دوران کودکی
حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي در سال1276ه.ق مطابق 1239 ه.ش در روستاي مهرجرد واقع در60 كيلومتري شهر يزد، از توابع ميبد يزد متولد شد. در ميان پدرانش كسي روحاني نبوده و پدرش محمدجعفر، انساني عادي بود كه با كرباس فروشي و خريد و فروش گوسفند و گاهي با كشاورزي روزگار مي گذرانيد. ميرابوجعفر، شوهر خاله عبدالكريم، مشوق اصلي او براي تحصيل علم بود؛ زيرا در سفري كه به مهرجرد نمود، متوجه استعداد علمي غيرمتعارف ايشان گرديد و لذا عبدالكريم را براي ادامة تحصيل با خود به اردكان برد. او روزها به مكتب مي رفت و خواندن و نوشتن مي آموخت. شش ساله بود كه پدرش را از دست داد. جهت ادامه تحصيل به يزد رفت و در مدرسه علميه خان، سكني گزيد و نزد حضرات آيات ميرسيد، علي مدرس يزدي، سيد يحيي موسوي، سيدحسين وامق و سيدحسين سلطان العلماء به فراگيري ادبيات و فقه و اصول پرداخت.
دوران تحصیل
بعد از تكميل مقدمات تحصيل، در سال 1298 ه.ق به عشق امام حسين(ع) و آيت الله فاضل اردكاني به همراه مادرش وارد كربلا شد و طي دو سال كه در كربلا بود، شرح لمعه و قوانين را نزد علامه فاضل اردكاني آموخت. مدتي نيز از حوزه درس آيت الله شيخ علي بفرويي يزدي بهره برد. سپس به سامرا رفت، سامرا در آن زمان، مركز بزرگ علمي شيعه بود كه توسط ميرزاي شيرازي تأسيس شده بود و از آن جهت كه پس از فوت ميرزاي شيرازي بيم تعطيلي آن حوزه مي رفت، از مدرسان نجف و كربلا درخواست كردند به سامرا مهاجرت كنند و شيخ عبدالكريم نيز به توصيه استادش، فاضل اردكاني، عازم سامرا گرديد.
ايشان13سال در سامرا بود و نزد اساتيدي چون ميرزا محمدحسن شيرازي، ميرزامحمدتقي شيرازي، شيخ فضل الله نوري و سيدمحمدبن الميرقاسم طباطبايي فشاركي اصفهاني فراگرفت. پس از وفات ميرزاي بزرگ شيرازي به همراه استاد خود سيد محمد فشاركي به نجف رفت و با شركت در درس آيات عظام: آخوند خراساني، سيد محمد كاظم طباطبايي يزدي و شيخ الشريعه اصفهاني به تكميل مباني فقهي پرداخت و به درجة عالي اجتهاد نائل آمد.
در زمان مرجعيت آخوند خراساني به كربلا بازگشت و 16سال به تربيت طلاب علوم ديني پرداخت و از همين روي به حائري ملقب گرديد؛ چرا كه به كربلا حائر گويند.
سفر به اراک
در سال1332ه.ق به دعوت حاج آقا اسماعيل، فرزند حاج آقا محسن اراكي به اراك آمد. در طول 8 سال كه در اراك بود، حوزه علميه ممتازي داير كرد؛ به طوري كه جمعي از طلاب و فضلاي شهرهاي ديگر نيز رهسپار اراك شدند. پس از پنج سال اقامت در اراك، وقتی به زيارت امام رضا(ع) مشرف شدند در بازگشت، چند روزي را در قم به سر بردند و اين امر، باعث آشنايي علماي قم با ايشان شد. حضرت شیخ چند شبی را در كنار حرم حضرت معصومه(س) گذرانده و اوضاع مدارس دینی را از نزدیك مشاهده نمود. او مدرسه فیضیه را دید كه حجرههای پرغوغای دیروزش اكنون خالی از همهمه محصلین علوم دینی شده و بر قفسه های كتاب گرد فراموشی نشسته بود. انگار هیچگاه زمزمه دانش پژوهان اسلامی در فضای قم طنین انداز نبوده است! و شخصیت های بزرگی چون فیض كاشانی و صدرالدین شیرازی در آن جلسات پرشكوه عرفان و تفسیر و فلسفه تشكیل نداده اند. همچنین مدرسه بزرگ " دارالشفاء" را دید كه سالنهای درس و بحث آن اكنون محل اسكان فقرای شهر و یا زائرین حرم مطهر حضرت معصومه(س) شده بودند و بعضاً كسبه اطراف حرم از حجرههایش به عنوان انبار اجناس استفاده می كردند. و از همه غمناك تر حال و روز طلاب جوانی بود كه به خاطر عدم وجود استادان متبحر و چیره دست به فقدان نظم با چهرههای افسرده، عمر خود را به بیهودگی می گذرانیدند، و در آن حجره های تاریك و غبار گرفته با مباحثات سطحی، روزگار سپری می كردند.
سفر به قم و تاسیس حوزه
شيخ عبدالكريم در سال1340 ه.ق به قصد زيارت حضرت معصومه(س) به قم رفت و در آنجا با پافشاري و اصرار شديد علما و مدرسان قم، كه مقام برجسته علمي و حسن تدبير او را به خوبي شناخته بودند، از جمله مرحوم آيت الله بافقي كه ايشان را به اخبار منقول از امامان مبني بر اينكه، در آخرالزمان علم از قم به عالم افاضه خواهد شد ، تذكر دادند، روبهرو شد و شيخ عبدالكريم نيز موافقت كردند و تا آخر عمر در قم ماند و حوزه علميه مهمي را در اين ديار، بنيان نهاد كه او را پس از آن "مؤسس" يا "مجدد" حوزه علميه لقب دادند.
با اقامت گزیدن آیة الله حائری در قم بنیان حوزه علمیه قم نیز نهاده شد و با گامهای بزرگی که ایشان بر داشت این حوزه بتدریج رشد کرد و در ردیف بزرگترین حوزه های علمیه جهان تشیع در آمد. اساسی ترین گام آیة الله حائری پس از تاسیس حوزه ، تعمیر مدراس دینی و تغییر روشن آموزشی بود که تحولی عظیم را در آنها به وجود آورد. و دوران نابسامان حوزه علمیه قم که پس از میرزای قمی وضع رقت باری یافته بود، پایان گرفت . ابتکار آیة الله حائری پس از توجه دادن محصلان علوم دینی به ژرف نگری در درس و بحث علمی گزینش "هیات ممتحنه" برای گرفتن امتحان از دروس حوزوی بود که امروز چنین روشی در آموزش و پروش همه کشورها از ضروریات کار محسوب می شود.
ايشان پس از فوت مراجع تقليد عراق، مرجعيت مطلق شيعيان ايران و برخي كشورها را برعهده گرفت. چندي بعد از تأسيس حوزه، علماي ديگري چون آيات عظام: سيدابوالحسن اصفهاني، ميرزامحمدحسين نائيني، سيدعلي شهرستاني و سيدعبدالحسين حجت كه از مراجع تقليد و مدرسان بزرگ نجف به شمار مي آمدند، در پي فشارهاي حكومت عراق به ايران هجرت كردند و با برپايي مجالس تدريس فقه و اصول، در تقويت حوزه علميه و آيت الله حائري كوشيدند.
خصوصيات اخلاقي
آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائري، فقيهي برجسته، مرجع و زعيمي بزرگ، محققي ژرف انديش و عالمي وارسته و پرهيزگار و صاحب كرامت، امين و مورد وثوق بود و زهد و ساده زيستي، تواضع، صبر و بردباري، شجاعت، ثبات قدم، اخلاق و برخورد نيكو، عدالت و احتياط شديد در بيت المال جنبه اي از خصوصيات اخلاقي ايشان بود. همواره متبسم بود و به نيازهاي مردم به ويژه فقرا توجه ويژه اي داشت و از هرگونه خودخواهي و تنگ نظري احتراز مي نمود و امور را با تدبير و سعة صدر و بلندنظري حل مي كرد. آيت الله زنجاني مينويسد: "آيت الله حائري در حدت ذهن و كثرت علم و دقت نظر و قوة فكر و حس تقرير كم نظير بود." و نيز آيت الله شيخ عبدالحسين غروي تبريزي از شاگردان شيخ مي گويد:"مرحوم آيت الله حائري خصايص برجستهاي داشت و واقعا مهذب و پيراسته بود. ايشان واقعا حب جاه را از وجودش ريشه كن كرده بود."
ايشان نسبت به صرف وجوهات شرعيه در مخارج خانوادگي، به شدت احتياط داشت تا جايي كه روز رحلت شيخ عبدالكريم، خانواده ايشان در مضيقه بودند و امام خميني(ره) عصر13خرداد42 در مدرسه فيضيه در پاسخ به ياوه گويي شاه فرمودند: "... مايي كه وقتي مرحوم حاج عبدالكريم حائري مان از دنيا مي رود، آقازاده هاشان همان شب شام ندارند، مفت خوريم يا آنانكه بانكهاي خارجي را پر كرده اند و باز دست از سر ملت برنمي دارند؟"
ايشان اظهار علاقه شديد به ساحت مقدس ائمه اطهار(ع) به خصوص امام حسين بن علی(ع) داشته اند به طوري كه بنابر درخواست ايشان، حاج شيخ ابراهيم صاحب الزمان تبريزي همه روز پيش از شروع درس معظم له چند دقيقهاي ذكر مصيبتي میکرده است. و به طور كلي در برپايي مراسم سوگواري جديت داشت. حضرت شیخ احاطه خاصي بر مجالس عزاداري و گويندگان مذهبي و مطالب گفته شده در اين مورد داشتهاند و هدف ايشان اين بود كه در اين مجالس كه منشأ تربيت نفوس است، از هرگونه جعل و دروغ و خلاف و مبالغه گويي منزه و بهدور باشد.
آثار علمی
حاج شيخ عبدالكريم حائري با پيروي از شيوه پژوهشي شيخ اعظم انصاري با ژرف انديشي به تنقيح فقه و اصول و بحثهاي اجتهادي و تحكيم قوانين پرداخت و به تدوين بسياري از مباحث استدلالي پرداخت.
و در اين راستا به تأليف كتبي پرداخت كه عبارتند از: كتاب الصلاه، دررالفوائد مشهور به دررالاصول شامل مباحث اصول فقه غير از اجتهاد و تقليد در دو جلد، تقريرات درسهاي استادش مرحوم فشاركي، كتاب الرضاع، كتاب المواريث، كتاب النكاح، رساله عمليه به فارسي و عربي، حاشية عروه الوثقي آيت الله سيدمحمد كاظم طباطبايي يزدي و حاشيه بر انيس التجار، ملامهدي نراقي است.
البته يكي از مهم ترين خدمات علمي حضرت آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری، تربيت شاگرداني والامقام در عرصه علوم ديني است كه برخي از آنان عبارتند از: امام خميني، آيتالله محمدرضا گلپايگاني، آيتالله شهابالدين مرعشي، آيتالله ميرزا هاشم آملي، آيتالله سيدمحمدكاظم شريعتمداري، آيتالله سيدصدرالدين صدر، آيتالله سيدمحمد حجت، آيتالله سيدمحمد تقي خوانساري، آيتالله ميرزامهدي بروجردي، آيتالله محمد ثقفي، آيتالله محمدعلي اراكي، آيتالله محمود طالقاني، آيتالله سيدمحمد محقق داماد يزدي، آيتالله سيدمهدي انگجي، آيتالله روحالله كمالوند، آيتالله سيدعلي يثربي، آيتالله سيداحمد لواساني، آيتالله ابوالحسن رفيعي قزويني و... .
آثار فرهنگی - اجتماعی
حضرت شیخ، در عصری زندگی می كرد كه به جهت حاكمیت ظلم، عدالت اجتماعی در جامعه آرزویی دست نیافتنی می نمود. در كوچه و بازار و معابر عمومی شهر، خصوصاً اطراف حرم حضرت معصومه (س) وجود فقرا و تهیدستان كه به تكدی، روزگار می گذراندند، چهره كریهی به این شهر مقدس داده بود. او از این وضع نابسامان رنجیده خاطر بود و در پی چاره می گشت. لاجرم محلی را به نام" خانه فقرا" اختصاص داد و مستمندان شهر را در آن مكان گرد آورد. و بدین ترتیب صدقات و كمك های مالی مردم خیر و نیك اندیش را در مسیری صحیح، صرف اداره امور آنان كرد.
همچنین، به دلیل بی كفایتی حاكمان این مرز و بوم به ویژه شاهان قاجار، مردم قم همانند مردم بسیاری از شهرهای ایران از داشتن چنین مراكزی محروم بودند. تا این كه این مشكل نیز به دست پرتوان آیة الله حائری برطرف گردید، یكی از مؤمنین قم به نام سید محمد فاطمی كه تنها وارثش را از دست داده بود اموال خود را به شیخ واگذار میكند. و بدین ترتیب بیمارستانی به نام "فاطمی" با پیشنهاد و مساعدت حضرت آیت الله احداث می گردد. بعدها حضرت شیخ با وجوهی كه از شخص مؤمن دیگری به نام " سهام الدوله" به ارث مانده بود، این بیمارستان را گسترش داده و خلأ بزرگ درمانی و بهداشتی مردم قم را با این بیمارستان پر می كند.
از خدمات دیگر ایشان می توان انتقال قبرستان قم را به خارج از شهر نام برد. در آن روزها قبرستان بزرگ قم در جوار در شمالی حرم حضرت معصومه (س) قرار داشت و چهره زشتی به بافت قدیمی شهر داده بود. شهری كه پذیرای زائران اهل بیت و محل درس و بحث طلاب علوم دینی بشمار می رفت، به صورت قبرستانی بزرگ به نظر می آمد - كه این امر موجب هتك حرمت به مقبره بزرگان از علما- تلقی می شد. حضرت شیخ در این جهت نیز گام ارزشمندی برداشت؛ در آن سوی رودخانه كه آن روزها خارج از شهر محسوب می شد زمین وسیعی را خریداری كرد و آن را به عنوان قبرستان عمومی شهر وقف نمود، كه این قبرستان قدیمی هم اكنون به قبرستان"نو" معروف است.
وفات
سرانجام حضرت آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی، در 17 ذيقعده سال1355 قمری، مطابق با10 بهمن سال 1315شمسی در سن 79 سالگي دار فاني را وداع گفت.
به دستور رضاخان برگزاری مجالس سوگواری و عزاداری حتی برای سیدالشهدا(ع) در شهرهای ایران ممنوع شده بود. در این میان، شهر قم از حساسیت ویژهای- نزد حكومت- برخوردار بود. كوچه ها و خیابان های قم از مأمورین مسلح پر شده بود و از در و دیوار شهر وحشت می بارید. اما در آن روز وقتی خبر رحلت مرجع پرتلاش و عالیقدر تشیع در شهر پیچید، با همه این محدودیت ها و خفقانی كه در شهر حاكم بود، حكومت نتوانست از تجمع شیفتگان مرجعیت جلوگیری كند. و دوستداران مرحوم آیت الله العظمی حائری یزدی در حالی كه سیاهپوش به سر و سینه میزدند در میان خطرات، به خیابانها ریخته و به پاس قدردانی از عظمت علمی و معنوی و خدمات ارزنده این انسان وارسته، یكی از با شكوهترین تشییعها را به نمایش گذاشتند. و در نهایت با اقامه نماز توسط آيت الله سيد فخرالدين قمي در جوار حضرت معصومه(س) در مسجد بالاسر به خاك سپرده شد.
منابع
اثرآفرینان
گلشن ابرار
ریحانة الادب
آیت الله مؤسس
گنجینه دانشمندان
فقهای نامدار شیعه
دائرة المعارف تشیع