر مى دانست.
از جمله شاگردان ایشان: سید جواد عاملى،مؤلف كتاب ارزنده مفتاح الكرامه.
شـیـخ محمد حسن نجفى، صاحب جواهر الكلام.
سید محمد باقر صاحب انوار.
حاج محمد ابراهیم كرباسى صاحب اشارات.
تالیفات
کاشف الغطا تالیفات زیادی نداشته است ولی آنچه به رشته تحریر درآورده همگی عالى و ارزنده است. مهم ترین و عالى ترین كتاب وى , كتاب كشف الغطا است که مربوط به عبادات است. شیخ جعفر این كتاب را در سفر تالیف كرده و غیر از کتاب قواعد علامه حلی کتاب دیگری به همراهش نبوده است.
کتاب شرح قواعد علا مه .
كتاب الطهاره كه خیلى مفصل است و در آن اقوال دانشمندان نیز در باب طهارت بررسى شده است.
مرحوم کاشف الغطا داراى قریحه شعرى نیز بوده و دیوان شعرى از او موجوداست كه در آن اشعار بسیار جالب و زیبا سروده است. بین او و استادش آیه اللّه سید مهدى بحر العلوم (ره ) اشعار زیادى رد و بدل مى شد كه در كتابهاى ادبى ثبت است .
وفات
سرانجام شیخ جعفر كاشف الغطا پس از گذراندن عمرى سرشار از خدمت به مكتب و امت اسلام , درنجف اشرف در هجدهم ذیقعده سال 1228 ه ق به لقاى خدا شتافت و زندگى جاودان خود راآغاز كرد.
منابع